جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه جامع المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 387)

دخترم با ناپدرى من محرم هستند؟
جواب: ناپدرى شما به همسر شما نامحرم است. ولى به دختر شما محرم است.

سؤال 1462 :زن و شوهرى بچه دار نمى شوند و قصد دارند بچه ديگران را بزرگ كنند ولى اگر دختر باشد بعداً به مرد نامحرم و اگر پسر باشد به زن. آيا حكم ربيبه اينجا جريان ندارد؟
جواب: حكم ربيبه را ندارد، ولى چنانچه شوهر پدر داشته باشد و دختر صغيره را با اذن ولى او يا حاكم شرع مثلا يك ساعت به ازدواج موقت وى درآورند و اين امر به مصلحت دختر صغيره باشد، به شوهر محرم مى شود.

سؤال 1463 :آيا صيغه عقد مى تواند صرفاً به قصد محرم شدن باشد نه لذّت بردن؟
جواب: مانعى ندارد.

سؤال 1464 :دخترى نامزد جوانى بوده است و براى رعايت مسائل شرعى صيغه عقد خوانده بودند و با هم خلوت مى كرده اند و جوان از راه دُبُر با دختر نزديكى مى كرده است. ولى بعد از مدتى از هم جدا مى شوند و دختر كه جاهل بوده و نمى دانسته اين آميزش هم عده دارد، در زمان عده شرعى، به عقد دائم جوان ديگرى درآمده و فعلا بعد از چند سال زندگى متوجه شده است، حكم او چيست؟
جواب: در فرض سؤال كه از راه دبر نزديكى شده و عقد در عدّه واقع شده و دخول هم انجام شده است، اين زن بر زوج دوم، حرام مؤبد است، بلى اگر جاهل بوده اند و عقد در عده واقع شده امّا دخول بعد از انقضاى عدّه صورت گرفته است، حرمت ابدى بنابر احتياط است. و لذا مى توانيد در اين مسأله به مجتهد ديگر رجوع كنيد.

سؤال 1465 :مردى زنى را به عقد موقت خود درمى آورد. بعد از يك سال متوجه مى شوند كه زن در هنگام عقد در عده وفات شوهر خود بوده است. لذا عقدشان باطل بوده است، فعلا بعد از چند ماه مى خواهند با هم ازدواج دائم كنند، آيا جايز است؟
جواب: در فرض سؤال، اين زن بر آن مرد حرام شده و ديگر نمى تواند با او ازدواج كند.
(صفحه 388)

سؤال 1466 :مدتى است دخترى را به عقد خود درآورده ام. پس از گذشت يكسال به توضيح المسائل امام قدس سره مراجعه و متوجه بطلان آن گرديده ام، آيا وظيفه حفظ آبرو است يا فسخ عقد؟
جواب: چنانچه ازدواج باطل شد، حفظ آبرو و امثال آن مجوّزى براى ادامه آن نيست.

سؤال 1467 :آيا زنا با زن شوهردار، موجب حرمت ابدى مى شود يا نه؟
جواب: ثبوت حرمت ابدى در زناى با زن شوهردار محل اشكال است.

سؤال 1468 :اگر مردى با زنى ازدواج كند و پسر همان مرد با دختر اين زن كه از شوهر قبلى است ازدواج كند، آيا صحيح است يا خير؟
جواب: صحيح است.

سؤال 1469 :آيا پدر و پسرمى توانند با دو خواهر ازدواج كنند، پسر يك خواهر را و پدر خواهر ديگر را بگيرد؟
جواب: مانعى ندارد.

