جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه جامع المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 395)

جواب: اگر شيربها را به پدرزن مصالحه نكرده باشد، بلكه بخشيده باشد و عين آن وجود داشته باشد، شوهر مى تواند استرداد كند.

سؤال 1497 :شيربها كه متعارف است مى گيرند، به اين نحو است كه كسى مى آيد به خواستگارى دختر شخصى، آن شخص قبول مى كند به شرط اينكه مثلا هزار تومان پول نقد و دو قطعه فرش يا اجناس ديگر به عنوان شيربها بدهد. و گاه است كه اينها را مادر يا برادر يا عمو يا غير اينها مى گيرند، آيا گرفتن آن حلال است؟ و پس از عقد چنانچه زوج پشيمان شود، آيا پس گرفتن آن جايز است؟
جواب: دادن وگرفتن شيربها اگر به عنوان جعاله باشد. كه مثلا اين مال را به پدر يا به برادر دختر مى دهد كه واسطه شود و رضايت او را حاصل كند حلال است. و پس از عقد، زوج حق استرجاع آن را ندارد. و اگر مجرد پيشكشى و هبه به پدر زوجه ويا عمو و برادر او باشد حلال است، و مادام كه عين آن باقى است مى تواند استرجاع كند. و اگر زوج آن را به رضايت و طيب نفس نمى دهد، بلكه براى اينكه گيرنده ـ با اينكه زوجه راضى به تزويج است ـ مانع از ازدواج نشود، حرام است.

سؤال 1498 :در هنگام ازدواج، پدر يا اقوام عروس علاوه بر مهريه، پول زيادى به عنوانهاى مختلف، مثل: جعاله، شيربها، مهر حاضر، پدر وكيلى، تهيه جهيزيه مى گيرند. لطفاً حكم آن را بيان كنيد؟
جواب: آنچه به عناوين مختلف غير از مهريه و زايد بر آن گرفته مى شود، چند صورت دارد:
1 ـ اگر به عنوان جعاله، اخذ شود، شرعاً اشكال ندارد و حلال است و زوج هم بعداً حق رجوع ندارد.
2 ـ اگر براى جلب رضايت پدر دختر، يا جلب رضايت خود دختر مى پردازد، گرفتن آن جايز است. ولى اگر زوج بخواهد مى تواند آنرا تا وقتى موجود است، پس بگيرد.
3 ـ اگر پسر و دختر راضى به ازدواج باشند و پدر هم اصل ازدواج را اجازه دهد ولى مبلغى را با زور و اجبار به عنوان اينكه رسم است، از زوج بگيرد گرفتن
(صفحه 396)

آن جايز نيست. و بايد آنرا به زوج پس بدهد. و حتى اگر تلف شده باشد بايد مثل آنرا پس بدهد.
4 ـ بلى، اگر پول را جهت تهيه جهيزيه بگيرد و با آن جهيزيه تهيه كند، و همراه دختر به منزل زوج بفرستد، با رضايت زوج اشكالى ندارد. در اين صورت جهيزيه به مقدارى كه از اين پول تهيه شده، ملك زوج است.


تدليس و فريب

سؤال 1499 :تدليس چيست؟
جواب: تدليس اين است كه زن يا مرد را طورى توصيف كنند كه موجب گول خوردن و اشتباه طرف ديگر در امر ازدواج شود. مثل اينكه عيبهاى او را نگويند يا صفاتى را براى او ذكر كنند كه نداشته باشد. مثلا بگويند دكتر است يا مغازه دار است يا در فلان شركت با فلان مقدار حقوق كار مى كند يا فلان سمت ادارى را دارد كه اگر اين اوصاف را نمى گفتند يا عيوب او را مى گفتند، طرف مقابل راضى به اين ازدواج نمى شد.

