جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احكام و فتاوا
دروس
معرفى و اخبار دفاتر
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
اخبار
مناسبتها
صفحه ويژه
احكام پزشكان و بيماران « کتابخانه « صفحه اصلى  

<<صفحه بعد فهرست صفحه قبل>>


( صفحه 212 )

ـ كسى كه پى درپى از او ادرار يا مدفوع خارج مى شود، اگر نتواند هيچ مقدار از نماز را با وضو بخواند بايد براى هر نماز يك وضو بگيرد.

ـ اگر مرضى دارد كه نمى تواند از بيرون آمدن باد جلوگيرى كند، بايد به وظيفه كسانى كه نمى توانند از بيرون آمدن مدفوع خوددارى كنند، عمل نمايد.

ـ كسى كه مدفوع پى درپى از او خارج مى شود، بايد براى هر نماز وضو بگيرد و فوراً مشغول نماز شود، امّا براى بجا آوردن سجده و تشهد فراموش شده و نماز احتياط كه بايد بعد از نماز انجام داد، در صورتى كه آنها را فوراً بعد از نماز به جا آورد، وضو گرفتن لازم نيست.

ـ كسى كه ادرار او قطره قطره مى ريزد بايد براى نماز به وسيله كيسه اى كه در آن پنبه يا چيز ديگرى است و از رسيدن ادرار به جاهاى ديگر بدن جلوگيرى مى كند، خود را حفظ نمايد واحتياط واجب آنست كه پيش از هرنماز مخرج ادراررا كه نجس شده آب بكشد.

ـ كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن مدفوع خوددارى كند، چنانچه ممكن است بايد به مقدار نماز از رسيدن مدفوع به جاهاى ديگر جلوگيرى كند و احتياط واجب آن است كه اگر مشقت ندارد براى هر نماز مخرج مدفوع را آب بكشد.

جلوگيرى از خروج ادرار و مدفوع

ـ كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن ادرار يا مدفوع خوددارى كند در صورتى كه ممكن باشد و مشقت و زحمت و خوف ضرر نداشته باشد بايد به مقدار نماز از خارج شدن ادرار و مدفوع جلوگيرى كند اگرچه


( صفحه 213 )

هزينه داشته باشد، بلكه اگر مرض او به آسانى معالجه شود، احتياط واجب آن است كه خود را معالجه نمايد.

ـ كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن ادرار و مدفوع خوددارى كند، بعد از آن كه مرض او خوب شد، لازم نيست نمازهايى را كه در وقت مرض مطابق وظيفه اش خوانده قضا نمايد. ولى اگر در بين وقت نماز مرض او خوب شود، بايد نمازى را كه در آن وقت خوانده است، دوباره بخواند.

خون ريزى از دهان يا بينى هنگام وضو

ـ خون آمدن از بينى يا دهان، در موقع وضو موجب بطلان وضو نمى شود.

مبتلايان به سينوزيت

ـ كسى كه مبتلا به سينوزيت است اگر وضو با آب گرم براى او ضررى ندارد و تهيه آن ممكن است بايد با آب گرم وضو بگيرد، در غير اين صورت تيمّم كند و هرچند مدت طول بكشد اشكالى ندارد و جاى نگرانى نيست.

قطع نخاعى

ـ كسانى كه قطع نخاع شده و قدرت نگهدارى ادرار يا مدفوع را ندارند مى توانند در نماز جمعه شركت نمايند ولى بايد توجه داشته باشند كه بر آنان واجب است كه بعد از گرفتن وضو بلافاصله شروع به خواندن


( صفحه 214 )

نماز نمايند، بنا بر اين وضويى كه قبل از خطبه هاى نماز جمعه گرفته اند در صورتى براى خواندن نماز جمعه كافى است كه بعد از وضو، حدثى از آنان سر نزند و همچنين براى نماز عصر بايد مجدداً وضو بگيرند مگر اين كه بعد از وضوى قبلى از آنان حدثى سر نزده باشد.

وضو و غسل با لنز

ـ عينك نامرئى و لنزهايى زيبايى ـ وسيله اى كه بر روى عنبيه قرار مى گيرد ـ اگر در داخل چشم قرار گيرد، مانع از صحت وضو و غسل نيست.

وضو با دست فلج يا قطع شده

ـ اگر دست هاى شخصى از آرنج قطع شده و هيچ باقى نمانده باشد، شستن دست ها در وضو و مسح آنها در تيمّم ساقط است و بايد بقيه اعمال وضو يا تيمّم را ـ گر چه به وسيله گرفتن نايب ـ به جا آورد.

