جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه احکام عمره مفرده
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 105)
مسأله 250 : براى رفع خستگى در بين طواف جايز است بنشيند يا دراز بكشد، مشروط بر اينكه موالات عرفيه بهم نخورد. و اگر استراحت آن قدر طولانى شد كه موالات عرفيه بهم بخورد طواف را تمام كند و نماز آن را بخواند، سپس احتياطاً يك طواف ديگر بجاآورد.
مسأله 251 : اگر طواف را قطع كرد مى تواند قبل از اينكه موالات عرفيه بهم بخورد طواف را از سربگيرد.
مسأله 252 : احتياط مستحب آن است كه طواف واجب را قطع نكند. و قطع طواف به اين است كه قصد قطع طواف را بكند. ولو اين كه موالات را بهم نزند.
مسأله 253 : اگر طواف را قطع كند و قبل از فوت موالات عرفيه طواف ديگرى را شروع كند طوافش صحيح است.
مسأله 254 : اگر سهواً مقدارى از طواف را كم كند و قبل از بهم خوردن موالات متوجه شود بايد آن را تكميل كند. و
(صفحه 106)
اگر بعد از بهم خوردن موالات متوجه شود بايد طبق احكام قطع طواف عمل كند. واگر اصلا متوجه نشود تا به وطن برگردد در صورت امكان بايد خودش وگرنه نايبش طواف را طبق احكام قطع انجام دهد.
مسأله 255 : احكام قطع طواف به شرح زير است:
1 ـ بعد از قطع طواف و قبل از بهم خوردن موالات عرفيه مجدداً قصد انجام طواف كند، در اين صورت بايد طواف را تكميل كند، يا طواف را از سربگيرد.
2 ـ قبل از سه دور و نيم طواف را قطع كند، و موالات عرفيه بهم بخورد، در اين صورت طواف قبلى باطل است، و بايد طواف را اعاده كند.
3 ـ بعد از سه دور و نيم و قبل از پايان دور چهارم طواف را قطع كند، و موالات عرفيه بهم بخورد، در اين صورت مى تواند طواف ناقص را تكميل كند، و پس از خواندن نماز آن، طواف و نماز آن را اعاده كند يا طواف را
(صفحه 107)
قطع نموده و طواف جديدى را شروع كند.
4 ـ بعد از دور چهارم طواف را قطع كند، در اين صورت بايد طواف را تكميل كند چه موالات عرفيه به هم خورده باشد يا نخورده باشد.
مسأله 256 : لازم نيست از همان نقطه كه طواف را قطع كرده طواف را تكميل كند. بلكه اگر از محاذات آن ادامه دهد كفايت مى كند و صحيح است. همانطور كه مى تواند قبل از نقطه اى كه قطع شده با نيت اين كه محل قطع طواف، ابتداى تكميل طواف او باشد مشغول طواف شود.
مسأله 257 : قطع طواف به جهت شركت در نماز جماعت يا خواندن نماز در وقت فضيلت آن مانعى ندارد. و اگر وقت نماز تنگ باشد واجب است طواف را قطع كند. و سپس طواف را طبق احكام قطع بجا آورد.
مسأله 258 : اگر از ادامه طواف به دليلى معذور شد ـ مثلا محدث يا بيهوش شد، يا نماز جماعت برقرار شد، يا
(صفحه 108)
مأموران حرم مشغول شستشوى مطاف شدند ـ طبق احكام قطع طواف عمل كند.
مسأله 259 : اگر در حال سعى يادش آمد كه طواف را ناقص انجام داده بايد سعى را رها كند و طواف را تكميل كند و پس از نماز آن، سعى را تكميل كند، و اگر طواف اول را كمتر از سه دور ونيم بجا آورده، پس از تكميل طواف به احتياط مستحب طواف را اعاده كند.
مسأله 260 : كسى كه در بين سعى متوجه شود طواف را بيش از هفت دور انجام داده است، بنابر احتياط سعى را رها كند، سپس طواف و اعمال بعد از آن را اعاده كند.
مسأله 261 : كسى كه پياده طواف مى كند بايد قدمها را به اختيار خودش بردارد. لذا اگر او را بى اختيار ببرند ـ يعنى طورى حركت دهند كه قدم برداشتن به اختيار او نباشد ـ بايد برگردد واز همان جا طواف را به اختيار خود ادامه دهد.
مسأله 262 : شك در دورهاى طواف موجب بطلان
(صفحه 109)
طواف است. بنابراين اگر قبل از رسيدن به حجرالاسود شك كند كه دور ششم است يا هفتم، يا دور هفتم است يا هشتم و... طواف او باطل است.
مسأله 263 : ظنوگمان در عدد دورها حكم شك را دارد.
مسأله 264 : كسى كه در حال طواف در تعداد دورها شك كند نبايد در حال شك طواف را ادامه دهد. بلكه بايد فكر كند و اگر به يك طرف شك اطمينان پيدا كرد طبق آن عمل كند، و الاّ طواف را از ابتدا شروع كند.
مسأله 265 : اگر بعد از انصراف از طواف و داخل شدن در نماز طواف در تعداد دورهاى طواف شك كند به شك خود اعتنا نكند و طواف صحيح است، بلكه ظاهراً شك بعد از انصراف و قبل از داخل شدن در نماز هم همين حكم را دارد.
مسأله 266 : اگر بعد از رسيدن به حجرالاسود شك كند كه هفت دور زده يا بيشتر، به شك خود اعتنا نكند، و