جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه جامع المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 322)

و اراضى موقوفه مربوط به آن از وقف بودن خارج شود و تصاحب و تصرف در آنها بدون اذن متولى شرعى آن خلاف شرع و جايز نيست و بر متولى لازم است كه با تمكن، از تصرف متصرفين منع و آنها را برگرداند، بلكه بر ديگران نيز لازم است از باب نهى از منكر با تحقق شرايط آن از تصرف غير متولى ممانعت و نهى كنند و بايد از محل موقوفه به نحوى كه به نظر واقف، اقرب باشد با نظر متولى شرعى استفاده شود.

متولى وقفى

سؤال 1237 :زمينى موقوفه اولاد ذكور سادات مى باشد و در وقفنامه متولى تعيين نشده است و فعلا كسى را امام جمعه و اداره اوقاف به عنوان متولى منصوب كرده اند، آيا موقوف عليهم در اين مورد وظيفه اى ندارند؟ يا بايد طبق نظر متولى عمل كنند؟
جواب: چنانچه از طريق حاكم شرع يا سازمان اوقاف متولّى تعيين شود، اگر چه با پيشنهاد و معرفى برخى از موقوف عليهم باشد، همان متولى شرعى خواهد بود و لازم است طبق نظر وى عمل شود.

سؤال 1238 :وقفنامه مدرسه علميه اى گم شده است، يكى از علماى محل با اذن مرجع تقليد آن را بازسازى و احيا كرده است، آيا شخص ديگرى مى تواند ولايت آن را بدست بگيرد؟
جواب: با فرض اينكه با نظر مجتهد جامع الشرايط احيا شده است بايد با نظر و نظارت همان مجتهد در جهت وقف اداره شود.

سؤال 1239 :در صورت معين بودن متولى وقف، آيا اداره اوقاف يا ديگران مى توانند در آن تصرف كنند؟
جواب: با توجه به توليت منصوص، كسى حق دخالت ندارد. مگر اداره اوقاف كه مسؤوليت نظارت را دارد.

سؤال 1240 :آيا وارث واقف شرعاً مى تواند در وقف تصرف كند يا خير؟
جواب: وارث اگر متولى شرعى نباشد، هيچگونه حقى ندارد.
(صفحه 323)

سؤال 1241 :كسى وصيت كرده است كه ملك و آبى صرف روضه حضرت سيدالشهداء (عليه السلام)بشود و اولادش را نسلا بعد نسل متولى قرار داده، اكنون اداره اوقاف مى خواهد آنها را بصورت موقوفه درآورد، اگر چنين كند، آيا بايد مثل سابق عمل گردد و توليت اولاد چگونه خواهد بود؟
جواب: از آنچه مسطور است ظاهر مى شود كه ملك و آب وقف است و بايد با آن معامله وقف بشود و چنانچه متولّى منصوص داشته باشد، اختيار با متولى شرعى است و اگر توليت فرزندان به نحو شرعى ثابت نشود، اختيار با حاكم شرع است و نظارت اوقاف بر آب و ملك مزبور در حال حاضر كه حكومت اسلامى است، مانع ندارد.

سؤال 1242 :شخصى چيزى را وقف كرده و توليت آن را مادام الحيات براى خود و پس از فوت براى اولاد ارشد ذكور نسلا بعد نسل و طبقه بعد طبقه قرار داده، آيا توليت بعد از فوت ارشد اولاد بلاواسطه به اولاد او مى رسد يا به عموى آنها؟
جواب: تا از طبقه اول يك نفر هست اگرچه سنّش كم باشد مقدم است بر طبقه بعد. اگرچه سن او بيشتر باشد، پس عمو مقدم است بر پسر برادر.

سؤال 1243 :اگر متولى موقوفه به وقف عمل نكند يا برخلاف نظر واقف عمل كند چه حكمى دارد؟
جواب: اگر متولى نصوص، از عمل به وقف امتناع كرد، بايد حاكم شرع يا نماينده او شخص امينى را منصوب كند تا با همكارى متولى به وقف عمل كنند و اگر باز هم متولى امتناع كرد، شخص منصوب به تنهايى به مفاد وقف عمل كند.

