جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه جامع المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 423)

جواب: در فرض سؤال كه زوج حاضر به نفقه دادن نيست، زن مى تواند به حاكم شرع مراجعه كند، تا او به زوج اخطار كند و او را ملزم به پرداخت نفقه يا طلاق كند. پس اگر حاضر نشد و از پرداخت نفقه و طلاق امتناع كرد. در اين صورت زن را به تقاضاى خودش مطلقه مى كند و پس از مطلقه شدن و گذشتن عدّه طلاق، به هركس مايل بود مى تواند شوهر كند.

سؤال 1595 :شخصى جهت اشتغال به كار در كويت، از منزل خارج و در دريا اسير نيروهاى عراقى مى گردد. بعد از مدّتى كه از غيبت او مى گذرد، زنش كه اطلاعى از او نداشته جهت تعيين تكليف و طلاق به دادگاه مراجعه و بعد از گذشت مدّت شش سال از روزى كه شوهرش از منزل خارج شده، به موجب حكم دادگاه مطلقه مى گردد و با رعايت عدّه شرعى به عقد ازدواج ديگرى درمى آيد، كه صاحب يك فرزند نيز مى شود; بعد از آزادى اسرا، شوهر بانوى مزبور پيدا مى شود ولى زن مزبور مجدّداً تقاضاى طلاق مى كند و دادگاه حكم طلاق از همسر اوّل را صادر، و زن در دفترخانه مطلّقه مى گردد. آيا اين زن مى تواند با شوهر دومش كه داراى فرزندى نيز او هست ازدواج كند يا خير؟
جواب: چنانچه دادگاه شرعى و با رعايت شرايط طلاق او را طلاق داده است، و بعد از انقضاى عده، شوهر رفته است، پس از آمدن شوهر اوّل، وى حقى ندارد و زن به زوجيت شوهر دوم باقى است. مگر آنكه شوهر دوم وى را مطلقه كند.

سؤال 1596 :مردى است كه نفقه همسر خود را نمى دهد و او را مورد ايذاء و اذيت قرار مى دهد و حاضر به طلاق دادن او حتى طلاق خلع نمى باشد، آيا مى شود او را مجبور به طلاق دادن كرد؟
جواب: اختيار طلاق با شوهر است و حاكم شرع مى تواند در صورت مطالبه زوجه، شوهر را وادارد كه حقوق زن را داد كند. و در بعضى از موارد حاكم شرع مى تواند طلاق دهد.

سؤال 1597 :در ضمن عقد به زوجه وكالت مى دهند كه در بعضى موارد خود را مطلقه كند. در صورت مطلقه كردن آيا مستحق مهر است يا خير؟ و آيا طلاق رجعى مى شود يا بائن؟ و در
(صفحه 424)

هر صورت آيا زوج مى تواند در عده رجوع كند يا خير؟
جواب: اگر زوجه مدخول بها بوده، تمام مهريه و اگر مدخول بها نبوده، نصف مهريه بعد از طلاق بايد داده شود و طلاق رجعى با شرط بائن نمى شود و چنانچه طلاق رجعى بوده شوهر مى تواند در عدّه رجوع كند، هرچند بدون رضايت زن باشد.

سؤال 1598 :يكى از شروط مذكوره كه به موجب آن زن وكيل است خود را طلاق دهد در موردى است كه زوج، همسر ديگرى اختيار كند، حال اگر زوج در اثر عدم تمكين زوجه و با رأى دادگاه اقدام به ازدواج مجدد كند، آيا زوجه مى تواند با توجه به وكالت خود، خود را مطلقه كند؟
جواب: ظاهراً اين شرط، منصرف به موردى است كه ازدواج دوّم به اين علل نباشد. لذا در فرض مذكور، زن نمى تواند خود را طلاق دهد.

مفقود شدن شوهر

سؤال 1599 :همسر خانمى مفقود شده و يقين حاصل كرديم كه كشته شده است، آيا مى توان با اجازه مرجع تقليد زن را طلاق داد و ازدواج ديگرى بكند؟
جواب: چنانچه يقين حاصل شده كه شخص از دنيا رفته، زن نياز به طلاق ندارد، بلكه پس از عده وفات، مى تواند ازدواج كند و اگر يقين يا اطمينان حاصل نشده باشد، لازم است به حاكم شرع مراجعه شود و در اين صورت برنامه خاصى دارد كه حاكم پياده مى كند.

