جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه جامع المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 425)

سؤال 1601 :اينجانب اهل افغانستان مى باشم، از مدت حكومت كمونيسم شوهرم مفقود شد و بعد از 7 سال تفحص، هيچگونه اطلاعى پيدا نكرديم. به علماى منطقه و وكيل مرحوم حضرت امام (قدس سره) مراجعه و با درخواست طلاق، مطلقه ام كردند و عدّه نگهداشتم و بعد از يكسال صبر و شوهر كردم، آيا اين ازدواج خلاف شرع است؟
جواب: على القاعده، علماى منطقه و نماينده حضرت امام (قدس سره) همه جوانب مسأله را رعايت كرده و طلاق داده اند; لذا طلاق صحيح و در نتيجه ازدواج بعدى شما نيز صحيح است.

سؤال 1602 :سربازى پنج سال است كه ناپديد شده است. زنش به پدر شوهر مى گويد يا پيدايش كنيد يا طلاقم دهيد. كسانى كه وكالتى از حاكم نداشتند جبراً طلاق دادند و او شوهر كرد و بعد معلوم شد شوهرش زنده است، اين ازدواج چه حكمى دارد؟
جواب: اگر شرايط رعايت نشده باشد، ازدواج دوّم باطل است و وطى دوّمى، وطى شبهه خواهد بود.

سؤال 1603 :براى فحص از شوهر مفقودالاثر، آيا اعلان در جرايد و وسايل ارتباط جمعى مثل راديو، كفايت مى كند؟
جواب: در فرض سؤال، اعلان در جرايد و راديو و ارائه عكس شخص مفقود، و درخواست از كسانى كه از او خبر دارند كافى است.

سؤال 1604 :آيا عسر و حرج باعث جواز طلاق، براى حاكم مى شود؟ مخصوصاً اگر غيبت به وسيله رفتن و فرار كردن خود زوج مى باشد; يا موردى كه منفقى نيست كه نفقه زوجه را بدهد.
جواب: در صورتى كه زوجه براى نداشتن شوهر در حرج است، نه از جهت نفقه، بطورى كه در صبر كردن معرضيت فساد است; حاكم پس از گذشتِ مدت چهار سال مى تواند طلاق بدهد.

سؤال 1605 :زنى كه مدتى است شوهرش، مفقود شده و هيچگونه اطلاعى از او در دست نيست، آيا مى تواند خود را مطلقه كرده و با شخص ديگرى ازدواج كند؟
(صفحه 426)

جواب: چنانچه يقين به فوت او پيدا كرده، عده وفات بگيرد و پس از آن مى تواند شوهر كند. و اگر يقين به فوت همسر خود ندارد، ولى از ترس وقوع در فساد و نابسامانى زندگى و يا نداشتن زندگى و يا نداشتن نفقه، نمى تواند در بلاتكليفى بسر برد، دراين صورت نيز مجاز است به حاكم شرع مراجعه كند و درخواست طلاق كند و بعد از بررسى و حصول شرائط حاكم او را طلاق دهد و پس از طلاق، احتياطاً عده وفات گرفته و پس از آن ازدواج كند.

سؤال 1606 :شوهرِ زنى مفقودالاثر شده و زن علم به فوت او پيدا كرده و ازدواج كرده است. بعد از مدتى شوهر اول برگشته، حكم زن چيست؟
جواب: در فرض سؤال زن بايد از شوهر دوم جدا شود و به شوهر اول حلال است. ولى اگر شوهر دوم با او نزديكى كرده باشد، بايد عدّه نگهدارد.

