جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه احكام پزشكان و بيماران
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 72 )

دخالت مردان در امور زايمان

ـ واجب است در هنگام معاينه، درمان و زايمان ـغير از موردى كه پزشك معالج، همسر زن باشد ـ فقط زنان دخالت داشته باشند، مگر در صورتى كه زن نباشد و يا وجود پزشك مرد ضرورت داشته باشد.

ـ دخالت شوهر در امر زايمان همسرش اگر ضرورت هم نداشته باشد، اشكال ندارد.

ـ مواردى كه پزشك مرد امور مربوط به زايمان را انجام مى دهد ـ و دخالت اوضرورت دارد ـ بايد از دستكش استفاده نمايدتاازتماس مستقيم با بدن زن اجتناب شود، امّا اگر استفاده از دستكش ممكن نبود، در تماس با بدن زن بايد به مقدار ضرورت اكتفا كند. همچنين در صورت امكان از نگاه مستقيم به بدن زن پرهيز كند. مثلا با نگاه در آينه، صفحه نمايشگر و... ببيند و اگر اين هم ممكن نبود به حداقل نگاه مستقيم اكتفا كند.

ـ در صورتى كه زنى يافت نشود كه زائو را كمك نمايد، مردانى كه به زن مَحرم هستند بر مردان نامحرم مقدم مى باشند.

ممنوعيت ورود افراد متفرقه به اتاق زايمان

ـ زنِ زائو در اتاق زايمان بايد در معرض ديد نامحرم قرار نگيرد و لازم است از ورود نامحرم به آن اتاق جلوگيرى شود، مگر كسانى كه ورودشان ضرورت دارد.

نگاه زنان ديگر

ـ زنان ديگر كه در اتاق زايمان و عمل كار مى كنند نمى توانند نگاه يا

( صفحه 73 )

لمس به عورت زن زائو داشته باشند مگر آن كه براى معالجه زائو ـ چنانچه در مسائل نگاه پزشك زن گذشت ـ ضرورت داشته باشد.

مواردى كه مى توان به پزشك مرد مراجعه كرد

ـ با وجود پزشك زن اگر مراجعه به پزشك مردى كه از تخصص بيشتر برخوردار است ضرورت داشته باشد، بايد به پزشك متخصص مرد مراجعه نمود.

ـ اگر مراجعه زن باردار براى وضع حمل به پزشك زن موجب تأخير در معالجه و در نتيجه خطر جانى براى زن يا فرزند داشته باشد، بايد به پزشك مرد كه در دسترس است مراجعه كند.

ـ در صورتى كه پيدا كردن پزشك زن مشقت دارد و موجب عسر و حرج باشد مى توان به پزشك مرد مراجعه كرد.

ـ در تشخيص ضرورت و يا تخصص پزشك، اگر بين زن و همسرش اختلاف باشد، مرد نمى تواند زن را مجبور كند كه به پزشك خاص ـ پزشك مرد يا زن معيّن ـ مراجعه كند، بلكه ملاك تصميم خود زن است.

آموزش و فراگيرى علوم پزشكى زنان

ـ اگر در منطقه اى به اندازه كافى پزشك زن و ماما نباشد و زنان بيمار و زائو به مردان مراجعه مى كنند، واجب است زنانى كه مى توانند در اين امور تخصص پيدا كنند، اقدام نمايند تا اين احتياج مرتفع گردد.

ـ در صورت ضرورت و نبودن پزشك زن، آموزش و فراگيرى

( صفحه 74 )

علوم پزشكى مربوط به زنان توسط مردان ـ اگر دانشجويان زن و دختر اقدام به فراگيرى اين علوم نكنند و يا امكان نداشته باشد ـ اشكال ندارد.

آموزش عملى

ـ پزشكان عمومى و پرستاران و... كه دوران آموزش عمومى را مى گذرانند، در صورتى مى توانند آموزش هاى عملى ـ كه مستلزم نظر و لمس بدن و عورت زن زائوست ـ را فراگيرند كه بدانند در آينده نجات جان مادر يا فرزند او به اين آموزش بستگى دارد.(1)

سقط جنين

ـ اگر بيمارى مادر به حدى است كه درد غيرقابل تحمل دارد و معالجه، لازم و ضرورى است ولى در ضمن معالجه جنين طبعاً سقط مى شود، اقدام و معالجه، چه قبل از دميده شدن روح باشد يا بعد از آن، جايز است.

