جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احكام و فتاوا
دروس
معرفى و اخبار دفاتر
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
اخبار
مناسبتها
صفحه ويژه
رساله توضيح المسائل « کتابخانه « صفحه اصلى  

<<صفحه بعد فهرست صفحه قبل>>


صفحه 237

نمى شود فاصله باشد، و همچنين است بين انسان و مأموم ديگرى كه انسان به واسطه او به امام متّصل شده است ولى اگر مأموم زن باشد و امام مرد فاصله شدن پرده و مانند آن اشكال ندارد، و فاصله شدن پرده و مانند آن بين زن و مأموم ديگرى كه مرد است و زن به واسطه او به امام متّصل شده است اشكال ندارد.

مسأله : اگر بعد از شروع به نماز بين مأموم و امام، يا بين مأموم و كسى كه مأموم به واسطه او متّصل به امام است، پرده يا چيز ديگرى كه پشت آن را نمى توان ديد فاصله شود، نمازش فرادى مى شود و بايد طبق وظيفه فرادى نماز خود را تمام كند.

مسأله : احتياط واجب آن است كه بين جاى سجده مأموم و جاى ايستادن امام بيشتر از يك قدم معمولى فاصله نباشد. و نيز اگر انسان به واسطه مأمومى كه جلوى او ايستاده به امام متّصل باشد بنابر احتياط واجب بايد فاصله جاى سجده اش از جاى ايستادن او بيشتر از يك قدم معمولى نباشد و احتياط مستحب آن است كه جاى سجده مأموم با جاى كسى كه جلو او ايستاده، هيچ فاصله نداشته باشد.

مسأله : اگر مأموم به واسطه كسى كه طرف راست يا چپ او اقتدا كرده به امام متّصل باشد و از جلو به امام متّصل نباشد، چنانچه بيشتر از يك قدم معمولى فاصله نداشته باشد نمازش صحيح است.

مسأله : اگر در نماز، بين مأموم و امام يا بين مأموم و كسى كه مأموم به واسطه او به امام متّصل است بيشتر از يك قدم فاصله پيدا شود نمازش فرادى مى شود و صحيح است.

مسأله : اگر نماز همه كسانى كه در صف جلو هستند تمام شود يا همه نيّت فرادى كنند اگر فاصله به اندازه يك قدم معمولى بيشتر نباشد نماز صف بعد به طور جماعت صحيح است و اگر فاصله بيشتر از اين مقدار باشد فرادى مى شود و بايد طبق وظيفه فرادى نماز خود را تمام كنند.

مسأله : اگر در ركعت دوّم اقتدا كند، قنوت و تشهّد را با امام مى خواند و احتياط آن است كه موقع خواندن تشهّد انگشتان دست و سينه پا را به زمين بگذارد و زانوها را بلند كند، و بايد بعد از تشهّد با امام برخيزد و حمد و سوره را بخواند، و اگر براى سوره


صفحه 238

وقت ندارد، حمد را تمام كند و در ركوع يا سجده خود را به امام برساند، يا نيّت فرادى كند و نمازش صحيح است.

مسأله : اگر موقعى كه امام در ركعت دوّم نماز چهار ركعتى است اقتدا كند، بايد در ركعت دوّم نمازش كه ركعت سوّم امام است بعد از دو سجده بنشيند و تشهّد را به مقدار واجب بخواند و برخيزد و چنانچه براى گفتن سه مرتبه تسبيحات وقت ندارد، يك مرتبه بگويد و در ركوع يا سجده خود را به امام برساند.

مسأله : اگر امام در ركعت سوّم يا چهارم باشد و مأموم بداند كه اگر اقتدا كند و حمد را بخواند به ركوع امام نمى رسد، بنابر احتياط واجب بايد صبر كند تا امام به ركوع رود، بعد اقتدا كند.

مسأله : اگر در ركعت سوّم يا چهارم امام اقتدا كند، بايد حمد و سوره را بخواند و اگر براى سوره وقت ندارد، بايد حمد را تمام كند و در ركوع خود را به امام برساند، ولى اگر در سجده به امام برسد بهتر آن است كه احتياطاً نماز را دوباره بخواند.

مسأله : كسى كه يقين دارد، اگر سوره يا قنوت را بخواند به ركوع امام مى رسد، چنانچه سوره يا قنوت را بخواند و به ركوع نرسد نمازش صحيح است.

مسأله : كسى كه اطمينان دارد كه اگر سوره را شروع كند يا تمام نمايد به ركوع امام مى رسد بايد سوره را شروع كند يا اگر شروع كرده تمام نمايد ولى اگر با تأخير زياد به ركوع مى رسد لازم نيست سوره را بخواند و يا اگر شروع كرده لازم نيست آن را تمام كند.

مسأله : اگر امام ايستاده باشد و مأموم نداند كه در كدام ركعت است مى تواند اقتدا كند، ولى بايد حمد و سوره را به قصد قربت بخواند و اگرچه بعد بفهمد كه امام در ركعت اوّل يا دوّم بوده، نمازش صحيح است.

مسأله : اگر به خيال اينكه امام در ركعت اوّل يا دوّم است حمد و سوره نخواند و بعد از ركوع بفهمد كه در ركعت سوّم يا چهارم بوده نمازش صحيح است، ولى اگر پيش از ركوع بفهمد بايد حمد و سوره را بخواند و اگر وقت ندارد، فقط حمد را بخواند و خود را به امام برساند.


