( صفحه 2 )
( صفحه 3 )
( صفحه 4 )
( صفحه 5 )
بحث از امامت، ولايت، اوصاف و خصوصيات ائمه معصومين (عليهم السلام) از مهمترين و اساسى ترين بحثهاى اعتقادى و دينى به شمار مى رود و نمى توان و نبايد آثار بسيار مهم علمى و عملى را كه بر اين بحث مترتّب مى شود كم اهميت شمرد، تبيين حقيقت امامت در دين و بررسى جايگاه بسيار عظيم اين امر در قاموس شريعت و رسالت، شعاع بى حد و اندازه اى را بر زندگى فردى و اجتماعى ، عبادى و سياسى بشر، مى افكند. فقه، اخلاق، سياست، و همه امور مادى و معنوى در سايه سار ولايت و در پرتو شعاع نورانى امامت، رنگ حقيقت و واقعيت به خود مى گيرد، از اين رو در متون دينى آمده است: «ولم يناد بشيء ما نودي بالولاية» . (1)
به صراحت بايد گفت: ولايت و امامت به هيچ وجه از فروع نيست;
- 1. كافى، ج2، ص21 با كمى اختلاف; وسائل الشيعة، ج1، ص17، ب1; بحار الأنوار، ج65، ص322، ب27.
( صفحه 6 )
بلكه از اركان اصول دين و عقيده به شمار مى رود. و كنكاش اجمالى و مرورى گذرا بر ادلّه نقلى و عقلى امامت، به راحتى مهر تأييد بر اين حقيقت مى زند، شاهد بر اين معنا اين كه خداوند متعال با همه عنايتى كه به رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) دارد، در واقعه ى غدير خم او را چنين خطاب مى كند: يَـأَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَآ أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ) و (1) كه اى رسول امين اگر، مأموريت ابلاغ ولايت را انجام ندهى، به هيچ وجه رسالت خداوند را محقّق نساخته اى و در آيه ديگر پس از انجام رسالت و ابلاغ ولايت حضرت على عليه السلام در غدير خم چنين مى فرمايد: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَرَضِيتُ لَكُمُ الاِْسْلَـمَ دِينًا ) (2) كه در اين آيه شريفه اكمال دين و اتمام نعمت ايمان به ولايت مرتبط شده و دين بدون ولايت غير مرضى خداوند متعال معرّفى گرديده است; گذشته از اين، با مراجعه به عقل نيز اين معنا قابل اثبات است. مرحوم نراقى در كتاب شهاب ثاقب تصريح دارد به اين كه امامت از اصول دين است و در ضمن استدلال عقلى آورده است: هر دليلى كه دلالت
كند كه نبوت از اصول دين است واعتقاد به آن جزء ايمان است، همان دليل ما را به اين كه امامت از اصول دين است رهنمون مى شود.(3)
آرى، بايد توجه داشت كه امامت از اصول دين است و نبايد با فكر
- 1. سوره مائده: 67.
- 2. سوره مائده، آيه 3.
- 3. شهاب ثاقب، 5.