جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احكام و فتاوا
دروس
معرفى و اخبار دفاتر
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
اخبار
مناسبتها
صفحه ويژه
احكام پزشكان و بيماران « کتابخانه « صفحه اصلى  

<<صفحه بعد فهرست صفحه قبل>>


( صفحه 86 )

ـ مرد يا زن اگر خود را عقيم كرد و بعداً متوجه شد كه اين كار حرام بوده، احتياط اين است كه در صورت امكان معالجه نمايد و خود را از عقيم بودن خارج سازد، زيرا باقى ماندن بر حرام نيز حرام است.

جلوگيرى موقت

ـ جلوگيرى از باردارى به وسيله عزل ـ بيرون ريختن منى ـ و استعمال دارو و مانند آن كه موجب عقيم شدن هيچيك از طرفين نمى شود، جايز است اما بايد از كارهاى حرام ديگر اجتناب شود.

ـ جلوگيرى موقت از باردارى كه مستلزم نگاه و لمس نامحرم نيز نباشد در صورتى كه با توافق شوهر انجام گيرد، هيچگونه اشكالى ندارد.

ـ هرگاه جلوگيرى از ناحيه زن انجام شود بايد با اجازه شوهر باشد وگرنه پيشگيرى بدون رضايت شوهر گناه است. و جلوگيرى مرد بدون رضايت همسر اشكالى ندارد.

ـ هدف از جلوگيرى ممكن است صرفاً به جهت علاقه زن و شوهر به آن باشد و ممكن است هدف عقلايى يا شرعى ديگرى باشد، مانند اين كه چون تربيت فرزند به طور شايسته براى آنان مشكل است، به همين جهت جلوگيرى مى نمايند. در هر صورت پيشگيرى موقت، به هر هدفى كه باشد، شرعاً جايز است.

عزل(1) و احكام آن

ـ عزل براى مرد در هر صورت جايز است امّا در موارد زير كراهتى


1 ـ عزل،همان جداشدن درآميزش است كه سبب مى شود، منى بيرون از رحم ريخته شود.


( صفحه 87 )

هم ندارد:

الف: همسر غيردايمى در ازدواج موقت;

ب: همسرى كه آزاد نباشد;

ج: همسر نازا;

د: همسر مسنّ;

هـ : همسر بدزبان;

و: همسرى كه اگر بچه دار شود، فرزندش را شير نمى دهد;

ز: همسرى كه با عزل، موافق است.

ولى در مورد همسر دايمى كه جزء گروه هاى بالا نيست، عزل، مكروه است.

ـ انواع ديگر جلوگيرى موقت از بارورى همسر اگر از ناحيه شوهر انجام شود براى مرد جايز است و كراهتى هم ندارد.

ديـه عـزل

ـ اگر شوهر خودش عزل كند ديه از بين بردن نطفه بر او نيست هرچند گفته شود، عزل بر شوهر حرام است.

ـ اگر عزل از ناحيه زن انجام گيرد و بدون رضايت شوهر باشد، چون اين عمل حرام است، ديه از بين بردن نطفه بر او واجب مى شود.

ـ اگر شخصى كارى كند كه زن و شوهرى كه در حال آميزش هستند، بترسند و عزل صورت گيرد، ديه از بين بردن نطفه بر آن شخص واجب مى شود.


( صفحه 88 )

ديه از بين بردن نطفه

ـ ديه از بين بردن نطفه، ده دينار است.

استفاده از دستگاه «آى، يو، دى»

ـ استفاده از دستگاه «آى، يو، دى» با شرايط زير اشكال ندارد:

الف: قرار دادن آن دستگاه در داخل رحم تنها قابليت رحم را براى باردارى از بين ببرد ولى اگر سبب شود كه نطفه بعد از انعقاد از بين برود، استفاده از آن اشكال دارد;

ب: قراردادن آن در داخل رحم مستلزم نظر و لمس نامحرم و يا نگاه به عورت هرچند توسط پزشك زن نباشد، بلكه توسط همسر زن در داخل رحم قرار گيرد;

ج: شوهر به اين كار راضى باشد.

ـ بهانه هايى از قبيل داشتن فرزند زياد و يا سختى تأمين مخارج و يا تربيت و نگهدارى آنان، مجوز قرار دادن دستگاه «آى، يو، دى» نيست.

