جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احكام و فتاوا
دروس
معرفى و اخبار دفاتر
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
اخبار
مناسبتها
صفحه ويژه
احكام پزشكان و بيماران « کتابخانه « صفحه اصلى  

<<صفحه بعد فهرست صفحه قبل>>

احكام پزشكان و بيماران

مطابق با فتواى مرجع عاليقدر
حضرت آية الله العظمى حاج شيخ محمّد فاضل لنكرانى  مدّظلّه العالى

تأليف: حجة الاسلام والمسلمين غلامحسين خدادادى
بخش پژوهش مركز فقهى ائمّه اطهار (عليهم السلام)


مقدمه

در بينش اسلامى، خداوند، خالق و محور هستى و صاحب اختيار تمام موجودات است. او كه انسان را آفريد و از نعمت عقل و اختيار برخوردارش نمود و سپس بايدها و نبايدها و تكاليف و قوانينى را براى او مشخص كرد كه تأمين كننده سعادت دنيا و آخرت اوست و مراعات آنها را براى رسيدن به اين سعادت بر او لازم گردانيد و در صورت نافرمانى او را مورد بازخواست نيز قرار خواهد داد.

راه شناخت اشياء و كسب معارف لازم را نيز از دو طريق وحى و عقل در اختيار او قرار داد و او را بر كسب دانش و اندوختن تجربه توانا ساخت تا بتواند زندگى مادّى و معنوى خويش را بر پايه هاى استوار و معيارهاى صحيح پى ريزى نمايد.

فراروى انسان دانش هاى متعددى وجود دارد هر چند ممكن است براى او لازم باشند، ولى همه در يك سطح از ارزش و شرافت قرار ندارند.


( صفحه 18 )

در بين دانش هاى مختلف ارزشمندترين و شريف ترين آنها، علم دين است كه سلامتى روح آدمى را تأمين مى كند و زندگى معنوى او را شكل مى دهد. در سفارش هاى امام جعفر صادق(عليه السلام) به جابر جعفى آمده است: «واعلم انّه لا علم كطلب السّلامه، و لا سلامة كسلامة القلب»(1) بدان، هيچ دانشى همانند آن نيست كه جوياى سلامتى است; و هيچ سلامتى همانند سلامتى دل و روح آدمى نيست .

بعد از دانش دين، علم پزشكى در رتبه دوم قرار دارد كه طبيب جسم و بدن انسان است. پيامبر مكرّم اسلام(صلى الله عليه وآله) فرمودند: «العلم علمان، علم الأديان وعلم الأبدان». دانش دو نوع است: دانش دين و دانش مربوط به بدن.(2)

سبب شرافت اين دو علم بر ساير علوم بدان جهت است كه اين دو به حيات انسان ارتباط دارند. يكى حيات معنوى وديگرى حيات مادّى و جسمانى او را مورد توجه قرار مى دهد.

پزشك كسى است كه با حيات جسمانى انسان سر و كار دارد و در پى كاهش آلام و رنج هاى اوست و كارى بس والا و ارزشمند دارد و پزشك مسلمان، بنا بر آموزش هاى دينى بر اين باور است كه او واسطه و وسيله است و شفا از خداوند متعال است يعنى در حقيقت طبابت كار خداوند است. ( وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ )(3) و هنگامى كه بيمار شوم او ـ خداوند ـ


1 ـ بحارالانوار: 78 :164 ح 1.
2 ـ بحارالانوار 1/220 ح 52.
3 ـ قرآن كريم، سوره الشعراء، آيه 80.


( صفحه 19 )

مرا شفا مى دهد. و اوست كه به گياهان و اشياى موجود در طبيعت خواص درمانى بخشيد و براى هر دردى دارويى قرار داد. به فرموده پيامبر بزرگوار اسلام(صلى الله عليه وآله): «تداووا فما انزل اللّه داءً الاّ انزل معه دواءً الاّ السّام ـ يعنىِ الموت ـ فانّه لا دواء له...»(1) مداوا كنيد، زيرا خداوند دردى را نفرستاد، مگر اين كه همراه آن دارويى فرستاد ـ جز مرگ ـ كه هيچ دارويى ندارد.