سؤال 1470 :دخترى به عقد جوانى درآمده و پس از گذشت يك سال از عقد آنان، بدون اينكه عروسى صورت گيرد، به علت رفتار غيراسلامى زوج از او تقاضاى طلاق مى كند كه با مخالفت زوج مواجه مى شود، دختر نيز بدون طلاق گرفتن، از منزل فرار مى كند و با جوان ديگرى كه خبر از وضعيت اين دختر نداشته ازدواج مى كند، در ضمن، شوهرِ دوم هنوز از قضيه زن خود مطلع نيست. اكنون وظيفه اين زن كه بدون طلاق از زوج اول با دومى ازدواج كرده و داراى دو فرزند مى باشد، چيست؟
جواب: در فرض سؤال، زن بر اين مرد حرام مؤبد است و بايد بدون طلاق از او جدا شود و چون نمى دانسته كه زن شوهردار، نمى تواند به عقد مرد ديگرى درآيد، لذا دو بچه ملحق به آنان و حكم ولد حلال را دارند.

سؤال 1471 :شخصى زن ديوانه اى دارد و مى خواهد با دختر خواهر يا دختر برادر آن زن
(صفحه 389)

ازدواج كند، آيا اجازه ولىّ او يا حاكم شرع به جاى اجازه زوجه كفايت مى كند؟
جواب: ظاهراً كفايت مى كند، ولى احتياط اين است كه او را طلاق دهد و پس از انقضاى عدّه وى، دختر خواهر يا دختر برادر او را بگيرد و پس از آن اگر مايل بود، زن ديوانه را مجدّداً با اجازه ولىّ شرعى وى براى خود عقد كند.

سؤال 1472 :شخصى زن ديوانه اى دارد و با دختر خواهر آن زن به اعتقاد اينكه اشكال شرعى ندارد ازدواج مى كند. نظر به اينكه اذن خاله در تزويج با دختر خواهر شرط است و با توجه به ديوانه بودن خاله، آيا راهى براى صحت ازدواج دوم هست يا خير؟
جواب: بعيد نيست كه عقد فضولى باشد. لذا اگر ولىّ شرعى زنِ ديوانه، آن را به ولايت از طرف زن اجازه كند بى اشكال است و احتياط اين است كه طبق حكم مسأله قبل عمل شود.

محارم رضاعى

سؤال 1473 :خانمى هستم كه دختر خوانده خود را مدت يك هفته تمام شير داده ام. آيا جايز است او را به عقد فرزندم درآورم؟
جواب: جايز نيست.

سؤال 1474 :آيا دختر خواهر رضاعى بر انسان محرم است، حكم ازدواج با او چگونه است؟
جواب: خواهر زاده رضاعى محرم است و ازدواج با او جايز نيست.

سؤال 1475 :در مورد ازدواج موقت با دختر شيرخواره براى ايجاد محرميت با زن برادر، آيا اين ازدواج بايد به مصلحت دختر باشد؟
جواب: بلى، بايد به مصلحت او باشد. مثلا مهريه اى كه براى او قرار مى دهد به مصلحت او باشد.

سؤال 1476 :پسر و دخترى چند سال پيش، به احتمال قوى به علت خوردن شير مادران همديگر، برادر و خواهر رضاعى شده اند (احتمالا يا يقيناً) حال پسر مى خواهد با خواهر همان دختر ازدواج كند، آيا اين ازدواج جايز است يا خير؟
(صفحه 390)

جواب: اولا در باب محرميت به وسيله شير خوردن، اگر يقين يا اطمينان پيدا نكنند. محرميت حاصل نمى شود و ازدواج مانعى ندارد.
ثانياً بلى اگر پسر به مقدارى كه رضاع محقق شود از زنى شير بخورد، نمى تواند با فرزندان آن زن ازدواج كند.

ازدواج با اهل كتاب و فرقه هاى ديگر

سؤال 1477 :اگر انسان در كشور كفر مشغول تحصيل باشد و نتواند با زن مسلمانى ازدواج كند، آيا با زن كافره مى توان ازدواج كرد؟
جواب: ازدواج موقت با زنهاى كافره كتابيه، مانعى ندارد.

