جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه احكام پزشكان و بيماران
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 229 )

ـ اگر از دهان و بينى و مانند اينها، خونى به بدن يا لباس برسد، احتياط واجب آن است كه با آن نماز نخواند.

ـ اگر در بدن يا لباس نمازگزار، خون زخم يا جراحت يا دمل باشد، چنانچه طورى است كه آب كشيدن بدن يا لباس يا عوض كردن لباس براى بيشتر مردم يا براى شخص او، سخت است، تا وقتى كه زخم يا جراحت يا دمل خوب نشده است، مى تواند با آن خون نماز بخواند، و همچنين است اگر چركى كه با خون بيرون آمده يا دوايى كه روى زخم گذاشته اند نجس شده، در بدن يا لباس او باشد.

ـ اگر خونِ بريدگى و زخمى كه به زودى خوب مى شود و شستن آن آسان است، در بدن يا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است.

ـ اگر جايى از بدن يا لباس كه با زخم فاصله دارد، به رطوبت زخم نجس شود، جايز نيست با آن نماز بخواند ولى اگر مقدارى از بدن يا لباس كه معمولا به رطوبت زخم آلوده مى شود، به رطوبت آن نجس شود، نماز خواندن با آن مانعى ندارد.

ـ كسى كه بدنش زخم است، اگر در بدن يا لباس خود خونى ببيند و نداند كه خون زخم است يا خون ديگر، نماز خواندن با آن مانعى ندارد.

ـ با خون بواسير مى شود نماز خواند، اگر چه دانه هايش در داخل باشد.

خوب شدن بعضى از زخم هاى بدن

ـ اگر چند زخم در بدن باشد و طورى به هم نزديك باشند كه يك زخم حساب شوند، تا وقتى همه زخم ها خوب نشده اند، نماز خواندن با

( صفحه 230 )

خون آنها اشكال ندارد. ولى اگر به قدرى از هم دور باشند كه هر كدام يك زخم به حساب آيند، هركدام از آنها كه خوب شد، بايد براى نماز، بدن و لباس را از خون آن آب بكشد.

حكمِ خونِ كمتر از يك درهم

ـ اگر خون بدن يا لباس، كمتر از درهم باشد و رطوبتى به آن برسد در صورتى كه خون و رطوبتى كه به آن رسيده به اندازه درهم يا بيشتر شود و اطراف را آلوده كند، نماز با آن باطل است، بلكه اگر رطوبت و خون به اندازه درهم نشود و اطراف را هم آلوده نكند، نماز خواندن با آن اشكال دارد. ولى اگر رطوبت مخلوط به خون شود و از بين برود نماز صحيح است. ولى در غير اين صورت، بنا بر احتياط واجب، نماز باطل است.

ـ اگر خونى كه در بدن يا لباس است، كمتر از درهم باشد و نجاست ديگرى به آن برسد، مثلا يك قطره بول روى آن بريزد، نماز خواندن با آن جايز نيست.

ـ اگر بدن يا لباس، خونى نشود ولى به واسطه رسيدن به خون، نجس شود، اگر چه مقدارى كه نجس شده كمتر از درهم باشد، نمى شود با آن نماز خواند.

اذان

ـ كسى كه نمى تواند بيشتر از انجام واجبات نماز از بيرون آمدن ادرار و مدفوع، خوددارى كند، نبايد اذان و اقامه و بقيّه مستحبّات قبل از نماز را بگويد و در نماز فقط به انجام واجبات اكتفاء كند.

( صفحه 231 )

تكبيرة الاحرام

ـ كسى كه لال است يا به واسطه لكنت زبان، نمى تواند « اللّه اكبر » را درست بگويد، بايد هر طور كه مى تواند بگويد و اگر به هيچ وجه قادر بر گفتن آن نيست، بايد در قلب خود بگذراند و براى تكبير، اشاره كند و زبانش را هم اگر مى تواند حركت دهد.

طهارت مكان

ـ مكان نمازگزار اگر نجس است، نبايد به آن اندازه تَر باشد، كه رطوبت آن به بدن يا لباس او برسد، ولى جايى كه پيشانى را بر آن مى گذارد، اگر نجس باشد، حتى در صورت خشك بودن آن، نماز باطل است و احتياط مستحب آن است كه مكان نمازگزار اصلا نجس نباشد.

