في:  
                       
 
 
 

من حياة سماحته قائمة المؤلفات الأحکام و الفتاوى الأسئلة العقائدية نداءات سماحته  الصور  لقاءات و زيارات
المکتبة الفقهية المختصة الصفحة الخاصة المواقع التابعة أخبار المكاتب وعناوينها الدروس المناسبات القرآن والمناجات

<<التالي الفهرس السابق>>



(صفحه81)

به اسم خداوند به هر زبانى نوشته شده باشد، مانند: «خدا» «GOD» نرساند.
مسأله  : براى اين كارها وضو گرفتن مستحب است:
* رفتن به مسجد و حرم امامان.
* خواندن قرآن.
* همراه داشتن قرآن.
* رساندن جايى از بدن به جلد يا حاشيه قرآن.
* زيارت اهل قبور.

چيزهايى كه وضو را باطل مى كند

مسأله  : چيزهايى كه وضو را باطل مى كند عبارت است از:
* خارج شدن ادرار يا مدفوع يا باد معده و روده از انسان.
* خواب، به طورى كه گوش نشنود و چشم نبيند.
* چيزهايى كه عقل را از بين مى برد; مانند ديوانگى، مستى و بيهوشى.
* استحاضه زنان.
* آنچه سبب غسل شود; مانند جنابت و مَسّ ميّت.


1 ـ اين مسأله مربوط به بانوان است، براى توضيح بيشتر به مسأله 136 به بعد مراجعه كنند.

(صفحه82)



(صفحه83)


غـسـل

گاهى براى نماز و ساير كارهايى كه بايد با وضو انجام داد، غسل واجب مى شود.

شيوه غسل كردن

مسأله  : در غسل بايد تمام بدن و سر و گردن شسته شود، خواه غسل واجب باشد، مانند جنابت و يا مستحب، مانند غسل جمعه. به عبارت ديگر، تمام غسلها در انجام فرقى ندارند مگر در نيّت.
مسأله  : غسل را به دو صورت مى توان انجام داد: «ترتيبى» و «ارتماسى».
در غسل ترتيبى، ابتدا سرو گردن شسته مى شود، سپس نيمه راست بدن و بعد از آن نيمه چپ.
در غسل ارتماسى، تمام بدن يكباره در آب قرار مى گيرد. پس براى انجام غسل ارتماسى بايد آب به قدرى باشد كه انسان بتواند تمام بدن را زير آب ببرد.


(صفحه84)

شرايط صحيح بودن غسل

مسأله  : تمام شرطهايى كه بـراى صحيح بودن وضو گفته شدهمچنين لازم نيست بدن را از بالا به پائين بشويد.
مسأله  : كسى كه چند غسل بر او واجب است، مى تواند به نيّت همه آنها يك غسل بجا آورد.
مسأله  : كسى كه غسل جنابت كرده، نبايد براى نماز وضو بگيرد، بلكه با غسل هاى واجب ديگر غير از غسل استحاضه متوسطه نيز مى تواند بدون وضو نماز بخواند، اگر چه بهتر است وضو هم بگيرد.
مسأله  : در غسل ارتماسى بايد تمام بدن پاك باشد، ولى در غسل ترتيبى پاك بودن تمام بدن لازم نيست، بنابر اين اگر هر قسمتى را پيش از غسل دادنِ همان قسمت آب بكشد، كافى است.
مسأله  : غسل جبيره اى مثل وضوى جبيره اى است.
مسأله  : كسى كه روزه واجب گرفته، نمى تواند در حال روزه غسل ارتماسى انجام دهد، چون روزه دار نبايد تمام سر را در آب فرو برد. ولى اگر از روى فراموشى غسل ارتماسى كند صحيح است.
مسأله  : در غسل لازم نيست تمام بدن با دست شسته شودوچنانچه بانيت غسل آب را به تمام بدن برساند، كافى است.


1 ـ شرايط وضو در مسأله 70 بيان شد.
2 ـ احكام وضوى جبيره اى در مسأله 88 به بعد بيان شد.

(صفحه85)


غسل هاى واجب

مسأله  : غسل هاى واجب هفت غسل است:
1 ـ جنابت 2 ـ ميّت 3 ـ مس ميت 4 ـ حيض 5 ـ استحاضه 6 ـ نفاس 7 ـ و غسلى كه به سبب نذر يا قسم و مانند اينها واجب مى شود.

