جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه جامع المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 416)

سؤال 1567 :اگر فرزند كسى به هيچ وجه قادر بر ازدواج نباشد، يعنى هميشه در امور زندگى با شكست مواجه شده و اختلالاتى در بدنش بوجود آيد، آيا به همين جهت مى تواند با دارو يا عمل جرّاحى رجوليت خود را از بين ببرد؟
جواب: از بين بردن رجوليّت، به هيچ وجه جايز نيست.

سؤال 1568 :آيا جايز است دختر شيعه به شوهر سنّى داده شود؟
جواب: بهتر است از اين كار اجتناب شود.

سؤال 1569 :فرزند اگر محتاج همسر باشد، و پدر به فكر او نباشد، آيا مى تواند بدون اذن او در اموالش تصرف كند و زن بگيرد؟
جواب: تصرف در اموال پدر بدون اذن پدر جايز نيست. در چنين مواردى لازم است پدر توسط افرادى نصيحت شود تا آماده گردد.

سؤال 1570 :آيا در ازدواج قول زن در مورد فوت شوهر و يا پاك بودن حجت است؟
جواب: قول زن در رابطه با فوت شوهر و يا پاك بودن معتبر است.

سؤال 1571 :آيا شرعاً مى شود روى حرف زنان بى بند و بار در پاك بودن از حيض و نداشتن شوهر و انقضاى عده حساب كرد؟
جواب: اگر زن در ادعايش متهم نباشد، گفتارش مورد قبول است.

ازدواج دو فاميل

سؤال 1572 :لطفاً نظر مبارك را در رابطه با ازدواج دو فاميل بيان فرماييد؟
جواب: در خصوص اين مسأله روايت معتبرى به نظر نرسيده است(1).

  • 1 ـ شهيد (رحمه الله) در مسالك، اول كتاب نكاح مرسلا نقل كرده كه پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) فرمود: «لاتنكحوا القرابة القريبة فإن الولد يخرج ضاوياً اى نحيفاً». يعنى با خويشان نزديك ازدواج نكنيد، چون بچه نحيف و لاغر متولد مى شود.
  • و علامه (رحمه الله) در تذكرة الفقها، كتاب النكاح ج 1/ ص 569 ذيل مقدمه ششم ظاهراً استحباب نكاح با بيگانه را پذيرفته و همين حديث را نقل كرده و سپس فرموده است: ولعل ذلك لنقصان الشهوة بسبب القرابة. يعنى، شايد اين مطلب براى اين باشد كه قرابت و خويشاوندى سبب نقصان شهوت است.
  • و در الحدائق الناضرة ج 23/ ص 17 آمده است كه بعضى فرموده اند: ازواج با خويشان مستحب است به خاطر صله رحم و فضيلت ازدواج و شهيد در قواعد همين را اختيار كرده است.
  • و بعضى گفته اند ازدواج با بيگانه مستحب است براى قول پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) كه فرمود: «لاتنكحوا القرابة القريبة فإن الولد يكون ضاوياً، أى نحيفاً». و هو اختيار العلاّمة فى التذكرة و علل بنقصان الشهوة مع القرابة، يعنى مختار علامه در تذكره استحباب ازدواج با بيگانه است و دليل آن فرمايش پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله)است كه از ازدواج با نزديكان نهى فرمود.
  • پس از اين، مرحوم صاحب حدائق فرموده است كه ظاهراً اين خبر از عامه نقل شده و در كتب اخبار ما نقل نشده است و خبر را ابن اثير در نهاية الاثيرية ج 3/ ص 106 نقل كرده است و علامه هم ظاهراً از آنان تبعيّت كرده و به آنچه آنان به آن استدلال كرده اند، استدلال كرده است.

(صفحه 417)

سؤال 1573 :آيا قول مرد در مورد اينكه همسر خود را طلاق داده است بدون بينه، قبول است يا نياز به بينه دارد؟
جواب: اقرار مرد در ترتيب آثار طلاق كافى است. مگر آنكه زوجه يا ديگرى علم به كذب مرد داشته باشد. كه در اين صورت بايد عالم مطابق علم خود عمل كند هرچند در ظاهر اگر حاكم مطابق اقرار زوج حكم كرده، نمى تواند حكم را رد كند.

سؤال 1574 :زوجين اصل طلاق را قبول دارند. زوجه ادعا مى كند كه طلاق خلع است، ولى زوج مدعى رجعى بودن طلاق مى باشد. مستدعى است بفرماييد قول چه كسى مسموع است؟
جواب: قول مدعى طلاق رجعى با قسم خوردن مقدم است.

سؤال 1575 :زوجين در اصل طلاق اتفاق دارند. زوج مى گويد طلاق دوم است و طلاق رجعى است، ولى زوجه مى گويد طلاق سوم است و بائن مى باشد. قول كداميك مسموع است؟
جواب: قول مدعى طلاق رجعى با خوردن قسم مقدم است.

(صفحه 418)

طلاق


صيغه طلاق

سؤال 1576 :در مورد صيغه طلاق، آيا عبارت (اَنْتِ مطلقة) يا (هِىَ مُطلقه) يا (طَلَّقَتْ فلانة) مجزى است يا خير؟
جواب: هيچيك از مذكورات در سؤال، مجزى نيست و بايد به لفظ (اَنْتِ طالِق) يا (هِىَ طالِق) يا (هذِه طالِق) باشد.