صفحه 239

مسأله : اگر به خيال اينكه امام در ركعت سوّم يا چهارم است حمد و سوره بخواند و پيش از ركوع يا بعد از آن بفهمد كه در ركعت اوّل يا دوّم بوده، نمازش صحيح است، و اگر در بين حمد و سوره بفهمد لازم نيست آنها را تمام كند.

مسأله : اگر موقعى كه مشغول نماز مستحبّى است جماعت برپا شود، چنانچه اطمينان ندارد كه اگر نماز را تمام كند به جماعت برسد، مستحبّ است نماز را رها كند و مشغول نماز جماعت شود بلكه اگر اطمينان نداشته باشد كه به ركعت اوّل مى رسد مستحبّ است به همين دستور رفتار نمايد.

مسأله : اگر موقعى كه مشغول نماز سه ركعتى يا چهار ركعتى است جماعت برپا شود، چنانچه به ركوع ركعت سوّم نرفته و اطمينان ندارد كه اگر نماز را تمام كند به جماعت برسد، مستحبّ است به نيّت نماز مستحبّى نماز را دو ركعتى تمام كند و خود را به جماعت برساند.

مسأله : اگر نماز امام تمام شود و مأموم مشغول تشهّد يا سلام اوّل باشد لازم نيست نيّت فرادى كند.

مسأله : كسى كه يك ركعت از امام عقب مانده وقتى امام تشهّد ركعت آخر را مى خواند مى تواند نيّت فرادى كند و برخيزد و نماز را تمام كند و يا انگشتان دست و سينه پا را به زمين بگذارد و زانوها را بلند نگهدارد و صبر كند تا امام سلام نماز را بگويد و بعد برخيزد.

شرايط امام جماعت

مسأله : امام جماعت بايد بالغ و عاقل و شيعه دوازده امامى و عادل و حلال زاده باشد و نماز را به طور صحيح بخواند و نيز امام جماعت بايد مرد باشد حتى براى زنان ـ بنابر احتياط واجب ـ و اقتدا كردن بچّه مميّز كه خوب و بد را مى فهمد به بچّه مميّز ديگر مانعى ندارد.

مسأله : عدالت امام جماعت بايد براى مأموم محرز باشد و با شك در اصل عدالت نمى توان به او اقتدا كرد و در صورتى كه امامى را كه عادل مى دانسته، اگر شك كند


صفحه 240

به عدالت خود باقى است يا نه، مى تواند به او اقتدا نمايد.

مسأله : كسى كه ايستاده نماز مى خواند، نمى تواند به كسى كه نشسته يا خوابيده نماز مى خواند اقتدا كند. و كسى كه نشسته نماز مى خواند نمى تواند به كسى كه خوابيده نماز مى خواند اقتدا نمايد.

مسأله : كسى كه نشسته نماز مى خواند، مى تواند به كسى كه نشسته نماز مى خواند اقتدا كند ولى بنابر احتياط واجب كسى كه خوابيده است نبايد به كسى كه نشسته و يا خوابيده نماز مى خواند اقتدا كند.

مسأله : اگر امام جماعت به واسطه عذرى يا تيمّم يا با وضوى جبيره اى نماز بخواند، مى شود به او اقتدا كرد ولى اگر به واسطه عذر با لباس نجس نماز مى خواند بنابر احتياط واجب نبايد به او اقتدا كرد.

مسأله : اگر امام جماعت مرضى دارد كه نمى تواند از بيرون آمدن بول و غائط خوددارى كند بنابر احتياط واجب، نمى شود به او اقتدا كرد.

مسأله : بنابر احتياط واجب كسى كه بيمارى جذام (خوره) يا برص (پيسى) دارد، و كسى كه حدّ شرعى خورده است نبايد امام جماعت شود.

احكام جماعت

مسأله : موقعى كه مأموم نيّت مى كند، بايد امام را معيّن كند ولى دانستن اسم او لازم نيست، مثلاً اگر نيّت كند اقتدا مى كنم به امام حاضر نمازش صحيح است.

مسأله : مأموم بايد غير از حمد و سوره همه چيز نماز را خودش بخواند، ولى اگر ركعت اوّل يا دوّم او ركعت سوّم يا چهارم امام باشد، بايد حمد و سوره را بخواند.

مسأله : اگر مأموم در ركعت اوّل و دوّم نماز صبح و مغرب و عشا صداى حمد و سوره امام را بشنود، اگرچه كلمات را تشخيص ندهد، نبايد حمد و سوره را بخواند و اگر صداى امام را نشنود، مستحبّ است حمد و سوره را بخواند ولى بايد آهسته بخواند و چنانچه سهواً بلند بخواند اشكال ندارد.

مسأله : اگر مأموم بعضى از كلمات حمد و سوره امام را بشنود، احتياط واجب آن


صفحه 241

است كه حمد و سوره را نخواند.

مسأله : اگر مأموم سهواً حمد و سوره بخواند، يا خيال كند صدائى را كه مى شنود صداى امام نيست و حمد و سوره بخواند و بعد بفهمد صداى امام بوده، نمازش صحيح  است.

مسأله : اگر شك كند كه صداى امام را مى شنود يا نه، يا صدائى بشنود و نداند صداى امام است يا صداى كس ديگر، مى تواند حمد و سوره را به قصد قربت مطلقه بخواند.

مسأله : احتياط واجب آن است كه مأموم در ركعت اوّل و دوّم نماز ظهر و عصر حمد و سوره نخواند و مستحب است به جاى آن ذكر بگويد.

مسأله : مأموم نبايد تكبيرة الاحرام را پيش از امام بگويد بلكه احتياط واجب آن است كه تا تكبير امام تمام نشده تكبير نگويد.

