(صفحه 295)
كما فى السابق در آن شريك مى باشند. در نهايت اگر با اذن آنها آباد كرده حق الزحمه آباد كردن سهم آنها را طلب دارد و اگر بدون اذن آباد كرده حق الزحمه را طلب ندارد و اگر شركا اذن داده اند كه اين قسمت را آباد كن براى خود بدون تقسيم، فعلا مى توانند از اذن برگردند و بگويند همه بايد تقسيم شود. ولى حق الزحمه آباد كردن را بايد بدهند و آنچه اشجار و زراعت و بنا ايجاد كرده مال خود آباد كننده است. ولى اگر اذن داده اند براى خود احداث بنا و غرس اشجار نمايد. تا هنگامى كه از اذن خود برنگشته اند حق مطالبه چيزى ندارند و هروقت از اذن خود برگردند از آن موقع به بعد براى بقاى بنا و اشجار در زمين، حق مطالبه اجرت المثل زمين را نسبت به سهم خودشان دارند و چنانچه نزاع موضوعى در بين باشد، لازم است به دادگاه مراجعه شود.
سؤال 1148 :چند نفر با هم شريك شدند كه تجارت كنند. يك نفر از آنها فوت كرده است و مقدار اموال شركتى را تعيين كردند و مال چندين برابر شده است و مى خواهند شركت را به هم بزنند، آيا به ورثه متوفى بايد سهم روز فوت پدرشان را بدهند يا روزى كه شركت به هم مى خورد.
جواب: اگر از مال ميت شريك در نزد شركا باقى بوده و با آن معامله كرده اند، به نسبت مالى كه در شركت باقيمانده، بايد منافع آن را در موقع تفكيك شركت، به ورثه شريك بدهند.
سؤال 1149 :دو نفر با يكديگر شروع به كار مى كنند، به اين كيفيت كه پول و سرمايه از يكى و كار از ديگرى و استفاده هم به نصف، بعد از مدتى يكى از اين دو حاضر مى شود سهميّه استفاده ديگرى را به ماهى يك هزار تومان بخرد، [اين خريد] چگونه است؟
جواب: خريد مذكور صحيح نيست. بلى مى توانند با همديگر به اين مبلغ مصالحه كنند.
سؤال 1150 :اگر زمينى را دو نفر به طور مشاع شريك باشند و يكى از شريكها بدون اجازه شريك ديگر اقدام به احداث بنا كند، آيا شريك ديگر مى تواند او را اجبار به خراب كردن كند يا
(صفحه 296)
نه؟ و اگر نمى تواند تكليف او چيست؟
جواب: مالك ساختمان بايد رضايت شريك را به هرنحو شده جلب كند.
سؤال 1151 :دو قطعه زمين در بين دو شخص مشاع بوده، يكى از مالكين يك قطعه آن را فروخته و قرينه اى بر تعيين هم ندارد بعد از چند سالى مالك ديگر ادعا كرده كه اين دو قطعه زمين مشاع بوده، اين زمين مبيعه از طرف يكى از شركا چه صورت دارد؟
جواب: اگر مقدار حصه مشاعه خود را فروخته بيع صحيح و نافذ است و مشترى با شريك سابق شريك است ولى اگر قطعه معينى را فروخته معامله در حصه شريك در آن قطعه فضولى و موقوف بر اجازه شريك است.
تقسيم مال شركت
سؤال 1152 :دو نفر در يك ساختمان شريك بودند و يكى از آنها كه داراى فرزند صغير هم بوده از دنيا رفته است، آيا فرد ديگر مى تواند قسمت خود را جدا كند و بفروشد؟
جواب: با موافقت قيم بچه ها يا اذن حاكم شرع و نظارت وى مى تواند.
سؤال 1153 :آيا مى شود مال مشترك را بدون حضور بعضى از شركا تقسيم كرد و با قرعه حصه هريك را معين كرد و اگر بعداً يكى از شركا كه غايب بوده به اين تقسيم راضى نشد، حكم آن چيست؟
جواب: در تقسيم مال مشترك لازم است همه شركا يا وكلاى آنها حضور داشته باشند و در غير اين صورت اگر بعداً شريك غايب راضى به تقسيم نبود، بايد از نو تقسيم و قرعه كشى انجام شود.
مسائل متفرقه شركت
سؤال 1154 :سه نفر در زمينى شريك بودند، يكى از آنها با پول مشترك نهالى را مى خرد يا نهال مشترك را مى كارد، با توجه به اشتراك در همه امور، اين نهال بعد از بزرگ شدن براى هرسه نفر است يا متعلق به غارس است؟
جواب: در فرض سؤال اگر نهال را به قصد اشتراك و براى هر سه نفر غرس
(صفحه 297)
كرده درخت متعلق به هرسه نفر است و اما اگر پول مشترك را غصب كرده و با آن براى خودش نهال خريده و براى خودش غرس كرده، فعلا درخت مال غارس است. هرچند كه در زمين مشترك غرس كرده و معصيت هم كرده است و در اين فرض دو شريك مى توانند اجرت زمين را به سهم خود بگيرند و درخت را نيز مى توانند ريشه كن و به خارج آن منتقل كنند.