سؤال 1577 :هرگاه زوجه از طرف زوج وكالت در مطلقه كردن خود داشته باشد و بخواهد خودش اجراى صيغه كند، بايد چه بگويد؟
جواب: بايد بگويد (انا طالق).

شرايط صحت طلاق

سؤال 1578 :در عدالت عادلهايى كه شاهدِ طلاق مى شوند، آيا حسن ظاهر كافى است يا احراز عدالت واقعى لازم است؟
جواب: حسن ظاهر، كافى است. ولى اگر بعداً كشف خلاف شود; طلاق باطل است.

سؤال 1579 :آيا لازم است كه عدلين در طلاق، زبان عربى را بدانند و به معناى الفاظ واقف باشند يا لازم نيست؟
(صفحه 419)

جواب: همين قدر بدانند كه انشاء صيغه طلاق مى كنند، كفايت مى كند.

سؤال 1580 :شخصى را وكيل كرده ام تا همسرم را طلاق دهد و نمى دانم دو شاهد عادلِ لازم در طلاق واقعاً عادل بوده اند يا خير؟
جواب: لازم نيست شما خصوصيات دو شاهد عادل را بدانيد و گفته شخص طلاق دهنده كه مورد اعتماد شما بوده و به او وكالت داده ايد، براى شما حجت است، مگر اينكه علم به خلاف پيدا كنيد. بلى اگر شما دو شاهد را بشناسيد و اعتقاد به عدالت آنان نداشته باشيد، جواز ترتيب آثار طلاق براى شما مشكل است.

سؤال 1581 :چند سال قبل با كسى ازدواج كردم و بعد از مدتى در حال حيض، طلاق گرفتم، بعد از گذشت عده، چون نمى دانستم طلاق در حال حيض صحيح نيست، دو مرتبه ازدواج كردم و فعلا يك بچه دارم، لطفاً مرا راهنمايى كنيد و حكم شرعى را بيان كنيد.
جواب: طلاق در حال حيض باطل است و شما همسر شرعى شوهر اول خود مى باشيد; ولى چون معتقد بوده ايد كه طلاق صحيح است و بعد از عده، ازدواج كرده ايد، مرتكب عمل حرامى نشده ايد و بچه شما در حكم حلال زاده است. اما ازدواج دوم باطل است و بايد هرچه سريعتر از شوهر دوم خود جدا شويد.

سؤال 1582 :در صورتى كه ضمن عقد ازدواج، يا عقد لازم ديگر، زوج زوجه خود را وكيل در طلاق كند، آيا اين وكالت قابل عزل مى باشد يا خير؟
جواب: اگر به نحو شرط نتيجه، شرط شده كه زن وكيل باشد، اين وكالت قابل عزل نيست.

سؤال 1583 :خانمى كه جراحى كرده و رحمش را خارج كرده اند، عادت ماهانه ندارد و خونى هم نمى بيند، بفرماييد زمان طهر غير مواقعه او، جهت اجراى صيغه طلاق چگونه است؟
جواب: در فرض سؤال، سه ماه پس از آخرين مواقعه، مى توانند صيغه طلاق را جارى كنند.

سؤال 1584 :آيا در طلاق حامل، لازم است آثار حمل ظاهر شده باشد يا با علم به حمل،
(صفحه 420)

كفايت مى كند، اگرچه آثار حمل ظاهر نشده باشد؟
جواب: در فرض سؤال، وجود حمل در حين طلاق در طهر مواقعه، در صحت طلاق كافى است. هرچند آثار آن ظاهر نشده باشد.

طلاق با حكم حاكم شرع

سؤال 1585 :شوهر اينجانب به خاطر ناراحتى خانوادگى، مدت 9 سال از ما كناره گيرى كرده و نامه داده است كه منتظر من نباشيد، و شما را هم طلاق نمى دهم و من هم به دادگاه مراجعه كردم و آنها مرا طلاق دادند، آيا بعد از انقضاى عده، مى توانم شوهر كنم؟
جواب: چنانچه دادگاه طلاق داده باشد، پس از انقضاى عدّه مى توانيد شوهر اختيار كنيد.

سؤال 1586 :دخترى دو هفته بعد از ازدواج به منزل پدرش برگشته و حاضر به بازگشت به منزل شوهرش نيست و شوهر هم از روى عناد، حاضر به طلاق نمى شود و دختر نيز به هيچ وجه حاضر به زندگى با او نيست، آيا در اين گونه موارد حاكم شرع و وكلاى او مجاز به اجراى صيغه طلاق، براى نجات زندگى دختر هستند يا خير؟
جواب: چنانچه احراز شود ادامه زوجيت با زوج مزبور همراه با عسر و حرج شديد است و زوج از دادن طلاق، امتناع ورزد و حتى اجبار به طلاق، ممكن نباشد، دراين صورت حاكم شرع يا نمايندگان وى مى توانند طلاق دهند.

سؤال 1587 :بين زن و شوهرى اختلاف شديد واقع شده، به حدى كه به دادگاه كشيده شد، و حكم به مطلقه شدن در مقابل مهر، صادر گرديده است و شوهر به خارج فرار كرده، آيا زن مى تواند در غياب مرد، خود را مطلقه كند؟
جواب: در صورتى كه از مراجعت وى به ايران مأيوس باشند; دادگاه مى تواند وى را طلاق دهد.

سؤال 1588 :اينجانب سر دفتر مى باشم، خانمى مراجعه كرده كه با بخشيدن مهريه خود و نفقه در ايام عده، طلاق مى خواهد. توضيح اينكه: خانم از ديوان عالى كشور حكم طلاق را