سؤال 1600 :شخصى همسر خود را رها كرده; مدت 2 سال به خارج مى رود و همسرش با تبانى چند نفر با شهادت دروغ كه شوهر او مدت 4 سال است كه مفقود شده است، باعث مى شود كه فرد عالمى او را طلاق مى دهد و بعد از عده، با كسى ازدواج مى كند حال شوهر اول برگشته است، حكم او را بيان كنيد.
جواب: در فرض سؤال، عقد دوم باطل است و زن، همسر شوهر اوّل است.
(صفحه 425)

سؤال 1601 :اينجانب اهل افغانستان مى باشم، از مدت حكومت كمونيسم شوهرم مفقود شد و بعد از 7 سال تفحص، هيچگونه اطلاعى پيدا نكرديم. به علماى منطقه و وكيل مرحوم حضرت امام (قدس سره) مراجعه و با درخواست طلاق، مطلقه ام كردند و عدّه نگهداشتم و بعد از يكسال صبر و شوهر كردم، آيا اين ازدواج خلاف شرع است؟
جواب: على القاعده، علماى منطقه و نماينده حضرت امام (قدس سره) همه جوانب مسأله را رعايت كرده و طلاق داده اند; لذا طلاق صحيح و در نتيجه ازدواج بعدى شما نيز صحيح است.

سؤال 1602 :سربازى پنج سال است كه ناپديد شده است. زنش به پدر شوهر مى گويد يا پيدايش كنيد يا طلاقم دهيد. كسانى كه وكالتى از حاكم نداشتند جبراً طلاق دادند و او شوهر كرد و بعد معلوم شد شوهرش زنده است، اين ازدواج چه حكمى دارد؟
جواب: اگر شرايط رعايت نشده باشد، ازدواج دوّم باطل است و وطى دوّمى، وطى شبهه خواهد بود.

سؤال 1603 :براى فحص از شوهر مفقودالاثر، آيا اعلان در جرايد و وسايل ارتباط جمعى مثل راديو، كفايت مى كند؟
جواب: در فرض سؤال، اعلان در جرايد و راديو و ارائه عكس شخص مفقود، و درخواست از كسانى كه از او خبر دارند كافى است.

سؤال 1604 :آيا عسر و حرج باعث جواز طلاق، براى حاكم مى شود؟ مخصوصاً اگر غيبت به وسيله رفتن و فرار كردن خود زوج مى باشد; يا موردى كه منفقى نيست كه نفقه زوجه را بدهد.
جواب: در صورتى كه زوجه براى نداشتن شوهر در حرج است، نه از جهت نفقه، بطورى كه در صبر كردن معرضيت فساد است; حاكم پس از گذشتِ مدت چهار سال مى تواند طلاق بدهد.

سؤال 1605 :زنى كه مدتى است شوهرش، مفقود شده و هيچگونه اطلاعى از او در دست نيست، آيا مى تواند خود را مطلقه كرده و با شخص ديگرى ازدواج كند؟
(صفحه 426)

جواب: چنانچه يقين به فوت او پيدا كرده، عده وفات بگيرد و پس از آن مى تواند شوهر كند. و اگر يقين به فوت همسر خود ندارد، ولى از ترس وقوع در فساد و نابسامانى زندگى و يا نداشتن زندگى و يا نداشتن نفقه، نمى تواند در بلاتكليفى بسر برد، دراين صورت نيز مجاز است به حاكم شرع مراجعه كند و درخواست طلاق كند و بعد از بررسى و حصول شرائط حاكم او را طلاق دهد و پس از طلاق، احتياطاً عده وفات گرفته و پس از آن ازدواج كند.

سؤال 1606 :شوهرِ زنى مفقودالاثر شده و زن علم به فوت او پيدا كرده و ازدواج كرده است. بعد از مدتى شوهر اول برگشته، حكم زن چيست؟
جواب: در فرض سؤال زن بايد از شوهر دوم جدا شود و به شوهر اول حلال است. ولى اگر شوهر دوم با او نزديكى كرده باشد، بايد عدّه نگهدارد.

