جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه احكام پزشكان و بيماران
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 139 )

علاج را در تغيير جنسيت و مشخص كردن جنسيت واقعى بداند;

ج: اگر در شخص آثار يا تمايلات جنس مخالف باشد و عدم تغيير جنسيت باعث ارتكاب حرام شرعى يا قبح عرفى گردد.

البته در همه موارد سه گانه بايد حتى المقدور از ارتكاب اعمال حرام خوددارى شود و در صورت لزوم به مقدار ضرورت اكتفا گردد.

اقدام به تغيير جنسيت توسط پزشك

ـ چون انجام عمل جراحى براى تغيير دادن جنسيت، مستلزم نگاه و لمس است، در صورتى پزشك مى تواند به اين كار اقدام نمايد كه تغيير جنسيت براى شخص ضرورت داشته باشد يا بدون ارتكاب نگاه و لمس حرام مثل تجويز دارو بتواند به اين كار اقدام نمايد. در اين دو صورت بر اساس آنچه كه در بحث نگاه و لمس نامحرم گذشت،(1) اقدام پزشك، شرعاً اشكال ندارد.

تغيير جنسيت دوجنسى حقيقى

ـ دوجنسى حقيقى كه آن را خنثاى مشكل مى نامند، اگر امكان داشته باشد با عمل جراحى از دوجنسى بودن خارج شود، اقدام به عمل جراحى اشكال ندارد، و ضرورت معالجه درباره او در برخى از صورتها محقق و ثابت است.

  • 1 ـ فصل معاينه و درمان، احكام نگاه و لمس.
( صفحه 140 )

اذن شوهر در تغيير جنسيت

ـ اگر زن جزء كسانى باشد كه تغيير جنسيت براى آنان واجب است، در اين صورت تغيير جنسيت زن نياز به اذن شوهر ندارد.

مواردى كه موجب ضرورت اقدام به تغيير جنسيت نيست

ـ مسائلى از قبيل وجود تمايلات و روحيات جنس مخالف و همچنين تهديد به خودكشى و يا ترس از خودكشى ـ در صورت عدم تغيير جنسيت ـ هيچيك دليل بر ضرورت تغيير جنسيت نمى باشد.

احكام دوجنسى ها

ـ دوجنسى كاذب كه طبيعتش بر خلاف ظاهر اوست، مكلّف است بر اساس جنسيت ظاهرى خويش عمل نمايد، يعنى اگر ظاهرش زنانه است، خود را از نامحرم بپوشاند و مى تواند شوهر نمايد و اگر ظاهرش مردانه است به نامحرم نگاه نكند و مى تواند با زن ازدواج نمايد.

احكام شرعى بعد از تغيير جنسيت

ـ شخصى كه تغيير جنسيت داد، همه احكام او تغيير مى كند و بايد احكام جنسيت پس از تغيير ـ از قبيل محرميّت، ازدواج و... ـ را مراعات نمايد.

تكليف همسران، بعد از تغيير جنسيت

ـ تغيير جنسيت در دو همسر به چند صورت ممكن است:

( صفحه 141 )

الف: اگر تنها يكى از آنها تغيير جنسيت دهد، عقد زوجيت آن دو باطل مى گردد;

ب: اگر هر دو همسر تغيير جنسيت دهند ولى يكى جلوتر و ديگرى در زمان بعد، در اين صورت نيز عقد نكاح باطل مى شود;

ج: اگر تغيير جنسيت در دو همسر همزمان صورت گيرد، زوجيت آن دو بلافاصله فسخ مى گردد، ولى مى توانند مجدداً در شكل جديد ـ بعد از تغيير جنسيت ـ عقد ازدواج بخوانند و احتياط مستحب آن است كه صبر كنند تا زمان عدّه بگذرد.

حكم مهر بعد از تغيير جنسيت

ـ اگر تغيير جنسيت از طرف زن و با اذن شوهر انجام شود در صورت عدم آميزش قبل از تغيير، مهر زن بايد بطور كامل پرداخت شود و احتياط آن است كه مصالحه كنند.

ـ اگر زن بدون اجازه شوهر، اقدام به تغيير جنسيت كرده باشد، در صورتى كه بايد با اذن شوهر اقدام به اين كار مى كرد، مرتكب گناه شده است، ولى از مهر محروم نمى شود و طبق حكم شرعى، تمام مهر به او مى رسد.

تغيير جنسيت زن در زمان عدّه

ـ اگر زن هنگامى كه در عدّه است، تغيير جنسيت دهد، باقيمانده عده اش ساقط مى شود و ديگر لازم نيست بقيه عدّه را نگهدارد، حتى اگر در عدّه وفات باشد.

( صفحه 142 )

حكم ولايت فرزندان، بعد از تغيير جنسيت

ـ اگر مرد تغيير جنسيت داد و زن شد، ديگر بر كودكانش ولايت ندارد، همچنين اگر زن تغيير جنسيت داد و مرد شد، بر كودكانش ولايت پيدا نمى كند، بلكه ولايت آنان با پدر، و در صورت نبودن او با جدّ پدرى است و اگر او هم نباشد، ولايت اولاد به ولىّ امر مى رسد.

احكام ارث، بعد از تغيير جنسيت

ـ فردى كه تغيير جنسيت دهد، نسبتش با نزديكان قطع نمى شود، بلكه عنوان نسبت، عوض مى شود، مثلا برادر، خواهر مى شود و... و ارث بردن آنان نيز تابع جنسيت بعد از تغيير است.

ـ پدر، مادر، جدّ و جدّه اگر تغيير جنسيت دهند، در ارث بردن ايشان حالت قبل از تغيير جنسيت لحاظ مى شود، هر چند احتياط اين است كه در مقدار ارث با يكديگر مصالحه نمايند.

محرميّت بعد از تغيير جنسيت

ـ همانطور كه گذشت، تغيير جنسيت موجب از بين رفتن نسبت شخص با نزديكان نمى شود و فقط عنوان نسبت عوض مى شود، لذا حكم محرميّت با محارم نيز باقى است و تغيير نمى كند.

ـ كسى كه تغيير جنسيت بدهد نسبت به همجنسان پيشين خود نامحرم مى شود، چه پسر باشد و چه دختر; چه از بستگان سببى يا نسبى باشد و تنها نسبت به محارم پيشين خود محرم است، مگر زن و شوهر كه با تغيير جنسيت يكى از آنان، ازدواج آنها باطل مى شود.

( صفحه 143 )

فصل يـازدهم
مــرگ مغـزى