جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احكام و فتاوا
دروس
معرفى و اخبار دفاتر
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
اخبار
مناسبتها
صفحه ويژه
رساله توضيح المسائل « کتابخانه « صفحه اصلى  

<<صفحه بعد فهرست صفحه قبل>>

(صفحه41)

تلبيه

مسأله 90 : آخرين واجب در احرام، تلبيه است. يعنى گفتن لبيك ها به شكل زير:
«لَبَّيْكَ اللّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لاشَريكَ لَكَ لَبَّيْكَ».
كه با يكبار گفتن آن محرم شده و احرامش صحيح است. هر چند تكرار آن مستحب است. و احتياط مستحب آن است كه بعد از مقدار واجب آن بگويد:
«اِنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ، لاشَريكَ لَكَ لَبَّيْكَ».
واحتياط مستحب آن است كه به جاى صورت اول بگويد:«لَبَّيْكَ اَللّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ، إنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ، لاشَريكَ لَكَ لَبَّيْكَ».

(صفحه42)

و مستحب است بعد از آن بگويد:
«لَبَّيْكَ ذَا الْمَعارِج لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ داعِياً إلى دارِ السَّلامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ غَفّارَ الذُّنُوْبِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ أهْلَ التَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَاالْجَلالِ وَ الاَكْرامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تُبْدِئُ وَالْمَعادُ إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تَسْتَغنِي و يُفْتَقَرُ إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ مَرْهُوباً وَ مَرْغُوباً إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ إلهَ الْحَقِّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا النَّعْماِء وَالْفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَميلِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ كَشَّافَ الْكُرَبِ الْعِظامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ياكَرِيمُ لَبَّيْكَ».
و خوب است اين جملات را نيز بگويد:
«لَبَّيْكَ أتَقَرَّبُ إلَيْكَ بِمُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ بِحَجَّة و عُمْرَة لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ أهْلَ التَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تَلْبِيَةً تَمامُها وَبَلاغُها عَلَيْكَ».

(صفحه43)

مسأله 91 : ترجمه مقدار واجب تلبيه چنين است:
«همواره دعوت تو را اجابت مى كنم خدايا، همواره اجابت مى كنم تو را، همواره اجابت مى كنم تو را، براى تو شريكى نيست، همواره اجابت مى كنم تو را».
و ترجمه جمله بعد كه مستحب است چنين است:
«همانا ستايش و نعمت و پادشاهى از آن تو است. شريكى براى تو نيست، اجابت مى كنم تورا».
مسأله 92 : بايد تلبيه را به مقدار واجب ياد بگيرد و به نحو صحيح بگويد، و اگر نتواند ياد بگيرد يك نفر به او تلقين كند تا به نحو صحيح بگويد.
مسأله 93 : اگر نتواند ياد بگيرد و با تلقين هم نتواند به صورت صحيح بگويد به هر نحو كه مى تواند بگويد، و ظاهراً همين مقدار كافى است، هر چند احتياط مستحب آن است كه ترجمه آن را بگويد و نايب هم بگيرد.

(صفحه44)

مسأله 94 : كسى كه لال است و قادر نيست تلبيه را بگويد بايد با انگشت اشاره كند و زبانش را هم حركت دهد، و بهتر است نايب هم بگيرد.
مسأله 95 : اگر كسى لبيك را به مقدار واجب نگفت محرم نشده، و اگر موجبات كفاره در حال احرام را به جا آورد كفاره ندارد. و همين طور است اگر عمداً غلط بگويد يا با ريا آن را باطل كند.
مسأله 96 : تأخير تلبيه از ميقات جايز نيست و اگر تأخير انداخت محرم نشده است و بايد در ادنى الحل محرم شود.
مسأله 97 : اگر از روى فراموشى يا ندانستن مسأله لبّيك را نگفت و بعد از عبور از ميقات متوجّه شد بايد در ادنى الحل محرم شود و لازم نيست به ميقات برگردد، و اگر تا هنگام ورود به مكه متوجّه نشد هر چند عمره او صحيح نيست ولى وظيفه اى ندارد.

