محرّمات حال اعتكاف

پنج چيز بر معتكف حرام است:

1) امور شهويّه مربوط به زنان، مثل آميزش، لمس كردن و بوسيدن از روى شهوت; ولى نگاه التذاذى به همسر حرام نيست; هر چند احتياط آن است كه از آن اجتناب كنند.

2) استمناء بنا بر احتياط.

3) بوكردن عطر و ريحان (سبزى ها و گل هاى خوشبو) اگر با لذّت باشد.

4) خريد و فروش; ولى اگر براى غذا و نيازهاى روزانه ناچار باشد و نتواند كسى را وكيل در خريد كند، مى تواند به مقدار حاجت خريد كند و حرام نيست.

5) بحث و جدال در مسايل دنيوى، دينى و علمى، در صورتى كه به قصد اظهار فضل و به منظور غلبه بر مخاطب باشد; ولى چنانچه به قصد اثبات حق و اظهار مطلب علمى باشد، مانعى ندارد.

مبطلات اعتكاف

چيزهايى كه اعتكاف را باطل مى كند، عبارت است از:

1) تمام چيزهايى كه روزه را باطل مى كند، اگر در روز واقع شود، اعتكاف را باطل مى كند; (مبطلات روزه، در صورتى كه در روز اتفاق بيفتد، مبطل اعتكاف نيز مى باشد.) چون شرط صحّت اعتكاف، روزه است و هرگاه روزه باطل شد، اعتكاف نيز قهراً باطل مى شود.

2) مطلق آميزش مبطل است، چه در روز واقع شود و چه در شب. هم چنين لمس و تقبيل اگر از روى شهوت باشد، اعتكاف را باطل مى كند; و بنابر احتياط، ارتكاب ساير محرمات نيز موجب بطلان اعتكاف مى شود. امّا چنانچه سهواً مرتكب يكى از محرّمات اعتكاف شدند، اعتكاف باطل نمى شود; مگر آميزش كه اگر سهواً نيز انجام شود، اعتكاف نيز باطل مى شود.

يادآورى

چنانچه اعتكاف را به يكى از مبطلات باطل كردند، در صورتى كه آن اعتكاف واجب بوده، واجب است آن را قضا كنند; و هم چنين در صورتى كه مستحبّ بوده، ولى بعد از دو روز اوّل آن را باطل كنند; امّا اگر اعتكاف، اعتكاف مستحبّ بوده و در دو روز اوّل آن را باطل كردند، قضا ندارد.

در ضمن، در مواردى كه قضاى اعتكاف واجب مى شود، واجب نيست فوراً قضاى آن را بجا آورند.

كفّاره باطل كردن اعتكاف

اگر اعتكاف واجب را با آميزش باطل كردند، كفّاره بر آنها واجب مى شود; و كفّاره باطل كردن اعتكاف، مثل كفّاره باطل كردن روزه ماه رمضان است.

امّا اگر آن را با ارتكاب ساير محرّمات باطل كردند، بنا بر احتياط مستحبّ، كفّاره دارد و كفّاره آن نيز مثل كفّاره باطل كردن روزه است.

البته درباره اعتكاف مسايل زيادى وجود دارد كه در كتب مربوطه بيان شده است و چون كمتر مورد ابتلا بوده و بناى اين جزوه بر اختصار است، لذا از آنها صرف نظر كردم.

فوائد و اثرات اعتكاف

اين عبادت ـ علاوه بر اين كه تأسّى به پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) است و داراى ثواب عظيم مى باشد ـ اثر عميقى در تصفيه روح مى گذارد، انسان را متوجّه پروردگار مى كند و موجب توجّه مخصوص به معنويات و عالم آخرت مى شود. زيرا، در اعتكاف، دورى از مسائل دنيا و ماديّات و زندگىِ حيوانى و امور شهوانى محقّق مى شود; و انسان ارتباط خود را با خانه، همسر، فرزند و ساير مظاهر و علايق دنيوى قطع، و در مقابل، ارتباطش را ـ با بودن در خانه خدا، با گرفتن روزه و اشتغال به تلاوت قرآن و دعا ـ با خالق خود هرچه بهتر و بيشتر برقرار مى كند; به خصوص اگر عمل امّ داود و آن سوره ها و دعاها را در فضاى معنوى اعتكاف، با كمال توجّه و اخلاص بخواند و به پايان برساند.

آداب اعتكاف

برخى از آداب اعتكاف در ضمن يكصد پرسش و پاسخ همين جزوه آمده است، ولى مناسب ديدم علاوه بر آنها تذكر ديگرى نيز بدهم.

از آنجا كه مراسم اعتكاف در مساجد و به صورت دسته جمعى برگزار مى شود، لازم است اعتكاف كنندگان به وظايف اجتماعى و حقوق ديگران بيشتر توجه داشته، و آداب دعا و عبادات دسته جمعى را بهتر رعايت كنند.

چه آن كه رعايت حال ديگران در هنگام استراحت و در رفت و آمدها و به خصوص در هنگام خواندن دعاها لازم و ضرورى است; و عقل، عرف و شرع بر آن سفارش و تأكيد دارد.