مسأله : اگر مأموم عمداً پيش از امام سلام دهد نمازش اشكال دارد.(1) ولى اگر نيت فرادى كند يا سهواً پيش از امام سلام دهد، نمازش صحيح است و لازم نيست دوباره سلام دهد.

مسأله : اگر مأموم غير از تكبيرة الاحرام و سلام چيزهاى ديگر نماز را پيش از امام بگويد اشكال ندارد، ولى اگر آنها را بشنود يا بداند امام چه وقت مى گويد، احتياط مستحب آن است كه پيش از امام نگويد.

مسأله : مأموم بايد غير از آنچه در نماز خوانده مى شود، كارهاى ديگر آن مانند ركوع و سجود را با امام يا كمى بعد از امام بجا آورد. و اگر عمداً پيش از امام يا با تأخير زياد بعد از امام انجام دهد معصيت كرده و احتياط واجب آن است كه نماز را تمام كند و دوباره بخواند.

مسأله : اگر سهواً پيش از امام سر از ركوع بردارد چنانچه امام در ركوع باشد بايد به ركوع برگردد و با امام سر بردارد و در اين صورت زيادشدن ركوع كه ركن است نماز را


1 ـ يعنى بنابر احتياط واجب به اين نماز اكتفا نكند و نماز را اعاده كند.

صفحه 242

باطل نمى كند ولى اگر به ركوع برگردد و پيش از آنكه به ركوع برسد امام سر بردارد نمازش باطل است.

مسأله : اگر اشتباهاً سر بردارد و ببيند امام در سجده است بايد به سجده برگردد و چنانچه در هر دو سجده اين اتّفاق بيفتد براى زيادشدن دو سجده كه ركن است نماز باطل نمى شود.

مسأله : كسى كه اشتباهاً پيش از امام سر از سجده برداشته هرگاه به سجده برگردد و هنوز به سجده نرسيده امام سر بردارد نمازش صحيح است ولى اگر در هردو سجده از يك ركعت اين اتّفاق بيفتد نمازش باطل مى شود.

مسأله : اگر اشتباهاً سر از ركوع يا سجده بردارد و سهواً يا به خيال اينكه به امام نمى رسد به ركوع يا سجده نرود، نمازش صحيح است.

مسأله : اگر سر از سجده بردارد و ببيند امام در سجده است چنانچه به خيال اينكه سجده اوّل امام است به قصد اين كه با امام سجده كند به سجده رود و بفهمد سجده دوّم امام بوده سجده دوّم او حساب مى شود، و اگر به خيال اين كه سجده دوّم امام است به سجده رود و بعد از سر برداشتن از سجده بفهمد سجده اوّل امام بوده متابعت از امام جماعت به حساب مى آيد و بايد بار ديگر با امام به سجده رود و در هر دو صورت احتياط واجب آن است كه نماز را به جماعت تمام كند و دوباره بخواند.

مسأله : اگر سهواً پيش از امام به ركوع رود و طورى باشد كه اگر سر بردارد به مقدارى از قرائت امام مى رسد چنانچه سر بردارد و با امام به ركوع رود نمازش صحيح است و اگر عمداً برنگردد و اين باعث شود كه مقدارى از قرائت امام را درك نكند نمازش باطل است و بنابر احتياط مستحب در هردو ركوع ذكر را بگويد ليكن احتياط واجب آن است كه در ركوع اوّل يك ذكر صغير بيشتر نگويد.

مسأله : اگر سهواً پيش از امام به ركوع رود و طورى باشد كه اگر برگردد به چيزى از قرائت امام نمى رسد، به احتياط واجب بايد صبر كند تا امام به او برسد و نمازش صحيح است.


صفحه 243

مسأله : اگر سهواً پيش از امام به سجده رود، در صورتى كه صبر كند تا امام به او برسد نمازش صحيح است.

مسأله : اگر امام در ركعتى كه قنوت ندارد اشتباهاً قنوت بخواند، يا در ركعتى كه تشهد ندارد اشتباهاً مشغول خواندن تشهد شود مأموم نبايد قنوت و تشهد را بخواند ولى نمى تواند پيش از امام به ركوع رود، يا پيش از ايستادن امام بايستد بلكه بايد با علامت و اشاره اى به او حالى كند و اگر نشد صبر كند تا امام تشهّد يا قنوت را تمام كند و بقيّه نماز را با او بخواند.

چيزهايى كه در نماز جماعت مستحب است

مسأله : مستحب است امام در وسط صف بايستد و اهل علم و كمال و تقوى در صف اوّل بايستند.

مسأله : مستحب است صفهاى جماعت منظم باشد و بين كسانى كه در يك صف ايستاده اند فاصله نباشد و شانه آنان رديف يكديگر باشد.

مسأله : مستحب است بعد از گفتن «قَد قَامتِ الصَّلوةُ» مأمومين برخيزند.

مسأله : مستحب است امام جماعت حال مأمومى را كه از ديگران ضعيف تر است رعايت كند و عجله نكند تا افراد ضعيف به او برسند و نيز مستحب است قنوت و ركوع و سجود را طول ندهد مگر بداند همه كسانى كه به او اقتدا كرده اند مايلند.

مسأله : مستحب است امام جماعت در حمد و سوره و ذكرهائى كه بلند مى خواند صداى خود را به قدرى بلند كند كه ديگران بشنوند، ولى بايد بيش از اندازه صدا را بلند نكند.