(صفحه45)

مستحبات احرام

مسأله 98 : مستحبات احرام چند چيز است:
1 ـ قبلا بدن خود را پاكيزه كرده و ناخن و شارب خود را بگيرد، و موى زير بغل و عانه را بانوره ازاله نمايد.
2 ـ از يك ماه قبل موى سر و ريش خود را كوتاه نكند.
3 ـ پيش از احرام در ميقات غسل احرام كند، و اين غسل از حائض و نفساء نيز صحيح است، و تقديم اين غسل بخصوص اگر خوف آن باشد كه در ميقات نتوان غسل كرد جايز است.
4 ـ دو جامه احرام از پنبه باشد.
5 ـ پارچه احرام سفيد باشد.
6 ـ احرام را به ترتيب ذيل ببندد:
در صورت تمكن بعد از فريضه ظهر، و در صورت عدم تمكن بعد از فريضه ديگر، و در صورت عدم تمكن از آن، بعد از شش يا دو ركعت نماز نافله، در ركعت اول پس از

(صفحه46)

حمد سوره توحيد، و در ركعت دوم سوره جحد را بخواند، و شش ركعت أفضل است، و بعد از نماز، حمد و ثناى الهى را بجا آورد، و بر پيغمبر و آل او صلوات بفرستد، آنگاه بگويد:«اَللَّهُمَّ إنِّي أسْاَلُكَ أنْ تَجْعَلَنِي مِمَّنِ اسْتَجابَ لَكَ، وَ آمَنَ بِوَعْدِكَ، وَاتَّبَعَ أمْرَكَ، فَاِنِّي عَبْدُكَ وَ في قَبْضَتِكَ، لااُوقى إلاّ ما وَقَيْتَ، وَلا آخُذُ إلاّ ما أعْطَيْتَ، وَقَدْ ذَكَرْتَ الْحَجَّ، فَأسْألُكَ أنْ تَعْزِمَ لِي عَلَيْهِ عَلى كِتابِكَ، وَسُنَّةِ نَبِيِّكَ، صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وِآلِه، وَ تُقَوِّيَنِي عَلى مَا ضَعُفْتُ عَنْهُ، وَ تُسَلِّمَ لِي مَنَاسِكِي، فِي يُسْرمِنْكَ وَ عافِيَة، وَاجْعَلْنِي مِنْ وَفْدِكَ الَّذِي رَضِيتَ وَارْتَضَيْتَ، وَسَمَّيْتَ وَ كَتَبْتَ، اَلّلهُمَّ اِنِّي خَرَجْتُ مِنْ شُقَّة بَعِيدَة، وَاَنْفَقْتُ مالِي ابْتِغاءَ مَرْضاتِكَ، اَللَّهُمَّ فَتَمِّمْ لِي عُمْرَتِي، اَللَّهُمَّ إنِّي اُرِيدُ الْعُمْرَةَ عَـلى كِتـابِكَ وَسُنَّةِ نَبِيِّكَ، صَلَواتُكَ عَلَيْهِ

(صفحه47)

وَآلِهِ، فَاِنْ عَرَضَ لِي عارِضٌ يَحْبِسُنِي، فَحَلِّنِي (فَخَلِّنِي خ ل) حَيْثُ حَبَسْتَنِي، لِـقَـدَرِكَ الَّذِي قَـدَّرْتَ عَلَيَّ، اَللَّهُمَّ اِنْ لَمْ تَكُنْ حَجَّةً فَعُمْرَةٌ أحْرَمَ لَكَ شَعْرِي وَبَشَرِي وَلَحْمِي وَدَمِي وَعِظامِي وَمُخِّي وَعَصَبِي، مِنَ النساءِ وَالثِّيابِ وَالطِّيبِ، أبْتَغِي بِذلِكَ وَجْهَكَ وَالدّارَ اْلآخِرَةَ».
7 ـ هنگام پوشيدن دو جامه احرام بگويد:
«اَلْحَمْدُللهِِ الَّذِي رَزَقِنِي مَا اُوارِي بِهِ عَوْرَتِي، وَاُؤَدِّي فِيهِ فَرْضِي، وَأعْبُدُ فِيهِ رِبِّي، وأنْتَهِي فِيهِ إلى ما أمَرَنِي، اَلْحَمْدُللهِ الَّذِي قَصَدْتُهُ فَبَلَغَنِي، وَأَرَدْتُهُ فَأعانَنِي وَقَبِلَنِي، وَلَمْ يَقْطَعْ بِي، وَوَجْهَهُ أرَدْتُ فَسَلَّمَنِي، فَهُوَ حِصْنِي وَكَهْفِي وَحِرْزِي وَظَهْرِي وَمَلاذِي وَرَجائِي وَمَنْجايَ وَذُخْرِي وَعُدَّتِي فِي شِدَّتِي وَ رَخائِي».

(صفحه48)

8 ـ تلبيه ها را در حال احرام تكرار كند، خصوصاً در موارد ذيل:
الف ـ وقت برخاستن از خواب.
ب ـ بعد از هر نماز واجب و مستحب.
ج ـ هنگام بالا رفتن از سربالايى يا سرازير شدن از آن.
د ـ وقت سوار شدن يا پياده شدن.
هـ ـ آخر شب.
و ـ اوقات سحر.
حائض و نفساء نيز اين تلبيه ها را بگويند.

