جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه جامع المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 327)

سؤال 1257 :در مواردى كه فروش عين موقوفه جايز است؟ پول آن را چه كنيم؟ و در چه موردى مصرف كنيم؟
جواب: اگر موقوف عليهم احتياج شديد دارند، پول آن را بين آنان تقسيم كنند. ولى اگر جواز فروش، امرى غير از حاجت موقوف عليهم باشد، بنابر احتياط با پول آن مالى كه اقرب به نظر واقف است، خريدارى و وقف كنند.

مسائل متفرقه وقف

سؤال 1258 :حسينيه اى است كه چند سال قبل بنا شده، ولى به علت نمناك بودن قابل استفاده نيست، آيا مى توان آن را خراب كرد و از نو بصورت بهتر و قابل استفاده مطلوب ساخت؟
جواب: در صورتى كه با وضع فعلى امكان استفاده مطلوب از آن نباشد، مانعى ندارد.

سؤال 1259 :آيا فرش مسجد يا حسينيه را كه وقف خاصّ است، مى توان در مجالس شخصى، خارج از آنها استفاده كرد؟
جواب: جايز نيست.

سؤال 1260 :مسجدى است كه فعلا در بين باغات قرار گرفته است و ملك موقوفه اى دارد كه مؤذّن بايد هرسه نوبت اذان بگويد و از آن استفاده كند. آيا موذن با يك بار اذان گفتن و آن هم در ظهر، مى تواند از تمام آن ملك استفاده كند؟
جواب: چنانچه اذان در دو موقع ديگر، به لحاظ اينكه كسى در اطراف مسجد وجود ندارد، فايده اى نداشته باشد با همان اذان ظهر، مؤذّن مى تواند در ملك موقوفه تصرف كند. وگرنه لازم است در سه نوبت اذان بگويد تا بتواند در موقوفه تصرف كند.

سؤال 1261 :واقف زمينى را وقف كرده و غير از آن هم زمينى نداشته است. در هنگام ثبت، در اثر اشتباه ثبت كننده، آدرس زمين و همينطور متراژ آن تغيير كرده است، آيا ورثه نسبت به
(صفحه 328)

زمين موقوفه ـ با توجه به اشتباه مذكور ـ حقى پيدا مى كند يا خير؟
جواب: در صورتى كه مى دانيد مورد وقف چيست و قبض و اقباض هم شده است، اشتباه ثبتى موجب حقى براى ورثه نمى شود، چه محل آن يا مقدار آن اشتباه شده باشد يا متراژ آن.

سؤال 1262 :زمينهايى است كه سازمان زمين شرعى، به متقاضيان واگذار كرده است. فعلا بعضى افراد ادعا مى كنند آنها وقف بوده است. فعلا وظيفه ما كه در آنجا ساكن هستيم، چيست؟
جواب: از قضيه مورد سؤال اطلاعى ندارم، اما آنچه را سازمان زمين شهرى، طبق مقررات جمهورى اسلامى عمل كرده است، صحيح است. و تصرف در آن املاك بى اشكال است. اما آنچه يقين داريد وقف بوده است. بايد با متولى شرعى منصوص آن، يا اگر ندارد با حاكم شرع در آن مورد صحبت كنيد و مال الاجاره زمين را بدهيد تا در مورد وقف، مصرف شود.

سؤال 1263 :شخصى زمينى را وقف كرده است، و مؤمنين در آنجا مسجد ساخته اند; ولى اين شخص خود را متولى قرار داده است و نسبت به تعيين امام جماعت و هيأت امنا، دخالت مى كند، آيا رعايت نظر او كه خود در جماعت شركت نمى كند، لازم است؟
جواب: كسى كه زمينى را براى مسجد وقف كرده، نسبت به مسجد نقشى ندارد و حضور او در نماز جماعت همان مسجد و عدم حضور در اين جهت فرقى ايجاد نمى كند، به هرحال در تعيين امام و هيأت امنا نظر او شرعاً مؤثر نيست، گرچه بهتر آن است كه در اين موارد توافق همه جلب شود از اختلاف دورى شود.

سؤال 1264 :در بعضى از مساجد قرآنهاى خطى وجود دارد كه اكثراً خراب شده و در حال از بين رفتن مى باشد. حتى ممكن است به سرقت برود، آيا جايز است به عنوان امانت به نام همان مسجد، در موزه نگه دارى شود؟
جواب: اگر وقف مسجد باشند، بايد در مسجد نگه دارى و از آنها استفاده شود. و اگر به طور كلى از قابليت استفاده و خواندن خارج شده، با اجازه متولى
(صفحه 329)

مى توانيد آنها را براى نگه دارى به محل مناسبى منتقل كنيد.

سؤال 1265 :در بعضى از مساجد تعداد زيادى چراغ نفتى و وسايلى كه فعلا قابل استفاده نيست وجود دارد، آيا مى توان آنها را جهت نگهدارى به نام همان مسجد در موزه گذاشت؟
جواب: اگر وقف مسجد شده و به طور كلى قابل استفاده نيستند، با اجازه متولى بفروشند و پول آنها را صرف چراغ همان مسجد كنند. و اگر وقف نيست با اجازه متولى مى توانيد به جاى ديگر منتقل كنيد. و بهتر است آنها را به قيمت درآورده و قيمت آنها را صرف چراغ مسجد كنند.

سؤال 1266 :حسينيه اى دو طبقه ساخته شده، پايين به عنوان حسينيه و بالا به عنوان اينكه اجاره داده شود، آيا اين عمل صحيح است؟
جواب: چنانچه طبقه دوم از اول به همين منظور ساخته شده باشد، مانعى ندارد.