مسأله : اگر امام در ركوع بفهمد كسى تازه رسيده و مى خواهد اقتدا كند مستحب است ركوع را دو برابر هميشه طول بدهد و بعد برخيزد، اگر چه بفهمد كس ديگرى هم براى اقتدا وارد شده است.


صفحه 244

چيزهايى كه در نماز جماعت مكروه است

مسأله : اگر در صف هاى جماعت جا باشد، مكروه است انسان تنها بايستد.

مسأله : مكروه است مأموم ذكرهاى نماز را طورى بگويد كه امام بشنود.

مسأله : مسافرى كه نماز ظهر و عصر و عشا را دو ركعت مى خواند مكروه است در اين نمازها به كسى كه مسافر نيست اقتدا كند و كسى كه مسافر نيست مكروه است در اين نمازها به مسافر اقتدا نمايد. يعنى ثواب كمترى دارد. هر چند نماز جماعت افضل از نماز فرادى است.

نماز آيات

مسأله : نماز آيات به واسطه چهار چيز واجب مى شود;

اوّل: گرفتن خورشيد،

دوّم: گرفتن ماه، اگرچه كمى از آنها گرفته شود و كسى هم از آن نترسد.

سوّم: زلزله اگرچه كسى هم نترسد.

چهارم: رعد و برق و بادهاى سياه و سرخ و مانند اينها در صورتى كه بيشتر مردم بترسند.

بنابر احتياط واجب در حوادث وحشتناك زمينى مانند شكافته شدن و فرو رفتن زمين در صورتى كه بيشتر مردم بترسند بايد نماز آيات بخوانند.

مسأله : اگر چيزهائى كه نماز آيات براى آنها واجب است بيشتر از يك بار اتّفاق بيفتد انسان بايد براى هريك از آنها يك نماز آيات بخواند، مثلاً اگر دو بار زلزله بشود بايد دو نماز آيات بخواند اما اگر يك زلزله اتفاق افتد و به دنبال آن پس لرزه بيايد، پس لرزه ها نماز مستقل ندارد. و همينطور اگر دو تا از آنها اتفاق بيفتد يعنى هم خورشيد بگيرد و هم زلزله شود.

مسأله : كسى كه چند نماز آيات بر او واجب است اگر همه آنها براى يك چيز بر


صفحه 245

او واجب شده باشد، مثلاً سه مرتبه خورشيد گرفته و نماز آنها را نخوانده است موقعى كه قضاى آنها را مى خواند، لازم نيست معيّن كند كه براى كدام دفعه آنها باشد، و همچنين است اگر چند نماز براى رعد و برق و بادهاى سياه و سرخ و مانند اينها بر او واجب شده باشد ولى اگر براى آفتاب گرفتن و ماه گرفتن و زلزله، يا براى دوتاى اينها نمازهائى بر او واجب شده باشد بنابر احتياط واجب بايد موقع نيّت معيّن كند; نماز آياتى را كه مى خواند براى كداميك از آنها است.

مسأله : چيزهائى كه نماز آيات براى آنها واجب است در هر شهرى اتّفاق بيفتد فقط مردم همان شهر بايد نماز آيات بخوانند و بر مردم جاهاى ديگر واجب نيست، ولى اگر مكان آنها به قدرى نزديك باشد كه با آن شهر يكى حساب شود، نماز آيات بر آنها هم واجب است.

مسأله : از وقتى كه خورشيد يا ماه شروع به گرفتن مى كند انسان بايد نماز آيات را بخواند و بنابر اقوى وقت آن تا زمانى است كه همه آن باز نشده باشد. و بنابر احتياط واجب بايد به قدرى تأخير نيندازد كه شروع به بازشدن كند.

مسأله : اگر خواندن نماز آيات را به قدرى تأخير بيندازد كه آفتاب يا ماه شروع به باز شدن كند، بنابر احتياط واجب بايد نيّت اداء و قضا نكند ولى اگر بعد از باز شدن تمام آن، نماز بخواند بايد نيّت قضا نمايد.

مسأله : اگر مدّت گرفتن خورشيد يا ماه بيشتر از خواندن يك ركعت باشد ولى انسان نماز را نخواند تا به اندازه خواندن يك ركعت به آخر وقت آن مانده باشد بايد نيّت ادا كند.

مسأله : موقعى كه زلزله و رعد و برق و مانند اينها اتّفاق مى افتد، انسان بايد فوراً نماز آيات را بخواند و اگر نخواند معصيت كرده و تا آخر عمر بر او واجب است و هر وقت بخواند ادا است.

مسأله : اگر بعد از باز شدن آفتاب يا ماه بفهمد كه تمام آن گرفته بوده، بايد قضاى نماز آيات را بخواند، ولى اگر بفهمد مقدارى از آن گرفته بوده قضا بر او واجب نيست.

مسأله : اگر عدّه اى بگويند كه خورشيد يا ماه گرفته است چنانچه انسان از گفته


صفحه 246

آنان يقين پيدا نكند و نماز آيات نخواند و بعد معلوم شود راست گفته اند، در صورتى كه تمام خورشيد يا ماه گرفته باشد بايد نماز آيات را بخواند، و اگر دو نفر كه عادل بودن آنان معلوم نيست بگويند خورشيد يا ماه گرفته بعد معلوم شود كه عادل بوده اند بايد نماز آيات را بخواند بلكه اگر در هر دو صورت معلوم شود كه مقدارى از آن گرفته احتياط واجب آن است كه نماز آيات را بخواند.

