| 
 
 (صفحه 112) 
استخوان باشد، موجب غسل مسّ ميّت مى شود. 
 س 194 ـ بعضى از اعضاء داخل شكم شخصى را جدا كرده اند ولى استخوان ندارد، آيا تماس با آن موجب غسل مسّ ميت مى شود؟ و حكم آن از جهت طهارت و نجاست چيست؟ 
ج ـ در فرض سؤال موجب غسل مسّ ميت نمى شود ولى نجس است. 
 س 195 ـ اگر جنازه كافرى را غسل ميت بدهند، آيا پس از اغسال ثلاثه، مسّ آن موجب غسل مسّ ميت مى شود؟ 
ج ـ غسل دادن غيرمسلمان، هر چند مرتد باشد، مشروع و صحيح نيست و بر فرض هم كه غسل بدهند، اثرى بر آن مترتب نمى شود و مسّ آن موجب غسل مسّ ميت مى شود. 
 س 196 ـ چنانچه غسل دهنده، ميت را با دستكش غسل دهد و جايى از او به بدن ميت نرسد، آيا غسل مسّ ميت واجب مى شود؟ 
ج ـ در فرض سؤال غسل واجب نمى شود. 
 س 197 ـ آيا كسى كه ميت را تيمم داده است بايد غسل مسّ ميت كند؟ 
ج ـ بلى غسل مسّ ميت بر او واجب است. 
 س 198 ـ جنازه اى را به جهت عذرى، به جاى غسل، تيمم بدل از غسل داده اند، آيا مسّ آن پس از تيمم موجب غسل مسّ ميت مى شود؟ و با تيمم بدن ميت پاك مى شود يا خير؟ 
ج ـ مسّ آن، بنابر اقوى موجب غسل مسّ ميّت نمى شود ولى احتياط خوب است و بنابر اقوى بدن ميّت با تيمم پاك نمى شود. 
 س 199 ـ كسى كه غسل مسّ ميت كرده، آيا براى نماز وضو هم لازم است؟ 
ج ـ وضو لازم نيست ،بلى احتياط خوب است.  
(صفحه 113) 
احكام اموات 
 
 س 200 ـ نظر مبارك حضرت عالى در مورد تعريف فقهى مرگ چيست؟ 
ج ـ تعريف فقهى مرگ با تعريف عرفى آن تفاوتى ندارد. 
 س 201 ـ اگر با كمك معاينات و آزمايشات مخصوص، مرگ مغزى فردى محرز و مسلم باشد، آيا زندگى وى خاتمه يافته تلقى مى گردد؟ 
ج ـ خير، از لحاظ فقهى و عرفى ميت نمى باشد. 
 س 202 ـ شخصى ضربه مغزى شده يا سكته كرده است، پزشك گفته است، فوت كرده، آيا مى توان به گفته او اعتماد كرد و شخص را تجهيز و تدفين كرد؟ 
ج ـ بايد يقين يا اطمينان به موت حاصل شود، پس اگر از گفته پزشك يقين يا اطمينان به موت حاصل شد، تجهيز و دفن كنند والا بايد صبر كنند تا يقين به موت حاصل شود. 
 س 203 ـ در توضيح المسائل فرموده ايد: براى غسل و كفن و دفن ميت بايد از ولى او اجازه بگيرند; حال اگر ولى ميت غايب باشد، وظيفه چيست؟ 
ج ـ چنانچه معلوم باشد و شاهد حال بر اذن و رضايت ولى وجود داشته  
(صفحه 114) 
باشد، مى توانند كارهاى ميت را انجام دهند و او را دفن كنند والا بايد صبر كنند، تا ولى حاضر شود. بلى، چنانچه تأخير در دفن، موجب هتك و متعفن شدن ميت شود، بنابر احتياط واجب بايد از حاكم شرع يا نماينده او اجازه بگيرند و كارهاى ميت را انجام دهند و اگر اجازه گرفتن ممكن نباشد; اجازه و اذن ساقط است. 
 س 204 ـ در رساله فرموده ايد: براى غسل، كفن، نماز و دفن ميت بايد از ولىّ او اجازه بگيرند، آيا اجازه بايد شفاهى باشد يا علم به رضايت ولى كفايت مى كند؟ 
ج ـ اجازه شفاهى لازم نيست و چنانچه از قرائن فهميده شود كه رضايت دارد، كفايت مى كند. 
 س 205 ـ در يك حادثه آتش سوزى چند نفر مسلمان و بهايى و ارمنى سوخته اند و امكان تشخيص و شناسايى هر يك نيست، وظيفه نسبت به غسل و دفن آنها چيست؟ و در همين فرض اگر خانمى بين آنهاست و قابل شناسايى نيست وظيفه چيست؟ 
ج ـ در فرض سؤال كه شناسايى مسلمان ممكن نيست، براى اينكه يقين كنند، نسبت به مسلمانِ موجودِ بين آنها، به وظيفه شرعى عمل شده، بايد همه افراد را غسل دهند و كفن كنند و حنوط كنند و به آنها ولو به نحو مجموع و يكجا، يك نماز به نيت مسلمان در بين، بخوانند و آنها را طبق دستور اسلام دفن كنند و بر فرض اين كه خانمى بين آنهاست بايد شوهر آن خانم آنها را غسل دهد و اگر شوهر و مردِ محرم نباشد، بايد مردى آنها را با دست كش، از زير لباس غسل دهد و زنى هم آنها را با دست كش و از زير لباس غسل دهد تا يقين حاصل شود كه به وظيفه عمل شده است. 
(صفحه 115) 
 س 206 ـ شخصى خودكشى كرده است، آيا احكام مربوطه به ميت نسبت به او جارى است؟ 
ج ـ بلى، تمام احكام اموات، بر او جارى است. 
 س 207 ـ حكم مرتدّى كه پس از توبه مرده باشد چيست؟ و آيا فرقى بين مرتد ملى و فطرى وجود دارد؟ 
ج ـ با توبه حكم مسلمان را پيدا مى كند و غسل او واجب مى شود و از اين جهت فرقى بين مرتد فطرى و ملّى وجود ندارد. 
 