ـ اگر زنى كه نمى داند كار گذاشتن دستگاه «آى، يو، دى» در صورتى كه مستلزم حرامى باشد، حرام است و با اين فرض اقدام به اين كار كرد و بعد متوجه حرمت آن شد لازم نيست آن را بيرون آورد. امّا اگر باقى ماندن دستگاه در داخل رحم موجب نگاه و لمس مجدّد نامحرم و يا نگاه به عورت او هرچند توسط زن باشد، بيرون آوردن دستگاه لازم است.

الزام بر جلوگيرى

ـ جلوگيرى كلى و دايمى از توليد نسل جايز نيست و وادار كردن


( صفحه 89 )

ديگران به آن نيز جايز نمى باشد.

اسلام و مسأله رشد جمعيت

ـ رشد جمعيت مسلمانان و بالا رفتن آمار آنان مطلوب اسلام است و ادلّه متعددى، مطلوبيّت آن را اثبات مى كند ولى امكان دارد در شرايط خاصى به دليل عوارضى، اسلام با كنترل جمعيت موافق باشد.

حكومت اسلامى و كنترل جميعت

ـ در شرايطى كه حكومت اسلامى مصلحت جامعه را در كنترل جمعيت و تنظيم خانواده تشخيص دهد فقط مى تواند جامعه را به كنترل جمعيت از راه هاى حلال تشويق نمايد، ولى نمى تواند از راه هاى حرام مانند سقط جنين استفاده كند و يا مردم را ملزم به جلوگيرى نمايد.

ـ اگر ولىّ امر مسلمين محدود كردن نسل را به طريق الزام افراد بر آن، لازم بداند و بر آن حكم كند، در همان محدوده اى كه ولىّ امر حكم مى كند، الزام به جلوگيرى جايز، بلكه واجب مى باشد.

وظيفه پزشك و عقيم سازى

ـ نگاه به بدن نامحرم و لمس آن و نگاه به عورت غير همسر و همين طور عقيم كردن دايم زن يا مرد، حرام است و لذا بر پزشك لازم است كه از موارد مذكور خوددارى كند مگر در مواردى كه ضرورت عقيم سازى بيمار براى پزشك محرز گردد كه در آن صورت هم عقيم سازى جايز مى شود و هم لمس و نگاه به نامحرم يا عورت ديگرى جايز است به شرط


( صفحه 90 )

اين كه بدون نگاه يا لمس نتواند آن كار را انجام دهد و پزشك محرم و يا مماثل هم نباشد.

ـ اگر عقيم سازى براى مرد يا زن ضرورت نداشته باشد ولى پزشك اقدام به اين عمل نمايد، علاوه بر اين كه فعل حرامى را مرتكب شده، ديه آن را نيز بايد بپردازد و ديه عقيم سازى هر چند در شرع مشخص نشده ولى بايد از طريق حكومت و أرش(1) تعيين شود.

ـ اگر عقيم سازى براى زن يا مرد ضرورت داشته باشد، پزشك بايد با رضايت بيمار اين كار را انجام دهد.

ـ اگر پزشك تشخيص داد كه عقيم سازى براى فردى ضرورت دارد و بر اساس اين تشخيص او را عقيم ساخت ولى بعداً متوجه شد كه اشتباه كرده است، در صورتى كه قصور كرده باشد، ضامن است.


1 ـ در مواردى كه مقدار ديه جنايت معين نشده، به نظر حاكم شرع مشخص مى شود كه از آن تعبير به حكومت و أرش مى كنند.


( صفحه 91 )

فصل هفتم:
تلقيح و بارورى مصنوعى


( صفحه 92 )


( صفحه 93 )

تلقيح و بارورى مصنوعى در مباحث پزشكى جديد از ديدگاه ممتازى برخوردار است و هماهنگ با پيشرفت علم پزشكى و دستاوردهاى شگفت انگيز آن، گام هاى بلند و مؤثرى را برداشته است. اين رشته در قلمرو نازايى مرد يا زن يا هر دو و بلكه در ايجاد نطفه هاى قابل بارورى از طبيعت و از همه بالاتر، كِشت و تكثير سلول هاى انسانى يا حيوانى در پديد آوردن موجود انسانى كاربرد دارد.

بديهى است تلقيح و بارورى با اين گستره داراى اشكال و شيوه هاى متنوع و متكثّرى است كه از ديدگاه شرع مقدس اسلام، هر كدام حكم جداگانه اى دارد.