مسأله : اگر انسان به گفته منجّمين و كسانى كه از روى قاعده علمى وقت گرفتن خورشيد و ماه را مى دانند، اطمينان پيدا كند كه خورشيد يا ماه گرفته، بايد نماز آيات را بخواند و نيز اگر بگويند فلان وقت خورشيد يا ماه مى گيرد و فلان مقدار طول مى كشد و انسان به گفته آنان اطمينان پيدا كند بايد به حرف آنان عمل نمايد، مثلاً اگر بگويند آفتاب فلان ساعت شروع به بازشدن مى كند نبايد نماز آيات را تا آن وقت تأخير بيندازد.

مسأله : اگر بفهمد نماز آياتى كه خوانده باطل بوده، بايد دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.

مسأله : اگر در وقت نماز يوميّه نماز آيات هم بر انسان واجب شود، چنانچه براى هردو نماز وقت دارد هركدام را اوّل بخواند اشكال ندارد، و اگر وقت يكى از آن دو تنگ باشد، بايد اوّل آن را بخواند و اگر وقت هردو تنگ باشد بايد اوّل نماز يوميّه را بخواند.

مسأله : اگر در بين نماز يوميّه بفهمد كه وقت نماز آيات تنگ است، چنانچه وقت نماز يوميه هم تنگ باشد، بايد آن را تمام كند بعد نماز آيات را بخواند. و اگر وقت نماز يوميه تنگ نباشد بايد آن را بشكند و اوّل نماز آيات، بعد نماز يوميّه را بجا آورد.

مسأله : اگر در بين نماز آيات بفهمد كه وقت نماز يوميّه تنگ است بايد نماز آيات را رها كند و مشغول نماز يوميه شود و بعد از آن كه نماز را تمام كرد پيش از انجام كـارى كـه نمــاز را بهـم بـزنـد، بقيه نمـاز آيـات را از همـان جـا كه رهــا كــرده بخـوانــد.

مسأله : اگر در حال حيض يا نفاسِ زن، آفتاب يا ماه بگيرد و تا آخر مدّتى كه خورشيد يا ماه باز مى شوند در حال حيض يا نفاس باشد نماز آيات بر او واجب نيست، ولى بنابر احتياط واجب بعد از پاك شدن قضا نمايد. و همچنين اگر زلزله يا ساير آيات


صفحه 247

پديد آمد بنابر احتياط واجب پس از پاك شدن نماز آيات را بجا آورد.

دستور نماز آيات

مسأله : نماز آيات دو ركعت است و در هر ركعت پنج ركوع دارد و دستور آن اين است كه انسان بعد از نيّت، تكبير بگويد و يك حمد و يك سوره تمام بخواند، و به ركوع رود و سر از ركوع بردارد دوباره يك حمد و يك سوره بخواند باز به ركوع رود تا پنج مرتبه و بعد از بلندشدن از ركوع پنجم دو سجده نمايد و برخيزد و ركعت دوم را هم مثل ركعت اوّل بجا آورد و تشهّد بخواند و سلام دهد.

مسأله : در نماز آيات ممكن است انسان بعد از نيّت و تكبير و خواندن حمد، آيه هاى يك سوره را پنج قسمت كند و يك قسمت از آن را بخواند و به ركوع رود و سر بردارد و بدون اينكه حمد بخواند، قسمت دوّم از همان سوره را بخواند و به ركوع رود و همينطور تا پيش از ركوع پنجم سوره را تمام نمايد، مثلاً به قصد سوره قُل هوالله احد، بِسم الله الرحمن الرّحيم بگويد و به ركوع رود، بعد بايستد و بگويد: قُل هُوَالله اَحَد دوباره به ركوع رود و بعد از ركوع بايستد و بگويد: اَللهُ الصَّمَد باز به ركوع رود و بايستد و بگويد: لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يوُلَد و به ركوع رود، باز هم سر بردارد و بگويد: وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً اَحد، و بعد از آن به ركوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن، دو سجده كند و ركعت دوّم را هم مثل ركعت اوّل بجا آورد و بعد از سجده دوّم تشهد بخواند و نماز را سلام دهد.

مسأله : اگر در يك ركعت از نماز آيات، پنج مرتبه حمد و سوره بخواند و در ركعت ديگر يك حمد بخواند و سوره را پنج قسمت كند مانعى ندارد.

مسأله : چيزهائى كه در نماز يوميه واجب و مستحب است در نماز آيات هم واجب و مستحب مى باشد ولى در نماز آيات مستحب است به جاى اذان و اقامه سه مرتبه به قصد اميد ثواب بگويند: اَلصَّلاة.

مسأله : مستحب است بعد از ركوع پنجم و دهم بگويد: سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَه و نيز پيش از هر ركوع و بعد از آن تكبير بگويد، ولى بعد از ركوع پنجم و دهم گفتن تكبير به


صفحه 248

عنوان بعد از ركوع مستحب نيست. ولى مستحب است به قصد قبل از سجده تكبير بگويد.

مسأله : مستحب است پيش از ركوع دوّم و چهارم و ششم و هشتم و دهم قنوت بخواند و اگر فقط يك قنوت پيش از ركوع دهم بخواند كافى است.

مسأله : اگر در نماز آيات شك كند كه چند ركعت خوانده و فكرش به جائى نرسد نماز باطل است.

مسأله : چنانچه گمان به عدد ركعات و يا افعال در نماز آيات برايش پيدا شود بايد به گمان عمل نمايد.