سؤال 1155 :دو نفر با هم در يك قالى شريك بوديم و آن را به دو ميليون تومان فروختيم و مقدارى پول نقد و بقيه را چك گرفتيم، شريك من كه بعد از مدتى براى گرفتن به بانك مراجعه كرد، متوجه شد كه پول در حساب صاحب چك وجود ندارد، لذا به خريدار مراجعه كرده و گفت يا پول را بده و يا فرش را و خريدار فرش را پس داده است و فعلا فرش ارزان شده و من حدود 500 هزار تومان ضرر كرده ام، آيا اين ضرر را بايد خريدار بدهد يا شريك من؟ و آيا شريك من حق فسخ معامله را داشته است؟
جواب: در مورد سؤال حق فسخ معامله وجود نداشته و بر فرض وجود حق فسخ، شريك به تنهايى حق نداشته معامله را فسخ كند. به هرحال قالى مربوط به مشترى است و لازم است چكها را بپردازد.
سؤال 1156 :منزلى توسط مادرم خريدارى شد و حقير مقدار پنجاه هزار تومان تحويل ايشان دادم و مدت دو سال در آنجا بودم و بعد نقل مكان كردم با توجه به اينكه يك سوم وجه خانه را من داده ام، آيا سهمى از آن دارم؟
جواب: اگر منزل بصورت اشتراك با مادر خريدارى شده به اندازه پول سهم شما از خانه محفوظ است و اگر پول را به مادر قرض داده و يا هبه كرده ايد سهمى از خانه نداريد.
سؤال 1157 :شخصى يك ساختمان و دو زن و ده فرزند پسر و دختر در شهرى داشته است، بعد از فوت او يكى از پسرها و يكى از زنها و يكى از نوه پسرهايش از آن زمان در آن خانه نشسته اند و يك اطاق هم خالى بوده كه يكى از دخترهايش اين اطاق را به تصرف درآورده و به يك زن بى شوهر و بى بچه داده، آن پسرى كه از زمان پدر تا حالا در آن خانه
(صفحه 298)
نشسته به آن دختر مى گويد اين زن را از خانه بيرون كن يا او بايد ماهانه مبلغ 5000 تومان كرايه بدهد، آيا اولا از نظر شرعى در اين مدت كه پدر آن شخص فوت كرده و خودش در خانه مى نشسته و وارث هاى ديگر راضى نبوده اند، چه حكمى دارد؟ و ثانياً اين كرايه اى كه مى خواهد از آن زن بى سرپرست بگيرد، به او مى رسد يا نه؟ و از طرف ديگر نماز و روزه آن زن صحيح است يا خير؟ و ضمناً حاضر نيستند اموال اين مرحوم را تقسيم بكنند و هركدام از اين بچه ها مقدارى از ملك و باغ را تصرف كرده و حاصلش را مى برند. از نظر شرعى اين مسأله چه حكمى دارد؟
جواب: الف ـ تصرف در مال مشترك بايد با اجازه همه شركا باشد و بدون
اجازه غصب و موجب ضمان اجرت المثل است.
ب ـ خير كرايه به همه ورثه مى رسد و او به مقدار سهم الارث خود حق دارد.
ج ـ بدون اجازه تمام ورثه اشكال دارد.
د ـ اشكال دارد.
سؤال 1158 :اهالى يك منطقه بابت هزينه لوله كشى محل، مبلغى را جمع كرده و تحويل شوراى محل دادند. پس از پايان كار لوله كشى، مقدارى از آن پول اضافه آمد، كه با تصويب كليه صاحبان وجه، مقرر شد مبلغ اضافى جهت تعمير لوله ها و هزينه هاى جنبى آن، نزد شورا باقى بماند.
با توجه به اينكه اين مبلغ در يكى از بانكها پس انداز شده، آيا مى توان آن را تحت عنوان يكى از عقود اسلامى به جريان انداخته، و از سود حاصله آن، در جهت خدمات عمومى آن منطقه استفاده كرد؟ و آيا مى توان اين پول را به عنوان قرض الحسنه در اختيار هيئت عزاداران حضرت امام حسين (عليه السلام) قرار داد، تا صرف رونق بخشيدن به اينگونه جلسات مذهبى گردد؟ در صورت مثبت بودن جواب، آيا رضايت اكثريت صاحبان پول شرط است، يا رضايت كليه آنان؟
جواب: در فرض مزبور، كل پول بين تمام افراد مشاع مى باشد و تصرف در آن به هرنحو، چه به صورت سرمايه گذارى يا قرض دادن به مسجد و غيره، منوط به رضايت كليه افراد است و رضايت اكثريت افراد كفايت نمى كند، مگر اينكه همه روى نظر اكثريت توافق كرده باشند.
(صفحه 299)
دين و قرض
معنى دين و سبب آن
سؤال 1159 :مستدعى است معنى دين و سبب آن را بيان فرماييد؟
جواب: دين عبارت است از مال كلى ثابت در ذمه شخصى براى ديگرى. و سبب آن يا قرض گرفتن است يا امور اختياريه ديگر، مانند مبيع قراردادن دين در معامله سلم، يا ثمن قرار دادن آن در معامله نسيه، يا اجرت در اجاره، يا صداق در نكاح، يا عوض در طلاق خلع و غير اينها و يا امور قهريه، مانند موارد ضمانتها و نفقه زوجه دائمه و نظير اينها.
وجوب پرداخت دين
سؤال 1160 :هرگاه موعد پرداخت دين رسيده و طلبكار مطالبه مى كند و مديون متاعى يا چيزى ديگر كه از مستثنيات دين نيست دارد، ولى به فروش نمى رود مگر به كمتر از قيمت، آيا واجب است به همان قيمت كم بفروشد يا خير؟
جواب: بلى، واجب است و تأخير آن به جهت انتظار مشترى ديگرى كه به قيمت عادله بخرد جايز نيست. ولى اگر بقدرى كم مى خرند كه اگر بفروشد صدق بيع ضررى مى كند يا اينكه فروش به آن قيمت بر او حرجى باشد، بعيد نيست بيع واجب نباشد.
|