غسل جنابت

مسأله  : اگر از انسان مَنىباشد يا آميزش كند، جُنُب مى شود و بايد براى نماز و كارهايى كه نياز به طهارت دارد، غسل جنابت انجام دهد.
مسأله  : اگر منى از جاى خود حركت كند، ولى بيرون نيايد سبب جنابت نمى شود.
مسأله  : كسى كه مى داند منى از او خارج شده است و يا مى داند آنچه بيرون آمده منى مى باشد، جنب است و بايد غسل كند.
مسأله  : اگر از انسان رطوبتى خارج شود كه نداند بول است يا منى يا غير اينها، چنانچه با شهوت و جستن بيرون آمده و بعد از بيرون آمدنِ آن بدن سست شده، آن رطوبت منى


1 ـ منى، مايعى است كه از غدد تناسلى به سبب آميزش يا احتلام از مجراى بول خارج مى شود.

(صفحه86)

است. ولى اگر تمام اين نشانه ها يا برخى از آنها وجود نداشته باشد، آن رطوبت منى نمى باشد.
مسأله  : مستحب است انسان بعد از بيرون آمدن منى بول كند و اگر بول نكند و بعد از غسل رطوبتى از او خارج شود كه نداند منى است يا رطوبتِ ديگر، حكم منى دارد.

كارهايى كه بر جُنب حرام است

مسأله  : از زمانى كه انسان جنب مى شود تا وقتى كه غسل كند و يا اگر نمى تواند غسل كند تا زمانى كه تيمم نمايد، اين كارها بر او حرام است:
* رساندن جايى از بدن به خط قرآن، اسم خداوند و بنابر احتياط واجب اسامى پيامبران و امامان(عليهم السلام) .
* رفتن به مسجدالحرام و مسجدالنبى(صلى الله عليه وآله) هر چند از يك در وارد شود و از در ديگر بيرون رود.
* توقف در مساجد. ولى اگر از يك در برود و از در ديگر خارج شود يا براى برداشتن چيزى برود، مانعى ندارد و احتياط واجب آن است كه در حرم امامان(عليهم السلام) نيز توقف نكند.
* گذاشتن چيزى در مسجد.
* خواندن سوره هايى از قرآن كه سجده واجب دارد حتى يك حرف از آن; يعنى سوره هاى:
* سجده            * فُصِّلت
* نـَجم             * عَلَق
مسأله  : اگر شخصى در خانه اش مكانى را براى نماز

(صفحه87)

قرار دهد (وهمچنين در مؤسسه يا اداره اى) حكم مسجد
ندارد.
مسأله  : توقف در حرم امامزاده ها در حال جنابت اشكال ندارد، ولى توقف در مساجدى كه معمولاً كنار حرم ها ساخته اند، حرام است.

غسل ميت

مسأله  : هرگاه مسلمانى از دنيا برود، بايد او را غسل دهند، كفن كنند و بر او نماز بخوانند، سپس دفن كنند.

غسل مس ميت

مسأله  : اگر كسى جايى از بدن خود را به بدن انسان مرده اى كه سرد شده و غسلش نداده اند برساند، بايد غسل مَسّ ميت كند.

غسلهاى اختصاصى دخترها و بانوان

مسأله  : سه غسل از غسلهاى واجب; يعنى غسل حيض، استحاضه و نفاس، تنها بر دخترها و بانوان واجب مى شود و سبب اين غسلها خونى است كه از رحم بيرون مى آيد و هر يك احكام خاصى دارد.


1 . براى آشنايى با احكام اموات مى توانيد به رساله توضيح المسائل، مسأله 541 به بعد مراجعه كنيد.

(صفحه88)

غسل حيض (قاعدگى)

مسأله  : زمانى كه خونريزى قاعدگى (رِگل) قطع شود، زن بايد براى نماز و ساير كارهايى كه نياز به طهارت دارد غسل كند.
مسأله  : خونريزى قاعدگى قبل از بلوغ اتفاق نمى افتد و اگر دخترى قبل از بالغ شدن خونى ببيند، حكم حيض ندارد.
مسأله  : دوره قاعدگى كمتر از سه روز نيست، پس اگر جريان خون قبل از سه روز قطع شود حكم حيض ندارد.
مسأله  : دوره قاعدگى بيش از ده روز طول نمى كشد و چنانچه خونريزى بيش از ده روز طول بكشد، تمام آن حكم حيض را ندارد.
مسأله  : خون حيض معمولاً غليظ، گرم و پر رنگ است و با فشار و كمى سوزش مى آيد.
مسأله  : در مدت قاعدگى اين كارها بر زن حرام است:
* نماز و طواف كعبه.
* كارهايى كه بر جنب حرام است، مانند توقّف در مسجد.
مسأله  : در ايام قاعدگى نماز و روزه واجب نيست و نمازها قضا ندارد ولى قضاى روزه ها را بايد بجا آورد.
مسأله  : غسل حيض با غسل جنابت تفاوتى ندارد