مسأله : اگر شك كند كه در ركوع آخرِ ركعتِ اوّل است يا در ركوعِ اوّلِ ركعتِ دوّم و فكرش به جائى نرسد، نماز باطل است. ولى اگر مثلاً شك كند كه چهار ركوع كرده يا پنج ركوع، چنانچه براى رفتن به سجده خم نشده، بايد ركوعى را كه شك دارد بجا آورده يا نه، بجا آورد. و اگر براى رفتن به سجده خم شده، به شك خود اعتنا نكند.

مسأله : هريك از ركوع هاى نماز آيات ركن است كه اگر عمداً يا اشتباهاً كم يا زياد شود نماز باطل است.

نماز جمعه

مسأله : در زمان غيبت ولى عصر (عج) نماز جمعه واجب تخييرى است (يعنى مكلّف مى تواند روز جمعه به جاى نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولى جمعه افضل است و ظهر احوط و احتياط بيشتر در آن است كه هردو را بجا آورد.

مسأله : كسى كه نماز جمعه را بجا آورده واجب نيست نماز ظهر را هم بخواند، ولى احتياط مستحب آن است كه آن را نيز بجا آورد.

شرايط نماز جمعه

مسأله : نماز جمعه تنها توسط مردان منعقد مى شود، ولى زنان هم مى توانند در


صفحه 249

آن شركت كنند.

مسأله : نماز جمعه بايد به جماعت برگزار شود و نمى توان آن را به طور فرادى بجا آورد.

مسأله : همه شرائطى كه در نماز جماعت معتبر است در نماز جمعه نيز لازم است، مانند: نبودن حائل، بالاتر نبودن جاى امام، فاصله بيش از حد نداشتن و غير اينها.(1)

مسأله : همه شرائطى كه در امام جماعت لازم است بايد در امام جمعه هم باشد مانند: عقل، ايمان، حلال زادگى و عدالت. ولى امامت كودكان و زنان در نماز جمعه جائز نيست.

مسأله : كمترين فاصله لازم بين دو نمازجمعه، يك فرسخ است.

مسأله : كمترين عدد لازم براى انعقاد نماز جمعه پنج نفر است كه بايد يكى از آنها امام باشد. پس نماز جمعه با كمتر از 5 نفر واجب نيست و منعقد نمى شود ولى اگر هفت نفر و بيشتر باشند فضيلت جمعه بيشتر خواهد بود. پنج نفر مذكور بايد شرايط زير را داشته باشند: 1 ـ مرد باشد. 2 ـ آزاد باشد. 3 ـ مسافرى كه نمازش شكسته است نباشد. 4 ـ بيمار و پير نباشد. 5 ـ فاصله او تا محل اقامت جمعه كمتر از دو فرسخ باشد. و بر كسانى كه اين شرايط را نداشته باشند واجب نيست حتى اگر نماز جمعه واجب تعيينى باشد. اما اگر بعد از تحقق جمعه در آن شركت كنند نمازشان صحيح و كفايت از نماز ظهر مى كند.

مسأله : مسافر مى تواند در نماز جمعه شركت كند و در اين صورت نماز ظهر از او ساقط است. لكن مسافرين به تنهايى (بدون شركت حاضرين) نمى توانند نماز جمعه تشكيل دهند و در اين صورت نماز ظهر بر آنها واجب است. و نيز مسافر نمى تواند مكمّل عدد لازم (5 نفر) باشد ولى اگر مسافرين قصد اقامه (ده روز يا بيشتر) بنمايند مى توانند نماز جمعه تشكيل دهند.

مسأله : زنان مى توانند در نماز جمعه شركت كنند و نمازشان صحيح است و


1 ـ پيرامون شرائط، موانع، مبطلات، خلل، شك، سهو و غيره به فصل مربوط به نماز جماعت مراجعه شود.

صفحه 250

مجزى از نماز ظهر است اما به تنهايى (بدون شركت مردان) نمى توانند نماز جمعه تشكيل دهند چنانكه نمى توانند مكمل عدد لازم ـ 5 نفرـ هم باشند، زيرا نماز جمعه با شركت مردان منعقد مى شود.

مسأله : خنثى مشكله(1) مى تواند در نماز جمعه شركت كند ولى نمى تواند مكمل عدد لازم (5 نفر) يا امام جمعه باشد، پس اگر غير از او فقط چهار نفر جمع شده باشند نماز جمعه برگزار نمى شود و بايد نماز ظهر بخوانند.

وقت نماز جمعه

مسأله : وقت نماز جمعه با زوال خورشيد شروع مى شود و احتياط واجب آن است كه از اوائل عرفى زوال تأخير نياندازند و اگر تأخير افتاد احتياط آن است كه نماز ظهر را بخوانند.

مسأله : اگر امام خطبه ها را قبلاً شروع كرده و هنگام زوال به پايان برساند و نماز جمعه را شروع كند صحيح است.

مسأله : جائز نيست امام جمعه خطبه ها را آن قدر طولانى كند كه وقت نماز بگذرد، و الا بايد نماز ظهر را بخواند، زيرا نماز جمعه در خارج وقت آن قضا ندارد.

مسأله : اگر در بين نماز جمعه وقت آن تمام شود در صورتى كه يك ركعت آن در وقت واقع شده باشد صحيح است، ولى احتياط مستحب آن است كه پس از اتمام آن، نماز ظهر را هم بجا آورد و اگر يك ركعت آن در وقت واقع نشده باطل است ولى احتياط مستحب آن است كه آن را تمام كند و سپس نماز ظهر را بخواند.