سؤال 1500 :حكم تدليس را بيان فرماييد.
جواب: اگر تدليس به اخفاى عيبهايى باشد كه موجب فسخ عقد مى گردد، طرف مقابل مى تواند نكاح را فسخ كند. اما اگر به اخفاى آن عيبها نباشد، بلكه به اخفاى عيوب ديگر يا ابراز صفات كمال باشد، در صورتى كه حق فسخ پيدا مى شود كه امور مذكوره، به نحو شرط در ضمن عقد آمده باشد. يا اگر قبلا از اين امور صحبت شده، عقد مبنى بر اين امور خوانده شده باشد.

سؤال 1501 :اگر از طرف زوجه اظهاراتى شود كه موجب تدليس و فريب زوج گردد و عقد بر طبق آن جارى گردد، آيا مهرالمسمّى به گردن او است يا مهرالمثل؟
جواب: در صورتى كه دخول محقق شده باشد، و شوهر اختيار كند استمرار زوجيت را، لازم است مهرالمسمّى را بپردازد. و در صورت اختيارِ فسخ، زن استحقاق مهر ندارد.
(صفحه 397)

سؤال 1502 :مردى در ازدواج با دخترى تدليس كرده و خود را عوضى معرفى كرده است. مثلا خود را دكتر يا مهندس معرفى كرده، كه اگر خود را اينگونه معرفى نمى كرد حتماً دختر راضى نمى شد، آيا به خاطر ندانستن موضوع، براى دختر اختيار فسخ عقد هست يا نه؟
جواب: در صورتى كه در عقد ازدواج شرط دكتر يا مهندس بودن زوج شده باشد، يا به نحوى توصيف كرده كه عقد مبنى بر آن وصف واقع شده، كه به منزله شرط ضمنى بوده، و بعد تخلف وصف ظاهر و واضح شده است، زن اختيار فسخ عقد را دارد. و چنانچه قبل از دخول فسخ كند، حق مهر ندارد. و اگر بعد از دخول فسخ كند، حق مهر دارد.

سؤال 1503 :مردى به عنوان داشتن شغل معين، زنى را به عقد دائم خود درآورده است. و بعد معلوم شده كه زمان عقد و بعد از عقد داراى شغل معين نبوده است. آيا اين مورد هم از موارد تدليس محسوب مى گردد يا خير؟
جواب: در فرض مسأله، اثبات خيار براى زوجه، به اين نحو تدليس مشكل است.

سؤال 1504 :در صورتى كه اطرافيان دختر بعضى از عيوب دختر را مثل پيسى، سوختگى، كچلى، بيان نكنند، آيا به مجرد نگفتن تدليس مى باشد؟ و شوهر حق پيدا مى كند عقد را فسخ كند؟
جواب: مجرد نگفتن عيب تدليس نيست.

سؤال 1505 :اگر در ازدواج تدليس صورت گيرد، ولى زوج ازدواج را به اميد برطرف شدن عيب فسخ نكند، و بعد ناچار شود زن را طلاق دهد، آيا مى تواند در مهر (نصف يا تمام آن) به مدلس رجوع كند؟
جواب: در فرض سؤال، استقرار نصف يا تمام مهريه مستند به خودش مى باشد و حق رجوع به مدلّس را ندارد.

سؤال 1506 :شوهر ديوانه شده است و همسر او عقد را فسخ نكرده است، ولى حال كه شوهر بهبودى يافته، آيا همسرش حق دارد با ادعاى اينكه نمى دانسته مى تواند عقد را فسخ
(صفحه 398)

كند، فعلا عقد را فسخ كند؟
جواب: بعد از رفع عيب، فسخ كردن مشكل است.

سؤال 1507 :زنى كه داراى عيب قرن است، اما با عمل جراحى مى توان رفع عيب كرد، آيا شوهر در اين صورت هم مى تواند عقد را فسخ كند؟
جواب: قبل از رفع عيب حق فسخ دارد. ولى اگر فسخ نكرده باشد، بعد از رفع عيب مشكل است.

