جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه جامع المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 457)

جواب: جايز است.

سؤال 1739 :حكم نشستن زن در تالارها و مجالس عروسى چيست؟ در صورتى كه خانمى مشغول رقص باشد؟
جواب: احتياط در عدم حضور در مجلس رقص است.

سؤال 1740 :اخيراً در محلّ ما موقعى كه خانمها دور هم جمع مى شوند، براى سرگرمى بدون غنا و آواز، دايره و دف مى زنند و كف و دست افشانى مى كنند، حكم شرعى را مرقوم فرماييد؟
جواب: كف و دست زدن مانعى ندارد. ولى از دايره و دف اجتناب نماييد.

ارتداد يا اعتقادات فاسد زن يا شوهر

سؤال 1741 :شخصى نسبت به ائمه اطهار (عليهم السلام) و عزادارى اهانت مى كند، آيا مرتد شده و زن وى از او جدا مى شود؟
جواب: اگر ناصبى شود، يعنى دشمنى با اهل بيت (عليهم السلام) را جزء وظايف دينى خود بداند، مرتد است. و زن او خودبخود از او جدا خواهد شد.

سؤال 1742 :زن يا شوهر با اينكه منكر نماز نيست، اما نماز نمى خواند. آيا مى شود با او زندگى كرد؟
جواب: زوجيت باقى است. ولى بايد امر به معروف و نهى از منكر را ادامه دهيد.

سؤال 1743 :مردى بهايى خود را شيعه دوازده امامى معرفى كرده و با يك دختر شيعه ازدواج دائمى كرده است. پس از مدتى كشف خلاف شده، وظيفه چيست؟
جواب: در فرض سؤال كه بهايى بودن زوج براى زوجه محرز شده باشد، بايد بلافاصله از او جدا شود و بودن نزد بهايى حرام است و محتاج به طلاق نيست و پس از منقضى شدن عدّه، مى تواند بدون طلاق با مرد مسلمان ازدواج كند.

سؤال 1744 :زنى در خانه شوهر آزادى كافى در انجام واجبات ندارد، فقط شوهرش چند
(صفحه 458)

روزى از ماه مبارك رمضان را روزه مى گيرد و نماز مى خواند و بقيه سال را بدون عذر نماز نمى خواند. وظيفه همسرش بعد از مراحل امر به معروف و نهى از منكر و عدم تأثير چيست؟ آيا حق جدايى دارد؟
جواب: شوهر حق منع همسر از انجام واجبات را ندارد و زن بايد واجبات را انجام دهد ولو با مخالفت شوهر مواجه شود و اگر نمى گذارد بايد به دادگاه شرعى مراجعه كند و از او شكايت كند و حتى حاكم شرع در برخى اوقات مى تواند حكم به طلاق دهد.

كنترل جمعيت و جلوگيرى از باردارى

سؤال 1745 :با توجه به لزوم كنترل جمعيت، آيا بستن لوله هاى رحم در خانمها اشكال دارد؟
جواب: براى مدت موقّت مانعى ندارد.

سؤال 1746 :بستن مجراى تناسلى مرد و زن براى عقيم شدن، چه حكمى دارد؟
جواب: قطع رگ و عقيم شدن نقص است. و جايز نيست انسان خود را عقيم و ناقص كند. براى كنترل مواليد راههاى ديگر هست، مثل عزل نطفه و غيره كه شرعاً بى اشكال است. و همين طور است نسبت به بانوان. بلى بستن لوله ها به نحو موقت با رعايت مسائل محرم و نامحرمى مانعى ندارد.

سؤال 1747 :آيا اسلام موافق با رشد جمعيت است؟
جواب: اسلام موافق با رشد جمعيت است از نظر اين كه آمار مسلمانان هرچه بيشتر باشد دليل بر عظمت و قدرت آنها است. ولى در برخى از شرايط خاص به عنوان آن شرايط موافق با رشد جمعيت نيست.

سؤال 1748 :آيا گذاشتن دستگاه آى. يو. دى (IUD) درون رحم براى جلوگيرى از باردارى جايز است؟
جواب: از نظر جلوگيرى از حمل با رضايت زن و شوهر مانعى ندارد. ولى اگر
(صفحه 459)

مستلزم نظر غير به عورت زن است اشكال دارد، اگرچه دكترى كه اين كار را انجام مى دهد زن باشد.

سؤال 1749 :خانمى نمى دانسته كه گذاشتن دستگاه درون رحم اگر مستلزم نظر به عورتين باشد جايز نيست و اين كار را انجام داد. حالا كه فهميده است آيا بايد آن را بيرون بياورد؟ با توجه به اين كه اگر آن را خارج نكند مجبور است هرچند وقت يك بار براى معاينه نزد دكتر برود و اين مستلزم نگاه غير به عورتين اوست؟
جواب: خارج كردن آن بالفعل لازم نيست. ولى در زمانى كه بيرون نياوردن آن ملازم با نگاه غير به عورتين او باشد، لازم است آن را خارج كند.

سؤال 1750 :اگر دكترها به خانمى بگويند در صورتى كه حامله شوى برايت خطر جانى دارد. آيا زن مى تواند لوله هاى رحم خود را ببندد؟ اگرچه مستلزم عقيم شدن دائم، يا مستلزم نگاه غير به عورتين باشد؟ آيا اين از مصاديق اضطرار است؟
جواب: اگر پزشك متخصّص بگويد و از گفته او اطمينان حاصل شود، مانعى ندارد. و نگاه غير در حدّ اضطرار و ناچارى جايز است.