1 برخى از كارهاى ديگر نيز حرام است كه براى آشنايى با آنها مى توانيد به رساله توضيح المسائل، مسأله 451 مراجعه كنيد، همچنين كارهايى كه بر جنب حرام است در مسأله 121 همين رساله بيان شد.

(صفحه89)

مگر در نيّت.
مسأله  : با غسل حيض مى توان نماز خواند، هر چند بهتر است علاوه بر غسل، وضو هم بگيرد.

غسل استحاضه

مسأله  : يكى ديگر از خونهايى كه گاهى اوقات از رحم دختر يا زن بيرون مى آيد «استحاضه» است.
مسأله  : خون استحاضه معمولاً زرد رنگ و سرد است و بدون فشار و سوزش بيرون مى آيد و غليظ نيست، ولى ممكن است گاهى اوقات پر رنگ و گرم و غليظ باشد و با فشار بيرون آيد.
مسأله  : خون استحاضه بر اساس كمى و زيادى آن به سه دسته تقسيم مى شود: اگر بسيار كم باشد غسل ندارد ولى وضو را باطل مى كند و اگر كم نباشد غسل نيز واجب مى شود كه جهت آشنايى با موارد آن و احكام هريك، دخترها بايد به رساله توضيح المسائل، مسأله 394 به بعد مراجعه كنند.

غسل نفاس

مسأله  : غسل نفاس مربوط به ولادت فرزند است و در زمان ديگرى ديده نمى شود زن پس از خون ريزى زايمان بايد اين غسل را انجام دهد


1 . براى آشنايى بيشتر به مسأله 508 به بعد از رساله توضيح المسائل مراجعه كنيد.

(صفحه90)



تيمُّـم

مسأله  : در اين موارد بايد بجاى وضو و غسل، تيمم كرد:
* آب نباشد و يا دسترسى به آن نداشته باشد.
* آب براى انسان ضرر داشته باشد; مثلاً به سبب استعمال آب مرضى در او پيدا مى شود يا بيماريش شدّت مى يابد و يا دير خوب مى شود.
* اگر آب را به مصرف وضو يا غسل برساند، خودش يا همسرش يا فرزندانش يا رفيقش يا كسانى كه به او مربوطند و يا هر كسى كه حفظ جانش بر او واجب است از تشنگى بميرند يا مريض شوند و يا به قدرى تشنه شوند كه تحمّل آن سخت است (حتى حيوانى كه در اختيار اوست).
* بدن يا لباس او نجس است و آب بيش از تطهير و شستن آن ندارد و لباس ديگرى هم ندارد.
* وقت به قدرى تنگ باشد كه اگربخواهدوضوبگيرديا غسل كند، تمام نماز يا مقدارى از آن بعد از وقت خوانده مى شود.


(صفحه91)

كيفيت تيمم

مسأله  : در تيمم پنج چيز واجب است:
1 ـ نيّت.
2 ـ زدن كف دو دست با هم بر چيزى كه تيمم بر آن صحيح است.
3 ـ كشيدن هر دو دست بر تمام پيشانى و دو طرف آن، از جائى كه موى سر مى رويد تا روى ابروها و بالاى بينى.
4 ـ كشيدن كفِ دستِ چپ بر تمام پشت دست راست.
5 ـ كشيدن كف دست راست بر تمام پشت دست چپ (انگشتان هم جزو كف دست مى باشند).
مسأله  : براى آن كه يقين كند تمام پشت دست را مسح كرده، بايد مقدارى بالاتر از مچ را هم مسح كند، ولى مسح بين انگشتان لازم نيست.
مسأله  : انسان بايد براى تيمم، انگشتر را از دست بيرون آورد و اگر مانع ديگرى نيز در پيشانى يا دستها وجود دارد، برطرف كند.
مسأله  : تمام كارهاى تيمم بايد با قصد تيمم و براى اطاعت دستور خداوند انجام شود و همچنين بايد معلوم كند كه تيمم بجاى وضو است يا غسل. و اين همان نيّت تيمّم است.