مثلا مردى كه عقيم و نازاست، آيا از نظر اسلام مى تواند با اسپرم مرد ديگرى، همسرش را بارور ساخت؟ همين طور در مورد زنان، و يا اين كه آيا شرعاً مى شود در بيرون از رحم، اسپرم و تخمكِ آن دو را بارور كرد و سپس داخل رحم زن و يا رحم ديگرى، آن را كاشت و پرورش داد؟

اگر چنين مسائلى از نظر شرع امكان داشته باشد، فرزندى كه به وجود


( صفحه 94 )

مى آيد به كداميك از دو مرد منسوب است؟ همچنين در مورد مادر فرزند، آيا مادر او زنى است كه تخمك از آن او بوده و يا آن كه او را زاييده است؟ و... و بعد از آن مسائل محرميّت و ازدواج و ارث و... مطرح مى شود.

اين فصل به بررسى اين موضوع و مسائل پيرامون آن و بيان احكام آنها از ديدگاه فقهاى بزرگوار اختصاص دارد.

الف: بارورسازى با اسپرم شوهر

ـ اگر اسپرم شوهر را به صورت مصنوعى در رحم همسرش وارد كنند و زن حامله شود، اين عمل جايز است، خواه اين كار بعد از تقويت اسپرم باشد و خواه به صورت ديگر. امّا بايد از مقدمات حرام اجتناب كنند و فرزندى كه از اين طريق متولد مى شود، فرزند همان زن و شوهر و همانند فرزندى است كه از طريق آميزش طبيعى آنان به وجود مى آيد.

ـ اگر اسپرم شوهر و تخمك زن در بيرون رحم يعنى در دستگاه مصنوعى به هم آميخته و نطفه اى منعقد گردد، وارد كردن اين نطفه ـ به هر يك از مراحل جنين كه رسيده باشدـ در رحم اين همسر جايز است، امّا بايد از مقدمات حرام اجتناب كنند و فرزندى كه از اين طريق متولد مى شود، فرزند همان زن و شوهر است و همه احكام شرعى فرزندان عادى را دارد.

ـ اگر اسپرم مرد را گرفته و پس از درگذشت او به همسرش تلقيح نمايند، جايز نيست، ولى اگر اين كار صورت گرفت، فرزند مزبور


( صفحه 95 )

حلال زاده است و احكام محرميّت را دارد و از مادر ارث مى برد، امّا از پدر ارث نمى برد.

ـ اگر اسپرم شوهر و تخمك همسرش را در بيرون رحم به هم بياميزند و تا آخر در دستگاه مصنوعى پرورش يابد، اين عمل نيز جايز است و بچه، فرزند همان زن و شوهر مى باشد، لكن بايد از مقدمات حرام اجتناب نمايند.

ـ اگر اسپرم شوهر و تخمك همسرش را بگيرند و به صورت مصنوعى وارد رحم همسر ديگرِ همان شوهر نمايند، چه قبل از تركيب و آميخته شدن اسپرم و تخمك باشد و چه بعد از آن، جايز است. چه همسر دائمى او باشد و يا موقت، ولى بايد از مقدمات حرام اجتناب كنند و بچه، فرزند شوهر و همسر صاحب تخمك است.

ـ هرگاه زن به صورت طبيعى يا مصنوعى از شوهرش حامله شود، خارج ساختن اين حمل و قرار دادنش در رحم همسر ديگر آن شوهر جايز است ولى بايد از مقدمات حرام اجتناب نمايند و بچه، فرزند شوهر و همسر صاحب تخمك است.

كِشت جنين در رحم زن بيگانه

ـ قرار دادن نطفه منعقد شده زن و شوهر در رحم زن بيگانه، جايز نيست، چه نطفه به صورت طبيعى منعقد شده باشد و يا به صورت مصنوعى ولى چنانچه اين عمل حرام انجام شود، فرزند به مرد صاحب اسپرم و زن صاحب تخمك تعلّق دارد.


( صفحه 96 )

بارورى با ارتكاب مقدمات حرام

ـ اگر بارور شدن تخمك زن با اسپرم شوهرش، جز با ارتكاب مقدمات حرام ممكن نباشد، در صورت ضرورت اشكال ندارد و منظور از ضرورت اين است كه مثلا اگر اين كار انجام نشود، زندگى زناشويى آنها مختل مى شود و يا زن گرفتار بيمارى مى گردد.