سؤال 1607 :هفت سال از شوهرم هيچ اطلاعى نداشتم; بعد از جستجوى بسيار، يقين به فوت او پيدا كردم. و بعد از مدت هفت الى هشت ماه، با فردى ازدواج موقت نمودم; و در اين ازدواج يك دختر هم پيدا كردم، و بعد با گرفتن طلاق رسمى از دادگاه، به ازدواج دائم همان مرد درآمدم، آيا اين ازدواج من صحيح است يا خير؟
جواب: از قضيه مورد سؤال اطلاع ندارم، ولى حكم كلى مسأله اين است كه اگر زن بين خود و خدا يقين كند كه شوهرش فوت شده است، بعد از گذشتن عدّه وفات مى تواند شوهر كند. و در اين صورت فرقى بين ازدواج موقت و دائم نيست و كسى هم حق اعتراض به او ندارد. بنابراين اگر شما يقين به فوت شوهر خود پيدا كرده ايد و پس از آن اقلا چهار ماه و ده روز گذشته و بعد از آن ازدواج موقت يا دائم كرده ايد، ازدواج شما شرعاً صحيح و بى اشكال است.

سؤال 1608 :همسر اينجانب بعد از يك ماه زندگى با من منزل را ترك كرده و تا به حال مراجعه نكرده است. من مدتها بدنبال او گشتم، ولى اثرى از او پيدا نكردم، با وجود اينكه جوان هستم و بدون شوهر ممكن است به فساد كشيده شوم و كسى هم نيست نفقه من را بدهد و راهى هم براى امرار معاش ندارم، وظيفه من را مشخص كنيد؟
(صفحه 427)

جواب: در فرض سؤال كه زوج را پيدا نكرده ايد، و امكان دستيابى به زوج هم نيست و به هيچ وجه نمى توانيد حتى با نامه به وى اخطار كنيد و امكان تأمين نفقه از مال او نيست، شما مى توانيد به حاكم شرع مراجعه كنيد و خود را مطلقه كنيد. و پس از طلاق عدّه نگهداريد كه احتياط اين است عدّه وفات نگهداريد. يعنى پس از طلاق چهار ماه و ده روز صبر كنيد. پس از گذشتن عدّه، ازدواج شما اشكال ندارد.

رجوع

سؤال 1609 :اينجانب با همسرم متاركه كردم. بعد از خارج شدن از محضر طلاق حدود نيم ساعت درباره مسائل گوناگون صحبت كرديم. آيا اين حالت و گفتگو مصداق رجوع است؟
جواب: صرف گفتگو كافى نيست، بلكه به نظر اينجانب تحقق رجوع، به كارهايى مثل لمس و تقبيل، اگر به قصد رجوع نباشد، مشكل است، بلى اگر مواقعه انجام شود، رجوع محقق مى شود. اگرچه قصد رجوع هم نداشته باشند.

سؤال 1610 :زنى با بذل مهر طلاق مى گيرد و قبل از تمام شدن عدّه، از بذل رجوع مى كند، مرد با علم به اينكه حق دارد رجوع كند، رجوع نكرده تا عدّه منقضى مى شود، آيا حق مهر دارد؟
جواب: در فرض سؤال، زن حق مهر دارد.

سؤال 1611 :شخصى كسى را وكيل كرده كه همسرش را طلاق دهد و همسر براى اينكه زوج، ديگر حق رجوع نداشته باشد، مهر خود را بذل كرده تا طلاق مبارات انجام شود و وكيل با كسب رضايت موكل خود طلاق مبارات داده است. آيا در فرض مسأله حق رجوع براى زوج وجود دارد؟
جواب: در طلاق مبارات مانند طلاق خلع، اگر زن در بذل خود در عده رجوع كند، زوج مى تواند در طلاق رجوع كند و الاّ حق رجوع ندارد.

سؤال 1612 :همين زن، در زمان عدّه طلاق، رجوع به يك هزار تومان كه بنا شده بود بدهد