كيفيّت نماز بيمار
نشستن در نماز

ـ اگر در بين نماز از ايستادن عاجز شود، بايد بنشيند و اگر از نشستن هم عاجز شود بايد بخوابد، ولى تا بدنش آرام نگرفته، بايد چيزى نخواند.

ـ تا انسان مى تواند ايستاده نماز بخواند، نبايد بنشيند، مثلا كسى كه در موقع ايستادن، بدنش حركت مى كند، بايد به چيزى تكيه دهد، يا بدنش را كج كند ـ يا خم شود يا پاها را بيشتر از معمول گشاد بگذارد ـ و به هر نحو كه مى تواند، ايستاده نماز بخواند. ولى اگر به هيچ قسم، حتى مثل حال ركوع هم نتواند بايستد، بايد راست بنشيند و نشسته نماز بخواند.

( صفحه 232 )

ـ تا انسان مى تواند بنشيند، نبايد خوابيده نماز بخواند و اگر نتواند راست بنشيند، بايد هر طور كه مى تواند بنشيند و اگر به هيچ قسم نمى تواند بنشيند، بايد به طورى كه در احكام قبله گفته شد، به پهلوى راست بخوابد و اگر نمى تواند، به پهلوى چپ و اگر آن هم ممكن نيست به پشت بخوابد، به طورى كه كف پاهاى او رو به قبله باشد.

ـ كسى كه نشسته نماز مى خواند، اگر در بين نماز بتواند بايستد بايد مقدارى را كه مى تواند، ايستاده بخواند ولى تا بدنش آرام نگرفته، بايد چيزى نخواند و اگر بعد از خواندن حمد و سوره بتواند بايستد و ركوع را ايستاده به جا آورد، بايد بايستد و از حال ايستاده به ركوع رود و اگر نتواند، بايد ركوع را هم نشسته به جا آورد.

ـ كسى كه خوابيده نماز مى خواند، اگر در بين نماز بتواند بنشيند، بايد مقدارى را كه مى تواند، نشسته بخواند. و نيز اگر مى تواند بايستد، بايد مقدارى را كه مى تواند، ايستاده بخواند، ولى تا بدنش آرام نگرفته نبايد چيزى بخواند.

ـ كسى كه مى تواند بايستد، اگر بترسد كه به واسطه ايستادن، مريض شود يا ضررى به او برسد، مى تواند نشسته نماز بخواند و اگر از نشستن هم بترسد، مى تواند خوابيده نماز بخواند.

تأخير براى ايستاده خواندن نماز

ـ اگر انسان احتمال بدهد كه تا آخر وقت بتواند ايستاده نماز بخواند، مى تواند اول وقت نماز بخواند، اگر چه احتياط آن است كه نماز را تأخير بيندازد.

( صفحه 233 )

ركوع در نماز نشسته

ـ كسى كه نشسته ركوع مى كند، بايد به قدرى خم شود كه صورتش مقابل زانوها برسد و بهتر است به قدرى خم شود كه صورت نزديك جاى سجده برسد.

ـ اگر نتواند به مقدار ذكر ركوع بماند، در صورتى كه بتواند پيش از آن كه از حدّ ركوع بيرون رود، ذكر را بگويد، بايد در آن حال تمام كند و اگر نتواند در حال برخاستن ذكر را به قصد رجاء بگويد.

آرامش بدن در حال ركوع

ـ اگر به واسطه بيمارى و مانند آن بدن در ركوع آرام نگيرد، نماز صحيح است ولى بايد پيش از آن كه از حال ركوع خارج شود، ذكر واجب، يعنى «سبحان ربّى العظيم و بحمده» يا سه مرتبه «سبحان اللّه» را بگويد.

ناتوانى از ركوع

ـ هرگاه نتواند به اندازه ركوع خم شود، بايد به چيزى تكيه دهد و ركوع كند و اگر موقعى هم كه تكيه داده نتواند به طور معمول ركوع كند، بايد به هر اندازه مى تواند، خم شود و اگر هيچ نتواند خم شود، بايد موقع ركوع بنشيند و نشسته ركوع كند و احتياط مستحب آن است كه نماز ديگرى هم بخواند و براى ركوع آن با سر اشاره نمايد.

ـ كسى كه مى تواند ايستاده نماز بخواند، اگر در حال ايستاده يا نشسته نتواند ركوع كند، بايد ايستاده نماز بخواند و براى ركوع، با سر