مكروهات احرام

مسأله 99 : مكروهات احرام چند چيز است:
1 ـ احرام در جامه سياه و رنگين، بجز رنگ سبز.
2 ـ خوابيدن محرم بر رخت و بالش زرد رنگ.
3 ـ احرام بستن در جامه چركين. و اگر جامه در حال

(صفحه49)

احرام چرك شود بهتر است مادامى كه در حال احرام است آنرا نشويد.
4 ـ احرام بستن در جامه راه راه.
5 ـ استعمال حنا پيش از احرام، چنانچه اثر آن تا حال احرام باقى بماند.
6 ـ حمام رفتن، و أولى آن است كه محرم بدن خود را با كيسه و مثل آن نسايد.
7 ـ لبيك گفتن محرم در جواب كسى كه او را صدا كند.

(صفحه50)

(صفحه51)

محرمات احرام


مسأله 100 : محرمات احرام عبارتند از:
1 ـ آميزش.
2 ـ بوسيدن.
3 ـ لمس كردن.
4 ـ نگاه با شهوت.
5 ـ عقد كردن.
6 ـ استمناء.
7 ـ پوشاندن سر.
8 ـ پوشيدن لباس دوخته.
9 ـ پوشاندن تمام روى پا.
10 ـ پوشاندن صورت.

(صفحه52)

11 ـ استعمال عطريات.
12 ـ زينت.
13 ـ نگاه كردن به آينه.
14 ـ روغن ماليدن.
15 ـ ناخن گرفتن.
16 ـ ازاله مو.
17 ـ سايه قرار دادن.
18 ـ فسوق.
19 ـ جدال.
20 ـ خون بيرون آوردن از بدن خود.
21 ـ كندن دندان.
22 ـ كشتن حشرات بدن.
23 ـ حمل سلاح.
24 ـ كندن گياهان و درختان حرم.
25 ـ شكار.

(صفحه53)

آميزش

مسأله 101 : اگر در عمره مفرده قبل از سعى آميزش كند بايد عمره را تمام كند و يك شتر كفاره بدهد، و در ماه بعد هم يك عمره مفرده ديگر انجام دهد، و در اين عمره بايد از جايى محرم شود كه در عمره قبلى از آنجا محرم شده است، مگر اينكه نتواند به آنجا برود.
مسأله 102 : مسائل آميزش بين زن و مرد مشترك است، ولى اگر زن مجبور به آميزش شود، بر زن لازم نيست كفاره بدهد. امّا مرد بايد كفاره خود و زن را بدهد، و عمره زن ظاهراً صحيح است.
مسأله 103 : در مسائلى كه گذشت فرقى نمى كند كه نزديكى از جلو باشد يا عقب، با همسر دائمى يا موقت خود باشد، يا زنا و وطى به شبهه باشد، و هم چنين فرقى نمى كند كه منى خارج شود يا خير.
مسأله 104 : نزديكى دو مرد (لواط) گر چه حرمت نفسى

(صفحه54)

و ذاتى شديدى دارد و موجب حد مى شود، ولى احكام آميزش در احرام را ندارد.

بوسيدن

مسأله 105 : اگر بدون شهوت همسرش را ببوسد حرام نيست و كفاره ندارد، ولى اگر با شهوت همسرش را ببوسد و منى از او خارج شود بايد يك شتر كفاره بدهد، و اگر منى از او خارج نشود يك گوسفند كفاره بدهد.
مسأله 106 : شخص مُحِلّ مى تواند همسر محرم خود را ببوسد، ولى اگر فرد محرم لذت ببرد نبايد اجازه بدهد.

لمس كردن

مسأله 107 : اگر همسر خود را با شهوت لمس كند يا بازى كند و انزال شود بنابر احتياط واجب بايد يك شتر كفاره بدهد، و اگر انزال نشود كفاره آن يك گوسفند است.

(صفحه55)

مسأله 108 : كسى كه محرم نشده يا مُحِلّ شده مى تواند همسر خود را اگر چه محرم باشد لمس كند يا با او بازى كند، ولى اگر شخص محرم لذت ببرد نبايد اجازه بدهد.

نگاه كردن

مسأله 109 : اگر محرم بدون شهوت به همسر خود نگاه كند اشكال ندارد، ولى اگر با شهوت نگاه كند حرام است، و اگر منى از او خارج شود بنابراقوى بايد يك شتر كفاره بدهد.
مسأله 110 : اگر محرم به زن يا مرد اجنبى نگاه كند و منى از او خارج شود اقوى آن است كه اگر متمول است يك شتر و اگر متوسط الحال است يك گاو و اگر فقير است يك گوسفند كفاره بدهد.

عقد كردن

مسأله 111 : بر محرم جايز نيست كسى را براى ديگرى

(صفحه56)

يا خود عقد كند يا شاهد بر عقد باشد، و فرقى نمى كند كه زن و مرد يا يكى از آنها محرم باشند يا مُحِلّ.

