جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
تأليفات
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

اخبار >> متفرقه

سرگذشتهاي ويژه آيت الله العظمي فاضل لنکراني (قدس سره) از زبان استاد محمد علي خزائلي

سرگذشتهاي ويژه استاد آيت الله العظمي فاضل لنکراني
بسم الله الرحمن الرحيم

انا لله و انا اليه راجعون

ضمن عرض تسليت به مناسب شهادت ام الأئمه فاطمة زهرا (سلام الله عليها) و رحلت جان گداز استاد ارجمند، استوانه فقاهت مرجع بزرگوار حضرت آيت الله العظمي آقاي حاج شيخ محمد فاضل لنکراني، خاطرات و دانستني هاي خود را درباره استاد بزرگوار بيان مي کنم، به اميد اين که سرمشق و اسوه اي حسنه براي همه علاقمندان علم و عالم و مقام فقاهت باشد.

قال الامام الکاظم (عليه السلام) : «إنّ المؤمنين الفقهاء حصون الإسلام کحصن سور المدينه لها؛ مؤمنان فقيه دژهاي اسلامند همانند دژ ديوارهاي اطراف شهر».

حقير نزديک به 24 سال (از سنه 1362) با استاد آشنا و مشحور بودم استفاده هاي علمي و معنوي فراواني از محضرشان داشته ام. دورة اول خارج اصول را از بحث حجيّت ظواهر (از تاريخ (4 / 8 / 62) مطابق با (19 محرم 1404) تا آخر بحث تعادل و ترجيح در سال1366 به مدت چهار سال در خدمتشان بودم و وقتي که مجدداً در سال تحصيلي 1367 درس خارج اصول را از اول شروع کردند تا اواخر بحث صيغه امر را در محضر ايشان توفيق تلمّذ داشتم.

تدريسِ اصول استاد معظم آيت الله العظمي فاضل در پيرامون سطح کفايه پيش از پيروزي انقلاب معروف بود، آن بزرگوار در سه راه بازار، مسجد امام حسن عسکري (عليه السلام)تدريس کفايه و مکاسب داشتند و شبستان سرداب مسجد پر از شاگرداني بود که از محضر ايشان کشب فيض مي نمودند. کفايه و مکاسب را خيلي عالي تدريس و تجزيه و تحليل مي کردند.

دوره آخر تدريس کفايه استاد عزيز، هم اکنون تحت عنوان «ايضاح الکفايه» در شش جلد به چاپ رسيده که انصافاً از شرح هاي خوب و قابل استفادة حوزويان است.

روزي در ضمن درس خارج اصول در مدرس امام خميني مدرسة فيضيه دربارة اصطلاح «محول من صميمه و محمول بالضميمه» که در کفاية الاصول آمده با ايشان بحث و اصرار در اشکال شد. آن بزرگوار ضمن پاسخ به اشکال فرمودند: من سطح کفايه را شش دوره تدريس کرده ام.

براي انتخاب درس خارج اصول در سال هاي 1358 وقتي با دوستان مشورت شد که به درس چه کسي برويم نظرشان به اصول آيت الله العظمي فاضل بود. آنان مي گفتند ايشان از شاگردان ممتاز آيت الله عظماي بروجردي (ره) و حضرت امام خميني (ره) هستند و از مباني فقهي و اصولي اين دو بزرگوار برخوردارند.

استاد، دوره اول خارج اصول را در مدرسه فيضيّه در مدرس زير کتابخانه تدريس مي کردند و بعداً در اثر کثرت جمعيت به مدرس امام خميني در مدرسه فيضيه منتقل شد و مجدداً در اثر زيادي شرکت کنندگان به مدرسة آيت الله العظمي گلپايگاني (ره) که نبش خيابان انقلاب (چهار مردان) است انتقال يافت.

شاگردان درس ايشان معمولاً فضلائي بودند که علاقمند به حضرت امام و افکار انقلابي ايشان بودند. استادِ فرزانه همزمان با خارج اصول، خارج فقه را نيز شروع کردند. خارج کتاب «الاجارة» را اول شروع فرمودند و بعد از آن خارج حدود و ديات را در سال 1364 آغاز کردند که ما با بسياري از علاقمندان به امام خميني توفيق شرکت و استفاده از محضر مبارکشان را داشتيم و همه درسهاي فقه و اصول ايشان را بعداً خوب مطالعه مباحثه کرديم، کمتر درسي بود که مباحثه نکنيم. بعد از آن تدريس خارج استاد ادامه داشت و دوره دوم اصول را بطور کامل فرمودند. درس فقه ايشان نيز تا سال 1385 ادامه داشت.
تبعيد به يزد و تفصيل الشريعه

تدريس خارج حج ايشان بر محور تحرير الوسيله حضرت امام خمينيuبه طور گسترده و کامل انجام شد و از صدا و سيما پخش گرديد و فعلاً در پنج جلد تحت عنوان «تفصيل الشريعه» به چاپ رسيده است.