سؤال 1751 :آيا جايز است كه زن بدون اذن و رضايت شوهر خود، كارى كند كه حامله نشود، مثل اين كه قرص مصرف كند؟
جواب: اگر ضرر زياد نداشته باشد جايز است. اگرچه شوهرش راضى نباشد.

كورتاژ (سقط جنين(1))

سؤال 1752 :حكم اسلام در مورد سقط جنين چيست؟
جواب: اسقاط جنين جايز نيست، مگر اين كه در جان مادر در معرض خطر باشد يا بقاى جنين منجر به بيمارى غير قابل تحمل مادر شود. كه با احراز يكى از اين دو امر، اسقاط مانعى ندارد.

  • 1 ـ در ارتباط با ديه سقط جنين به مباحث ديات ص 547 مراجعه شود و در ارتباط با كفاره به مسأله 1928، ص 541 مراجعه شود.

(صفحه 460)

سؤال 1753 :اگر زن و شوهر مجتمعاً جنين را اسقاط كنند، آيا ديه تنصيف شده و يا اينكه به بقيه وارث مى رسد؟ و آيا ديه را در هرحال بايد بدهند و يا در صورت طلب ورّاث و يا حاكم؟
جواب: ديه به ساير وراث مى رسد، اگرچه لامحاله طبقه بعدى خواهند بود. و نيازى به حكم حاكم ندارد.

سؤال 1754 :لطفاً مواردى كه اسقاط حمل در آن موارد اشكال ندارد، بيان كنيد؟
جواب: اسقاط حمل در موارد زير بلامانع است:
1 ـ اگر طبق تشخيص پزشك متخصص و مورد اطمينان بقاى جنين موجب مرگ جنين و مادر، هردو بشود. ولى اگر جنين سقط شود، مادر زنده مى ماند.
2 ـ اگر ولوج روح نشده است و طبق تشخيص پزشك متخصص و مورد اطمينان بقاى حمل براى مادر خطر جانى دارد، يا مستلزم ضرر و درد غير قابل تحمل باشد.
3 ـ اگر ولوج روح نشده و زن حامل اطمينان دارد كه بدون اسقاط حمل، مورد اذيت و آزار روحى يا جسمى غيرقابل تحمل قرار مى گيرد و در عسر و حرج شديد واقع مى شود، در اين صورت نيز اسقاط بعيد نيست كه حرام نباشد. ضمناً در تمام اين موارد اگر اسقاط كرد، ديه دارد، كه بر عهده اسقاط كننده است و اگر سقط بعد از ولوج روح باشد علاوه بر ديه كفاره هم دارد.

سؤال 1755 :اگر زن آبستن به طبيب مراجعه كند و طبيب او را سقط جنين كند، آيا طبيب قصاص مى شود؟
جواب: خير، بلكه محكوم به ديه است.

سؤال 1756 :فعلا با دستگاههاى مجهّز تشخيص مى دهند كه جنين چه وضعيتى دارد. حال اگر متوجه شدند كه جنين مرده به دنيا مى آيد يا بعد از چند روز مى ميرد، آيا اجازه دارند كه جنين را سقط كنند؟
جواب: اولا حصول يقين و قطع به مسأله بعيد است و بر فرض حصول قطع نيز، سقط جايز نيست.


(صفحه 461)

سؤال 1757 :در ميان پزشكان متخصص دو نظريه در رابطه با دستگاه درونى رحم (I.U.D) وجود دارد: الف ـ ممانعت از انعقاد نطفه مى كند. ب ـ بعد از انعقاد نطفه موجب دفع نطفه مى گردد. در فرض سؤال، تكليف در دو مورد زير چيست؟
الف ـ استفاده از آن در صورت شك بين دو نظريه.
ب ـ استفاده از آن در صورت تبعيت نظريه (ب).
جواب: الف ـ در صورت شك مانعى ندارد. مگر اين كه موجب عقيم شدن دائمى شود. ب ـ اگر بدانند كه موجب دفع نطفه مى شود جايز نيست.

سؤال 1758 :تكليف عقيم كردن بانوان كه در زايمانهاى قبلى فرزندان ناقص الخلقه و يا داراى بيمارى ارثى (جسمى و روانى) به دنيا آورده اند چيست؟
جواب: صرف ناقص الخلقه بودن نوزاد قبلى يا بيمارى ارثى مجوز عقيم كردن نمى شود. بلى اگر محرز باشد كه زايمانهاى بعدى ملازم با عسر و حرج شديد و غير قابل تحمل است، مانعى ندارد.

سؤال 1759 :بستن لوله هاى رحم منجر به قطع حاملگى مى شود و ايجاد زمينه براى امكان آبستنى مجدد، مستلزم عمل جراحى ميكروسكوپيك و دقيق است كه در مراكز مجهز امكان پذير است، و شانس حاملگى مجدد در بهترين مراكز دنيا در حدود 50% مى باشد. با در نظر گرفتن شرايط فوق، آيا بستن لوله هاى رحم در بانوان سالم مجاز است؟
جواب: در فرض سؤال، چنين مواردى حكم عقيم شدن دائمى محسوب مى شود و جايز نيست.

سؤال 1760 :در مورد بيمارانى كه حاملگى براى آنان خطر جانى دارد و امكان بهبود وضع جسمى و روانى آنان از نظر مساعد شدن حاملگى در آينده هم وجود ندارد. به عبارت ديگر: ضرورتهاى پزشكى ايجاب مى كند هيچ گاه يا حتى الامكان حامله نشوند، آيا قطع دائم حاملگى جايز است؟
جواب: در فرض سؤال، مانعى ندارد.

سؤال 1761 :آيا سقط درمانى در مورد مادرانى كه بيمارى پيشرفته اى دارند و ادامه حاملگى