سؤال 1607 :هفت سال از شوهرم هيچ اطلاعى نداشتم; بعد از جستجوى بسيار، يقين به فوت او پيدا كردم. و بعد از مدت هفت الى هشت ماه، با فردى ازدواج موقت نمودم; و در اين ازدواج يك دختر هم پيدا كردم، و بعد با گرفتن طلاق رسمى از دادگاه، به ازدواج دائم همان مرد درآمدم، آيا اين ازدواج من صحيح است يا خير؟
جواب: از قضيه مورد سؤال اطلاع ندارم، ولى حكم كلى مسأله اين است كه اگر زن بين خود و خدا يقين كند كه شوهرش فوت شده است، بعد از گذشتن عدّه وفات مى تواند شوهر كند. و در اين صورت فرقى بين ازدواج موقت و دائم نيست و كسى هم حق اعتراض به او ندارد. بنابراين اگر شما يقين به فوت شوهر خود پيدا كرده ايد و پس از آن اقلا چهار ماه و ده روز گذشته و بعد از آن ازدواج موقت يا دائم كرده ايد، ازدواج شما شرعاً صحيح و بى اشكال است.

سؤال 1608 :همسر اينجانب بعد از يك ماه زندگى با من منزل را ترك كرده و تا به حال مراجعه نكرده است. من مدتها بدنبال او گشتم، ولى اثرى از او پيدا نكردم، با وجود اينكه جوان هستم و بدون شوهر ممكن است به فساد كشيده شوم و كسى هم نيست نفقه من را بدهد و راهى هم براى امرار معاش ندارم، وظيفه من را مشخص كنيد؟
(صفحه 427)

جواب: در فرض سؤال كه زوج را پيدا نكرده ايد، و امكان دستيابى به زوج هم نيست و به هيچ وجه نمى توانيد حتى با نامه به وى اخطار كنيد و امكان تأمين نفقه از مال او نيست، شما مى توانيد به حاكم شرع مراجعه كنيد و خود را مطلقه كنيد. و پس از طلاق عدّه نگهداريد كه احتياط اين است عدّه وفات نگهداريد. يعنى پس از طلاق چهار ماه و ده روز صبر كنيد. پس از گذشتن عدّه، ازدواج شما اشكال ندارد.

رجوع

سؤال 1609 :اينجانب با همسرم متاركه كردم. بعد از خارج شدن از محضر طلاق حدود نيم ساعت درباره مسائل گوناگون صحبت كرديم. آيا اين حالت و گفتگو مصداق رجوع است؟
جواب: صرف گفتگو كافى نيست، بلكه به نظر اينجانب تحقق رجوع، به كارهايى مثل لمس و تقبيل، اگر به قصد رجوع نباشد، مشكل است، بلى اگر مواقعه انجام شود، رجوع محقق مى شود. اگرچه قصد رجوع هم نداشته باشند.

سؤال 1610 :زنى با بذل مهر طلاق مى گيرد و قبل از تمام شدن عدّه، از بذل رجوع مى كند، مرد با علم به اينكه حق دارد رجوع كند، رجوع نكرده تا عدّه منقضى مى شود، آيا حق مهر دارد؟
جواب: در فرض سؤال، زن حق مهر دارد.

سؤال 1611 :شخصى كسى را وكيل كرده كه همسرش را طلاق دهد و همسر براى اينكه زوج، ديگر حق رجوع نداشته باشد، مهر خود را بذل كرده تا طلاق مبارات انجام شود و وكيل با كسب رضايت موكل خود طلاق مبارات داده است. آيا در فرض مسأله حق رجوع براى زوج وجود دارد؟
جواب: در طلاق مبارات مانند طلاق خلع، اگر زن در بذل خود در عده رجوع كند، زوج مى تواند در طلاق رجوع كند و الاّ حق رجوع ندارد.

سؤال 1612 :همين زن، در زمان عدّه طلاق، رجوع به يك هزار تومان كه بنا شده بود بدهد
(صفحه 428)

و نداده، كرده است و شوهر هم رجوع كرده، آيا اين رجوع صحيح است يا نه؟ حكم شرعى را بيان فرماييد.
جواب: بلى، بر فرض وقوع طلاق خلع، اگر زن در بين عدّه، از بخشش خود برگردد; شوهر مى تواند رجوع كند و بدون عقد دوباره او را زن خود قرار دهد.

سؤال 1613 :آيا رجوع به صرف كتابت تحقق پيدا مى كند؟
جواب: اگر به قصد رجوع بنويسد، ظاهراً رجوع محقق مى شود.