چيزهايى كه تيمم بر آنها صحيح است

مسأله  : تيمم بر خاك، ريگ، كلوخ و سنگ و گِل پخته مثل آجر، اگر پاك باشد صحيح است.


(صفحه92)

احكام تيمّم

مسأله  : تيمّمى كه بجاى وضو است با تيممى كه به جاى غسل است، فرقى ندارد.
مسأله  : كسى كه بجاى وضو تيمم كرده است، اگر يكى از چيزهايى كه وضو را باطل مى كند از او سر بزند، تيممش باطل مى شود.
مسأله  : كسى كه به جاى غسل، تيمم كرده، هرگاه يكى از چيزهايى كه غسل را باطل مى كند، براى او پيش آيد تيممش باطل مى شود; مثلاً اگر به جاى غسل جنابت تيمم كرده، اگر دوباره جنب شود تيممش باطل مى شود.
مسأله  : تيمم در صورتى صحيح است كه انسان نتواند وضو بگيرد يا غسل كند، بنابراين اگر بدون عذر تيمم كند، صحيح نيست و اگر عذر داشته باشد و برطرف شود; مثلاً آب نداشته و آب پيدا كند، تيمم او باطل مى شود.
مسأله  : اگر به جاى غسل جنابت تيمم كند، لازم نيست، براى نماز وضو بگيرد. ولى اگر به جاى غسل هاى ديگر تيمم كند، با آن تيمم نمى تواند نماز بخواند و بايد براى نماز وضو بگيرد و اگر نتواند وضو بگيرد، بايد تيمم ديگرى به جاى وضو انجام دهد.


(صفحه93)


نمــاز


اهمّيت نماز

نماز مهم ترين اعمال دينى است كه اگر مورد قبول
درگاه خداوند عالم واقع شود، عبادتهاى ديگر نيز قبول مى گردد و اگر نماز پذيرفته نشود، اعمال ديگر نيز قبول نخواهد شد.
همان طور كه اگر انسان در شبانه روز پنج نوبت خود
را در نهر آبى شستشو دهد، چركى در بدنش
نمى ماند، نمازهاى پنج گانه هم انسان را از گناهان پاك
مى كند.
سزاوار است انسان نماز را در اوّل وقت بخواند. كسى كه نماز را سبك بشمارد، مانند كسى است كه نماز نمى خواند. پيامبر اكرم(ص) فرمود: «كسى كه به نماز اهميّت ندهد و آن را سبك شمارد، سزاوار عذاب آخرت است».
شايسته است نمازگزار كارهايى كه ثواب نماز را كم مى كند بجا نياورد; مثلاً با حالت خواب آلودگى نماز نخواند و در


(صفحه94)

نماز به آسمان نگاه نكند، بلكه كارهايى كه ثواب نماز را زياد مى كند بجا آورد; مثلاً لباس پاكيزه بپوشد، خود را خوشبو كند، دندانهايش را مسواك بزند و موهايش را شانه كند.

اقسام نماز

براى آشنايى با مسائل و احكام نماز، ابتدا يادآور
مى شويم كه نماز يا واجب است و يا مستحب. نمازهاى
واجب هم دو دسته اند; برخى از آنها تكليف هر روز
مى باشد كه بايد در هر شبانه روز و در زمانهاى خاصى بجا آورده شود و برخى ديگر نمازهايى هستند كه گاهى اوقات به سببى خاص واجب مى شود و برنامه هميشگى و هر روز نمى باشد.

نمازهاى واجب روزانه

مسأله  : نمازهاى هر روز، پنج نماز و مجموع آنها هفده ركعت است.
نماز صبح :   دو ركعت.
نماز ظهر :   چهار ركعت.
نماز عصر :   چهار ركعت.
نماز مغرب :   سه ركعت.
نماز عشاء :   چهار ركعت.