سؤال 1478 :آيا يك نفر مسلمان شيعه مى تواند از خانواده اى كه موسوم به اهل حق مى باشند زن بگيرند و يا به آنها زن بدهد، با وصف آنكه صيغه عقد ازدواج بوسيله يك نفر شيعه خوانده شود؟
جواب: اگر نعوذبالله حضرت على (عليه السلام) را خدا بدانند يا منكر معاد باشند يا منكر يكى از ضروريات دين مثل نماز يا روزه باشند كافر و نجس مى باشند و زن دادن يا زن گرفتن از ايشان جايز نيست.

مهريه

سؤال 1479 :مهريه خانمى شصت سكه بهار آزادى بوده است، چند سال قبل زن مطالبه كرده، و هر سكه به دوازده هزار تومان قيمت شده است. ولى زوج نپرداخته، حال آيا زوج مكلّف به دادن شصت سكه است يا بايد قيمت آن را بدهد؟ و اگر بايد قيمت را بدهد، قيمت چه زمانى را؟ آيا آن روز كه قيمت گذارى شده يا قيمت روز ادا را؟
جواب: لازم است يا خودِ شصت سكه بهار آزادى پرداخت شود، يا قيمت روزِ مطالبه، مگر آنكه قبلا بين آنها مصالحه اى روى قيمت شده باشد.

سؤال 1480 :اگر پدر شوهر مهريه عروس را قبول كند، آيا بر او واجب مى شود يا بر عهده شوهر است. و اگر بميرد مهريه ساقط مى شود يا از مال او بايد بدهند يا به عهده شوهر انتقال
(صفحه 391)

پيدا مى كند؟
جواب: بر عهده پدر شوهر است و حكم ساير ديون را دارد.

سؤال 1481 :اگر مهريه زن، يك جلد كلام الله باشد، آيا هنگام طلاق همان را به زن بايد داد؟
جواب: همان قرآنى كه مهر قرار داده شده، بايد به او بدهد.

سؤال 1482 :مهرى كه در عقد ازدواج در سالها قبل تعيين شده و اكنون ارزش پول كاسته شده به چه ميزان بر ذمّه زوج ثابت است؟ اين سؤال در مورد هرنوع دين ديگر نيز جارى است؟
جواب: به همان مقدارى كه در ابتدا بر ذمّه آمده است. و كم شدن ارزش آن يعنى قدرت خريد نقشى ندارد. زيرا كه پول از مثليات است نه قيميّات.

سؤال 1483 :در محضر رسمى براى زوجه حين العقد مبلغى صداق جهت ازدواج دائم تعيين گرديده است. و پس از گذشتن زمانى زوجه از زوج خود در شرايط نامساعدى مبلغى اسناد رسمى بعنوان افزايش مهريه كه در سند قيد شده گرفته است. حال بفرماييد هرگاه زيادى مهريه قابل مطالبه نباشد، آيا در حكم بذل زوجه است و شرعاً زوجه مى تواند بعنوان رجوع به بذل خود آن را مطالبه كند يا خير؟
جواب: زايد بر آنچه در عقد ذكر شده حق مطالبه ندارد. مگر آنكه به يكى از عقود لازمه زوج متعهد شده باشد آن را بپردازد. يا در مقابل چيزى كه ماليت دارد تعهد كرده باشد.

سؤال 1484 :در مهرنامه مهريه خانمى به اين صورت ذكر شده است و ظاهراً عقد هم بر اين معنى واقع شده است. «مقدار بيست مثقال طلا به قيمت ده هزار تومان». حال سؤال اين است كه آيا مهريه بيست مثقال طلا است يا ده هزار تومان؟
جواب: ظاهر از تعيين مقدار طلا آن است كه مهريه همان مقدار طلا است. و تقدير قيمت ميزان نيست بنابراين فعلا همان مقدار طلا بر ذمه زوج است. و چنانچه بخواهد قيمت طلا را بدهد، بايد قيمت فعلى آن را بدهد.