ـ كسى كه دستش از مچ قطع شده بايد با همان مقدار باقيمانده از دست وضو بگيرد و اگر وضوى ترتيبى مشكل است، با گرفتن دست زير شير آب يا فرو بردن آن در داخل حوض يا ظرف آب، وضوى ارتماسى بگيرد.

ـ به طور كلى در شستن دست ها و مسح پاها هر مقدارى كه باقى است بايد شسته يا مسح شود و هر مقدار كه قطع شده، تكليف ساقط است. بنابراين كسى كه پايش مصنوعى است مسح آن لازم نيست.


( صفحه 215 )

وضوى كسانى كه دست هاى ناتوان دارند

ـ كسى كه دستانش سست است، به نحوى كه نمى تواند هنگام وضو گرفتن از آنها كمك بگيرد، چون ريختن آب با دست لازم نيست، به هر طور كه بتواند آب را به مواضعى كه بايد شسته شود برساند كافى است گرچه دست را زير شير آب بگيرد.

ـ كسى كه به دليل شكستگى ،فلج يا به هر علت ديگرى نتواند خم شود و از كشيدن مسح عاجز باشد براى مسح نايب بگيرد و بايد خودش نيّت كند و نيّت كردن نايب لازم نيست اگر چه بهتر است. البته احتياط در اين است كه تيمّم هم بكند.

ـ كسى كه به دستش آنژيوكت بسته شده، اگر به دو دستش بسته است و نمى تواند خودش وضو بگيرد، بايد نايب بگيرد تا او را وضو دهد و اگر وظيفه اش غسل يا تيمّم است، او را غسل يا تيمّم دهد.(1)

وضوى جبيـره

ـ «جبيره» چيزى را مى گويند كه با آن زخم را پنهان كنند يا شكستگى را ببندند و همچنين دارويى كه روى زخم و مانند آن مى گذارند و همينطور پارچه و چسبى كه به طور موقّت براى جلوگيرى از رسيدن آب به زخم روى آن مى بندند. بنابراين وضو يا غسل يا تيمّمى كه روى يكى از اين ها انجام گيرد، وضو، غسل يا تيمّم جبيره اى ناميده مى شود.


1 ـ توجه به اين نكته لازم است، چون پاك بودن اعضاء وضو لازم است در صورتى كه تطهير آنها براى بيمار مشقت داشته باشد وظيفه اش تيمّم است.


( صفحه 216 )

ـ زخم يا شكستگى در اعضاى وضو ممكن است به يكى از صورت هاى زير باشد:

الف: اگر روى زخم باز است و آب براى آن ضرر ندارد، در اين صورت بايد به طور معمول وضو گرفت.

ب: اگر زخم، دمل يا شكستگى در صورت و دست ها باشد و روى آن باز باشد ولى ريختن آب بر روى آن ضرر داشته باشد. در صورتى كه اطراف زخم را بشويد كافى است. ولى اگر كشيدن دست تر بر زخم ضرر ندارد، بهتر است كه دست تر بر آن بكشد و بعد پارچه پاكى روى آن بگذارد و دست تر را بر روى پارچه هم بكشد.

ج: اگر زخم يا دمل يا شكستگى در يكى از مواضع يادشده باشد و كشيدن دست تر بر آن هم ضرر دارد يا زخم نجس است و نمى توان آن را آب كشيد، يا بر روى آن دست تر كشيد، بايد اطراف زخم را از بالا به پايين ـ همچنان كه در وضو شرط است ـ بشويد و بنا بر احتياط مستحب پارچه پاكى روى زخم بگذارد و دست تر روى آن بكشد. و اگر گذاشتن پارچه ممكن نيست، شستن اطراف زخم كافى است و در هر صورت تيمّم لازم نيست.

د: اگر زخم يا دمل يا شكستگى در مواضع مسح ـ جلوى سر يا روى پاها ـ باشد و روى آن باز باشد، اگر نتواند آن را مسح كند، بايد پارچه پاكى روى آن بگذارد و روى پارچه را با رطوبت آب وضو كه در دست مانده مسح كند و بنا بر احتياط مستحب، تيمّم هم بنمايد. و اگر گذاشتن پارچه ممكن نباشد، بايد به جاى وضو تيمّم كند و بهتر است يك وضوى بدون مسح هم بگيرد.


