جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه احكام پزشكان و بيماران
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 237 )

ـ اگر كسى به خاطر عذرى با تيمّم يا با وضوى جبيره اى نماز بخواند، مى شود به او اقتدا كرد، امّا اگر به جهت عذرى با لباس نجس نماز مى خواند، بنا بر احتياط واجب نبايد به او اقتدا كرد.

احكام روزه بيماران
بى هوشى پس از نيّت روزه

ـ اگر پيش از اذان صبح نيّت روزه كند و بى هوش شود و در بين روز به هوش آيد، بنا بر احتياط واجب بايد روزه را تمام نمايد و اگر تمام نكرد قضاى آن را به جا آورد.

خوب شدن بيمار قبل از ظهر

ـ اگر مريض پيش از ظهر ماه رمضان خوب شود و از اذان صبح تا آن وقت كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد، بايد نيّت روزه كند و آن روز را روزه بگيرد و چنانچه بعد از ظهر خوب شود، روزه آن روز بر او واجب نيست.

استعمال آمپول براى روزه دار

ـ احتياط واجب آن است كه روزه دار از استعمال آمپولى كه به جاى غذا به كار مى رود، خوددارى كند، ولى تزريق آمپولى كه عضو را بى حس مى كند يا به جاى دوا استعمال مى شود و همچنين آمپول تقويتى، اشكال ندارد.


( صفحه 238 )

فرو بردن اخلاط براى روزه دار

ـ فرو بردن اخلاط سر و سينه و عفونت گلو تا به فضاى دهان نرسيده اشكال ندارد، ولى اگر داخل فضاى دهان شود، احتياط واجب آن است كه فرو نبرد.

اماله كردن و استفاده از شياف

ـ اماله كردن با چيز روان اگر چه از روى ناچارى و براى معالجه باشد روزه را باطل مى كند، ولى استفاده از شياف هايى كه براى معالجه است، اشكال ندارد و احتياط واجب آن است كه از استعمال شياف هايى كه براى كسب لذت است ـ مثل شياف ترياك ـ يا براى تغذيه از اين مجراست، خوددارى نمايند.

قى كردن در حال روزه

ـ هرگاه روزه دار عمداً قى كند ـ اگر چه به واسطه مرض و مانند آن ناچار باشد ـ روزه اش باطل مى شود، ولى اگر سهواً يا بى اختيار قى كند، اشكال ندارد.

ـ اگر روزه دار بتواند از قى كردن خوددارى كند، چنانچه براى او ضرر و مشقّت نداشته باشد، بايد خوددارى نمايد.

آروغ زدن در حال روزه

ـ اگر روزه دار آروغ بزند و بدون اختيار چيزى در گلو يا دهانش بيايد، بايد آن را بيرون بريزد و اگر بى اختيار فرو رود، روزه اش

( صفحه 239 )

صحيح است.

ـ اگر روزه دار آروغ بزند و چيزى در دهانش بيايد، چنانچه عمداً آن را فرو ببرد، روزه اش باطل است و بايد قضاى آن را بگيرد و كفاره هم بر او واجب مى شود و اگر خوردن آن چيز حرام باشد، مثلا موقع آروغ زدن خون يا غذايى كه از صورت غذا بودن خارج شده، به دهان بيايد و عمداً آن را فرو ببرد، قضاى آن روزه را بگيرد و بنا بر احتياط، كفاره جمع بر او واجب مى شود.

ـ دارو ريختن به چشم در صورتى كه مزه يا بوى آن به حلق برسد و انجام كارى كه موجب ضعف مى شود ـ مانند خون دادن ـ و كارى كه به واسطه آن خون از دهان بيايد ـ مانند كشيدن دندان ـ براى روزه دار مكروه است.

ضرر داشتن روزه

ـ كسى كه مى داند روزه براى او ضرر ندارد، اگر چه پزشك بگويد ضرر دارد، بايد روزه بگيرد و كسى كه يقين يا گمان دارد كه روزه برايش ضرر دارد اگر چه پزشك بگويد ضرر ندارد، بايد روزه نگيرد، و اگر روزه بگيرد صحيح نيست مگر آن كه به قصد قربت بگيرد و بعد معلوم شود ضرر نداشته.

