جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه جامع المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 519)

ديه سيلى و جراحات وارده به سر و بدن

سؤال 1959 :بخاطر فحاشى يك پسربچه سيزده سالى، سيلى و كتك محكمى به او زدم، آيا مشغول الذمّه هستم؟
جواب: بلى، اگر سيلى زدن به صورت، موجب سرخى صورت شده، بايد يك مثقال و نيم طلا كه هرمثقال 18 نخود است به او بپردازيد. و اگر موجب كبود و سبز شدن صورت گرديده سه مثقال، و اگر سياه شده شش مثقال شرعى طلا بايد به او بپردازيد. و اگر جاى ديگر بدن او را به واسطه زدن سرخ يا كبود يا سياه كرده ايد، بايد نصف آنچه را گفته شد به او بدهيد.

سؤال 1960 :اگر پزشك براى بهوش آمدن بيمار سيلى به صورت او بزند، آيا ديه دارد؟
جواب: در فرض سؤال، ديه ندارد. چون جنايت صدق نمى كند.

سؤال 1961 :لطفاً ديه جراحات وارده بر سر و صورت را بيان فرماييد:
جواب: به طور كلى اگر كسى پوست سر يا صورت مسلمانى را پاره كند، ديه آن يك شتر است. و اگر به گوشت برسد و قدرى از آن را هم ببرد، ديه آن دو شتر است. و اگر خيلى از گوشت را پاره كند، ديه سه شتر است. و اگر به پرده نازك روى استخوان برسد، ديه چهار شتر است. و اگر استخوان نمايان شود، پنج شتر است. و اگر استخوان بشكند، ديه ده شتر است. و اگر بعضى از اجزاى استخوان جابه جا شود، ديه پانزده شتر است. و اگر به پرده مغز سر برسد، ديه 33 شتر است كه بايد به مجروح بدهد. و ظاهراً شتر خصوصيت نداشته باشد بلكه مقصود از يك شتر،1001 ديه كامل است، بنابراين ضارب مى تواند ديه را از اقسام ديگر، مانند طلا يا نقره انتخاب و بپردازد.

سؤال 1962 :آيا در مقدار ديات ذكر شده فرقى بين مرد و زن و صغير و كبير هست يا خير؟
جواب: خير، فرقى نيست.

سؤال 1963 :آيا مقدار ديه جراحات وارده بر سر و صورت فرق مى كند؟
جواب: خير، فرق نمى كند.
(صفحه 520)

سؤال 1964 :شخصى بر اثر ضربه شخص ديگرى، مبتلا به ضربه مغزى شده و مدتى را بصورت بيهوشى بسر برده است، و در ديات براى ضربه مغزى ديه خاصى درنظر گرفته نشده است تكليف در اين مورد چيست؟
جواب: دراين گونه موارد ارش به نظر حاكم تعيين مى گردد.

سؤال 1965 :گردن و گلو جزء سر و صورت محسوب مى شود، يا ديه مخصوص دارند؟
جواب: جزء سر و صورت محسوب شدن آنها مشكل است. و ظاهراً جراحات آنها حكم جراحات وارده بر بدن را دارد. و احتياط در تراضى و مصالحه است.

سؤال 1966 :شخصى همسر خود را كتك زده و دست او را مجروح كرده است. ديه آن چه مقدار است؟
جواب: به طور كلى ديه خراش و پارگى پوست دست، پنج دينار است. و اگر كمى از گوشت را نيز پاره كرده، ديه آن ده دينار است. و اگر گوشت را عمقاً زياد پاره كرده، ولى به پرده نازك روى استخوان نرسيده، ديه آن پانزده دينار است. و اگر به پرده نازك روى استخوان رسيده و آن را پاره نكرده، ديه بيست دينار است. و اگر پرده را پاره كرده، بيست و پنج دينار است. و در اين مقدار ديات فرقى بين بزرگ و كوچك و زن و مرد و همسر و غيره نيست.