غسل ميت 
 س 208 ـ استخوانهاى ميّتى، پس از چند سال به دست آمده است، آيا غسل و كفن و نماز واجب است؟ 
ج ـ چنانچه جميع استخوانهاى ميت به دست آمده است، واجب است جميع اعمال مربوطه به ميت را انجام دهند، يعنى سه غسل دهند و او را در قطعات سه گانه، كفن كنند و پس از حنوط و نماز، دفن كنند. 
 س 209 ـ جنينى بيش از چهارماه داشته و به ناچار او را قطعه قطعه كرده، از رحم خارج كرده اند، وظيفه نسبت به غسل و دفن او چيست؟ 
ج ـ قسمتى را كه سينه و قلب دارد بايد غسل دهند و كفن كنند و دفن كنند و قطعاتى كه استخوان دارد و جاهاى حنوط در آنها موجود است، بايد غسل دهند و حنوط كنند و در پارچه اى بپيچند و دفن كنند و آنچه استخوان ندارد در پارچه اى ديگر بپيچند و دفن كنند و اگر ممكن باشد مى توانند آنها را مجتمعاً غسل دهند و پس از كفن و حنوط دفن كنند. 
 س 210 ـ قطعه اى از بدن شخص زنده، جدا شده است، آيا حكم ميت را دارد؟ 
(صفحه 116) 
ج ـ بلى اگر آن قطعه، مشتمل بر استخوان باشد احتياطاً آن را غسل ميّت دهند و در پارچه اى بپيچند و اگر از مواضع حنوط است، حنوط كنند و دفن كنند، امّا اگر مشتمل بر استخوان نباشد غسل لازم نيست، بلكه آن را در پارچه اى بپيچند و دفن كنند.  
 س 211 ـ براى غسل ميت چه مقدار آب لازم است؟ 
ج ـ مستحب است آبِ سه غسل ميّت، به مقدار شش مشك آب باشد و اين مقدار آب براى مصرف تمام مستحبات و واجبات سه غسل است نه واجبات تنها. 
 س 212 ـ آيا بايد چرك بدن ميت را قبل از غسل بگيرند و بدن را دست و كيسه بكشند؟ 
ج ـ گرفتن چرك بدن ميت و دست و كيسه كشيدن لازم نيست و چنانچه بر بدن او نجاست و مانعى از رسيدن آب نباشد، مى توانند آب سدر و كافور و آب خالص را به قصد غسل، روى سر و گردن و طرف راست و چپ ميت بريزند، بطورى كه آب به تمام بدن او برسد، بلى مستحب است هنگام غسل دادن، آهسته و ملايم دست به بدن بكشند تا مطمئن شوند كه آب به تمام بدن ميت رسيده است. 
 س 213 ـ اگر آب باشد ولى سدر و كافور نباشد، وظيفه چيست؟ 
ج ـ در اين فرض، بايد سه غسل با آب خالص داده شود و غسل اول را به نيت غسل بدل از آب سدر و دوم را بدل از آب كافور، انجام دهند. 
 س 214 ـ اگر در اثناء غسل يا بعد از غسلها، بدن ميت نجس شود يا خون يا بول و نجاستى از او خارج شود، آيا اعاده غسلها لازم است؟ 
ج ـ اعاده لازم نيست، بلى مستحب است اعاده كنند. 
	
	 |