پزشك نيز در پى كشف قوانين خداوند و به كارگيرى آنها در درمان انسان است و لذا كار او مظهر كار خداوند است و او وسيله اى است براى تحقق قانون خدا، نه اين كه خود كار مستقلى انجام دهد. ولى در عين حال پزشك يك وسيله براى درمان است. هيچ جامعه اى بى نياز از پزشك نيست. امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «لا يستغنى اهل كل بلد عن ثلاثة ـ يفزع الله [اليهم] فى امور دنياهم وآخرتهم. فان عدموا ذلك كان همجاً ـ فقيه عالم ورع واميرٌ خيّرٌ مطاع و طبيبٌ بصير ثقة...(2)» اهل هيچ شهرى از سه چيز بى نياز نيستند ـ كه در كارهاى دنيا و آخرتشان بدان [ها] پناه ببرند و اگر آن سه را از دست بدهند نادان و بى سرپناهند، فقيه و دين شناس كه دانشمند و باتقوا باشد، فرمانروايى نيكوكار كه دستوراتش اجرا شود و پزشكى كه با بصيرت و مورد اطمينان باشد.

همانطور كه گذشت، پزشك و هر انسان ديگرى در برابر خدا، خود و


1 ـ بحار الانوار 62/73 ح 29.
2 ـ بحارالانوار: 78، ص235 ح 59.


( صفحه 20 )

ديگران تكاليفى دارد كه همه شئون زندگى را در بر مى گيرد و از جمله آنها حرفه شريف پزشكى و حوزه كارى پزشك را نيز شامل مى شود و او موظف به انجام آنهاست و اگر در انجام آنها كوتاهى كند يا آنها را مورد توجه قرار ندهد، در قيامت مورد بازخواست قرار خواهد گرفت. حق و تكليف، دو مفهومى هستند كه وجود يكى، وجود ديگرى را نيز به دنبال خواهد داشت. لذا اگر پزشك يا هر فرد ديگرى در مقابل خدا يا انسانى تكليفى داشته باشد، به اين معناست كه خداوند يا آن انسان بر او حقّى دارد كه قابل بازخواست و پى گيرى است و اهمال يا تقصير در انجام آن، مجازات دارد و بالأخره دير يا زود، روزى فرا مى رسد كه بايد هر فردى پاسخگوى همه اعمال و رفتار خويش باشد.

متأسفانه سيطره فرهنگ مادّى غرب، باعث شده كه انسان عصر حاضر در مادّيت و اقتصاد غرق شود و بسيارى از تكاليف و بايدها و نبايدهاى شرعى را مورد غفلت قرار دهد و همين غفلت است كه پيامدهاى متعدد و تأسف بارى را براى انسان عصر حاضر، خصوصاً جهان پيشرفته، به ارمغان آورده است; ولى پزشكان مسلمان و انسان هاى بيدارى كه فرهنگ انسانى و اسلامى خود را از دست نداده اند، مى دانند كه عمل به احكام نورانى اسلام چه تأثير عميقى بر زندگى فردى و اجتماعى آنان دارد و از آنجا كه پزشكان و كادر درمانى و... در هنگام معاينه، تجويز دارو و درمان با مسائل مختلفى روبرو هستند، چه اين كه متوليان امور درمانى بيماران از يك سو مواظبت بر اين امر دارند كه گرفتار انجام عملى كه شرع مقدس به آن رضايت نمى دهد نشوند و از طرف ديگر تأكيد


( صفحه 21 )

دارند كه بيمار بهبودى يابد و سلامتش تأمين شود و دچار عملى كه خلاف دستورات دينى است، نگردد. انجام اين مقصود در صورتى براى پزشك، همكاران او و بيماران ميسّر مى شود كه نسبت به مسائل لازم و مورد احتياج علم و آگاهى داشته و در مرحله بعد، متعهد به عمل كردن بر طبق اين احكام باشند.

روشن است كه احكام و مسائل پزشكى در رساله ها و استفتائات مراجع معظم تقليد ـ ايّدهم اللّه تعالى ـ در ابواب مختلف فقه و به مناسبت هاى گوناگون به طور پراكنده آورده شده است كه دسترسى به آنها خالى از زحمت و سختى نيست; لذا به پيشنهاد مجمع جهانى اهل بيت(عليهم السلام)، تصميم گرفته شد كه مجموعه «احكام پزشكى» يكجا گردآورى شده و در اختيار علاقه مندان قرار گيرد.

