در:     
 

درس خارج فقه ـ كتاب الزكاة
مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى فاضل لنكرانى «قدس سره»

درس خارج فقه ـ كتاب الزكاة « دروس « صفحه اصلى  

 

 

 
20 19 18 17 16 15 14 13 12 11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1
40 39 38 37 36 35 34 33 32 31 30 29 28 27 26 25 24 23 22 21
60 59 58 57 56 55 54 53 52 51 50 49 48 47 46 45 44 43 42 41
80 79 78 77 76 75 74 73 72 71 70 69 68 67 66 65 64 63 62 61
87 86 85 84 83 82 81
 
 
 

درس خارج فقه -زکاة / حضرت آية الله العظمى فاضل لنکرانى «مدظله العالى» / جلسه پنجاه و سوم

بسم الله الرحمن الرّحيم

در ذيل مسأله قبل گفتيم که در دو مطلب بايد صحبت کنيم؛ يکي را عرض کرديم، دومي‌اش اين مطلب است که ـــ البته اين جزء کتاب نيست و تتمه آن مسأله است ـــ مبدأ حول النتاج من حين الولادة لامن حين استغنائه عن اللبن بالرأي وإن کانت أمها معلوفة، بحث بر سر نتاج انعام ثلاثه است، بچه هايي که از اينها به وجود آمده، ولو اينکه مادرهايشان معلوفه باشند، و از نظر تعداد نصابي واجد شرائط هستند، اول سالشان را از چه زماني قرار دهيم؟ چون يک سال بايد بگذرد تا اينکه زکات واجب باشد و الا اگر حول و مضي حول تحقق پيدا نکند، زکات واجب نيست.

مي فرمايد: از حين ولادت، از همان هنگامي که اينها متولد مي‌شوند، مبدأ حولشان است. عرض کردم کاري به مادرهايشان نداشته باشيد؛ ممکن است شرائط وجوب زکات در مادرهايشان نباشد، مثل اينکه معلوفه باشند، يا بميرند، يا به شراء و به بيع معوضه و... قبل از مضي حول بر آنها انتقال پيدا کرده باشند؛ بلکه فقط بحث روي خود نتاج است که چون واجد کميت نصاب هستند و بايد سال بر آنها بگذرد تا زکات واجب شود، شروع سالشان از چه زماني است؟.

اينجا تقريباً دو روايت هم وجود دارد که شروع سال اين بچه ها همان زماني است که از مادر متولد مي‌شوند و عنوان نتاجي تحقق پيدا مي کند. در مقابل بعضي ها خيال کردند که مبدأ سالشان عبارت از زماني است که شير خوردشان تمام شده باشد و خودشان در چريدن استغناء پيدا کرده باشند؛ اما ايشان مي گويد: شروع سالشان از اين زمان نيست، بلکه از همان زمان تولدشان مي‌باشد.

عرض کردم که در اين مورد دو روايت نيز وجود دارد؛ يکي صحيحه زراره است که حديث اول از باب نهم در ابواب زکات الانعام است و يکي هم روايت ديگري است از زراره در همين باب، به عنوان حديث چهارم. اين دو روايت را ملاحظه بفرماييد.

ابواب زکات الانعام، باب نهم که عنوان باب هم از نظر وسائل اين است «باب اشتراط مضي حول الصغار بعد الولاده في وجوب الزکاة وعدم الاکتفاء بحول الأمّهات». عرض کردم بهترين مثالش اين است که اصلاً امهاتشان متعلق وجوب زکات نباشند. روايت اول صحيحه زراره است؛ عن أبي جعفرعليه السلام قال ليس في صغار الابل شيءٌ حتي يحول عليه الحول که شروع آن از اين زمان است: من يوم منتج از روزي که عنوان نتاجي پيدا مي کنند؛ و پيداست که عنوان نتاجي در همان روز اول ولادتشان است. بايد يک سال از زمان ولادتشان بگذرد، و در صورت وجود ساير شرائط وجوب زکات، زکات به آن تعلق مي گيرد.

روايت ديگري که بيان مي‌کند بچه‌ها تابع مادر نيستند، روايت دوم اين باب است که مي‌فرمايد: وعنه عن أبيه عن ابن ابي عمير قال کان عليٌعليه السلام لايأخذ من صغار الابل شيئاً حتي يحول عليه الحول بايد بر خودشان سال بگذرد و جزء سال مادرها شناخته نمي شوند؛ در اين جهت تبعيت از مادرها ندارند.

اما روايت چهارم باب نهم: عبدالله بن بکير عن زراره عن أحدهماعليهما السلام في حديثٍ قال ما کان من هذه الاصناف الثلاثه الابل والبقر والغنم فليس فيها شيءٌ حتي يحول عليه الحول منذ يوم المنتج يعني از روزي که عنوان نتاجي بر آنها صادق است، مبدأ حولشان آن زمان است، نه روزي که در چريدن مي تواند استقلال داشته باشد و بدون اينکه مثلاً دنبال مادرش برود، خودش مستقلاً مي تواند براي چريدن در براري و صحاري مشغول چريدن باشد.

پس، شما مسأله را جايي فرض نکنيد که پاي مادرها درميان باشد؛ بلکه بحث فقط بر روي مبدأ حول نتاج است که برحسب اين دو روايت، مبدأ حولشان که براي وجوب زکات مضي حول لازم است،‌ همان زمان ولادتشان مي‌باشد، نه از روزي که ديگر تبعيت از مادر ندارند و خودشان مستقلاً مي‌توانند در بيابان و چراگاه بچرد. اين از نظر روايات که يک مسأله مسلمي است و نمي شود در آن مخالفت کرد.

بعد ايشان در ادامه در متن تحرير يک مطلبي دارند که معمولاً بچه‌ها هم در يک روز متولد نمي‌شوند؛ اين‌طور نيست که همه اين بچه ها در روز واحد به وجود آمده باشند؛ در اينجا امام بزرگوار مي فرمايند: القول في الشرط الاخير شرط اخير براي اصل وجوب زکات در باب انعام ثلاثه يعتبر فيها أن لاتکون عوامل في تمام الحول مي گويند معتبر است که اين انعام ثلاثه عنوان عوامل نداشته باشند؛ يعني صاحبش از اينها به عنوان اينکه آنها را اجاره بدهد و از مرکبيت اينها استفاده شود، نباشند. فلو کانت کذلک ولو في بعضه اگر اينها عنوان عوامل پيدا کردند، هر چند که در بعضي از سال باشد، مثلاً‌ دو ماه يا سه ماه اينها عنوان عامل داشتند،  فلا زکاة فيها در آنها زکات نيست وإن کانت سائمة ولو اينکه در آن زماني که از عنوان عاملي آنها استفاده نمي شود، سائمه باشند و عنوان معلوفه را نداشته باشند؛ که از نظر عنوان معلوفه بخواهيد حکم کنيد به اينکه زکات ندارند. والمرجع في صدق العوامل العرف، اگر يک روز يا دو روز مثلاً عنوان عاملي پيدا کند، اين عنوان عامل ندارد؛ اين ديگر بايد عرف نظر بدهد که عاملٌ أم لا؟ اگر عنوان عامل به حسب عرف تحقق پيدا کرد، ساير شرائط هم اگر موجود باشد، زکات در آنها واجب نيست. اينجا تقريباً دو سنخ روايت داريم که ان‌شاء‌الله روز آينده. والسلام.