جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه جامع المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 396)

آن جايز نيست. و بايد آنرا به زوج پس بدهد. و حتى اگر تلف شده باشد بايد مثل آنرا پس بدهد.
4 ـ بلى، اگر پول را جهت تهيه جهيزيه بگيرد و با آن جهيزيه تهيه كند، و همراه دختر به منزل زوج بفرستد، با رضايت زوج اشكالى ندارد. در اين صورت جهيزيه به مقدارى كه از اين پول تهيه شده، ملك زوج است.


تدليس و فريب

سؤال 1499 :تدليس چيست؟
جواب: تدليس اين است كه زن يا مرد را طورى توصيف كنند كه موجب گول خوردن و اشتباه طرف ديگر در امر ازدواج شود. مثل اينكه عيبهاى او را نگويند يا صفاتى را براى او ذكر كنند كه نداشته باشد. مثلا بگويند دكتر است يا مغازه دار است يا در فلان شركت با فلان مقدار حقوق كار مى كند يا فلان سمت ادارى را دارد كه اگر اين اوصاف را نمى گفتند يا عيوب او را مى گفتند، طرف مقابل راضى به اين ازدواج نمى شد.

سؤال 1500 :حكم تدليس را بيان فرماييد.
جواب: اگر تدليس به اخفاى عيبهايى باشد كه موجب فسخ عقد مى گردد، طرف مقابل مى تواند نكاح را فسخ كند. اما اگر به اخفاى آن عيبها نباشد، بلكه به اخفاى عيوب ديگر يا ابراز صفات كمال باشد، در صورتى كه حق فسخ پيدا مى شود كه امور مذكوره، به نحو شرط در ضمن عقد آمده باشد. يا اگر قبلا از اين امور صحبت شده، عقد مبنى بر اين امور خوانده شده باشد.

سؤال 1501 :اگر از طرف زوجه اظهاراتى شود كه موجب تدليس و فريب زوج گردد و عقد بر طبق آن جارى گردد، آيا مهرالمسمّى به گردن او است يا مهرالمثل؟
جواب: در صورتى كه دخول محقق شده باشد، و شوهر اختيار كند استمرار زوجيت را، لازم است مهرالمسمّى را بپردازد. و در صورت اختيارِ فسخ، زن استحقاق مهر ندارد.
(صفحه 397)

سؤال 1502 :مردى در ازدواج با دخترى تدليس كرده و خود را عوضى معرفى كرده است. مثلا خود را دكتر يا مهندس معرفى كرده، كه اگر خود را اينگونه معرفى نمى كرد حتماً دختر راضى نمى شد، آيا به خاطر ندانستن موضوع، براى دختر اختيار فسخ عقد هست يا نه؟
جواب: در صورتى كه در عقد ازدواج شرط دكتر يا مهندس بودن زوج شده باشد، يا به نحوى توصيف كرده كه عقد مبنى بر آن وصف واقع شده، كه به منزله شرط ضمنى بوده، و بعد تخلف وصف ظاهر و واضح شده است، زن اختيار فسخ عقد را دارد. و چنانچه قبل از دخول فسخ كند، حق مهر ندارد. و اگر بعد از دخول فسخ كند، حق مهر دارد.

سؤال 1503 :مردى به عنوان داشتن شغل معين، زنى را به عقد دائم خود درآورده است. و بعد معلوم شده كه زمان عقد و بعد از عقد داراى شغل معين نبوده است. آيا اين مورد هم از موارد تدليس محسوب مى گردد يا خير؟
جواب: در فرض مسأله، اثبات خيار براى زوجه، به اين نحو تدليس مشكل است.

سؤال 1504 :در صورتى كه اطرافيان دختر بعضى از عيوب دختر را مثل پيسى، سوختگى، كچلى، بيان نكنند، آيا به مجرد نگفتن تدليس مى باشد؟ و شوهر حق پيدا مى كند عقد را فسخ كند؟
جواب: مجرد نگفتن عيب تدليس نيست.