پس از مشورت و نظرخواهى از دوستان صاحب نظر و دعوت به همفكرى و همكارى براى فراهم كردن چنين مجموعه اى، دوستان فاضل حجج اسلام شيخ مصطفى اسكندرى و شيخ محسن حسينيان ـ دام عزّهما ـ با همكارى و تلاش پى گير و خستگى ناپذير تا پايان راه ما را يارى فرمودند، تا مجموعه حاضر آماده شد. در اينجا بر خود لازم مى دانم كه از اين دو برادر عزيز كمال تشكّر را نموده و از خداوند متعال براى آنان آرزوى موفقيّت بيشتر نمايم و همچنين از تمام فضلاء و صاحب نطران گرامى و اساتيد محترم به ويژه استاد گرانقدر حضرت آيت الله مؤمن ـ مدّ ظلّه العالى ـ كه با راهنمايى هاى سودمند خويش اين جمع را در تهيّه اين مجموعه يارى كردند، نهايت تشكّر و قدردانى را بنمايم.


( صفحه 22 )

گفتنى است چون در مسائل فقهى، نظرات مختلفى مطرح است كه گردآورى تمامى آنها در يك مجموعه كار را بر خواننده مشكل مى كند، تصميم بر اين شد كه در مرحله نخست مجموعه به فتواى مرجع معيّنى مستند نباشد، بلكه از بين فتاواى مختلف، آنچه به قول مشهور نزديك تر و با احتياط سازگارتر است، جمع آورى شود تا پس از ارايه به محضر مراجع معظّم تقليد، هر يك از ايشان بر آن حاشيه زده و يا متن آن را بر اساس فتواى خويش تغيير داده و در اختيار مقلّدان قرار دهند.

در اين مجموعه سعى شده است احكام شرعى در زمينه هاى مختلف پزشكى جمع آورى گردد و به شيوه اى ساده و قابل فهم براى همه ارايه گردد تا علاقه مندان به راحتى بتوانند با احكام شرعى خود آشنا شوند.

پس از پايان كار مجموعه حاضر در اختيار دفاتر مراجع عظام تقليد ـ حفظهم الله ـ قرار داده شد.

مرجع عاليقدر حضرت آيت الله العظمى فاضل لنكرانى ـ مدّ ظلّه العالى ـ با بذل عنايت خود دستور فرمودند تا مطالب اين كتاب با فتاواى معظّم له تطبيق داده شود كه اين زحمت توسط هيئت استفتاء دفتر ايشان انجام پذيرفت. جا دارد كه از صديق ارجمند جناب حجة الاسلام و المسلمين حاج شيخ محمدجواد فاضل لنكرانى فرزند گرامى معظّم له و حجة الاسلام و المسلمين آقاى حاج شيخ محمد عطائى تشكّر كرده و از خداوند متعال براى همگان آرزوى موفقيّت روز افزون و توفيق جلب رضايت امام عصر  ـ  روحى فداه ـ داشته باشم.


( صفحه 23 )

بى شك كارى جز آنچه از خالق يكتا و معصومين(عليهم السلام) صادر شود بى عيب و نقص نخواهد بود لذا موجب امتنان است كه ما را از نظرات اصلاحى و تكميلى خود بهره مند فرمائيد. از خداى بزرگ مى خواهيم كه اين سعى ناچيز را مورد قبول خود و ذخيره آخرت قرار دهد.

حوزه مقدّسه علميّه قم ـ غلامحسين خدادادى


( صفحه 24 )


( صفحه 25 )

فصل اوّل:
آموزش پزشكى


( صفحه 26 )


( صفحه 27 )

در فرهنگ اسلامى آموزش پزشكى از جايگاه ممتازى برخوردار است; زيرا به نجات جان بيماران، درمان و يا كاستن رنج آنان مى انجامد. آموزش پزشكى براى دستيابى به اين هدف والا، براى دانشجويانِ گرايش هاىِ مختلف اين رشته حياتى و نيز رشته هايى كه به گونه اى با پزشكى مرتبط هستند، با موضوعاتى همراه مى شود كه در قلمرو اخلاق اسلامى و فقه، احكام ويژه اى دارد.

همانگونه كه بيماران نيز در اين ارتباط احكام خاصى دارند، پزشكان، دانشجويان، پرستاران و... از نظر شرعى در آموزش هاى خويش، موظف به فراگيرى و به كار بستن احكام يادشده هستند. در اين فصل به بيان مسائل و احكام شرعى در ارتباط با آموزش هاى پزشكى مى پردازيم.

الف: آموزش پزشكى

ـ آموزش و فراگيرى مسائل پزشكى در رشته هاى گوناگون مورد نياز جامعه اسلامى و سبب نجات جان بيماران مسلمان باشد، واجب است


( صفحه 28 )

و در اين راستا بر مسئولان نظام اسلامى واجب مى شود زمينه لازم براى پرورش پزشكان مرد و زنِ مورد نياز جامعه اسلامى را فراهم سازند.