محور مباحث اصولي و فقهي حضرت استاد، نظرات فقهي حضرت امام خمينيuبود و علاقه خاصي به ايشان داشتند و هميشه در ضمن تدريس از بعضي بزرگان مثل آيت الله العظمي خوئي به عنوان «بعض الأعلام» و از امام خميني به عنوان «سيدنا الاستاذ الامام الخميني» نام مي بردند.

محور درس خارج فقه ايشان تحرير الوسيله حضرت امامuبود که تحت عنوان «تفصيل الشريعه في شرح تحرير الوسيله» به تدريس و شرح آن پرداختند، مباني و مستندات آن را ذکر فرموده اند.

شرح تحرير الوسيله ايشان قبل از زمان تبعيدشان به يزد، شروع شد که در مقدمه جلد دوم (کتاب المياه) - در تاريخ بيست و هفتم رجب سال 1400 - مي نويسند: «اين جزء دوم کتاب «تفصيل الشريعه في شرح تحرير الوسيله» زعيم اعظم و مجدد اکبر، امام خمينيuاست و به تأليف آن در شهر يزد موفق شدم. وقتي در آنجا به اقامت اجباري (تبعيد) مقيم بودم. کسي قادر نيست که شکر نعمت خدا را که بر ملت مسلمان ايران ارزاني داشته به جا بياورد که آنان را از سلطه طاغوت نجات داد و از خواب غفلت بيدار کرد و دست جبّاران را از آنها برطرف نمود و اصول (ريشه هاي) استعمار را که به دست آمريکا، که شديدترين ظالمان است و بر مملکت ايران حاکم بود، قطع نمود و اين توفيق عظيم تشکيل دولت اسلامي را به ما ارزاني داشت که به برکت روحانيّت شيعه مخصوصاً زعيم، اعظم امام خميني انجام گرفت و تاريخ قادر به ارائه مثل آن نيست، اين برکتي است که در سايه دين حنيف اسلام و روحانيت عظيم ارزاني شد. اميدوارم خداوند توفيق صدور اين انقلاب را به ممالک ديگر عنايت فرمايد.

حضرت استاد در پايان اين کتاب مي نويسد: «أنا مقيم فيها (بلدة يزد) المعروفة بدار العبادة باقامة اجبارية، اللّهم اليک المشتکي و عليک المعول في الشّدّة و الرّخا و کان ذلک في اليوم السابع عشر من شهر محرّم الحرام سنه 1395 من الهجرة النبوية.»
تدريس استاد

حضرت آيت الله العظمي فاضل نسبت به تدريس خيلي جدي بودند و اهتمام زيادي به تدريس و تربيت شاگرد و نوع پروري داشتند. قبل از رحلت امام خمينيuمعمولاً تا آخر خرداد تدريسشان ادامه مي يافت و در هواي گرم و طاقت فرساي قم دست از تأليف و تدريس و تحقيق برنمي داشتند. از طرفي در ايام سال و تابستانها ييلاق و قشلاق نداشتند و تابستانها بيشتر در قم مي ماندند و از امکانات رفاهي خارج از قم استفاده نمي کردند. حتي در ماه مبارک رمضان 1415 «قواعد فقهيه» را در حوزه علميه قم تدريس کردند که فعلاً يک جلد آن که مشتمل بر بيست قاعده فقهيه است و با مقدمه عالمانة فرزند عزيز ايشان آيت الله حاج شيخ محمد جواد فاضل به چاپ رسيده است.
کيفيت و امتيازات تدريس

امتياز حضرت آيت الله العظمي فاضل در تدريس اين بود که علاوه بر دقّت نظر و مو شکافي مباحث دقيق و تجزيه و تحليل مطالب درس، از دو جنبه مهم برخوردار بود: يکي قدرت تبيين مطالب و ديگري قدرت تفهيم، که اين دو جهت از ارکان تدريس مي باشد و از اين حکايت دارند که استاد خودش مطلب را خوب فهميده و به کنه مطلب پي برده است.