( صفحه 217 )

زخـمِ بسته و چگونگى وضـو

ـ اگر روى دمل يا زخم يا شكستگى، بسته باشد، چنانچه باز كردن آن ممكن است و زحمت و مشقّت ندارد و آب هم براى آن ضرر ندارد، بايد روى آن را باز كند و وضو بگيرد. چه زخم و مانند آن در صورت و دست ها باشد يا جلوى سر و روى پاها.

ـ اگر زخم يا دمل يا شكستگى در صورت يا دست ها باشد و بشود روى آن را باز كرد، چنانچه ريختن آب بر آن ضرر دارد ولى كشيدن دستِ تر ضرر ندارد، واجب است دستِ تر روى آن بكشد.

ـ زخمى كه نمى شود روى آن را باز كرد ممكن است به يكى از صورت هاى زير باشد:

الف: اگر زخم و چيزى كه روى آن گذاشته پاك است و رساندن آب به زخم ممكن است و ضرر و زحمت و مشقت هم ندارد، در اين صورت بايد آب را به زخم برساند.

ب: اگر زخم يا چيزى كه روى آن گذاشته نجس است، چنانچه آب كشيدن زخم و رساندن آب بر روى آن بدون زحمت و مشقّت ممكن است، بايد آن را آب بكشد و موقع وضو آب را به زخم برساند.

ج: اگر آب براى زخم ضرر دارد، يا رساندن آب به آن ممكن نباشد يا زخم نجس است و نمى شود آن را آب كشيد بايد اطراف زخم را بشويد و اگر جبيره پاك است، روى آن مسح كند.

د: در فرض سوم، اگر جبيره نجس است يا نمى شود روى آن دستِ تر كشيده، مثلا دارويى است كه به دست مى چسبد، پارچه پاكى را روى آن بگذارد به طورى كه جزو جبيره حساب شود و دستِ تر روى آن بكشد.


( صفحه 218 )

هـ: در فرض چهارم اگر گذاشتن پارچه پاك بر روى جبيره هم ممكن نباشد، احتياط واجب آن است كه وضو بگيرد و تيمّم هم بنمايد.

جبيره تمام عضو يا اكثر اعضاى وضو

ـ اگر جبيره تمام صورت يا تمام يكى از دست ها يا تمام هر دو دست را گرفته باشد، بايد وضوى جبيره اى بگيرد و بنا بر احتياط واجب تيمّم هم بنمايد.

ـ اگر جبيره تمام يا بيشتر اعضاى وضو را بگيرد، بايد تيمّم نمايد.

مسح با دستى كه جبيره دارد

ـ كسى كه در كف دست و انگشت ها جبيره دارد و در موقع وضو دستِ تر روى آن كشيده است، مى تواند سر و پا را با همان رطوبت مسح كند يا از جاهاى ديگر وضو رطوبت بگيرد.

ـ اگر جبيره تمام پهناى روى پا را گرفته ولى مقدارى از طرف انگشتان و مقدارى از طرف بالاى پا باز است، بايد جاهايى را كه باز است روى پا و جاهايى را كه جبيره است روى جبيره را مسح كند.

ـ اگر در صورت يا دست ها چند جبيره باشد، بايد بين آنها را بشويد و اگر جبيره ها در سر يا روى پاها باشد، بين آنها را مسح كند و جاهايى را كه جبيره است بايد به دستور جبيره عمل كند.

جبيره بيش از حدّ معمول

ـ اگر جبيره بيشتر از معمول اطراف زخم را گرفته و برداشتن آن


( صفحه 219 )

ممكن نيست، بايد به دستور جبيره عمل كند. و بنا بر احتياط واجب تيمّم هم بنمايد و اگر برداشتن جبيره ممكن است بايد جبيره را بردارد. پس اگر زخم در صورت و دست هاست اطراف آن را بشويد و اگر در سر يا روى پاهاست اطراف آن را مسح كند و براى جاى زخم به دستور جبيره عمل نمايد.

ـ اگر در جاى وضو، زخم، جراحت و شكستگى نيست ولى به جهت ديگرى آب براى تمام دست و صورت ضرر دارد بايد تيمّم كند و احتياط آن است كه وضوى جبيره اى هم بگيرد ولى اگر براى قسمتى از دست و صورت ضرر دارد چنانچه اطراف آن و بقيه قسمت ها را بشويد كافى بودن بعيد نيست ولى احتياط به تيمّم ترك نشود.