سؤال 1967 :فرق ديه زن و مرد چگونه است؟
جواب: ديه زن تا به ثلث ديه كامله نرسيده، با ديه مرد برابر است. و اگر به ثلث ديه كامله برسد يا از آن تجاوز كند، ديه زن نصف ديه مرد مى باشد.

سؤال 1968 :چند نفر هجوم برده و با هم شخصى را مجروح كرده اند. جراحات وارده مختلف است. بعضى قابل قصاص و بعضى قابل قصاص نيست. و معلوم است كه هريك از مهاجمين جرحى بر او وارد كرده اند. ولى معلوم نيست كدام جرح از كدام مهاجم است و مجروح نيز ادّعايى نسبت به فرد خاصى ندارد; لطفاً كيفيت فصل نزاع را بيان فرماييد:
جواب: در فرض سؤال، ديه جروح با قرعه تعيين شود.


(صفحه 521)

ديه فلج عضو

سؤال 1969 :همان طور كه مستحضريد ديه فلج هر عضوى، دو ثلث ديه همان عضو مى باشد. با عنايت به اين كه عضو صدمه ديده، هميشه فلج كامل نيست، بلكه حسب نظر كارشناسان احياناً 20% و يا 30% و يا 50% از عضو فلج مى شود. آيا ديه كسى كه 20% عضو او فلج گرديده، 20% از دو ثلث ديه مصدوم مى باشد؟ يا اين كه از طريق تعيين ارش بايد قضيه فيصله يابد؟
جواب: در فرض سؤال كه شلل و فلج عرفاً بنحو كامل نيست، براى آن در شرع مقدس ديه اى تقدير نشده است. لذا ديه آن از طريق تعيين ارش پرداخت، و قضيه فيصله يابد.

جنايات وارده توسط كودكان

سؤال 1970 :كودكى در هنگام بازى چاقوى ميوه خورى را پرتاب، و به چشم كودك ديگر خورده و آن را نابينا كرده است. در اين ميان والدين كودك هيچ دخالت و تقصيرى نداشته اند، مستدعى است حكم آن را بيان فرماييد:
جواب: در فرض سؤال، چنانچه ثابت شود كه در اثر ضربه كودك، چشم بچه ديگر از ديد افتاده و نابينا شده است، ديه آن نصف ديه كامله است. و بر عاقله كودك ضارب است كه ديه را بپردازند.

سؤال 1971 :در منازعه بين دو كودك يكى از آنان ديگرى را تعقيب كرده و فرد فرارى پايش به جدول خورده، به زمين افتاده و پايش شكسته است، آيا ولىّ تعقيب كننده، ضامن ديه مى شود؟
جواب: اگر ثابت شود، تعقيب، سبب زمين خوردن و شكسته شدنِ پا شده، ديه دارد. و در صورتى كه تعقيب كننده غير بالغ بوده، ديه بر عاقله او مى باشد. ولى اگر تعقيب سبب زمين خوردن او نبوده است، كسى ضامن نيست.

سؤال 1972 :در جنايات اطفال نابالغ، آيا مجنى عليه مى تواند ولىّ قهرى طفل، مانند پدر و جدّ را به محاكمه بكشاند؟ و با فرض انكار ولىّ، او را سوگند بدهد يا خير؟
(صفحه 522)

جواب: اگر مجنىّ عليه، مدّعى علم ولىّ صغير، به جنايت صغير باشد و ولىّ انكار علم كند، مجنىّ عليه مى تواند ولىّ را بر نفى علم قسم دهد.

سؤال 1973 :بچه نابالغ صدمه جانى به كسى مى رساند. آيا ولىِّ آن بچه ضامن است يا نه؟ و همچنين اگر ديوانه صدمه اى بكسى بزند، تكليف چيست؟
جواب: بچه اگر مميّز باشد و صدمه مالى و يا جانى كمتر از موضحه به كسى وارد كند، خود او ضامن است و اگر صدمه جانى، موضحه و بالاتر باشد، ديه بر عاقله بچه است، و اگر مميّز نيست، كسى ضامن نيست. مگر مستند به تقصير و عدم حفظ متصدى و حافظ طفل باشد. كه در اين صورت او ضامن است.
ديوانه اگر ضررى وارد آورد كسى ضامن نيست. مگر آنكه شخصى سبب شده باشد، كه در اين صورت آن شخص ضامن است.