معمولاً درسهاي ايشان قابل ضبط و يادداشت و از نظم و نثر خاصي برخوردار بود. جوانب مطالب مهم و مشکل را عالمانه و با دقت بيان مي کردند به طوري که خيلي وقتها باعث اعجاب شاگردان مي شد که استاد اين مطالب را از کجاي عبارت کتاب استفاده مي کند؛ مثلاً تهذيب الاصول که تقريرات درس حضرت امام است، چه بسا که امام مطلبي را در ضمن نيم سطر متعرض شده بود، ولي استاد دو روز در پيرامون آن بحث مي کرد که ما مي گفتيم شايد استاد خودشان تقريرات مفصل تري از درس امام خميني دارند. کمتر کسي بود که پاي درس ايشان بنشيند و مطلب برايش قابل فهم نباشد، زيرا مطالب صعب و سنگين را روان و به زبان ساده بيان مي کردند.
سفارشات تدريس

روزي براي عيادت در منزل باجک خدمت ايشان رسيدم. در ضمن مواعظي که داشتند سفارش فرمودند که درس کم بگوييد، ولي خوب بگوييد؛ استاد بايد قبل از تدريس فکر کند که مطالب درس را چگونه بگويد و در چه زماني چه مطلبي بگويد و چطور بيان کند ولي فرمودند من اين سخنان را به محمد جواد، فرزندم نيز سفارش کرده ام.

روزي که شاگردان به مناسبتي متقاضي درس فردا شدند، استاد فرمودند من خارج فقه را قبل از اين که براي شما بگويم مي نويسم و اين از من وقت زيادي مي گيرد، اما جنبه هاي مثبت زيادي دارد از جمله آمادگي بيشتر استاد براي تدريس و اتقان و استواري مطالب درس و برخورداري آن از نظم و انضباط. از طرفي يادداشت و نوشتن دقائق و ريزه کاري مباحث درس که هنگام تدريس ممکن است از آنها غفلت شود سبب مي شود که در ذهن استاد محفوظ بماند و در ذهن تثبيت شود و براي آينده هم قابل استفاده است. همچنين مي فرمودند تدريس دو درس سنگين خارج فقه و اصول، وقت و مطالعه زيادي لازم دارد و يک مدرّس تمام وقتش صرف مطالعه و تحقيق و تدريس اين دو درس ميشود.

معظم له در تدريس از تکرار و حواشي بي مورد اجتناب مي کردند و در طرح و بيان مطالب جدّي بودند و با مديريت و تسلّط کامل کلاس درس را اداره مي کردند. معمولاً درس اصول ايشان دو ساعت به غروب بود. در مدرسه آيت الله العظمي گلپايگاني هر چه افراد کلاس بعدي پشت در ازدحام و سروصدا مي کردند تا براي درس بعدي وارد مدرس شوند، ايشان اعتنا نمي کردند و گاهي نيز آنان را توبيخ مي کردند که تا تمام نشدن وقت کلاس حق نداريد وارد شويد.

در دوره دوم اصول که اکنون با عنوان «سيري در اصول الفقه» در 16 جلد به چاپ رسيده، مي فرمودند: «مي خواهم اين دوره را کامل بگويم و همه اقوال و نظريات بزرگان را بررسي کنم که چيزي از مطلب باقي نماند.» و بحمدلله همين طور هم شد.
مطالعه و تحقيق

استاد محقق، اهل دقت و مطالعه زياد بودند، چه در دوران تحصيل و چه در دوران تدريس و مرجعيت. حجت الاسلام آقاي حيدري يکي از اعضاي دفتر ايشان از قول آيت الله العظمي فاضل نقل مي کردند که در زماني که تحصيل مي کردم و مجرد بودم براي مطالعه به کتابخانه اي که در سرداب منزل پدرم - سه راه بازار دفتر فعلي - بود؛ مي رفتم و تا آخرين ساعات شب مطالعه مي کردم. والده ام هر چه براي صرف شام مرا صدا مي زد دلم نمي آمد مطالعه را رها کنم. والده ام مي گفت «آشيخ محمد» مگر تو شام نمي خواهي؟

در سال هاي پس از پيروزي انقلاب که تدريس فقه و اصول داشتند براي مطالعه جزوه هاي درسي و تقريرات درسشان و بيان نظر مبارکشان، ضمن عذر خواهي از پذيرفتن آن، فرمودند مدتي است چشمهايم در اثر مطالعه و غيره آسيب ديده و موي رگهاي آن خون ريزي پيدا کرده است. در مدت عمر با برکتشان مبتلا به کسالت و درد پا بودند و با اين حال از تلاش علمي و تحقيقي و تدريس دست بر نمي داشتند. آري:

