جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه احکام جوانان
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 11)

3 ـ حفظ و نگهدارى شخص
سومين فايده دين نگهدارى و حفظ و كنترل انسان از حالات و صفات و غرايز مخرب و نابود كننده است، دين، انسان مؤمن و معتقد به مبدأ و معاد را از هر گونه فساد، تباهى تجاوز به حقوق ديگران و ظلم و ستم باز داشته و حفظ مى كند.
امير مؤمنان حضرت على(عليه السلام) مى فرمايد: «وَ اللّهِ لاََنْ أَبِيتَ عَلَى حَسَكِ السَّعْدَانِ مُسَهَّداً أَوْ أُجَرَّ فِي الاَْغْلاَلِ مُصَفَّداً أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَلْقَى اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى وَ رَسُولَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ظَالِماً لِبَعْضِ الْعِبَادِ وَ غَاصِباً لِشَيء مِنَ الْحُطَامِ ... وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِيتُ الاَْقَالِيمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلاَكِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِيَ اللَّهَ فِي نَمْلَة أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِيرَة مَا فَعَلْتُهُ» (نهج البلاغه صبحى صالح، خطبه 224).
يعنى: سوگند به خدا اگر شب را بر روى خارهاى سعدان بيدار به سر برم و يا در غل ها و زنجيرها بسته و كشيده شوم، برايم محبوب تر است از اين كه خدا و رسولش را روز قيامت در حالى ملاقات كنم كه به بعضى از بندگان ستم كرده و چيزى از اموال دنيا را غصب نموده باشم... به خدا سوگند اگر اقليم هاى هفت گانه را با آنچه در زير آسمان ها است به من بدهند كه خداوند را با گرفتن پوست جويى از دهان مورچه اى نافرمانى كنم هرگز نخواهم كرد.
بنابراين دين انسان را متوجه به خدا مى كند و در نتيجه دلش را آرام و روحش را قوى مى گرداند و او را از ناشايست ها
(صفحه 12)

حفظ و نگهدارى مى كند.
آرى انسان اگر به دين صحيح پى ببرد و آن گونه كه شايسته است از دين استفاده كند سعادتى را كه آرزو مى كند به بركت دين به دست مى آورد زيرا دين برايش هم فوايد معنوى دارد و هم فوايد مادى، دين به انسان اعتماد به نفس و قوت روح و آرامش و خرمى دل مى دهد و او را از زشتى ها باز مى دارد و در نتيجه تنش سالم، مالش محفوظ، زندگى اش خوش، نامش
نيك و عاقبتش به خير مى شود، خدا فرموده است: {مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَكَر أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَاكَانُوا يَعْمَلُونَ} (سوره نحل/97).
يعنى: هر كس مرد يا زن ـ كار نيك كند و با ايمان باشد به او زندگانى پاكيزه مى دهيم و چنين كسان را نيكوتر از آن چه كه انجام داده اند پاداش مى بخشيم.

فوايد اجتماعى دين

مردمى كه با هم زندگى مى كنند و در سود و زيان و عزت و ذلت و زندگى و مرگ با هم شريكند و در طرز فكر و احساسات به هم شبيه اند جامعه را تشكيل مى دهند.
جامعه درست همانند يك انسان است و حكم يك شخص را دارد و بايد سه اصل اساسى در جامعه باشد تا جامعه سالم، قوى، با نشاط و قابل بقاء گشته و از زندگى حداكثر بهره را ببرد:
1) الفت و يگانگى و اتحاد و همدلى ميان افراد و طبقات.

(صفحه 13)

2) خوددارى افراد از شرارت و آزار نسبت به يكديگر.
3) تعاون و كمك كردن و همصدا شدن بر خير و حق.
دين و اعتقاد به مبدأ و معاد به نحو احسن سه اصل نامبرده را در جامعه عملى مى سازد.
اولين فايده مهم دين براى جامعه ايجاد وحدت معنوى و اخوت و يگانگى ميان افراد جامعه است و نيز مؤثرترين وسيله براى الفت دادن دل ها به يكديگر است.
خداوند در قرآن كريم مى فرمايد: {وَاعْتَصِمُوا بِحَبْل اللهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً}(سوره آل عمران /103).
يعنى: همه به ريسمان الهى چنگ زنيد و پراكنده نشويد و نعمت خدا را بر خود به ياد آريد كه شما با هم دشمن بوديد خدا دل هاى شما را با هم الفت داد و به نعمت خدا با هم برادر شديد.