ـ اگر ادامه حاملگى در آينده براى مادر خطر جانى دارد، هرچند در حال حاضر درد غيرقابل تحملى ندارد، سقط جنين جايز است.

ـ اگر پزشكان متخصص بگويند: «در صورتى كه زن كورتاژ نكند، در هنگام تولد يا زن مى ميرد يا بچه»، و از گفته آنان اطمينان حاصل شود، كورتاژ جايز است.

ـ اگر عمل جراحى براى مادر ضرورت دارد و در اثر جراحى

  • 1 ـ براى اطلاعات كافى از مسائل مربوطه، به فصل آموزش پزشكى مراجعه شود.
( صفحه 75 )

احتمال دارد بچه بميرد، در صورتى كه مادر با عمل جراحى حتماً نجات مى يابد، جراحى اشكال ندارد.

ـ اگر زنى نياز به عمل جراحى پيدا كند كه عمل جراحى، مستلزم بى هوشى است و با بى هوش كردن مادر، بچه مى ميرد، بايد در صورت امكان مادر را به وسيله بى حسى موضعى يا بدون بى هوشى عمل كرد. امّا اگر بى هوش كردن او ضرورت دارد، مانعى ندارد.

ـ در صورتى كه زنده ماندن مادر متوقف به سقط كردن جنين باشد، سقط جايز است و بايد ديه آن پرداخت شود.

حكم سزارين

ـ سزارين زن باردارى كه امكان زايمان طبيعى او وجود دارد، جايز است با رعايت احكامى كه در نگاه و لمس وجود دارد.

ـ اگر در اثر تأخير سزارين، جنين بميرد يا آسيبى به مادر وارد شود و به همين علت نقصى بر مادر يا جنين وارد شود، در صورتى كه مرگ و آسيب مستند به كسى نباشد، كسى ضامن نيست. امّا اگر مستند به كسى باشد، او ضامن است مگر آن كه شرط عدم ضمان كرده باشد و كوتاهى در عمل هم نكرده باشد.

ـ زنى كه انجام عمل سزارين برايش ضرورت دارد، نمى تواند آن را بهانه قرار داده و اقدام به بستن لوله هاى خود نمايد، مگر اين كه بستن لوله ها براى او نيز ضرورت داشته باشد.(1)

  • 1 ـ براى آشنايى بيشتر به فصل جلوگيرى از باردارى مراجعه شود.
( صفحه 76 )

ـ پزشكى كه عمل سزارين انجام مى دهد، در صورتى مى تواند لوله هاى زن را ببندد كه براى او ضرورت داشته باشد و اين كار بايد با اجازه زن و همسر او انجام شود.

ـ اگر جنين در رحم مادر بميرد، بايد به آسان ترين راه او را بيرون آورند، هرچند ناچار شوند او را قطعه قطعه نمايند.

استفاده از باقيمانده هاى زايمان

ـ استفاده از باقيمانده هاى زايمان، مثل جفت و... متعلق به زائوست ولى اگر او از آنها اعراض نمايد يا به صورت مجانى يا در مقابل دريافت عوض، آن را واگذار نمايد،استفاده ازآن براى مصارف پزشكى جايز است.

احكام جنين سقط شده

ـ جنين سقط شده در صورتى كه مرده به دنيا بيايد، نجس است.

ـ جنين سقط شده، در صورتى كه كمتر از چهار ماه دارد، بايد در پارچه اى پيچيده شده و بدون غسل دفن شود.

ـ بچه سقط شده، در صورتى كه چهار ماه تمام يا بيشتر داشته باشد، لازم است به طور متعارف غسل دهند و كفن نمايند و سپس دفن شود و خواندن نماز ميّت لازم نيست.

ـ كسانى از قبيل مادر، ماما و... كه با بدن بچه سقط شده اى كه چهار ماه تمام يا بيشتر دارد، تماس مستقيم پيدا كرده اند، لازم است غسل مسّ ميّت انجام دهند و اگر تماس توسط دستكش و مانند آن ـ غير مستقيم ـ باشد، غسل لازم نيست.