جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه جامع المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 149)

سر از سجده بردارد، تا سجده او طولانى نشود؟
ج ـ زودتر از امام سر از سجده برداشتن جايز نيست بلى مى تواند كمى بعد از امام به سجده رود و همراه امام سر از سجده بردارد.

س 310 ـ اگر مأموم به ركوع رفت و متوجه شد كه امام اشتباهاً مشغول قنوت شده، وظيفه اش چيست؟
ج ـ در فرض سؤال واجب است از ركوع برگردد بايستد، ولى قنوت نخواند و مجددّاً با امام به ركوع برگردد و چون زيادى ركوع به قصد متابعت انجام مى شود، موجب بطلان نماز نمى شود.

س 311 ـ اگر مأموم بفهمد امام بعد از تكبيرة الاحرام به ركوع رفته و حمد را فراموش كرده، وظيفه او چيست؟
ج ـ اگر قبل از ركوع متوجه شود، بايد نيت فرادى كند و حمد و سوره را بخواند و نماز خود را تمام كند، اما اگر در ركوع متوجه شود، نماز خود را به صورت جماعت تمام كند و احتياط مستحب آن است كه نماز را اعاده كند.

س 312 ـ اگر امام جماعت مقدارى از سوره را فراموش كند و به ركوع برود وظيفه مأمومين كه متوجه مى شوند چيست؟
ج ـ اگر مأموم بعد از رفتن به ركوع متوجه شود نماز او صحيح است اما اگر قبل از ركوع متوجه شود بايد نيّت فرادى كند و قسمتى را كه امام فراموش كرده خودش بخواند و به صورت فرادى نماز را تمام كند.

س 313 ـ اگر مأموم در ركعت دوّم اشتباهاً قبل از قنوت به ركوع برود و بعد متوجه شود كه امام مشغول قنوت است وظيفه اش چيست؟
ج ـ در فرض سؤال بايد بلند شود و قنوت را همراه امام بخواند و بعد همراه امام به ركوع برود كه در اين صورت چون زيادى ركن به قصد تبعيت از امام
(صفحه 150)

انجام شده ضررى به صحت نماز نمى زند و نماز او صحيح است.

س 314 ـ فرموده ايد: اگر مأموم پيش از امام سر از ركوع يا سجده بردارد بايد به ركوع يا سجده برگردد و زياد شدن ركوع يا سجده نماز را باطل نمى كند، بفرماييد آيا براى زيادى ركوع يا سجده، سجده سهو لازم مى شود؟
ج ـ مورد سؤال از موارد سجده سهو نيست و همينطور است ساير مواردى كه در نماز جماعت چيزى به قصد تبعيت زياد مى شود و موارد سجده سهو همان است كه در توضيح المسائل بيان شده است; بلى در آن موارد فرقى بين نماز جماعت و فرادا نيست.

س 315 ـ خانمى خانه دار است و امكان يادگيرى صحيح حمد و سوره برايش فراهم نيست ولى مى تواند در نماز جماعت شركت كند، اما شوهرش اجازه نمى دهد، آيا بايد از او اطاعت كند يا مى تواند بدون اجازه او در نماز جماعت شركت كند؟
ج ـ فرض مورد سؤال گرچه بعيد است ولى در صورت وجود، و عدم امكان يادگيرى و صحيح خواندن، احتياط اين است كه نماز را به جماعت بخواند و در اين مورد اطاعت از شوهر لازم نيست.

س 316 ـ اگر امام جماعت در اثناى نماز متوجه شود كه نمازش باطل است، وظيفه اش چيست؟ و در صورت لزوم رها كردن، اگر خجالت بكشد، آيا جايز است نماز را صورتاً ادامه دهد؟
ج ـ در فرض سؤال نماز را رها كند و در صورت امكان يك نفر از مأمومين واجد شرايط امامت را بجاى خود قرار دهد تا او نماز را به جماعت ادامه دهد والا به مأمومين اطلاع دهد تا آنها نماز خود را بطور فرادى ادامه داده و تمام كنند و ادامه نماز برخلاف احتياط وجوبى است و خجالت وظيفه و
(صفحه 151)

حكم شرعى را تغيير نمى دهد، لذا لازم است ولو با گرفتن دستمال در بينى خود به بهانه اينكه خون دماغ شده، نماز را رها كند و از جماعت خارج شود، هر چند كه اگر نماز را صورتاً ادامه دهد، نماز مأمومين باطل نمى شود و در اين صورت لازم نيست به آنها اطلاع دهد.

س 317 ـ شخصى مبتلا به درد پا و زانو است لذا در نماز جماعت كه شركت مى كند بين دو سجده بصورت نيم خيز تكبير مى گويد و مجدّداً با امام به سجده مى رود، آيا شركت او در جماعت اشكال دارد؟
ج ـ چنانچه نشستن براى او مطلقاً (يعنى چه در جماعت چه فرادى) مشقت دارد، شركت او در جماعت اشكال ندارد. بلى اگر به طور فرادى بتواند بين دو سجده بنشيند بايد نماز را فرادى بخواند.

س 318 ـ اين جانب امام جماعت را عادل نمى دانم و به او اقتدا نمى كنم، آيا جايز است به ديگران بگويم و آنها را از بى عدالتى او آگاه كنم؟
ج ـ خير، جايز نيست; بلكه غيبت مى شود و حرام است.