ـ اگر پزشك، بيمار را از گرفتن روزه منع كند، در صورتى كه از گفته او بيمار اطمينان پيدا كند كه روزه برايش ضرر دارد و گفتن او موجب خوف ضرر شود، روزه گرفتن واجب نيست.

ـ اگر انسان احتمال بدهد كه روزه برايش ضرر دارد و از آن احتمال،

( صفحه 240 )

ترس براى او پيدا شود، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد، نبايد روزه بگيرد و اگر روزه بگيرد صحيح نيست مگر آن كه به قصد قربت گرفته باشد و بعد معلوم شود ضرر نداشته.

ـ كسى كه عقيده اش اين است كه روزه براى او ضرر ندارد، اگر روزه بگيرد و بعد از مغرب بفهمد روزه براى او ضرر داشته، مستحب است قضاى آن را به جا آورد.

قضا و كفاره روزه بيمار

ـ اگر روزه دار در روزه ماه رمضان عمداً قى كند بايد قضاى آن روز را بگيرد و چنانچه عمداً اماله كند، بنا بر احتياط واجب بايد كفاره هم بدهد و اگر كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند عمداً انجام دهد قضا و كفاره بر او واجب مى شود.

ـ كسى كه كفاره روزه ماه رمضان بر او واجب است، يا بايد دو ماه روزه بگيرد يا شصت فقير را سير كند يا به هر كدام يك «مُـدّ» ـ كه تقريباً ده سير است ـ طعام، يعنى گندم يا جو و مانند اينها بدهد و چنانچه اينها برايش ممكن نباشد، هر چند مدّ كه مى تواند به فقرا طعام دهد و اگر نتواند طعام بدهد، بايد استغفار كند اگر چه مثلا يك مرتبه بگويد: استغفراللّه و احتياط واجب آن است كه هر وقت بتواند كفاره را بدهد.

از بين رفتن روزه به سبب مستى

ـ روزه اى كه به واسطه مستى از انسان فوت شده، بايد قضا گردد اگر چه چيزى را كه به واسطه آن مست شده، براى معالجه خورده باشد. بلكه

( صفحه 241 )

اگر نيّت روزه كرده و مست شده و بين روز از مستى بيرون آيد، بنا بر احتياط واجب بايد روزه را تمام و نيز قضا نمايد و اگر در حال مستى روزه را تمام كرده باشد، قضا نمايد.

عدم وجوب قضاء روزه

ـ اگر به واسطه مرض، يا حيض، يا نفاس، روزه ماه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن ماه رمضان بميرد، لازم نيست روزه هايى را كه نگرفته براى او قضا كنند.

ادامه بيمارى تا ماه رمضان سال بعد

ـ اگر به واسطه مرضى، روزه ماه رمضان را نگيرد و مرض او تا ماه رمضان سال بعد طول بكشد، قضاى روزه هايى را كه نگرفته بر او واجب نيست و بايد هر روز، يك مُدّ طعام ـ كه تقريباً ده سير است ـ از گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد، ولى اگر به واسطه عذر ديگرى ـ مثلا براى مسافرت ـ روزه نگرفته باشد و عذر او تا ماه رمضان بعدى باقى بماند، روزه هايى را كه نگرفته، بايد قضا كند و بايد براى هر روز، يك مُدّ طعام هم به فقير بدهد.

ـ اگر به واسطه مرضى روزه ماه رمضان را نگيرد و بعد از ماه رمضان، مرض او برطرف شود، ولى عذر ديگرى پيدا كند كه نتواند تا ماه رمضان بعد، قضاى روزه را بگيرد، بايد روزه هايى را كه نگرفته، قضا نمايد و نيز اگر در ماه رمضان، غير مرض، عذر ديگرى داشته باشد و بعد