سؤال 1505 :اگر در ازدواج تدليس صورت گيرد، ولى زوج ازدواج را به اميد برطرف شدن عيب فسخ نكند، و بعد ناچار شود زن را طلاق دهد، آيا مى تواند در مهر (نصف يا تمام آن) به مدلس رجوع كند؟
جواب: در فرض سؤال، استقرار نصف يا تمام مهريه مستند به خودش مى باشد و حق رجوع به مدلّس را ندارد.

سؤال 1506 :شوهر ديوانه شده است و همسر او عقد را فسخ نكرده است، ولى حال كه شوهر بهبودى يافته، آيا همسرش حق دارد با ادعاى اينكه نمى دانسته مى تواند عقد را فسخ
(صفحه 398)

كند، فعلا عقد را فسخ كند؟
جواب: بعد از رفع عيب، فسخ كردن مشكل است.

سؤال 1507 :زنى كه داراى عيب قرن است، اما با عمل جراحى مى توان رفع عيب كرد، آيا شوهر در اين صورت هم مى تواند عقد را فسخ كند؟
جواب: قبل از رفع عيب حق فسخ دارد. ولى اگر فسخ نكرده باشد، بعد از رفع عيب مشكل است.

سؤال 1508 :مردى در هنگام ازدواج مى گويد كه قبلا ازدواج نكرده است و زن به گمان و به اعتقاد اين عنوان قبول و اجازه داده است. و بعد معلوم مى شود كه قبلا زنى داشته و او را طلاق داده است، آيا زن در اين صورت حق فسخ پيدا مى كند؟
جواب: در فرض مزبور، زن حق فسخ ندارد.

سؤال 1509 :اگر شخصى در ازدواج تدليس كرد، بعد زوج متوجه شد و نكاح را فسخ كرد، آيا بايد مهر دختر را بدهد يا لازم نيست؟ و اگر داد آيا مى تواند به مدلّس رجوع كند؟
جواب: اگر قبل از دخول نكاح را فسخ كند، لازم نيست مهر را بپردازد. ولى اگر بعد از دخول فسخ كند در صورتى كه مدلِّس خودِ زن باشد، لازم نيست مهر را بپردازد. ولى اگر مدلس غير زن باشد، بايد مهريه زن را كاملا بپردازد. و مى تواند به مدلس رجوع كند.

عيوب موجب فسخ

سؤال 1510 :شخصى دختر نابالغ خود را به عقد پسرى درمى آورد. و بعد از بلوغ دختر متوجه مى شود كه پسر قبل از ازدواج، يعنى بعد از تولد ديوانه بوده است، آيا دختر مى تواند عقد را فسخ كند؟
جواب: بلى، در فرض سؤال دختر مى تواند عقد را فسخ كند.

سؤال 1511 :خانمى است كه به مدت 6 سال به جهت جنون زوج بلا تكليف مانده و شوهر وى نه مخارج او را مى دهد و نه طلاق، وظيفه ايشان چيست؟
(صفحه 399)

جواب: اگر جنون شوهر مسلم باشد، زوجه مى تواند نكاح را فسخ كند، و نيازى به طلاق زوج يا ولىّ وى ندارد.

سؤال 1512 :خانمى قبل از ازدواج به بيمارى روانى مبتلا بوده و هنگام ازدواج آن را مخفى كرده است، آيا شوهر بعد از آگاهى مى تواند نكاح را فسخ كند؟
جواب: اگر ثابت شود كه بيمارى جنون است و مرد هم هيچ اطلاعى نداشته، مى تواند نكاح را فسخ كند.

سؤال 1513 :در فرض فوق، آيا شوهر با فسخ مى تواند ادعاى خسارت كند و مخارج خود را از زن بگيرد؟
جواب: نمى تواند.

سؤال 1514 :آيا فرقى بين جنون ادوارى و جنون دائمى در فرض فوق وجود دارد؟
جواب: فرقى نيست.