سؤال 1614 :آيا نگاه شهوى به زوجه در طلاق رجعى، رجوع محسوب مى شود؟
جواب: بعيد نيست رجوع محسوب شود، اگر قصد رجوع كرده باشد.

طلاق خلع

سؤال 1615 :زنى در طلاق خلع مهريه خود را كه در ذمه شوهر بوده به عنوان بذل، اسقاط كرده است، آيا اين زن مى تواند در عده به بذل (ذمه ساقط شده) رجوع كند؟
جواب: اختصاص به اعيان، معلوم نيست و لذا مى تواند رجوع كند.

سؤال 1616 :در طلاق خلع كه قبل از دخول صورت گرفته است، تمام مهر بذل شده است آيا زوج حق دارد نصف مهر را مطالبه كند؟
جواب: بلى در اين صورت حق دارد مطالبه كند مگر اينكه بذل، نسبت به مقدار مهرى باشد كه زن استحقاق داشته است.

سؤال 1617 :زنى كليه حقوق خود را از مهريه و جهيزيه گرفته است; و طلاق گرفته، ولى در ضمن طلاق قرار شده كه هزار تومان به زوج بدهد، آيا اين طلاق رجعى است يا خلع؟
جواب: طلاق خلع، در موردى است كه زن از شوهرش ناراضى است و مهريه يا مال ديگر خود را به او مى بخشد كه طلاقش دهد. و بايد صيغه طلاق به اين مضمون واقع شود: كه زن در مقابل چيزى كه بخشيده رها و مطلقه است (خالَعْتُها عَلى مابَذَلَتْ هِىَ طالِقٌ) همانگونه كه در مسأله 2597 توضيح المسائل بيان شده است. و اگر زن چيزى نبخشد يا صيغه طلاق به اين مضمون و عبارت واقع نشود
(صفحه 429)

طلاق رجعى است نه خلع. در مورد سؤال، ظاهراً بخشش واقع نشده و صرف بنا وقرار بخشش، بوده است كه اگر چنين بوده، طلاق واقع شده رجعى است نه خلع.

عدّه

سؤال 1618 :زنى كه در ازدواج موقت، مطمئن است كه حامله نشده است (چون رحم او را خارج كرده اند) آيا بايد عده نگه دارد؟
جواب: اگر در سن زنانى باشد كه حيض مى بيند، بايد عدّه نگه دارد.

سؤال 1619 :آيا زن در ايام عده طلاق، لازم است در خانه شوهر بماند؟
جواب: در طلاق رجعى شوهر نمى تواند او را از خانه بيرون كند همانطور كه زن نمى تواند از خانه شوهر خارج شود و در طلاق خلع اگر به بذل رجوع كند، طلاق رجعى مى شود.

ظهار، ايلاء

سؤال 1620 :زنى قرآن را بر سر شوهر زده و گفته از اين به بعد برادر من هستيد، آيا بر اين مرد حرام مى شود؟
جواب: زن بر شوهر، حرام نيست.

سؤال 1621 :اگر مردى قسم بخورد كه با همسرش نزديكى نكند، آيا براين قسم اثرى مترتب مى شود؟
جواب: اگر قسم با شرايط خاص خود ـ كه در كتب فقهى مذكور است ـ واقع شده باشد در صورتى كه مرد با همسر خود نزديكى كند، بايد كفاره مخالفت با قسم را پرداخت كند. و اگر به همسر خود مراجعه نكند، همسر مى تواند به حاكم شرع مراجعه كند و حاكم مرد را چهار ماه مهلت مى دهد. اگر در اين چهارماه به همسر خود مراجعه نكرد حاكم او را مجبور بريكى از دو امر مى كند يا رجوع و يا طلاق، و اگر هيچكدام را نپذيرفت مأكل و مشرب را بر او تنگ مى گيرد تا يكى از آن دو را اختيار كند و اگر امتناع كرد حاكم او را طلاق مى دهد.