اجاره موقوفه

سؤال 1244 :اگر متولىِ وقف بدون رعايت مصلحت موقوف عليهم، زمين موقوفه را اجاره دهد، چه حكمى دارد؟
جواب: در فرض سؤال، اجاره باطل است.

سؤال 1245 :اگر كسى بدون اجازه متولى شرعى زمين موقوفه را به اجاره بدهد، و
(صفحه 324)

مال الاجاره را به مصرف وقف برساند، چه حكمى دارد؟ و آيا اجاره كننده ضامن است؟
جواب: اگر مصلحت در اجازه عقد اجاره و قبض و اقباض و ديگر تصرفات باشد، با اجازه متولى شرعى، آنچه واقع شده تصحيح مى شود و برائت ذمه حاصل مى شود.

سؤال 1246 :آيا اجاره دادن زمين موقوفه به مدت طولانى، مثل صد سال صحيح است؟
جواب: اجاره دادن زمين موقوفه به مدت طويل، در صورتى كه به مصلحت وقف و موقوف عليهم باشد مانعى ندارد. اگرچه حدود صد سال باشد، بلى اگر بطن موجود هنگام اجاره منقرض شدند و هنوز مدت اجاره باقى است، اجاره فسخ مى شود. و تجديد آن منوط به امضاى بطن فعلى مى شود. البته اگر متولى مصلحت وقف را ملحوظ داشته يا ملاحظه مصلحت بطن بعدى را كرده و اجاره طويل المدت داده است، بنابر اقوى اجاره به قوت خود باقى مى ماند.

سؤال 1247 :كسى زمين وقفى را ده ساله اجاره كرده است، آيا جايز است در آن زمين چاه بزند و مازاد بر مصرف خود را به افراد ديگر بفروشد و پول آن را براى خود بردارد؟
جواب: مشروعيت حفر چاه و فروش آب آن، منوط به نظر متولّى شرعى و اداره اوقاف است و در اين رابطه از آنان نظرخواهى شود.

سؤال 1248 :بعضى از متصرفين موقوفات افراد كم بضاعتى هستند، آيا مى شود مال الاجاره موقوفه را كمتر از مقدار تعيين شده گرفت؟
جواب: تخفيف مانعى ندارد ولى مابه التفاوت را از اوقاف منطبقه ديگر محسوب كنيد.

سؤال 1249 :ملكى موقوف بر اولاد ذكور بطناً بعد بطن، توسط يكى از موقوف عليهم اجاره داده مى شود و قبل از انقضاى مدت فوت مى كند، آيا به مجرد فوت، اجاره باطل مى شود؟
جواب: اجاره باطل مى شود. ولى اگر اجاره دهنده متولى باشد و مصلحت همه بطون را در نظر گرفته باشد، اجاره باطل نمى شود.
(صفحه 325)

سؤال 1250 :متولى وقف، زمين موقوفه را چند سال اجاره داده است و مستأجر آن را به نفر سوم واگذار كرده، آيا متولى مى تواند جهت موافقت واگذارى مبلغى دريافت كند؟
جواب: در صورت مصلحت مانعى ندارد. ولى مبلغ مزبور بايد صرف موقوفه شود.

فروش موقوفه

سؤال 1251 :شخصى چند اصله نخل وقف مطلق خيرات يا وقف عزادارى خامس آل عبا (عليهم السلام) كرده، ولى اكنون به علّت بيمارى يا جهت ديگر نمى تواند آن را نگهدارى يا سرپرستى كند و كس ديگرى هم نيست چنين كند، آيا مى تواند آن را بفروشد؟ در اين صورت پول آن را به چه مصرفى برساند؟
جواب: اگر كسى ديگر هم يافت نشود آن را سرپرستى كند، اگرچه اوقاف باشد، مى تواند آن را بفروشد. و در فرض اوّل پول را صرف كارهاى خير، مانند كمك به فقرا و در فرض دوم صرف خصوص عزادارى كند.

