جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه جامع المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 491)

عناوين متفرقه



س 1288 ـ هنگامى كه نام مقدّس هر كدام از چهارده معصوم(عليهم السلام) برده مى شود كدام تعظيم و يا اداى احترام مناسب تر و جايز است؟
الف ـ فقط در دل به آنان احترام بورزيم؟
ب ـ در دل احترام بورزيم و سر را هم از ناحيه گردن خم كنيم؟
ج ـ هم در دل و هم با خم كردن بدن از ناحيه كمر اداى احترام كنيم؟
ج ـ احترام بايد بصورت متعارف وعملاً انجام گيرد و در هر ملّتى يا قومى به نحوى خاص انجام مى گيرد.

س 1289 ـ آيا خطبه البيان روايت صحيحى است؟
ج ـ مرحوم ميرزاى قمى در كتاب جامع الشتات بحث مفصّلى درباره اين خطبه دارد و خلاصه كلام ايشان اين است كه اين خطبه در كتابهاى معتبره وجود ندارد و در عين حال جملات متشابهه آن قابل توجيه است.

س 1290 ـ ادعيهو زيارات مفاتيح الجنان را آيا مى توان به قصد استحباب خواند؟
ج ـ كتاب شريف مفاتيح الجنان از كتابهاى معتبر و مورد اعتماد است و اكثر مطالب آن از منابع معتبره نقل شده و بيشتر آنها داراى سند معتبر است و كسانى كه قدرت تشخيص سند ندارند بهتر اين است كه آنها را به قصد
(صفحه 492)

رجاء ثواب بخوانند و خصوص قصد استحباب لزومى ندارد.

س 1291 ـ استماع راديوهاى بيگانه اگر موجب بدبينى به نظام مقدس جمهورى اسلامى ايران شود چه حكمى دارد؟
ج ـ چون برنامه هاى راديو و تلويزيون بيگانه با هدف تخريب فرهنگ و اخلاق اسلامى مردم تهيه مى شود استماع و تماشاى آنها جايز نيست.

س 1292 ـ بردن نام مبارك حضرت صاحب الزمان(عج) به نام خاص آن حضرت در مجامع عمومى چه حكمى دارد؟
ج ـ مانعى ندارد.

س 1293 ـ نوشتن نام مبارك آن حضرت در كتب، كتيبه هاى مساجد و حرمها و كارهاى هنرى چگونه است؟
ج ـ مانعى ندارد.

س 1294 ـ حذف نام مبارك آن حضرت از كتب، ادعيه، كتيبه ها و پرده هاى موقوفه اماكن متبركه چه حكمى دارد؟
ج ـ اگر هتك حرمت باشد جايز نيست، والاّ اشكالى ندارد.

س 1295 ـ با توجه به اينكه دعاى ليلة القدر (فرج) «اللّهم كن لوليك الحجّة بن الحسن» از كتاب مصباح مرحوم شيخ كفعمى(ره)نقل گرديده است و در آن كتاب اين دعا به صورت «اللّهم كن لوليك محمد بن الحسن المهدى» مى باشد، خواندن دعا به شيوه مذكور در نسخه اصلى چگونه است؟
ج ـ صحيح است و مانعى ندارد.

س 1296 ـ بعضى از وعاظ در خطبه منبر مى گويند: «الذى سمّى فى السماء باحمد(صلى الله عليه وآله) »، منشأ و مدرك اين جمله چيست؟
ج ـ ظاهراً منشاء آن حديث شريف معراج است كه مرحوم فيض(ره) در كتاب وافى، ج 3، ابواب المواعظ، از ارشاد القلوب ديلمى(ره) و غيره نقل
(صفحه 493)

كرده است و در آن حديث وارد شده كه خداوند متعال به طور مكرر حضرت رسول(صلى الله عليه وآله) را با نداى يا احمد يا احمد... خطاب فرموده است.

س 1297 ـ شخصى ادعاى ملاقات با امام زمان را مى كند و به نام سير و سلوك و تهذيب نفس راههايى را مطرح مى كند و زمانى را هم تعيين كرده كه مى گويد امام زمان(عج) در آن تاريخ ظهور خواهد كرد و معتقد است روايت كذب الوقاتون، ديگر باطل شده است، لطفاً نظر خود را در اين باره بيان كنيد.
ج ـ ما فعلاً موظف هستيم به تكليف خود در زمان غيبت كه فقهاى عظام براى ما معين مى كنند عمل كنيم و اين نوع كارها معمولاً انگيزه هاى مادى و گاهى سياسى دارد و كذب اين سخن تا وقتى كه او معين كرده روشن مى شود. لذا مؤمنين بايد مواظب اين توطئه ها باشند و در دامان اين افراد سودجو و مغرض نيافتند و دين و دنياى خود را تباه نسازند و از مؤمنين و شيعيان جدا نشوند كه منشأ فرقه بهائيت هم همين امور بوده است.

س 1298 ـ شخصى گفته است هركس غيبت مرا بكند من راضى هستم، آيا غيبتش جايز است؟
ج ـ خير، باز هم غيبت كردن او اشكال دارد، چون غيبت حق الناس محض نيست و در آيات و روايات از آن بطور مطلق نهى شده است.