ـ دانشگاه ها و دانشكده هاى پزشكى بايد برنامه هاى آموزشى خود را منطبق با نيازهاى بهداشتى و درمانى جامعه اسلامى در راستاى تأمين تخصص هاى لازم پايه ريزى كنند.

ـ فراگيرى مسائل پزشكى، روان پزشكى، روان شناسى و... تا جائى كه براى معالجه بيماران مسلمان لازم است ـ هركدام نسبت به گرايش پزشكى خويش ـ واجب كفايى است.

ـ آموزش هاى تخصصى و فوق تخصصى هريك از رشته ها و گرايش هاى پزشكى، پيراپزشكى، روان شناسى و... براى متخصصين رشته هاى فوق ـ قبل از مبادرت به معاينه و معالجه بيماران ـ واجب كفائى است.

ـ كسانى كه به شغل پرستارى مى پردازند، بايد آموزش هاى لازم را ـ به ويژه آنچه در رابطه با حيات و مرگ بيماران مى باشد ـ فرا گيرند.

ـ بر زنان و دختران مسلمان لازم است تا با تحصيل كردن در رشته هاى مختلف پزشكى، خصوصاً زنان و زايمان، نيازهاى زنان مسلمان را برآورده سازند; تا ديگر احتياجى به دخالت مردان نباشد.

ـ اگر حفظ جان بيماران در آينده متوقف بر آموزش مسائل مربوط به زنان و زايمان باشد، فراگيرى آنها توسط مردان اشكال ندارد.

احكام نگاه و معاينه پزشكى

ـ نگاه به تصاوير عريان و نيمه عريان كتاب ها و فيلم هاى آموزشى


( صفحه 29 )

پزشكى در صورتى كه صاحبان تصاوير ناشناخته باشند و از روى شهوت و لذت جويى نباشد و مفسده اى نيز بر آن مترتب نشود، اشكال ندارد.

ـ نگاه استاد و دانشجويان به بدن نامحرم و عورتين ميّت در موقع تشريح به مقدار لازم و ضرورت اشكال ندارد.

ـ معاينه بيماران غيرمجانس و نگاه و لمس بدن و عورت آنان توسط دانشجويان اگر جزء موارد ضرورى ـ معالجه بيماران هرچند در آينده منحصراً متوقّف بر آن باشد ـ براى كسب تجربه و آگاهى از نحوه درمان و نجات جان بيماران باشد و اين هدف، با معاينه بيماران همجنس تحقق نيابد، اشكال ندارد، ولى بايد به مقدار ضرورت اكتفا نمايند.

ـ معاينه بيماران غيرمماثل و نگاه به بدن آنان براى انجام كارهاى تحقيقاتى، اگر معالجه بيماران ـ هرچند در آينده ـ متوقّف بر آن باشد اشكال ندارد، ولى لازم است به مقدار ضرورت اكتفا شود.

كلاس هاى مختلط

ـ حضور مختلط دانشجويان دختر و پسر در كلاسهاى آموزش و تشريح و صحبت كردن آنان با يكديگر با رعايت حجاب شرعى و عفاف اشكال ندارد.

ضمانت

ـ در معاينات و درمان هايى كه توسط دانشجويان، انترن ها و رزيدنت ها صورت مى گيرد اگر ضرر و خسارت مالى يا جانى متوجه بيمار گردد، ضمان به عهده فردى است كه معاينه يا درمان مستند به اوست و در


( صفحه 30 )

صورت تعدّد معاينه و درمان كنندگان، ضمان متوجه همه آنان خواهد بود.

ـ استفاده شخصى استادان و دانشجويان علوم پزشكى ازامكانات دولتى وآنچه كه هزينه آن ازطرف بيماران تأمين مى شود، جايزنيست. ودر صورت استفاده ضامن هستند.


( صفحه 31 )

فصل دوّم:
تشريح و كالبد شكافى


( صفحه 32 )


( صفحه 33 )

از ديرباز، تشريح علمى و عملى در آموزش هاى پزشكى جايگاه ويژه اى داشته است. شكّى نيست كه شناخت و درمان بسيارى از بيمارى ها از رهگذر تشريح، ميسّر و آسان شده است. تشريح علمى بدن انسان هيچ اشكال شرعى ندارد، ليكن تشريح عملى بدن و اندام ميّت از ديدگاه شرع مقدس اسلام با احكام ويژه اى همراه است. در تشريح موضوعات متعددى وجود دارد كه در اين فصل، احكام هريك از آنها خواهد آمد.