سؤال 1252 :شخصى باغ انگورى را وصيت كرده تا ده سال صوم و صلاة بگيرند و بعد مادامى كه از آن اثرى باقى است وقف سيدالشهدا (عليه السلام) كنند. حالا چندين سال است خشكيده، آيا زمين جزء وقف است يا مال ورثه مى شود؟
جواب: اگر امكان نداشته باشد مجدداً بصورت باغ و اگرچه غير انگور باشد درآيد، آن را بفروشند و صرف در مجالس روضه خوانى سيدالشهدا (عليه السلام) كنند.

سؤال 1253 :درخت گردويى را وقف روضه خوانى حضرت سيدالشهداء كرده ام و فعلا با ساختن ساختمانى در كنار آن، آب آن قطع شده و دارد خشك مى شود، آيا مى توانم چوب آن را بفروشم و با پول آن درخت گردوى ديگرى در محل ديگرى خريده و وقف روضه خوانى كنم؟
جواب: مانعى ندارد.

سؤال 1254 :قطعه اى از زمين مربوط به مسجدالرضا (عليه السلام) كه قبلا جزء مسجد و جزء وضوخانه و حياط مسجد بوده است در اثر مسامحه و غفلت به مغازه تبديل شده است.
(صفحه 326)

بازگرداندن قسمت مذكور به وضع سابق و ملحق شدن اين قطعه زمين به صحن مسجد، چه حكمى دارد؟
جواب: لازم است به وضع سابق برگردد.

سؤال 1255 :ملكى در زمان طاغوت قبرستان بوده و شهردارى وقت، تصرفاتى انجام داده است و به افراد واگذار كرده و چند دست گشته و احداث بنا در آن شده و در انقلاب حكم به وقفيت آن شده است، آيا خريد آن، اگرچه مشترى جاهل باشد جايز است؟ و مستحدثات چه حكمى دارند؟ و مال الاجاره را به چه كسى بايد پرداخت؟ صاحبان ساختمان و اعيان يا متولى؟
ج: الف ـ خريد و فروش موقوفه در موارد عدم جواز باطل است، اگرچه مشترى جاهل باشد.
ب ـ چنانچه وقف براى قبرستان شده باشد لازم است مستحدثات برداشته شود و به حالت اوليه برگردد.
ج ـ بر فرض جواز بقاى مستحدثات، لازم است مال الاجاره بين زمين و اعيان تقسيم گردد و به نسبت داده شود. قسمت زمين مربوط به سازمان اوقاف و قسمت ساختمان مربوط به صاحبان آنها است.

سؤال 1256 :اينجانب متولى قطعه زمينى موقوفه به مساحت 113 متر مربع مى باشم، كه موقعيت آن طورى است كه فاقد درآمد مى باشد، و صرف هزينه جهت بهره بردارى از آن مقرون به صرفه نيست. لذا تصميم گرفته ام زمين مورد بحث را كه جنب مسجد جامع واقع شده، جهت ساختن وضوخانه و دستشويى كه نياز مبرم به آن مى باشد، به مسجد واگذار كنم. در غير اينصورت آن را به مسجد فروخته و كل وجه دريافتى آن را در محل ديگرى زمين بهترى خريدارى و تبديل به احسن كنم. عنايت فرماييد در صورت امكان مجوز شرعى صادر كرده، تا بتوانم به وظيفه شرعى خود در اين رابطه عمل كنم؟
جواب: در فرض سؤال كه زمين موقوفه از قابليت استفاده در جهت وقف افتاده و نيز امكان اجاره دادن و گرفتن مال الاجاره آن و به مصرف وقف رساندن نيست، متولى شرعى مجاز است آن را تبديل به احسن، كه اقرب به نظر واقف باشد بنمايد.