(صفحه95)

وقت نمازهاى روزانه

مسأله  : وقت نماز صبح از اذان صبح تا طلوع آفتاب است كه در اين مدت بايد خوانده شود و هرچه به اذان صبح نزديك تر باشد بهتر است.
وقت نماز ظهر و عصر از ظهر شرعى تا مغرب است كه به اندازه خواندن يك نماز چهار ركعتى در اوّل وقت مخصوص نماز ظهر و به همين مقدار كه به مغرب مانده باشد، مخصوص نماز عصر است.
وقت نماز مغرب و عشاء از مغرب تا نصف شب است كه به اندازه خواندن يك نماز سه ركعتى بعد از مغرب مخصوص نماز مغرب و به اندازه يك نماز چهار ركعتى كه به نصف شب مانده است، مخصوص نماز عشا مى باشد.

ابتداى وقت نماز صبح

مسأله  : نزديك اذان صبح از طرف مشرق سفيده اى رو به بالا حركت مى كند كه آن را «فجراوّل» گويند، هنگامى كه آن سفيده پهن شد، «فجر دوّم»و ابتداى وقت نماز صبح است.

ابتداى وقت نماز ظهر

مسأله  : اگر چوب يا چيزى مانند آن را عمود بر زمين قرار دهيم، صبح كه خورشيد طلوع مى كند سايه آن به طرف مغرب مى افتد و هرچه آفتاب بالا مى آيد سايه كم مى شود،

(صفحه96)

وقتى كه سايه آن به كمترين مقدار رسيد و رو به افزايش گذاشت «ظهر شرعى» و ابتداى وقت نماز ظهر است.

مغرب

مسأله  : مغرب موقعى است كه سرخى طرف مشرق كه بعد از غروب آفتاب پيدا مى شود، از بالاى سر بگذرد.

نيمه شـب

مسأله  : براى محاسبه نيمه شب كه پايان وقت نماز عشا به دست مى آيد، احتياط واجب آن است كه فاصله بين غروب تا اذان صبح را دو نيم كنيم.

احكام وقت نماز

مسأله  : نمازهاى غير روزانه داراى وقت مشخصى نمى باشد و بستگى به زمانى دارد كه به علّتى آن نماز واجب شود; مثلاً نماز آيات بستگى به زلزله يا كسوف يا خسوف و يا حادثه اى دارد كه پيش آمده است و نماز ميّت، زمانى واجب مى شود كه مسلمانى از دنيا برود.


1 . در برخى از شهرها از جمله مكّه، گاهى اوقات موقع ظهر سايه از بين مى رود، بعد از آنكه سايه دوباره پيدا شد، معلوم مى شود ظهر شده است.
2 . تقريباً يازده ساعت و ربع كه از ظهر شرعى بگذرد آخر وقت نماز مغربو عشا است; مثلاً اگر ظهر شرعى ساعت 15/12 باشد، نيمه شب ساعت 30/11 مى باشد.

(صفحه97)

مسأله  : اگر تمام نماز قبل از وقت خوانده شود و يا عمداً نماز را قبل از وقت شروع كند، باطل است.
[ اگر نماز در وقت خودش خوانده شود، در اصطلاح مى گويند: نماز «اَداء» است و اگر نماز بعد از گذشتن وقت خوانده شود، در اصطلاح مى گويند: نماز «قضاء» شده است.]
مسأله  : انسان بايد نماز را در وقت معين آن بخواند و اگر عمداً در آن وقت نخواند، گناهكار است.
مسأله  : مستحب است انسان نماز را در اول وقت بخواند و هر چه به اول وقت نزديكتر باشد بهتر است، مگر آنكه تأخير آن از جهتى بهتر باشد; مثلاً صبر كند كه نماز را به جماعت بخواند.
مسأله  : اگر وقت نماز تنگ باشد، به طورى كه اگر بخواهد مستحبّات نماز را بجا آورد، بخشى از نماز بعد از وقت خوانده مى شود، بايد مستحبّات را بجا نياورد; مثلاً اگر بخواهد قنوت بخواند، وقت مى گذرد، بايد قنوت نخواند.
مسأله  : انسان بايد نماز عصر را بعد از نماز ظهر و
نماز عشارا بعداز نماز مغرب بخواندو اگر عمداً نماز عصر را پيش از نماز ظهر ونماز عشا را پيش از نماز مغرب بخواند، باطل است.

قبله

مسأله  : خانه كعبه كه در شهر مَكّه و در مسجد الحرام قرار دارد، «قبله» است و نمازگزار بايد رو به آن نماز بخواند.


(صفحه98)

مسأله  : كسى كه بيرون شهر مكه و دور از آن است، اگر طورى بايستد كه بگويند رو به قبله نماز مى خواند، كافى
است.