مسأله : اگر عمداً نماز جمعه را طورى به تأخير بياندازند كه تنها يك ركعت از وقت آن باقى باشد احتياط واجب آن است كه نماز ظهر را بجا آورند.

مسأله : اگر يقين دارد وقت به اندازه اى هست كه مى تواند حداقل واجب را در تحقق دو خطبه و دو ركعت نماز بجا آورد بين نماز جمعه و ظهر مخير است و اگر يقين


1 ـ كسى كه مرد يا زن بودنش اصلاً معلوم نيست.

صفحه 251

دارد كه به اين اندازه وقت نيست، بايد نماز ظهر را بخواند و اگر شك دارد، نماز جمعه صحيح است ولى در صورتى كه پس از نماز معلوم شود كه حتى براى يك ركعت هم وقت باقى نبوده، بايد نماز ظهر را بجا آورد، گر چه احتياط مستحب آن است كه اگر تنها يك ركعت آن هم در وقت واقع شده، نماز ظهر را بخواند.

مسأله : اگر مقدار وقت را مى داند ولى شك دارد كه در اين مقدار مى تواند نماز جمعه را بجا آورد يا نه، جايز است نماز جمعه را شروع كند، پس اگر وقت براى همه نماز كافى بود نمازش صحيح است و الا بايد نماز ظهر را بجا آورد ولى احتياط مستحب آن است كه در اين صورت اساساً نماز ظهر را اختيار كند.

مسأله : در صورتى كه نماز جمعه با عدد كامل و در وقت دامنه دار شروع شده ولى مأمومى به ركعت اول نرسيده باشد، اگر به ركعت دوم، ولو به ركوع آن، برسد و اقتدا كند نمازش صحيح است و دومين ركعت نماز خود را به طور فرادى بجا مى آورد.

كيفيت نماز جمعه

مسأله : نماز جمعه دو ركعت است و كيفيت آن مانند نماز صبح است. و مستحب است كه حمد و سوره با صداى بلند خوانده شود و در ركعت اول بعد از حمد، سوره جمعه و در ركعت دوم، سوره منافقين را قرائت نمايند.

مسأله : نماز جمعه داراى دو قنوت است، قنوت اول قبل از ركوع ركعت اول و قنوت دوم پس از ركوع ركعت دوم است.

مسأله : نماز جمعه داراى دو خطبه است كه مانند اصل نماز، واجب بوده و بايد توسط امام جمعه ايراد شود و بدون اين دو خطبه نماز جمعه محقق نمى شود.

مسأله : واجب است دو خطبه را قبل از نماز جمعه بخواند و اگر اول نماز جمعه را بجا آورد باطل است، و در صورتى كه وقت باقى است بايد پس از ايراد خطبه ها مجدداً نماز جمعه را بخواند ولى اگر نسبت به حكم مسأله جاهل بوده يا اشتباه كرده، اعاده خطبه ها لازم نيست بلكه اعاده نماز هم لازم نيست.

مسأله : جائز است دو خطبه نماز جمعه قبل از ظهر شرعى ايراد شود به طورى


صفحه 252

كه پايان خطبه ها با ظهر شرعى مصادف باشد، ولى احتياط مستحب آن است كه آنها را در وقت ظهر بخواند.

مسأله : در خطبه اول واجب است حمد الهى، گر چه به هر لفظى كه حمد الهى محسوب شود جائز است، ولى احتياط مستحب آن است كه به لفظ جلاله (الله) باشد و احتياط واجب آن است كه پس از آن به ثناى الهى بپردازد و سپس به پيغمبر اسلام درود فرستد، و واجب است مردم را به تقوى سفارش كند و يك سوره كوچك از قرآن را بخواند. و در خطبه دوم نيز حمد و ثناى الهى (به صورتى كه ذكر شد) و درود بر پيغمبر اسلام واجب است. و احتياط واجب آن است كه در اين خطبه نيز به تقوى سفارش كند و سوره كوچكى از قرآن تلاوت نمايد. و احتياط مستحب و مؤكد آن است كه در خطبه دوم پس از درود بر پيغمبر(صلى الله عليه وآله) به ائمه معصومين(عليهم السلام) نيز درود فرستد و براى مؤمنين استغفار كند. و بهتر است از خطبه هاى منسوب به امير المؤمنين(عليه السلام) يا آنچه از ائمه معصومين(عليهم السلام)وارد شده انتخاب كند.

مسأله : شايسته است امامِ خطيب، بليغ باشد و به تناسب اوضاع و احوال سخن گويد و عبارات فصيح و روان به كار برد، به حوادثى كه در سراسر عالم بر مسلمين مى گذرد به خصوص حوادث منطقه خود، آشنا باشد. مصالح اسلام و مسلمين را تشخيص دهد. چنان شجاع باشد كه در راه خدا از ملامت و نكوهش احدى بيم به خود راه ندهد، در اظهار حق و ابطال باطل بر حسب شرائط زمان و مكان صراحت داشته باشد، امورى از قبيل مواظبت در اوقات نماز و عمل به روش صلحا و اولياء خدا را كه موجب تأثير كلام او در مردم است رعايت كند، كارهاى او با مواعظ و وعد و وعيدهايش تطبيق نمايد، از آنچه كه موجب سبكى او و كلامش مى شود حتى از قبيل پرگوئى، شوخى و بيهوده گوئى بپرهيزد و همه اين امور را تنها براى خداوند رعايت كند و هدفش اعراض از دنياپرستى و رياست طلبى باشد كه سرسلسله همه گناهان است تا كلامش در جان مردم مؤثر افتد.

