جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه احکام جوانان
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 120)

ترجمه اذان و اقامه

* «اَللهُ اَكْبَرُ».
خدا از همه چيز و همه كس بزرگتر است.
* «اَشْهَدُ اَن لااِلهَ اِلاَّ اللهُ».
گواهى مى دهم كه جز آفريدگار جهان خدايى نيست.
* «اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ».
گواهى مى دهم كه محمّد(صلى الله عليه وآله) پيغمبر خدا است.
* «حَيَّ عَلَى الصّلاةِ».
بشتابيد به سوى نماز.
* «حَيَّ عَلَى الفَلاح».
بشتابيد به سوى رستگارى.
* «حَيَّ عَلَى خَيرِالعَمَلِ».
بشتابيد به سوى بهترين كارها.
* «قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ».
نماز برپا شد.
* «اَللهُ اَكْبَرُ».
خدا از همه بزرگتر است.
* «لااِلهَ اِلاَّ اللهُ».
جز آفريدگار جهان خدايى نيست.

ترجمه نماز

* تكبيرة الاحرام: «اَللهُ اَكْبَرُ».
خداوند از هر كس و هر چيز بزرگتراست.
(صفحه 121)

* حمد: «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ».
بنام خداوند بخشنده مهربان.
* «اَلْحَمْدُلله رَبّ ِ ا لْعالَمينَ».
ستايش، مخصوص خدا، پروردگار جهانيان است.
* «الرّحمنِ الرَّحيمِ».
خداى بخشنده مهربان.
* «مالِكِ يَوْمِ الدّينِ».
صاحب روز پاداش (قيامت).
* «ايّاكَ نَعْبُدُ وَ ايّاكَ نَسْتَعينُ».
تنها تو را مى پرستيم و تنها از تو كمك مى خواهيم.
* «اِهْدناالصِّراطَ الْمُستَقيمَ».
ما را به راه راست هدايت فرما.
* «صِراطَ الَّذينَ اَنْعَمْتَ عَلَيْهِم».
راه آنانكه به آنها نعمت دادى.
* «غَيْرِالْمَغضُوبِ عَلَيْهِم وَلاالضّالّينَ».
نه راه كسانى كه بر آنها خشم شده و نه گمراهان.
* سوره: «بِسْمِ ا للهِ ا لرَّحْمنِ ا لرَّحيمِ».
بنام خداوند بخشنده مهربان.
* «قُل هُوَاللهُ اَحَدٌ».
بگو اوست خداى يكتا.
* «اللهُ الصَّمَدُ».
خداى بى نياز.
* «لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يوُلَدْ».

(صفحه 122)

خدايى كه فرزند ندارد و فرزند كسى نيست.
* «وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً اَحَدٌ».
و هيچ كسى، همتاى او نيست.
* ذكر ركوع: «سُبْحانَ رَبِّي الْعَظيمِ وَ بِحَمْدِهِ».
خداى بزرگِ خود را منزّه مى دانم و مى ستايم.
* ذكر سجود: «سُبْحانَ رَبِّي الاَْعْلى وَ بِحَمْدِهِ».
خداوندِ خود را كه از همه بالاتر است، مى ستايم و پيراسته مى شمرم.
* تسبيحات اربعه: «سُبْحانَ اللهِ وَالْحَمْدُلله وَلا اِلهَ اِلاّ اللهُ وَاللهُ اَكْبَرُ».
منزه است خدا، ستايش مخصوص خدا است، جز آفريدگار جهان خدايى نيست و خدا از همه بزرگتر است.
* تشهّد و سلام: «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللهُ وَحْدَهُ لا شريكَ لَهُ».
گواهى مى دهم كه جز آفريدگار، خدايى نيست و يكتا و بى همتاست و شريك ندارد.
* «وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحمّداً عَبْدُهُ وَ رَسوُلُه».
وگواهى مى دهم كه محمد(صلى الله عليه وآله) بنده وفرستاده خداوند است.
* «الّلهُمَّ صَلِّ على مُحَمَّد وَ الِ مُحمّد».
خداوندا! بر محمد(صلى الله عليه وآله) و خاندان او درود فرست.
* «السَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهاالنَّبيُّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ».
درود و رحمت و بركات خدا بر تو اى پيامبر.
* «اَلسَّلامُ عَلَيْنا وَ على عِبادِاللهِ الصّالِحينَ».

(صفحه 123)

درود بر ما (نمازگزاران) و بربندگان صالح خدا.
* «اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ».
درود بر شما و رحمت و بركات خدا بر شما.


شَكيّات نماز



گاهى ممكن است نمازگزار در انجام جزئى از نماز شك كند; مثلاً نمى داند تشهد را خوانده است يا نه و يانمى داند يك سجده بجا آورده است يا دو سجده و گاهى در تعداد ركعاتى كه خوانده است شك مى كند، مثلاً نمى داند كه مشغول ركعت سوم است يا چهارم.
براى شك در نماز، احكام خاصى است كه بيان تمام موارد آن از حد اين نوشته خارج است، ولى بطور مختصر به بيان اقسام شك و احكام هر كدام مى پردازيم.

شك در اجزاى نماز

مسأله  : اگر نمازگزار در انجام جزئى از اجزاى نماز شك كند; يعنى نمى داند آن جزء را بجا آورده است يا نه، اگر جزء بعدى را شروع نكرده; يعنى هنوز ازمحل آن جزء نگذشته است، بايد آن را بجا آورد. ولى اگر بعد از داخل شدن در جزء بعدى شك پيش آمده; يعنى از محل آن گذشته است، به چنين شكى اعتناء نمى شود و نماز را ادامه مى دهد و صحيح است.
مسأله  : اگر بعد از انجام جزئى از نماز در صحّت آن
(صفحه 124)

شك كند; يعنى نمى داند جزئى را كه بجا آورده، صحيح انجام شده است يا نه، در اين صورت به شك خود اعتناء نمى كند; يعنى بنا مى گذارد بر صحيح بودن آن و نماز را ادامه مى دهد و صحيح است.

شكهايى كه نماز را باطل مى كند

مسأله  : اگر در نماز دو ركعتى مثل نماز صبح يا در نماز مغرب شك در شماره ركعت ها پيش آيد، نماز باطل است.
مسأله  : اگر بين يك و بيشتر از يك ركعت شك كند; مثلاً يك و دو يا يك و سه، نماز باطل است.
مسأله  : اگر در نماز نداند چند ركعت خوانده، نماز باطل است.
مسأله  : هرگاه يكى از شك هايى كه نماز را باطل مى كند پيش آيد، بايد مقدارى فكر كند و چنانچه چيزى يادش نيامد و شك باقى ماند، نماز را به هم مى زند و دوباره شروع مى كند.
مسأله  : شك هايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد:
* شك در نماز مستحبى.
* شك در نماز جماعت.
* شك پس از سلام نماز.
* شك بعد از گذشت وقت نماز.
مسأله  : چنانچه طرف بيشتر شك، نماز را باطل مى كند، بايد بنا را بر كمتر بگذارد; مثلا اگر در نافله صبح شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت، بايد بنا بگذارد كه دو ركعت