کس به آسايش تن فاضل و فرزانه نشد مرد، فرزانه و فاضل به بسي رنج شود
به هوس راست نيايد به تمنّي نشود که در اين راه بسي خون جگر بايد خورد

عنايت پروردگار، و قابليت اشخاص سبب مي شود زحمت و تلاش مستمر و خالصانه، آنها را به مقامات و مراتب علمي و تقوايي برساند و وقتي خداوند خير و صلاح کسي را خواست او را به احکام دين و قرآن آشنا مي سازد و او را فقيه قرار مي دهد.

امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد: «إذا أراد الله بعبدٍ خيراً فقّهه في الدين [1] ؛ وقتي خداوند خير بنده اي را خواست او را فقيه در دين قرار مي دهد».
اخلاق و موعظه

استاد عزيز معمولاً روزهاي چهارشنبه در پايان درس خارج چند دقيقه اي موعظة اخلاقي داشتند و با استناد به بعضي احاديث، شاگردان را موعظه و نصيحت مي کردند. مخصوصاً در مورد خانواده ها و رسيدگي آقايان به مسائل خانوادگي سفارش مي کردند و به رعايت جهات اخلاقي و حقوق خانواده و دوري از تهمت و غيبت ديگران سفارش مي نمودند.

اگر گاهي اوقات در اثر اصرار بعضي شاگردان در اشکال نامربوط، نسبت به بعضي مطالب درس ناراحت مي شدند و بر سرشان فرياد مي زدند ولي فرمودند: چرا دقت نمي کنيد، شما به کجاي مطلب اشکال داريد؟ بعد از آن عذر خواهي مي کردند، ولي فرمودند اين برخورد من باعث نشود شما اشکال نکنيد. اگر کسي از حوزويان و يا حتي بزرگان بي تحقيق سخن مي گفت و درباره چيزي بدون مطالعه و بررسي، قضاوت مي کرد در ضمن درس به عنوان تذکّر با قاطعيت اعتراض مي کردند و مي فرمودند مگر راه تحقيق بسته است که بدون بررسي و يافتن صحت و سقم مطالب سخن مي گوئيد و اظهار نظري مي کنيد بکوشيد تا درباره مسائل بدون مطالعه و بررسي کافي، نظر ندهيد. چرا درباره مطالبي که مي خواهيد بگوييد تحقيق نمي کنيد، زيرا ممکن است درباره کسي چيزي بگوييد که يک عمر نتواند سر بلند کند و در اين صورت شما مسؤول خواهيد بود.
مديريت شوراي مديريت

در آغاز تشکيل شوراي مديريت، مدت 10 سال مسئوليت سنگين اين شورا را در ضمن تدريس در حوزه به عهده داشتند و در کنار بزرگان ديگر به اداره امور حوزه علميه قم و طلاب و فضلا مشغول بودند، آن هم در زماني که تشکيلات شوري هنوز نظامي نگرفته بود و احتياج به صرف وقت زيادي داشت.
عشق و علاقه به اهل بيت (عليهم السلام)

حضرت استاد در شرح زندگي خود مي گويند: من در دوران جواني قريب 500 مرتبه در مسجد جمکران مشرف شدم و از فضاي معنوي اين مکان مقدس که متعلّق به حضرت حجت است فيض بردم.

هر سال در ايام فاطميه دوم مي فرمودند: سه روز در منزل واقع در سه راه بازار روضه داريم و درس را به اين مناسبت تعطيل ميفرمودند و ميگفتند اين روضه سنواتي و سابقه دار است و مرحوم والدم در اين منزل در ايام فاطميه مجلس عزاداري برقرار ميکردند.
سيزده سال مرجعيت

حضرت آيت الله العظمي فاضل در دوران مرجعيت خود که از تاريخ (1 / 9 / 73) به طور رسمي شروع شد خدمات شاياني به کشور و حوزه هاي علميه و اقشار مختلف مردم داشتند. بيت شريف و دفتر ايشان پيوسته محل مراجعات و حل و فصل امور و کار گشايي براي مردم و ملجأ و مأوايي براي مراجعه کنندگان و طلاب و فضلا بود. امور دفتر تحت اشراف ايشان و به مباشرت فرزند عزيز و گرانمايه ايشان حضرت آيت الله حاج شيخ محمد جواد فاضل به خوبي داده مي شد و هم اکنون کار دفتر و رسيدگي به امور طلّاب ادامه دارد.