چسبيدن چيزى بر محل وضو

ـ اگر در جاى وضو يا غسل چيزى چسبيده است كه برداشتن آن ممكن نيست، يا به قدرى مشقت دارد كه نمى شود تحمل كرد، بايد به دستور جبيره عمل كند.

ـ كسى كه نمى داند وظيفه اش تيمّم است يا وضوى جبيره اى، بنا بر احتياط واجب بايد هر دو را به جا آورد.

نماز با وضوى جبيره اى

ـ نمازهايى را كه انسان با وضوى جبيره اى خوانده صحيح است و بعد از آن كه عذرش برطرف شد، تا آن وضو باطل نشده است، براى نمازهاى بعد هم مى تواند با همان وضو نماز بخواند ولى اگر براى آن كه


( صفحه 220 )

نمى دانسته تكليفش جبيره است يا تيمّم، هر دو را انجام داده باشد، بايد براى نمازهاى بعد وضو بگيرد.

غسل جبيره اى

ـ غسل جبيره اى مانند وضوى جبيره اى است ولى بايد آن را به صورت ترتيبى انجام داد و اگر ارتماسى انجام دهد باطل است.

جبيره به سبب بيمارى چشم

ـ اگر انسان براى مرضى كه در چشم اوست، موى چشم خود را بچسباند، بايد وضو و غسل را جبيره اى انجام دهد و احتياط آن است كه تيمّم هم بنمايد.

ـ كسى كه مبتلا به درد چشم است و آب براى او ضرر دارد، بايد تيمّم نمايد.

ـ كسى كه احتياطاً بايد غسل جبيره اى و تيمّم نمايد، مثلا جراحتى در بدن اوست، اگر بعد از غسل و تيمّم نماز بخواند و پس از نماز حدث اصغرى از او سر زند، مثلا ادرار كند، براى نمازهاى بعدى بايد وضو بگيرد.

نماز اول وقت با وضو يا غسل جبيره اى

ـ كسى كه بايد با وضو يا غسل جبيره اى نماز بخواند، چنانچه بداند كه تا آخر وقت عذر او برطرف نمى شود، مى تواند در اول وقت نماز بخواند، ولى اگر اميد دارد كه تا آخر وقت عذر او برطرف شود، احتياط


( صفحه 221 )

واجب آن است كه صبر كند و اگر عذر او برطرف نشد، در آخر وقت نماز را با وضو يا غسل جبيره اى به جا آورد.

ضرر داشتن آب براى وضو و غسل

ـ اگر انسان از استعمال آب بر جان خود بترسد، يا بترسد كه به واسطه استعمال آن مرض يا عيبى در او پيدا شود، يا مرضش طول بكشد يا شدت پيدا كند، يا به سختى معالجه شود، بايد تيمّم نمايد. ولى اگر آب گرم براى او ضرر ندارد، بايد با آب گرم وضو بگيرد يا غسل كند.

ـ لازم نيست انسان يقين كند كه آب براى او ضرر دارد، بلكه اگر احتمال ضرر بدهد، چنانچه احتمال او در نظر مردم به جا باشد و از آن احتمال براى او ترس پيدا شود، بايد تيمّم كند.

ـ اگر به واسطه يقين يا ترس ضرر، تيمّم كند و پيش از نماز بفهمد كه آب برايش ضرر ندارد، تيمّم او باطل است و اگر بعد از نماز بفهمد نمازش صحيح است.

ـ كسى كه مى داند آب برايش ضرر ندارد، چنانچه غسل كند يا وضو بگيرد و بعد بفهمد كه آب براى او ضرر داشته، وضو و غسل او صحيح است.

تيمّم جبيره اى

ـ كسى كه وظيفه او تيمّم است اگر در بعضى از جاهاى تيمّم او، زخم، دمل يا شكستگى باشد، بايد به دستور وضوى جبيره اى، تيمّم جبيره اى بنمايد.


( صفحه 222 )

ـ اگر پيشانى يا پشت دست ها زخم است و پارچه يا چيز ديگرى را كه بر آن بسته است نمى تواند باز كند، بايد دست را روى آن بكشد و نيز اگر كف دست زخم باشد و پارچه يا چيز ديگرى را كه بر آن بسته است نتواند باز كند، بايد دست را با همان پارچه به چيزى كه تيمّم بر آن صحيح است بزند و به پيشانى و پشت دست ها بكشد.