سؤال 1267 :احتراماً به استحضار مى رساند محلّى كه از زيرزمين تا كف به نام حسينيّه، و از كف به بالا به نام مسجد از مردم پول گرفته شده است، و 65 درصد آن را جهاد، جهت احداث مسجد پرداخته است، چه حكمى دارد؟ مسجد است يا حسينيّه؟
جواب: اگر از ابتدا مقدارى به حساب حسينيّه و مقدارى به عنوان مسجد ساخته شده و وقف گرديده، اشكال ندارد. و هريك از حسينيّه و مسجد حكم خود را دارد.

سؤال 1268 :حسينيه اى است قديمى كه يك يا دو نوبت در سال، در آن مراسم مذهبى برگزار مى شود، آيا مى توان در بقيّه سال كه استفاده اى از آن نمى شود به عنوان مركز ورزش باستانى يا مركز كارهاى فرهنگى و... از آنجا استفاده كرد، بطورى كه هيچگونه تغيير شكل يا خسارتى به ساختمان حسينيه وارد نشود؟
جواب: استفاده در كارهاى فرهنگى، كه منافاتى با شؤون حسينيه و مزاحمتى با عزادارى نداشته باشد، مانعى ندارد، ولى استفاده ورزشى در حسينيه جايز نيست.
(صفحه 330)

وصيت




سؤال 1269 :بنده جوانى هستم بيست ساله و غير از وسايل معمولى منزل، چيز ديگرى ندارم. در اين صورت وصيت بر من واجب است يا نه؟
جواب: وصيت بر كسى واجب است كه دينى يا امانتى از مردم نزد او باشد، يا واجباتى بر عهده او باشد. اما كسى كه هيچ يك از آنها بر ذمه او نيست وصيت بر او واجب نيست.

سؤال 1270 :آيا در وصيت، لفظ خاصى معتبر است يا خير؟
جواب: لفظ خاص لازم نيست. لذا هركلامى كه دلالت بر وصيت كند و به هر لغتى باشد، كفايت مى كند.

سؤال 1271 :آيا وصيت لازم است در نوشته و امضا باشد، يا زبانى هم كافى است؟
جواب: نوشته و امضا لازم نيست. همين كه معلوم باشد نظر موصى چه بوده و به قصد وصيت چه گفته است. بايد به وصيت او عمل شود.

اثبات وصيت

سؤال 1272 :شخصى فوت كرده است و چند پسر كوچكتر او مى گويند كه غير از خانه، بقيه اموال به ما تملق دارد. چون پدر قبل از فوت، به مادر و يكى از برادران گفته كه اموال براى
(صفحه 331)

اينها باشد و 500 هزار تومان براى مادر، آيا با نبود وصيت نامه، قول اين ورثه قابل قبول است؟
جواب: چنانچه مسلم شود وصيت شفاهى داشته، و وصيت بيش از ثلث اموالش نباشد، بايد به وصيت عمل شود. و اگر زائد بر ثلث باشد، زائد بر ثلث نياز به اجازه ورثه دارد. اما اگر وصيت شفاهى او مسلّم نباشد، به مجرد ادعاى بعضى از ورثه ثابت نمى شود.

سؤال 1273 :زنى فوت كرده و در زمان حيات خودش يكى از دخترهايش كه نسبتاً با ايمان و معتقد بوده به مادر تأكيد كرده كه وصيّت كن، مادر گفته هرطور خودت صلاح مى دانى عمل كن، آيا به همين مقدار كه مكرّر گفته شده، وصيّت صادق است يا خير؟ و اگر وصيّت محسوب است به چه اندازه نافذ است؟ آيا مى تواند اين دختر ثلث ماترك را براى خود آن ميّت خرج كند يا خير و آيا رضايت ساير ورثه هم مدخليّتى دارد يا ندارد؟
جواب: اگر احراز شود كه آن مرحومه اين حرف را به قصد وصيت زده است، در اين فرض صدق وصيت مى كند. و چنانچه اين مطلب مورد قبول ساير ورثه باشد، يا به طريق شرعى ثابت شود، آن دختر مى تواند ثلث را به هرنحو صلاح دانست براى ميت مصرف كند. و در اين رابطه رضايت ساير ورثه مدخليتى ندارد.

سؤال 1274 :مرحوم پدرم حدود دو سال قبل از فوت، در حضور چند نفر شاهد، اينجانب را كه فرزند ذكور و ارشد مى باشم وصىّ خود قرار داد و طبق اظهاراتش همه اولاد را مطابق شرع مقدّس اسلام به سهم پسرى و دخترى از ماترك خود تعيين سهم كرد و ثلث از منزل مسكونى را براى مخارج خويش قرار داد. ولى محلّ وصيتنامه را مشخص نكرد گويا توسط ساير ورّاث از بين رفت. ولى بعد از فوت وصيتنامه ديگر كه اصالت آن محرز نيست توسّط ورثه ديگر (برادرانم) مطرح گرديد، كه با اظهارات مرحوم پدرم مغايرت دارد. در صورت صحت آيا پدرم مى تواند مرا از ارث محروم كند؟ و آيا اصولا بيش از ميزان ثلث اموالش را مى تواند وصيّت كند؟ و با توجه به اينكه متوفى از محل دفن خويش در باغ بهشت از شش سال قبل اطلاع داشته، و مى دانسته كه خريد قبر در صحن حضرت معصومه (عليها السلام) براى ورّاث از نظر مالى مقدور نمى باشد، آيا وصيّت به چنين چيزى مى كند؟ و آيا اين وصيتنامه جديد كه فاقد شهود و