سؤال 1974 :دو بچه، يكى يازده ساله و ديگرى دوازده ساله، با دو بچه ديگر با هم درگير شده و سنگ اندازى كرده اند. در اين بين سنگى به دندان بچه دوازده ساله خورده است. ديه آن چقدر است و چه كسى بايد بدهد؟
جواب: اگر دندان از جاى خود كنده شده ديه دارد. و ديه آن بر عاقله طفل است. و دندان مزبور اگر يكى از دوازده دندان جلو باشد، ديه آن پنجاه مثقال شرعى طلاى مسكوك است. و اگر يكى از شانزده دندان آخر است، ديه آن بيست و پنج مثقال شرعى طلا است. و اگر بشكند نيز همان ديه دندان كنده شده را بدهد.

سؤال 1975 :دو بچه بازى مى كرده اند. يكى از بچه ها در حين بازى با كاردستى چشم ديگرى را زخمى كرده است، پس از 72 ساعت، چشم بچه مضروب بكلى كور شده، آيا ديه شرعى دارد يا خير؟
جواب: در فرض سؤال، چنانچه ثابت شود كه در اثر ضربه يكى از بچه ها، چشم بچه ديگر نابينا شده، ديه چشم بچه مضروب بر عاقله بچه ضارب است. ديه يك چشم نصف ديه تمام انسان است.

سؤال 1976 :چند پسربچّه كه بحدّ بلوغ نرسيده اند، با هم بازى مى كنند. در بين اين بازى
(صفحه 523)

دندان يكى از اين بچه ها از بين مى رود، يعنى مى افتد، ديه دارد يا نه؟ و همچنين اگر چشم يكى را نابينا كند؟
جواب: اگر يكى از بچّه ها ديگرى را نابينا كند يا دندانش را بشكند، ديه دارد. و ديه بر عاقله است. ولى اگر خود بچّه در اثر دويدن، بيفتد و معيوب شود، بر بچّه هاى ديگر چيزى نيست.

پرداخت ديه و مسائلى مربوط به آن

سؤال 1977 :آيا تخيير جانى در انتخاب نوع ديه، ابتدايى است يا استمرارى؟
جواب: ظاهراً تخيير و انتخاب يكى از انواع ديه، استمرارى است. و جانى قبل از پرداخت آن هركدام را مايل بود، مى تواند انتخاب كند. هرچند قبل از آن نوع ديگرى را انتخاب كرده باشد.

سؤال 1978 :جانى كه مخير است بين انواع ديات، يكى را انتخاب كند، آيا بايد در دادگاه تعيين كند تا حاكم طبق آن حكم كند يا مى تواند بعداً انتخاب كند؟
جواب: قاضى مى تواند در قتل غير عمد، جانى را به طور سطحى، محكوم به ديه كامله كند و تعيين نوع آن، به زمان اجرا موكول شود.

سؤال 1979 :در ديات، در صورت تمكن از اصول، آيا مى توان به قيمت اكتفا كرد؟
جواب: در صورتِ تمكنِ جانى، از پرداخت اصول، گيرنده ديه ملزم به اخذ قيمت نيست، بلى در صورت توافق و رضايت اكتفا به قيمت مانعى ندارد.

سؤال 1980 :مدت پرداخت ديه، در قتل شبيه به عمد چقدر است؟
جواب: مدت پرداخت دو سال است.

سؤال 1981 :در زمان فعلى، منظور از حلّه در ديه چيست؟
جواب: حله دو پارچه است. و قدر متيقن، آن است كه از يمن به كيفيت معموله زمانهاى سابق باشد. و تهيه آن فعلا مشكل يا غير مقدور است.

سؤال 1982 :آيا ديه جراحات را هم عندالاعسار بايد از بيت المال داد يا خير؟