الف: تشريح جسد غيرمسلمان

ـ تشريح جسد غيرمسلمان و قطع اعضاى او براى آموزش و پيوند، مطلقاً جايز است، و اگر حيات مسلمانى بر اين تشريح متوقّف باشد واجب است، مگر اين كه اولياى او مخالفت كنند و فتنه و فسادى به دنبال داشته باشد.

ب: تشريح جسد مسلمان

ـ تشريح جسد مسلمان ـ از لحاظ حكم اوّلى ـ جايز نيست و اگر


( صفحه 34 )

كسى مرده مسلمانى را تشريح كند معصيت كرده و اگر سر او را قطع كند يا اعضاى بدنش را جدا نمايد به شرح و ترتيبى كه در بحث ديات ذكر شده، ديه بر او واجب مى شود.

ـ اگر تشريح جسد غيرمسلمان براى آموزش پزشكى ممكن باشد، تشريح جسد مسلمان جايز نيست گرچه حيات يك يا جمعى از مسلمانان متوقف بر اين آموزش باشد و در صورت امكان تشريحِ غيرمسلمان، اگر كسى جسد مسلمان را تشريح كند گناه كرده است و به شرح و ترتيبى كه در بحث ديات ذكر شده، ديه بر او واجب مى شود.

ـ اگر حفظ جان مسلمانى بر تشريح متوقف باشد و تشريح كافر ممكن نباشد، تشريح جسد مسلمان جايز است، امّا براى مجرد آموزش و در صورتى كه جان مسلمانى بر آن متوقف نباشد جايز نيست.

ـ در مواردى كه حاكم شرع، تشريح بدن مرده اى را لازم بداند، مى تواند حكم به تشريح آن كند و در اين فرض، تشريح جايز است.

ـ اگر اثبات حق متوقف بر نگهدارى و يا تشريح جسد مسلمان باشد و طريق ديگرى نباشد، نگهدارى و تشريح آن اشكال ندارد و بهتر آن است كه از حاكم شرع اجازه گرفته شود.

ـ در عدم جواز تشريح جسد مسلمان تفاوتى بين مسلمان شيعه و سنّى وجود ندارد.

ـ تشريح جسد افراد به ظاهر مسلمان كه به خاطر فساد اخلاقى و قاچاق مواد مخدّر و... اعدام شده اند جايز نيست مگر اينكه ارتداد و كفرشان ثابت شده باشد.


( صفحه 35 )

ـ در صورتى كه تشريح كننده نداند كه ميّت مسلمان است يا غيرمسلمان، اگر در كشورهاى مسلمان باشد محكوم به اسلام است و تشريح آن بدون ضرورت(1) جايز نيست ولى اگر در كشورهاى غيرمسلمان باشد حكم ميّت غيرمسلمان را دارد.

ـ هرگاه مسلمانى وصيّت كند كه جسد او را بعد از مرگ تشريح كنند، چنين وصيّتى نافذ نيست; آرى اگر بر تشريح يك امر اهمّى مترتّب شود از قبيل اينكه جسد اين شخص داراى مرضى خاص بوده كه غير از راه تشريح نمى توانند به آن پى ببرند تا براى معالجه ديگران استفاده نمايند، در اين صورت تشريح جايز است.

ـ در مواردى كه تشريح جسد مسلمان جايز نيست، اگر اولياى او اجازه تشريح جسدش را بدهند، باز هم تشريح جسد حرام است.

ج: تهيه جسد و استخوان

ـ اگر تهيه جسد غيرمسلمان براى آموزش و تشريح ممكن است بايد تهيه كنند تا از تشريح جسد مسلمان جلوگيرى شود، هرچند مستلزم تأمين بودجه و خريد از كشورهاى ديگر باشد.

ـ نبش قبر مسلمانان براى تهيه استخوان جهت تشريح جايز نيست مگر اين كه نياز فورى و ضرورى پزشكى براى دستيابى به آنها وجود داشته باشد و دسترسى به استخوان ميّت غيرمسلمان هم ممكن نباشد.


1 ـ مقصود از كلمه «ضرورت» اين است كه حفظ جان مسلمان بر آن متوقّف باشد.



<<صفحه بعد فهرست صفحه قبل>>