س 1299 ـ شخصى قرائت نمازش درست نيست و مى تواند آن را تصحيح كند، ولى بجاى آن مشغول كارهاى مستحبى مثل خواندن قرآن و دعا مى شود، آيا صحيح است؟
ج ـ در فرض سؤال لازم است قرائتش را تصحيح كند و ثواب داشتن عمل مستحبى در وقتى كه قدرت بر يادگيرى واجب دارد، مشكل است.

س 1300 ـ از چه طريقى مى توان اسماء مباركه را از بين برد؟
ج ـ هر طريقى كه موجب بى احترامى و هتك حرمت نباشد، مانعى ندارد.
(صفحه 494)


س 1301 ـ سوزاندن يا ريختن روزنامه ها در محلهاى كثيف و در سطل زباله، با اينكه مى دانند آيات قرآن و احاديث شريفه و اسماء مقدسه در آنها وجود دارد چه حكمى دارد؟
ج ـ سوزاندن و ريختن آنها در مواضع هتك آميز، جايز نيست.

س 1302 ـ آيا جايز است آيات قرآن و اسماء مقدّسه را به منظور اين كه زير دست و پا قرار نگيرد يا دست بىوضو به آنها نرسد با قلم محو كنيم، يا ريز ريز كنيم بطورى كه معلوم نباشد و پس از آن دور بريزيم؟
ج ـ چنانچه با محو كردن يا ريز ريز كردن و دور ريختن آنها، صدق هتك و بى احترامى نكند، اشكال ندارد; ولى بهتر است آنها را در محل مناسبى دفن كنند يا خمير كنند، يا در آب جارى بريزند.

س 1303 ـ يوجد بعض المؤمنين من أبناء الشعب العراقى المسلم و من الشيعة بالخصوص الذين كانوا يذهبون سيراً على الأقدام الى زيارة الأمام الحسين(عليه السلام) و قد جاءوا الى ايران و حالت بينهم و بين زيارة الأمام الحسين الظروف السياسية القائمة ولكنهم قاموا بالذهاب الى زيارة الأمام الرضا(عليه السلام) مشياً الأقدام فى قم ونيشابور، فهل يوجد تأييدمن قبل الشارع المقدس لهذه الظاهره؟ وهل يوجد من الائمة مَن أيّد هذه الظاهره؟ وعلماً ان البعض منهم يتعرض الى الأذية من تشقق قدميه و أدمائهّن فما هي وجه نظركم حول هذه الظاهره؟
ج ـ امّا بالنسبة الى زيارة الامام الحسين صلوات الله و سلامه عليه فقد وردت اخبار كثيرة تدل على السير على الاقدام الى زيارته، يدل بعضها على ان الله تعالى يعطى بكل خطوة ثواب الف حجة و الف عمرة مقبولة متقبلة و امّا بالنسبة الى زيارة الامام الرضا و ساير الائمة(عليهم السلام) فقد نقل المحدث الجليل المجلسى فى البحار عن الشيخ ابى الطيب الحسين ابن احمد الفقيه(ره) انّ من زار الرضا(عليه السلام) او واحداً من الائمة(عليهم السلام) فصلّى عنده
(صفحه 495)

صلاة جعفر فانه يكتب له بكل ركعة ثواب من حج الف حجة و اعتمر الف عمرة و اعتق الف رقبة و وقف الف وقفة فى سبيل الله مع نبىّ مرسل وله بكل خطوة ثواب ماة حجة و ماة عمرة وعتق ماة رقبة فى سبيل الله و كتب له ماة حسنة و حطّ منه ماة سيئة.(1)

س 1304 ـ عادة الاستخارة بشتّى طرقها (تفأل بالقرآن، المسبحه، الرقاع...) هل ثابت شىء منها فى الاستحباب؟ يرجى ذكر المستند؟
ج ـ امّا الإستخارة، بمعنى طلب الخيرة و الاستشارة و معرفة الخير فى ترجيح أحد الفعلين على الآخر ليعمل به. فقد عنون المحدّث المتبحّر (قدس سره) في الجزء الخامس من وسائل الشيعة، ص 216. باباً تحت عنوان «باب استحباب استخارة الله»، و روى فيه عن الصّادق(عليه السلام) انّه قال: «افتتح المصحف فانظر الى اوّل ما ترى فخذ به إن شاءالله»، و روى هذا الحديث أيضاً فى الجزء الرّابع من الوسائل، ص 875.
و امّا الإستخارة بالسبّحة فقدعنون في الجزء الخامس، ص 219، باباً تحت عنوان «استحباب الإستخارة بالدعاء و أخذِ قبضة من السّبحة» و روى فيه عن الأئمة(عليهم السلام) ما يدلّ عليه. و أيضاً عنون فى الجزء الخامس من الوسائل، ص 208، باباً تحت عنوان «باب استحباب الاستخارة بالرقاع و كيفيّتها» و نقل فيه عن الأئمة (عليهم السلام) كيفية الإستخارة بالرقاع، فراجع.
وَأمّا التفأل بالقُرآن بمعنى معرفة عواقب الأمور والمغيبات. فقد نهى عنه، كما في الوسائل، ج4، ص875، عن ابي عبدالله(عليه السلام) قال: «لا تتفأل بالقرآن».
وايضاً راجع: العروة الوثقى، كتاب الحج، مقدمة فى آداب السّفر و مستحباته تجد معنى الاستخارة و كيفيتها و آدابها. والله العالم.


س 1305 ـ فرموده اند اگر كسى مى خواهد به كمالات معنوى برسد بايد ادعيه و
  • 1 ـ بحار، ج 100، ص 137.