سؤال 1515 :پنج سال پيش ازدواج كردم و حدود چند ماه پيش مطلع شدم همسر اينجانب مبتلا به بيمارى صرع از نوع ارثى مى باشد. پيش از ازدواج آن را به اطلاع من و خانواده ام نرسانيده اند و پس از ازدواج در اثر روشن شدن آن به خاطر مريضى مى خواهم از حق فسخ عقد خودم استفاده كنم. لطفاً حكم شرعى مسأله را بيان فرماييد؟
جواب: موارد حق فسخ در مسأله 2448 توضيح المسائل ذكر شده است. بيمارى صرع از مواردى نيست كه زوج يا زوجه حق فسخ داشته باشند. و شما نمى توانيد عقد را بهم بزنيد. بلى امر طلاق با زوج است و مى توانيد طبق شرايط و ضوابط آن اقدام كنيد.

سؤال 1516 :اگر بعد از ازدواج معلوم شود كه شوهر بدون خصيتين بوده است، آيا زن حق فسخ عقد را دارد؟
جواب: اگر مقصود اين باشد كه بيضتين او را كشيده اند يا كوبيده اند يا اصلا نداشته باشد، زن حق دارد عقد را فسخ كند.
(صفحه 400)

سؤال 1517 :بعد از عقد و قبل از دخول متوجه شدم كه دخترى به صورت مادرزادى يك پستان ندارد، من از ازدواج امتناع كردم و مى خواهم نكاح را فسخ كنم، اما او راضى نبوده و نيمى از مهر خود را مى خواهد، آيا من مى توانم نكاح را فسخ كنم؟
جواب: مورد مزبور از موارد فسخ نيست. زيرا كه در عقد شرط نشده و به صورت توصيف هم نيامده و از عيوب مجوّز فسخ هم نمى باشد. و اگر او را طلاق دهيد بايد نصف مهر او را بدهيد.

سؤال 1518 :دخترى به عقد كسى درآمده است. پس از عقد معلوم شده داراى عيبى است كه مانع از دخول است و شوهر فوراً و بدون هيچ گونه تصرفى نكاح را فسخ كرده، آيا به زن مهر تعلّق مى گيرد؟
جواب: در فرض سؤال، مهريه ساقط است و دختر حق ندارد.

سؤال 1519 :زن و شوهرى سه سال است با يكديگر ازدواج نموده و اولادى ندارند. با مراجعه به دكتر معلوم شده است كه زوجه عقيم است و به احتمال يك درصد با عمل جراحى امكان دارد صاحب فرزند شود. اگر زوج بخواهد به واسطه عقيم بودن زن، اين عقد را به هم بزند، آيا مى تواند يا خير؟ و آيا عقيم بودن از جمله عيوبى است كه موجب فسخ نكاح مى شود يا نه؟ با اين وصف در مورد مهر چگونه عمل مى شود، تمام مهر را زوجه مى برد يا خير؟
جواب: عقيم بودن از عيوب موجب خيار براى مرد نيست. بلى اگر بخواهد مى تواند زن را طلاق دهد و اگر طلاق قبل از دخول باشد، بايد نصف مهر را بپردازد. و اگر بعد از دخول باشد، بايد تمام مهر را بپردازد.

سؤال 1520 :دخترى به عقد مردى درآمده است. و پس از مدتى معلوم شده خانواده دختر دچار عقب افتادگى ذهنى و بيماريهايى مانند انحراف چشم تا حدّ كورى و سنگينى گوش تا حدّ كرى هستند و دختر قبلا دچار سكته شده، آيا چنين عيوبى موجب فسخ است؟
جواب: عيوبى كه موجب فسخ عقد مى شود در توضيح المسائل، مسأله 2448 بيان شده است. اما عيوبى كه در سؤال ذكر شده، در صورتى موجب حق فسخ عقد است كه در ضمن عقد شرط عدم عيب خاص يا مطلق عيب بشود. يا زوجه