مقصود از مقدمات حرام

ـ مقصود از مقدمات حرام كه در مسائل گذشته ذكر شد، نگاه مرد نامحرم به بدن زن يا لمس آن است و همچنين انجام عمل استمناء توسط مرد براى تهيه اسپرم و يا تحميل بارورسازى مصنوعى به مرد يا زن.

ـ اگر از ارتكاب اعمال حرام اجتناب نشد و به يكى از صورت هاى مذكور در مسائل قبلى، بچه اى متولد شد، حكمش همان است كه در مسائل قبلى گفته شد، اگر چه كسانى كه مرتكب اعمال حرام شده اند گناهكار محسوب مى شوند.

نسبت فرزند با رحم پرورش دهنده

ـ بچه اى كه در رحم غير از زن صاحب تخمك پرورش مى يابد، اگر چه همانگونه كه در مسائل قبل گذشت حرام است، ولكن در صورت تحقّق فرزند زن صاحب تخمك است، ولى نسبتش با زنى كه در رحم او پرورش يافته، نسبت فرزند عرفى است و همه احكام فرزند عرفى از قبيل محرم بودن و غيره را دارد.


( صفحه 97 )

كِشت جنين در رحم حيوان

ـ اگر اسپرم مرد و تخمك همسرش را در خارج از رحم با هم بياميزند و در صورت امكان در رحم حيوانى قرار دهند تا در آنجا رشد نمايد، در صورتى كه مستلزم عوارض منفى جنبى مانند معلوليت هاى جسمى، ذهنى، روانى و عقلانى نباشد، اشكال ندارد و فرزند متعلق به همان زن و شوهر است.

ب: بارور سازى با اسپرم مرد بيگانه

ـ كِشت اسپرم مرد در رحم زنى كه همسر او نيست حرام است، خواه اين زن از بستگان مرد يا محارم او باشد يا نباشد و خواه شوهر داشته باشد يا نه و خواه شوهرش به اين كار راضى باشد يا نباشد.

ـ مسائلى از قبيل اختلال در زندگى زن و شوهر و يا گرفتار شدن زن به بيمارى مجوّز نمى شود تا زن با اسپرم غير همسرش بارور گردد، زيرا حفظ انساب و عدم الحاق فرزند به غير از اهمّ امور شرعى است و راضى بودن يا راضى نبودن شوهر نيز هيچ تأثيرى در مسأله ندارد.

ـ تركيب اسپرم مرد با تخمك غير همسرش در بيرون رحم و كِشت آن در رحم همسر وى، جايز نيست; همچنين كِشت آن در رحم همان زن بيگانه صاحب تخمك و يا زن بيگانه ديگر جايز نيست. و زن صاحب رحم نمى تواند كرايه رحمش را از مرد صاحب اسپرم بگيرد و بچه، متعلّق به مرد صاحب اسپرم و زن صاحب تخمك مى باشد و نسبتش با زن صاحب رحم، نسبت فرزند عرفى است ولى در هر دو صورت بايد از مقدمات حرام اجتناب شود.


( صفحه 98 )

ـ تركيب اسپرم با تخمك زن بيگانه در بيرون رحم و پرورش آن در رحم مصنوعى جايز نيست و لكن در صورت تحقّق، فرزند متعلّق به مرد صاحب اسپرم و زن صاحب تخمك است.

ـ اگر مردى اسپرم نداشته باشد و زنش از او طلاق گيرد و به عقد مرد ديگرى در آيد و اسپرم شوهر دوم را بگيرند و نگهدارى نمايند تا آن زن از او طلاق گيرد و مجدداً به عقد شوهر اول درآيد و در اين زمان با اسپرم شوهر دوّم، زن را بارور نمايند، اين عمل جايز نيست، زيرا اسپرم مربوط به مرد بيگانه است. و اگر اسپرم شوهر دوم را در زمان زوجيّت با آن زن، با تخمك او تركيب كنند و سپس در زمان زندگى مجدد با شوهر اول در رحم او كشت نمايند، در اين صورت هم اشكال دارد.

نسبت فرزند بارورى مصنوعى حرام با صاحبان اسپرم و تخمك

ـ هرگاه اسپرم مرد به طريق مصنوعى در رحم غير همسرش كِشت شود، گرچه همانطور كه گذشت، اين كار حرام است، لكن فرزندى كه از اين طريق به وجود مى آيد، فرزند آن مرد و زن است و گرچه اقدام اوّلى به اين كار حرام است ولى بعد از انجام آن، حفظ جنين لازم است.