پوشاندن بدن در نماز

مسأله  : پسرها و مردان در نماز، بايد عورت را بپوشانند و بهتر است از ناف تا زانو را بپوشانند.
مسأله  : دخترها و زنان بايد تمام بدن را بپوشانند، ولى پوشاندن دستها و پاها تا مچ و صورت به مقدارى كه در وضو بايد شسته شود، لازم نيست گرچه پوشاندن آن نيز اشكال ندارد. هر چند زنان و دختران مى توانند در نماز تا مچ پاها را نپوشانند ولى در مقابل نامحرم بايد آن را نيز بپوشانند.
مسأله  : لباس نمازگزار بايد اين شرايط را داشته باشد:
* پاك باشد (نجس نباشد).
* مباح باشد (غصبى نباشد).
* از اجزاء مردار نباشد; مثلاً از پوست حيوانى كه مطابق دستور اسلام ذبح نشده است تهيه نشده باشد، حتى كمربند و كلاه و بند ساعت.
* از حيوان حرام گوشت نباشد; مثلاً از پوست پلنگ يا روباه تهيه نشده باشد.
* اگر نمازگزار مرد است لباس او طلاباف يا ابريشم خالص نباشد.
مسأله  : علاوه بر لباس، بدن نمازگزار نيز بايد پاك باشد.


(صفحه99)

مسأله  : اگر انسان بداند بدن يا لباسش نجس است، ولى هنگام نماز فراموش كندوبا آن نماز بخواند نمازش باطل است.
مسأله  : در اين موارد، اگر با بدن يا لباس نجس نماز بخواند، صحيح است:
* نداند بدن يا لباسش نجس است وبعد از نماز متوجه شود.
* به واسطه زخمى كه در بدن اوست، بدن يا لباسش نجس شده و آب كشيدن يا عوض كردن آن هم دشوار است.
* لباس يا بدن نمازگزار به خون نجس شده است، ولى مقدار آلودگى كمتر از دِرْهَم (تقريباً به اندازه يك سكه دو ريالى) است.
* ناچار باشد كه با بدن يا لباس نجس نماز بخواند; مثلاً آب براى آب كشيدن آن ندارد (به شرحى كه در رساله توضيح المسائل، مسأله 819 آمده است).
مسأله  : اگر لباس هاى كوچك نماز گزار; مثل دست كش و جوراب نجس باشد، و يا دستمال كوچك نجسى در جيب داشته باشد، چنان چه از اجزاء مردار يا حرام گوشت نباشد، اشكال ندارد.
مسأله  : پوشيدن عبا و لباس سفيد و پاكيزه ترين لباس ها و خوش بو كردن خود و دست كردن انگشترى عقيق در نماز، مستحب است.


1 . اين مسأله چند مورد استثناء دارد كه براى آشنايى مى توانيد به رساله توضيح المسائل مسأله 867 مراجعه كنيد.

(صفحه100)

مسأله  : پوشيدن لباس سياه و چرك و تنگ و لباسى كه نقش صورت دارد و باز بودن دكمه هاى لباس در نماز مكروه است.


مكان نمازگزار

مسأله  : مكانى كه انسان بر آن نماز مى خواند، بايد داراى شرايط زير باشد:
1 ـ مباح باشد (غصبى نباشد).
2 ـ بى حركت باشد (مانند اتومبيل در حال حركت نباشد).
3 ـ جاى آن تنگ و سقف آن كوتاه نباشد، تا بتواند قيام و ركوع و سجود را بطور صحيح انجام دهد.
4 ـ جايى كه پيشانى را مى گذارد(در حال سجده)پاك باشد.
5 ـ مكان نمازگزار اگر نجس است طورى تر نباشد كه به بدن يا لباس وى سرايت كند.
6 ـ جايى كه پيشانى را مى گذارد (در حال سجده) از جاى قدم هاى او بيش از چهار انگشتِ بسته پست تر يا بلند تر نباشد، ولى اگر شيب زمين كم باشد، اشكال ندارد.
مسأله  : نماز خواندن در وسائل نقليه اى كه موجب حركت و تكان خوردن انسان نمى شود و انسان در آن وسايل

1 . در رساله توضيح المسائل، شرايط ديگرى نيز آمده است كه براى آشنايى بيشتر مى توانيد به مسأله 905 به بعد از آن رساله مراجعه كنيد.
<<التالي الفهرس السابق>>