جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احكام و فتاوا
دروس
معرفى و اخبار دفاتر
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
اخبار
مناسبتها
صفحه ويژه
پيامها « پيامها « صفحه اصلى  

بسم الله الرحمن الرحيم

يا ايتها النفس المطمئنة ارجعي الي ربک راضية مرضية فادخلي في عبادي و ادخلي جنتي

چهل روز است تماميت تنم در عفونت صبري سوزنده گرفتار است، صبر بر گزندگي زخمي که دست تطاول گر تقديري تلخ آن را بر پيکره‌ي انسانيت نشاند. آري سخن از رحلت خورشيد است؛ خورشيدي که سال‌ها بود با فروغ ايزدي چشمانش نجات بخش ما از تيرگي شب‌هاي شب پرستي و سياهي دهليز‌هاي گنگ جهالت بود.

اينجا سخن از غم گزايي ارتحال فقيهي است که در محاذات آينه‌ي تأمل و تحرّي، عصاره‌ي کامله، معراج عقول و مشهد نفوس فقها و زعماي ماضيه بود. آن اصولي شهيري که خوب مي‌شد از پس عظمت چشمانش به بيکرانه نگاه والدي فقيه و فرزانه و والده‌اي سيده و ماجده سفر کرد. بله او ستاره‌ي ثاقب اصلاب شامخه و ارحام طاهره‌ي خاندان فخيمه‌ي فاضل بود که طلعت جاويد وجودش شب‌هاي سمور بشر را پاره پاره مي‌کرد. باري اکنون اين رنجنامه‌ي چهل روزه‌ي من است در رثاي رحلت فقيه عاليقدر سماحة العلامة حضرت آيت الله الکبري و رشحة العظمي محمد فاضل لنکراني (قدس الله نفسه الزکيه) آن دردانه تشيع؛ او که يادگار عطر نفسهاي بروجردي(ره) در حوزه‌ي پژمرده اين روزگار بود. علامه‌ي مجاهدي که در طول دوران پر برکت حيات خويش علي‌رغم کسالت‌هاي فراوان جسمي، با همتي والا و سعيي بي منتها رسائل، فتاوي و آثارگران سنگي از خود به يادگار گذاشت که فحاوي روشن‌گر و استوار هر کدام از آنها در اين دوران مسموم انقطاع از وحي، مايه‌ي تنقيح مناط آموزه‌هاي تشيع از علفهاي هرز شبهه ، التقاط و انحراف است.

مرجعي انقلابي که در کنار اشتغال به دغدغه‌هاي بي‌شمار فقهي، در قبال مسائل سياسي مسلمين نيز سخت احساس وظيفه مي‌کردند و در اين راستا مواضع حکيمانه و هدايت‌گري داشتند و از آنجا که به حکم وجهه ممتاز علمي و اعلميت بلا معارض فقهي، محل رجوع جمع کثيري از مکلفين بودند، لذا پيام‌ها و بيانيه‌هايي که در رابطه با مسائل مستحدثه سياسي و حکومتي، هر بار، از محضر مبارکشان صادر مي‌شد، محل اتباع و اتفاق آحاد مريدان و مقلدان بود و بدين وسيله بارها و بارها بساط تزوير بنگاه‌هاي شيطنت و زعارت جاهلانه قاصر و مقصر از صحنه‌ي سياسي کشور برچيده شد.

آري اينها همه کافي بود تا در اين دريغاي خورشيد و در اين عصر جنون و قدرت، ملتي عاشقانه، دل به عظمت چشمان او بندند، عظمتي که زاده‌ي تبتل در دنيا و توجه به وجه باقي هر شيء هالک بود که "کل شيء هالک الا وجهه". آري اينها کافي بود تا در دنيايي که کفر و اباحه، رفض دين و اخلاق را براي انسان‌هاي آن رقم زده است. ملتي از جنس ملت ايران، رعايت پدرانه آن شخصيت وارسته را ملجاء لحظه‌هاي غربت و بي‌کسي خود بدانند. اين گونه بود اما دريغ و دردا که اين گونه نپاييد!

رسم ناخوشايند ثانيه‌هاي هميشه هوسباز بود که ما را داغدار مصيبت عظماي رحلت آن آشناي نيمه شب‌هاي ابتهال و تهجد نمود. مرجعي که صاحب ارادتي به مقام والاي حضرت ام الائمه، طاهره‌ي هل اتي، ام ابيها، فاطمة الزهرا بودند که قلم از نقش بندي آن در بوم کلام عاجز و قاصر است. شاهد روشن اين مدعا سفارش‌هاي اکيد و مکرر ايشان بر احياي فاطميه‌ها در بين نسل مظلوم شيعه بود.

مرگ ايشان آخرين برگ از مرامنامه فاطمي زندگي او بود، ارتحال در ايام شهادت ياس کبود رسالت طه مظلومانه و جهولانه و ساده‌لوحانه است اگر ردپاي اين نشانه‌ي روشن خدا را که بهاي يک عمر سلوک فاطمي او بود، به حساب تصادف‌هاي تقويم بگذاريم. بدون شک صحنه‌ها و لحظه‌هاي بي بديلي که در مراسم تشييع پيکر پاک ايشان، با بيقراري ميليون‌ها عاشق مسلمان خلق شد، حکايت از عنايت آن مهر بي نشان به اين فرزانه دوران داشت، عنايت در حفظ کرامت و منزلت آن فقيه رباني تا آخرين لحظه حضور در دار ضيف اين دنياي فاني! بله تا آن لحظه که زمان حجمي از مرثيه شد، آن لحظه که پيکر مطهرش بر بلنداي دست ملتي شيدا موج مي‌زد، در يک کلام آنجا که بر خلاف آمد عادت، گويي او بود که خفتگان مرده در تابوت پست دنيا را تشييع مي‌کرد.

آري اکنون اربعين فاجعه تلخ و ناگوار رحلت آن مرد آسمان چشيده است، چهلمين روز ارتحال مرجع و فقيه صمداني، حضرت آية الله العظمي فاضل لنکراني(قدس سره الشريف) که اکنون چشمان ما يتيم نديدن چشمان اوست.

از پس چهل روز دلتنگي، به رسم اين نوشته، ضايعه وخسران جبران ناپذير فقدان ايشان را به ساحت مقدس حضرت بقية الله الاعظم (روحي فداء)، ملت داغدار ايران و مسلمين جهان، حوزات علميه داخل و خارج کشور و آقا زاده‌هاي آن مرحوم مغفور خاصه مجتهد فرزانه حضرت حجة‌الاسلام و المسلمين حاج آقا جواد فاضل لنکراني تسليت و تعزيت عرض مي‌نمايم و براي ايشان که اميد آينده مرجعيت و زعامت شيعه از خاندان عالم پرور فاضل‌اند، آرزوي سلامت و دوام توفيقات الهي دارم.

امير حسين نوروزي
سبط حضرت آيت الله سيد محمد شمّاعي همداني