ـ اگر اسپرم مرد از طريق مساحقه همسرش با زن بيگانه به رحم او انتقال يابد، گرچه اين عمل حرام است، ولى فرزند به مرد صاحب اسپرم و زن صاحب تخمك ـ زنى كه باردار شده است ـ تعلّق دارد.

ـ اگر زن به صورت مصنوعى با اسپرم غير شوهر بارور شود، آن فرزند به شوهر ملحق نمى شود، چه اين كار اشتباهى صورت گيرد يا از


( صفحه 99 )

روى عمد. لكن چون فرزندِ زن اوست، با شوهر محرم است.

ـ فرزندى كه از طريق كشت اشتباهى اسپرم مرد بيگانه در رحم زن به وجود مى آيد، به مرد صاحب اسپرم و زن صاحب تخمك ملحق مى شود و از آنان ارث مى برد. ـ چون مانند فرزندى است كه از طريق آميزش اشتباهىِ مرد با غير همسرش به وجود آمده باشد ـ ولى اگر از طريق كشت عمدى اسپرمِ مرد بيگانه در رحم زن بيگانه به وجود آمده باشد، گرچه حرام است اما عنوان ولد الزنا را ندارد و ارث مى برد.

از بين بردن جنين هاى اضافه

ـ جنين هاى اضافى كه از طريق تركيب اسپرم مرد و تخمك زن، در بيرون رحم به وجود مى آيند، به شرط اين كه ابتداى تشكيل آنها باشد، حكم جنين طبيعى را ندارند و رها كردن و از بين بردن آنها موجب ديه نخواهد بود.

احكام تولديافتگان از بارورى مصنوعى در محرميّت و ازدواج

ـ فرزندى كه از طريق بارورى مصنوعىِ تخمك زن با اسپرم مرد بيگانه به وجود مى آيد، از لحاظ محرميّت و عدم جواز ازدواج با محارم، حكم فرزند طبيعى را دارد، چه اين بارورى به شكل حرام يا به يكى از روش هاى حلال انجام پذيرد.

ـ در موارد بارورى مصنوعى، نگاه فرزند متولد شده به محارمش بعد از بلوغ و نيز نگاه محارم به او شرعاً جايز است، گرچه بهتر آن است كه اگر بارورى از راه هاى حرام صورت گيرد، هر دو طرف از نگاه به يكديگر


( صفحه 100 )

اجتناب كنند و خود را به منزله نامحرم به حساب آورند، ولى در مواردى كه بارورى اشتباهاً از راه هاى حرام صورت گرفته باشد، نگاه آنان به يكديگر، بدون اشكال جايز است.

ـ دادن جنين هاى اضافى يا اسپرم هاى لقاح يافته به زن بيگانه، اجازه صاحبان جنين را لازم دارد و لكن نمى توانند در ازاى اهداى آن به غير و براى رفع يد از آن و به جهت كارهاى مشروع يا تحقيقاتى وجهى دريافت كنند و چون فرزندى كه به وجود مى آيد متعلق به آنان است، لازم است هويت فرزند ثبت شود.

ـ اصل نگهدارى اسپرم مرد و تخمك زن در دستگاه هاى جديد، شرعاً جايز است، لكن در تهيه آن بايد از مقدمات حرام اجتناب شود و استفاده از آن تنها در مواردى كه جواز آن ذكر شد جايز است، امّا استفاده مطالعاتى و تحقيقاتى از آن اشكال ندارد.

ج: بارورسازى مصنوعى از نباتات

ـ بارور سازى مصنوعى از نباتات به صورت هاى مختلف امكان تحقق دارد:

الف: اسپرم را از دانه ها و محصولات نباتى بگيرند و به زن تلقيح كنند و از تركيب آن با تخمك زن او را بارور سازند; كه در اين صورت، كودك تنها به مادر ملحق مى شود و همچنين است اگر اسپرم نباتى را با تخمكى كه از زن مى گيرند در خارج رحم و در دستگاه مصنوعى تركيب كنند و نوزادى به وجود آيد.

ب: اسپرم مرد را بگيرند و با تخمكى كه از نباتات گرفته شده تركيب



<<صفحه بعد فهرست صفحه قبل>>