س 319 ـ شخصى از طرف مراجع نمايندگى و اجازه در امور حسبيه دارد، آيا همين اجازه دليل بر عدالت او مى شود و مى توانم به او اقتدا كرد؟
ج ـ در نماز جماعت مأمومين بايد اطمينان به عدالت امام جماعت پيدا كنند، لذا اگر فردى از اين اجازه اطمينان به عدالت آن فرد پيدا كرد مى تواند به او اقتدا كند والاّ تا وقتى مطمئن نشده نمى تواند اقتدا كند. و صِرف اجازه و نمايندگى دليل عدالت و عادل بودن شخص نمى شود.

س 320 ـ اين جانب خود را عادل نمى دانم، آيا مى توان امام جماعت شوم؟
ج ـ يكى از شرايط امام جماعت عدالت است، ولى همين كه مأمومين شما را عادل بدانند مى توانيد امام جماعت شويد و نماز صحيح است اما بايد
(صفحه 152)

توجه داشت كه امام جماعت شدن مستحب است ولى توبه كردن و عادل شدن واجب، لذا بر شما است كه سعى كنيد اول با توبه حقيقى، ملكه عدالت را كسب و بعداً امام جماعت شويد.

س 321 ـ شخصى خود را مجتهد مى داند، آيا در نماز اقتداى به او صحيح است؟
ج ـ چنانچه شرايط امامت را دارد و نماز او طبق فتواى مرجع تقليد مأمومين صحيح است، اقتداى به او صحيح است و اعتقاد به مجتهد بودن مضرّ به عدالت نيست.

س 322 ـ پاى امام جماعت در اثر شكستگى درست جمع نمى شود، ناچار است هنگام سجده و تشهد كمى آن را بكشد امّا ساير شرايط موجود است، آيا امامت او جايز و صحيح است؟
ج ـ اگر سر انگشت پا و سر زانو را در سجده به زمين مى گذارد امامت او جايز و اقتدا به او صحيح است، هر چند پاى خود را بطور غيرمتعارف مى گذارد و يا در تشهّد بطور معمول نمى نشيند.

س 323 ـ اگر وظيفه روحانى اين باشد كه نماز خود را جمع بخواند (يعنى هم قصر و هم تمام) آيا مى توان به او اقتدا كرد؟
ج ـ اگر وظيفه مامومين نيز جمع باشد مى توانند به او اقتدا كنند اما اگر وظيفه مأمومين جمع نباشد نمى توانند به او اقتدا كنند مگر اينكه به هر دو نماز او اقتدا كنند، به اين صورت كه مثلاً دو نماز ظهر بخوانند منتهى در نمازى كه امام قصر مى خواند مأمومين دو ركعت ديگر را بطور فرادى تمام كنند.

س 324 ـ امام جماعت مرتكب گناهى شده و از عدالت ساقط شده ولى شنيديم
(صفحه 153)

كه قبل از نماز و در اثناى نماز استغفار كرد، آيا اين استغفار براى تحقق توبه و عادل شدن مجدّداً و صحت اقتدا كفايت مى كند؟
ج ـ نظر بر اينكه حقيقت توبه ندامت و پشيمانى از گناه است و آن از امور قلبى و باطنى مى باشد نه ظاهرى، لذا در تحقق توبه، مجرّد تلفظ به استغفار كفايت نمى كند(1) بنابراين در فرض سؤال تا اطمينان به عادل شدن مجدّد او پيدا نكنيد اقتداى به او صحيح نيست.

س 325 ـ بعضى از برادران اهل علم با اينكه از معلومات بالايى برخوردار هستند، ولى معمّم نشده اند آيا امامت جماعت براى آنها جايز است؟
ج ـ چنانچه معمّم وجود نداشته باشد امامت غير معمّم اشكالى ندارد ولى با وجود معمّم خالى از اشكال نيست، مخصوصاً در مساجد و اگر امامت غير معمّم موجب هتك باشد، حرام و جايز نيست.

س 326 ـ گاهى اوقات امام جماعت براى نماز حاضر نمى شود، آيا جايز است يكى از مؤمنين از افراد عادى به عنوان امام انتخاب شود؟
ج ـ بلى، اگر واجد شرايط امامت باشد، و روحانى ديگرى وجود نداشته باشد، مانعى ندارد.

س 327 ـ مرجعى اجازه داده است كه زن مى تواند امام جماعت خواهران شود، آيا مقلدين امام و حضرت عالى مى توانند به ايشان اقتدا كنند؟
ج ـ هركس موظف است طبق نظر مرجع تقليد خود عمل كند، لذا كسانى كه از امام و اين جانب تقليد مى كنند، بنابر احتياط واجب نمى توانند به آن خانم اقتدا كنند، بلى چون اين مسأله فتوا نيست مى توانند به مرجع ديگر
  • 1 ـ اعلم أن اهمّ الأمور و اوجب الواجبات التوبة من المعاصى و حقيقتها الندم و هو من الأمور القلبية و لايكفى مجرّد قوله استغفرالله الخ (عروة الوثقى، فصل فى احكام الاموات).