در اين رابطه دو مطلب بيشتر سفارش شده است:

1- كيفيّت دعا خواندن.

2- رعايت حقوق ديگران.

مطلب اوّل:
بهترين دعاها، دعاى با خشوع و پنهانى است

راجع به خواندن دعا در حال خشوع و بطور آهسته و پنهان، خداوند متعال در قرآن كريم فرموده است:

( ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَخُفْيَةً إِنَّهُ وَ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ) (4)

«خداى خود را به تضرّع و زارى و به صداى آهسته بخوانيد كه خداوند هرگز تجاوزكاران را دوست نمى دارد».

همچنين خطاب به پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) فرموده است:

( وَاذْكُر رَّبَّكَ فِى نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالأَْصَالِ وَلاَ تَكُن مِّنَ الْغَـفِلِينَ ) (5)

«ياد كن خداى خود را در دل خود، با تضرّع و زارى و پنهانى و بى آن كه صدا بلند كنى; و در صبح و شام او را ياد كن».

از پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) روايت شده است كه فرموده اند:

«خَيرُ الدُّعاءِ (الذِّكر) الخَفِيّ وَ خَيرُ الرِّزْقِ مَا يَكْفي»(6);

بهترين دعا و ذكر دعايى است كه در خفا و به طور پنهانى انجام شود و بهترين روزى آن است كه به اندازه كفاف باشد.

از حضرت رضا (عليه السلام) نيز نقل شده است كه فرمود:

«دَعْوَةُ الْعَبْدِ سرّاً دَعْوَةً وَاحِدَةً تَعْدِلُ سَبْعِينَ دَعْوَةً عَلانِيَةً»(7);

يك دعاى پنهانى بنده ، معادل هفتاد دعاى علنى است.

و نيز فرموده اند:

«دَعوَةٌ تُخْفِيهَا اَفْضَلُ عِنْدَ الله مِنْ سَبْعِينَ دَعْوَةً تُظْهِرُهَا»(8);

يك دعاى مخفى نزد خدا از هفتاد دعاى علنى با فضيلت تر است.

همچنين روايت شده است كه: مردم با صداى بلند دعا مى خواندند و ذكر مى گفتند، كه رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: اى مردم، به خود آييد (توجّه و فكر كنيد)، ناشنوا و غايب را كه نمى خوانيد!، بلكه كسى را مى خوانيد كه شنوا و نزديك و با شما است.(9)

مطلب دوم:
رعايت حقوق مردم مقدّم بر حق الله است

راجع به لزوم رعايت حقوق ديگران، از آيات و روايات فوق الذكر روشن شد كه دعاى آرام و آهسته به مراتب افضل از خواندن دعا با صداى بلند و به صورت دسته جمعى و با ايجاد مزاحمت براى ديگران است; و رعايت حقوق مردم، از دعا خواندن با سر و صدا مهمتر بوده، و از روايات استفاده مى شود كه حقّ الناس مقدّم بر حق الله است.

خداوند متعال راضى نيست با خواندن دعاى با سر و صدا، ديگران ناراحت شوند و حواس سايرين پرت شود. چگونه مى خواهيم با دعايى كه مرضىّ خدا نيست، رضايت او را جلب و به وسيله آن به بارگاهش راه يابيم؟!

نتيجه

از آنچه بيان شد، معلوم گرديد دعاى مرضىّ خداوند سبحان، دعايى است كه آرام، مخفى و همراه با خشوع و خضوع و خالى از هرگونه ريا و خودنمايى باشد. بهترين دعا، دعايى است كه موجب تضييع حقوق ديگران و حواسپرتى سايرين نشود.

بر اين اساس، لازم است معتكفان محترم از هرگونه سر و صدا، به خصوص دعاهاى دسته جمعى كه موجب ناراحتى ديگران مى شود، پرهيز كنند; دعا را كه اصل عبادات است، به تظاهرات مبدّل نسازند، و از شورآفرينى و هيجان هاى بى مورد خوددارى كنند; هنگام دعا در حال و هواى خويش باشند، و با وقار و حضور قلب و توجّه به خدا دعا كنند.

از هرگونه رفتار و دعايى كه موجب اعتراض ديگران مى شود، پرهيز كنند. از خواندن دعا به صورت دسته جمعى و شعارگونه جدّاً خوددارى كنند و به سايرين نيز تذكّر دهند.

«فَذَكِّرْ فَإنّ الذِّكْرى تَنْفَعُ المُؤمِنِينَ»

امام هادى (عليه السلام) فرمودند:

«المؤمِنُ يَحتَاجُ إلى ثَلاث، تَوفِيقٌ مِنَ اللهِ وَوَاعِظ مِنْ نَفْسِهِ وَقَبُول مِمَّنْ يَنْصَحُهُ»;

مؤمن، به توفيق الهى و واعظ درونى و حسّ نصيحت پذيرى محتاج است.(10)

كلام آخر آن كه اين جزوه در سفر زيارتى مشهد مقدّس در تابستان 1385، مطابق با 24 جمادى الثانى 1427، در مركز فقهى ائمّه اطهار (عليهم السلام) اصلاح و آماده براى چاپ شده است; و ما توفيقى إلاّ بالله.

على عطايى اصفهانى