سؤال 1508 :مردى در هنگام ازدواج مى گويد كه قبلا ازدواج نكرده است و زن به گمان و به اعتقاد اين عنوان قبول و اجازه داده است. و بعد معلوم مى شود كه قبلا زنى داشته و او را طلاق داده است، آيا زن در اين صورت حق فسخ پيدا مى كند؟
جواب: در فرض مزبور، زن حق فسخ ندارد.

سؤال 1509 :اگر شخصى در ازدواج تدليس كرد، بعد زوج متوجه شد و نكاح را فسخ كرد، آيا بايد مهر دختر را بدهد يا لازم نيست؟ و اگر داد آيا مى تواند به مدلّس رجوع كند؟
جواب: اگر قبل از دخول نكاح را فسخ كند، لازم نيست مهر را بپردازد. ولى اگر بعد از دخول فسخ كند در صورتى كه مدلِّس خودِ زن باشد، لازم نيست مهر را بپردازد. ولى اگر مدلس غير زن باشد، بايد مهريه زن را كاملا بپردازد. و مى تواند به مدلس رجوع كند.

عيوب موجب فسخ

سؤال 1510 :شخصى دختر نابالغ خود را به عقد پسرى درمى آورد. و بعد از بلوغ دختر متوجه مى شود كه پسر قبل از ازدواج، يعنى بعد از تولد ديوانه بوده است، آيا دختر مى تواند عقد را فسخ كند؟
جواب: بلى، در فرض سؤال دختر مى تواند عقد را فسخ كند.

سؤال 1511 :خانمى است كه به مدت 6 سال به جهت جنون زوج بلا تكليف مانده و شوهر وى نه مخارج او را مى دهد و نه طلاق، وظيفه ايشان چيست؟
(صفحه 399)

جواب: اگر جنون شوهر مسلم باشد، زوجه مى تواند نكاح را فسخ كند، و نيازى به طلاق زوج يا ولىّ وى ندارد.

سؤال 1512 :خانمى قبل از ازدواج به بيمارى روانى مبتلا بوده و هنگام ازدواج آن را مخفى كرده است، آيا شوهر بعد از آگاهى مى تواند نكاح را فسخ كند؟
جواب: اگر ثابت شود كه بيمارى جنون است و مرد هم هيچ اطلاعى نداشته، مى تواند نكاح را فسخ كند.

سؤال 1513 :در فرض فوق، آيا شوهر با فسخ مى تواند ادعاى خسارت كند و مخارج خود را از زن بگيرد؟
جواب: نمى تواند.

سؤال 1514 :آيا فرقى بين جنون ادوارى و جنون دائمى در فرض فوق وجود دارد؟
جواب: فرقى نيست.

سؤال 1515 :پنج سال پيش ازدواج كردم و حدود چند ماه پيش مطلع شدم همسر اينجانب مبتلا به بيمارى صرع از نوع ارثى مى باشد. پيش از ازدواج آن را به اطلاع من و خانواده ام نرسانيده اند و پس از ازدواج در اثر روشن شدن آن به خاطر مريضى مى خواهم از حق فسخ عقد خودم استفاده كنم. لطفاً حكم شرعى مسأله را بيان فرماييد؟
جواب: موارد حق فسخ در مسأله 2448 توضيح المسائل ذكر شده است. بيمارى صرع از مواردى نيست كه زوج يا زوجه حق فسخ داشته باشند. و شما نمى توانيد عقد را بهم بزنيد. بلى امر طلاق با زوج است و مى توانيد طبق شرايط و ضوابط آن اقدام كنيد.

سؤال 1516 :اگر بعد از ازدواج معلوم شود كه شوهر بدون خصيتين بوده است، آيا زن حق فسخ عقد را دارد؟
جواب: اگر مقصود اين باشد كه بيضتين او را كشيده اند يا كوبيده اند يا اصلا نداشته باشد، زن حق دارد عقد را فسخ كند.