  • مؤمنان معدود ليك ايمان يكى جان گرگان و سگان از هم جداست جان گرگان و سگان از هم جداست
  • جسمشان معدود و ليكن جان يكى متحد جان هاى شيران خداست متحد جان هاى شيران خداست

فايده دوم دين براى جامعه اين است كه دين اذيت و آزار و شرارت مردم را از يكديگر مى گيرد يا لااقل كم مى كند، نيت شر و فساد را كه موجب بدبختى فرد و جامعه است محو و نابود
(صفحه 14)

مى كند، دين بر دست و پاى اهريمنى كه در باطن انسان در كمين است و همواره در تلاش است كه برآشوبد و فتنه اى بر پا كند، زنجير مى زند و او را مهار مى كند، دين از سركشى و زورگويى و ارتكاب فحشاء نسبت به يكديگر ممانعت و جلوگيرى مى كند، دين پيوستگى ميان خويشاوندان را محكم و به آن امر مى كند.
خداوند متعال در قرآن كريم مى فرمايد: {إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِى الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنْ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْىِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ} (سوره نحل /90).
يعنى: خدا به عدالت و نيكوكارى و محبت به خويشاوندان امر مى كند و از كار زشت و ناپسند و ستم نهى مى كند، خدا شما را پند مى دهد، باشد كه شما بپذيريد.
فايده سوم دين براى جامعه آن است كه عموم مردم را به معاونت و همكارى بر انجام كارهاى خير وا مى دارد و آنها را از معاونت و هم دست شدن بر انجام و به وجود آمدن بدى و گناه باز مى دارد، آنها را از عداوت و دشمنى با همديگر نهى مى كند، آنها را از دوزخ نمودن محيط براى همنوعان خود منع مى كند و آنان را از عذاب سخت بر حذر مى دارد.
خدا در قرآن فرموده است: {وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُوا عَلَى الاِْثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ} (سوره مائده /2)
يعنى: يكديگر را بر نيكى و پرهيز كارى كمك كنيد و بر گناه و دشمنى كمك نكنيد و از خدا بترسيد كه عذاب
(صفحه 15)

خدا سخت است.
خلاصه اين كه دين با قوانين و برنامه هاى انسان ساز خويش جامعه اى را تشكيل مى دهد كه روح آن جامعه خير مطلق است و با چنين برنامه اى قوى و با نشاط و سربلند، افراد آن جامعه واجد سعادت دنيا و آخرت خواهند بود. ان شاء الله.
اكنون كه معناى دين، ضرورت و فوايد آن به طور خلاصه روشن شد بر مى گرديم به اصل سخن. گفته شد كه دين داراى سه بخش است و موضوع بحث ما بخش اعتقادات است و قبل از ورود به اين بحث به اين مطلب توجه كنيم كه:

بايد به اصول دين يقين داشته باشيم

همان گونه كه در مسأله اول رساله توضيح المسائل آمده است، مسلمان بايد به اصول دين يقين داشته باشد، يعنى تحصيل معرفت و اعتقاد راسخ و جزمى لازم است و نمى تواند به صرف اين كه ديگرى گفته است اكتفا كند و خلاصه به حكم عقل و به حكم آيات شريفه و روايات معتبره، بر هر مسلمانى تحصيل ايمان و يقين و اعتقاد به اصول دين واجب است و تقصير و مسامحه در اين امر موجب عذاب ابدى خواهد شد، ولى ناگفته نماند آنچه كه لازم است اصل تحقّق يقين و اعتقاد جزمى است و اين معنا از هر دليل و طريقى حاصل شود كفايت مى كند، بنابراين اكثر مردم كه اصول دين خود را از تعليمات و گفته علماء و مبلغين و معلمين و حتى از گفته والدين خود فرا
گرفته و به خاطر كمال وثوق و اعتماد به قول آنها و عدم احتمال