هر کس مخصوصاً طلاب، هر مشکلي که داشتند حتي المقدور برطرف مي کردند و هيچ کس از آن جا نااميد و ناراحت بر نمي گشت.

حضرت استاد از جمله مراجعي بودند که در متن حوزه و جامعه حضور داشتند و با مشکلات حوزويان و مردم عزيز کشورمان آشنا بودند و هميشه به فکر مردم و اساتيد و دانشگاهيان و طلاب حوزه هاي مختلف علميه بودند و با مرجعيت خود جوش خود در رديف مراجع طراز اول داخل و خارج کشور قرار گرفتند. ايشان ضمن تأييد اصول نظام مقدّس جمهوري اسلامي با صراحت در مناسبت هاي مختلف به بيان تذکرات مشفقانه و سازنده به طور عمومي و خصوصي نسبت به مسئولان مي پرداختند.

امام جمعه محترم قم آقاي استادي در مجلس ختم ايشان در مسجد اعظم فرمودند: در ملاقاتي که با آيت الله العظمي فاضل داشتيم ايشان مي فرمودند ما نبايد تنها مدح کننده ديگران باشيم، بلکه بايد اشکالات را هم در درجه اول به طور خصوصي و اگر مؤثر نشد به صورت عمومي تذکر دهيم.
خدمات علمي و فقهي

مرجع فرزانه آيت الله العظمي فاضل در تعميق فقه اهل بيت (عليهم السلام) و گسترش آن عنايت جدّي داشتند و با تأسيس مراکز فقهي در مشهد و قم تحت عنوان «مرکز فقهي ائمه اطهار» و تأسيس کتابخانه هاي تخصصي به ترويج فقه و فرهنگ شيعه پرداختند و طلاب و فضلايي را در رشته هاي تخصصي فقه و اصول در محدوده درس خارج ترتيب نمودند.

به ابتکار فرزند فاضل و دانشمند ايشان آيت الله حاج شيخ محمد جواد فاضل از بين درس هاي متعدد فقه و اصول و تفسير که در حوزه علميه قم مخصوصاً در مدرسه آيت الله العظمي گلپايگانيuبرقرار مي شود گروه هاي علمي و کلاسهاي ويژه تشکيل داده اند. بدين صورت که تعداد زيادي از اساتيد، علاوه بر تدريس سطوح عالي فقه و اصول و تفسير از بين شاگردان درس، برگزاري امتحان، تعدادي از نخبگان شرکت کننده را براي کار تخصصي و تحقيقي پيرامون درسهائي که به طور عمومي شرکت مي کنند، در مرکز فقهي کوچه عشقعلي زير نظر اساتيد به کار گرفته اند. اين اساتيد با شاگردان ممتاز و منتخب کار تحقيقي انجام مي دهند و براي تعميق بخشيدن به دروسي که مشغول هستند در پيرامون مکاسب و رسائل و کفايه به نقد و بررسي و مراجعه به حواشي توضيحي و تشريحي و نقدي مي پردازند. شرکت کنندگان در اين کلاسهاي ويژه، موظف اند که هر هفته حداقل سه ساعت نظارت با استاد خود کار تحقيقي انجام دهند و در اين راستا به حاشيه هايي مانند حاشيه مرحوم شهيدي و ايرواني و مرحوم سيد يزدي و کتاب هايي از قبيل بيع و مکاسب حضرت امام خميني و مصباح الفقاهه مرحوم آيت الله العظمي خوئي و ديگر کتابهاي تحقيقي بپردازند. همچنين بايد از درسهاي ارائه شده و مباحث تحقيقي، تقريرات خود را ارائه کنند و پيوسته با تشکيل جلسات علمي و تحقيقي شيوه تحقيق و برداشت از متون درسي و حاشيه هاي تشريحي و نقدي را بياموزند. اين مکان در حال حاضر به محل تدريس تخصصي فقه و اصول، مبدل شده است.

خداوند توفيق شناخت بزرگان دين و پيروي از راهشان را به ما عنايت فرمايد و ما را قدر دان زحمات و تلاش هاي آنها قرار دهد

والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته
الاحقر، محمد علي خزائلي
20 / 1 / 88
1. اصول کافي، ج1، صـفـة العلم و فضل العلماء، حديث 3.