استمناء

مسأله 112 : استمناء حرام است و اگر به جهت استمناء منى خارج شود، بايد يك شتر كفاره بدهد، و حكم آن مثل حكم آميزش است كه گذشت. و در اين مسأله فرقى بين زن و مرد وجود ندارد.

پوشاندن سر

مسأله 113 : مرد نبايد تمام سر يا قسمتى از آن را با پارچه يا لباس و كلاه بپوشاند.
مسأله 114 : بر محرم جايز نيست سر خود را زير آب كند.
مسأله 115 : دوش گرفتن براى محرم اشكالى ندارد. اما

(صفحه57)

اگر آن قدر آب زياد باشد كه يك مرتبه تمام سر را فرا بگيرد جايز نيست.
مسأله 116 : قسمتى از سر نيز حكم تمام سر را دارد. لذا بنابر اقوى نبايد پوشيده شود يا زير آب قرار گيرد. و بنابر احتياط نبايد چيزى روى آن قرار گيرد.
مسأله 117 : گوش ها ظاهراً جزء سر محسوب مى شوند و نبايد آنها را بپوشانند. ولى صورت از سر محسوب نمى شود و پوشاندن آن براى مردان مانعى ندارد.
مسأله 118 : در حال خوابيدن نيز نبايد سر را بپوشاند. و اگر بدون توجه يا از روى فراموشى پوشانيد واجب است فوراً آن را از روى سر بردارد. ولى گذاشتن سر روى بالش مانعى ندارد.
مسأله 119 : گذاشتن حوله و دستمال روى سر يا قسمتى از آن، اگر چه براى خشك كردن سر باشد جايز نيست.

(صفحه58)

مسأله 120 : محرمى كه مى داند اگر براى وضو بخواهد صبر كند تا سرش خشك شود نمازش قضا مى شود با حوله يا دستمال به طورى كه سرپوشيده نشود، جاى مسح را خشك كند و وضو بگيرد.
مسأله 121 : كسى كه موى مصنوعى دارد اگر موهاى او كاشتنى باشد و عرفاً جزء بدن او محسوب شود اشكالى ندارد. ولى اگر به وسيله اى مثل چسب يا تور روى سر قرار گرفته باشد اشكال دارد و بايد كفاره بدهد.
مسأله 122 : چنانچه از روى علم و عمد سر خود را بپوشاند بايد كفاره بدهد، و كفاره آن بنابر احتياط واجب يك گوسفند است. و بنابر احتياط مستحب كفاره پوشاندن قسمتى از سر نيز همين است.
مسأله 123 : كسى كه با چيز دوخته سر خود را بپوشاند بايد دو كفاره بدهد.

(صفحه59)

پوشيدن لباس دوخته

مسأله 124 : ظاهراً حرمت و ثبوت كفاره مخصوص به پوشيدن لباس دوخته مانند پيراهن، قبا، شلوار، شورت و ساير لباس هاى متعارف است، اما پوشيدن و استفاده از دمپايى و كفش دوخته كه تمام روى پا را نپوشاند، كمر بند و هميان و فتق بند و بند ساعت و ساير اشياى كوچك دوخته ديگر كه به آن لباس گفته نمى شود، و همچنين حمل قمقمه دوخته اشكال ندارد و كفاره هم ندارد.
مسأله 125 : اگر احتياج به پوشيدن لباس پيدا كرد. جايز است بپوشد، ولى بايد كفاره بدهد.
مسأله 126 : گره زدن لباسهاى احرام خلاف احتياط است. ولى به احتياط واجب نبايد لنگ را بر گردن گره بزند.
مسأله 127 : جايز است لباس احرام را با سنجاق يا چيز ديگر از قبيل گذاشتن سنگ يا سكه و كش بستن به دور

(صفحه60)

آن به هم متصل كنند ولى نبايد به نحوى باشد كه صدق رداء كند.
مسأله 128 : نپوشيدن لباس دوخته مخصوص مردان است. بنابراين براى زنان استفاده از لباس دوخته مانعى ندارد.
مسأله 129 : كفاره پوشيدن لباس يك گوسفند است.
مسأله 130 : اگر بعد از احرام از روى ندانستن يا فراموشى متوجه شود، شورت دوخته خود را درنياورده ولى باز درنياورد و با همان شورت اعمال را تمام كند، اعمال او صحيح است، ولى بايد كفاره بدهد.
مسأله 131 : اگر حاجى در حال احرام از پتوى دوخته به صورت روانداز استفاده كند به طورى كه پوشيدن صدق نكند اشكالى ندارد. اما اگر آن را به خود بپيچد به طورى كه مثل لباس شود اشكال دارد، و اگر صدق پوشيدن دوخته كند، كفاره دارد.
<<صفحه بعد فهرست صفحه قبل>>