مسأله : شايسته است امامِ خطيب در خطبه نماز جمعه مصالح دين و دنياى مسلمين را تذكر دهد و مردم را در جريان مسائل زيان بار و سودمند كشورهاى اسلامى و


صفحه 253

غير اسلامى قرار دهد و نيازهاى مسلمين را در امر معاد و معاش تذكر دهد و از امور سياسى واقتصادى آنچه را كه در استقلال و كيان مسلمين نقش مهمى دارد گوشزد كند و كيفيت صحيح روابط آنان را با ساير ملل بيان نمايد و مردم را از دخالتهاى دول ستمگر و استعمارگر در امور سياسى و اقتصادى مسلمين كه منجر به استعمار و استثمار آنها مى شود بر حذر دارد.

خلاصه، نماز جمعه و دو خطبه آن نظير حج و مراكز تجمع آن و نمازهاى عيد فطر و قربان و غيره از سنگرهاى بزرگى است كه متأسفانه كثيرى از مسلمانان از وظائف مهم سياسى خود در آن غافل مانده اند، چنانچه از ساير پايگاه هاى عظيم سياست اسلامى هم غافلند. اسلام دين سياست آنهم در همه شئون آن است وكسى كه در احكام قضائى، سياسى، اجتماعى واقتصادى اسلام اندكى تأمل كند متوجه اين معنى مى شود. هر كس گمان كنددين ازسياست جدااست جاهلى است كه نه اسلام رامى شناسد و نه سياست را مى داند.

مسأله : مستحب است امامِ خطيب در زمستان و تابستان عمامه داشته و ردائى از برد يمانى يا (عدنى) بپوشد و خود را بيارايد، تميزترين لباسهاى خود را بپوشد و بوى خوش به كار برد به طورى كه با وقار و سكينه باشد، و قبل از خطابه هنگامى كه مؤذن اذان مى گويد او بر منبر قرار گرفته باشد تا اذان به پايان رسد و خطبه را آغاز كند، و هنگام صعود بر منبر خطابه روبروى مردم بايستد و سلام كند و مردم نيز با چهره هاى خود از او استقبال كنند و به چيزى از قبيل كمان و شمشير (اسلحه) و عصا تكيه كند، و مردم نيز خود را روبروى او قرار دهند.

مسأله : واجب است امام جمعه شخصاً و در حال ايستاده به ايراد خطبه بپردازد. و اگر نتواند خطبه ها را در حال ايستاده بخواند، بايد ديگرى به ايراد خطبه بپردازد و امامت نماز را هم به عهده گيرد. و اگر هيچكس براى ايراد خطبه ها در حال ايستاده پيدا نشود. نماز جمعه ساقط و نماز ظهر واجب است.

مسأله : جائز نيست امام جمعه خطبه ها و به خصوص موعظه و توصيه به تقوى را به آهستگى ادا كند و احتياط واجب آن است كه با صداى بلند به ايراد خطبه بپردازد به طورى كه حداقل عدد لازم (4 نفر) صداى او را بشنوند، بلكه احتياط مستحب آن است


صفحه 254

كه در هنگام موعظه و سفارش به تقوى صداى خود را چنان بلند نمايد كه همه حاضرين مواعظ او را بشنوند، و در مجامع بزرگ به توسط بلند گوها به خطبه بپردازد تا تشويق و تحذير و مسائل مهمه را به گوش همگان برساند.

مسأله : احتياط مستحب آن است كه امام در حال خطبه سخنى غير مربوط به خطبه ها نگويد البته در فاصله بين خطبه ها و نماز، سخن گفتن بلامانع است.

مسأله : واجب است امام پس از خطبه اول مقدار كمى بنشيند و سپس به خطبه دوم بپردازد.

مسأله : احتياط مستحب آن است كه امام و مستمعين در حال خطبه، واجد طهارت كامل (كه براى نماز معتبر است) باشند.

مسأله : احتياط مستحب آن است كه مأمومين در حال خطبه روبروى امام بوده و بيش از مقدارى كه در نماز مى توانند خود را از قبله منحرف كنند رو برنگردانند.

مسأله : واجب است مأمومين به خطبه هاى امام گوش فرا دهند، و احتياط مستحب آن است كه ساكت باشند و از حرف زدن بپرهيزند كه صحبت كردن در وقت خطبه ها مكروه است بلكه اگر سخن گفتن مأمومين موجب نشنيدن خطبه و از بين رفتن فايده آن باشد، سكوت لازم است.

مسأله : احتياط واجب آن است كه امام جمعه در خطبه حمد الهى و درود بر پيغمبر و ائمه عليهم السلام را به زبان عربى ايراد نمايد، گر چه او و مستمعين او عرب نباشند اما مى تواند در مقام وعظ و توصيه به تقوى به زبان ديگرى تكلم نمايد. و احتياط مستحب آن است كه موعظه و آنچه را به مصالح مسلمين مربوط مى شود به زبان مستمعين ادا نمايد، اگر مستمعين مختلفند آنها را به زبانهاى مختلف تكرار كند. گر چه در صورتى كه مأمومين بيش از حد نصاب (4 نفر) باشند مى تواند به زبان حد نصاب (4 نفر) اكتفا نمايد، ولى احتياط مستحب آن است كه آنها را به زبان خودشان موعظه كند.

مسأله : اذان دوم در روز جمعه بدعت و حرام است. يعنى نبايد يك اذان قبل از خطبه و يك اذان بعد از خطبه بگويند.

<<صفحه بعد فهرست صفحه قبل>>