تيمّم نيابتى

ـ كسى كه وظيفه او تيمّم است و نمى تواند تيمّم كند، بايد نايب بگيرد و كسى كه نايب مى شود بايد او را با دست خود او تيمّم دهد و اگر ممكن نباشد، بايد نايب دست خود را به چيزى كه تيمّم به آن صحيح است بزند و به پيشانى و پشت دست هاى او بكشد.

ـ كيفيت تيمّم كسى كه دو دست او قطع شده به يكى از صورت هاى ذيل مى باشد:

الف: اگر هر دو دست او تا آرنج قطع شده باشد براى تيمّم جبهه ـ پيشانى ـ را بر زمين مسح نمايد و أحوط در صورت امكان آن است كه ديگرى را هم نايب بگيرد تا با دو دست خود پس از زدن بر زمين، جبهه او را مسح نمايد.

ب: اگر دست ها تا مچ قطع شده و ذراعين ـ دو ذراع ـ يا مقدارى از آن باقى مانده، حكم او در مورد تيمّم، حكم ساير مكلفين است و با ذراعين مسح جبهه را در تيمّم انجام مى دهد وبايد با ذراع چپ پشت ذراع راست و با ذراع راست پشت ذراع چپ را مسح نمايد.

ج: كسى كه يك دستش از بالاتر از آرنج قطع شده و دست ديگرش يا


( صفحه 223 )

سالم است يا كمتر از آرنج قطع شده، دست سالم را بر زمين بزند و پيشانى را مسح كند و سپس پشت دست سالم را بر زمين بزند.

نماز با تيمّم

ـ كسى كه وظيفه اش تيمّم است، اگر بداند تا آخر وقت عذر او باقى مى ماند، در وسعت وقت مى تواند با تيمّم نماز بخواند، و همچنين است اگر اميد دارد كه عذر او برطرف شود. ولى اگر بداند كه تا آخر وقت عذر او برطرف مى شود، بايد صبر كند و با وضو يا غسل، نماز بخواند يا در تنگى وقت با تيمّم نماز را به جا آورد.

ـ كسى كه نمى تواند وضو بگيرد يا غسل كند، مى تواند نمازهاى قضاى خود را با تيمّم بخواند، هرچند احتمال بدهد كه به زودى عذر او برطرف مى شود.

ـ كسى كه نمى تواند وضو بگيرد يا غسل كند، جايز است نمازهاى مستحبى را كه مثل نافله هاى شبانه روز وقت معين دارد ـ حتّى در اول وقت ـ با تيمّم بخواند.

ـ كسى كه وظيفه اش تيمّم است بنا بر احتياط واجب نبايد پيش از وقت نماز براى نماز تيمّم كند، ولى اگر براى كارهاى واجب ديگر يا مستحبى تيمّم كند و تا وقت نماز عذر او باقى باشد، مى تواند با همان تيمّم نماز بخواند.

باطل شدن تيمّم

ـ چيزهايى كه وضو را باطل مى كند، تيمّم بدل از وضو را هم باطل


( صفحه 224 )

مى كند و چيزهايى كه غسل را باطل مى نمايد، تيمّم بدل از غسل را هم باطل مى كند و اگر عذرى كه مجوّز تيمّم بود از بين برود، تيمّم هم باطل مى شود.

چند تيمّم بدل از چند غسل

ـ كسى كه نمى تواند غسل كند، اگر چند غسل بر او واجب باشد، احتياط واجب آن است كه بدل از هريك از آنها يك تيمّم نمايد.

تيمّم بدل از غسل و وضو

ـ كسى كه نمى تواند غسل كند، اگر بخواهد عملى را كه براى آن غسل واجب است، انجام دهد، بايد بدل از غسل تيمّم نمايد و اگر نتواند وضو بگيرد و بخواهد عملى را كه براى آن وضو واجب است انجام دهد، بايد بدل از وضو، تيمّم نمايد.

ـ اگر بدل از غسل جنابت تيمّم كند، لازم نيست براى نماز وضو بگيرد ولى اگر بدل از غسل هاى ديگر تيمّم كند، بايد وضو بگيرد و اگر نتواند وضو بگيرد بايد تيمّم ديگرى هم بدل از وضو بنمايد.

باطل نشدن تيمّم بدل از غسل

ـ اگر بدل از غسل تيمّم كند و بعد كارى كه وضو را باطل مى كند براى او پيش آيد، چنانچه براى نمازهاى بعد نتواند غسل كند بايد وضو بگيرد و اگر نمى تواند وضو بگيرد بايد بدل از وضو تيمّم نمايد.



<<صفحه بعد فهرست صفحه قبل>>