جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه جامع المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 565)

جواب: جايز نيست; زيراكه نطفه مربوط به مرد ديگرى است.

سؤال 2110 :آيا جايز است نطفه اى را كه تبديل به جنين شده، در رحم زنى قرار دهند؟ و در چنين فرضى اين زن، مادر محسوب مى شود يا نه؟
جواب: قرار دادن جنين متكون از نطفه غير زوح در رحم زن اجنبيّه، جايز نيست; خصوصاً اگر مستلزم ارتكاب خلاف شرع باشد. ولى اگر قرار دادند و جنين از بدوِ رشد، در رحم زن قرار گرفت، زن مادر محسوب مى شود. هرچند كه در صورت علم و عمد در خصوص باب توارث، مسأله مشكل است و احوط تصالح مى باشد. و قرار دادن جنين متكون از زوج در رحم زوجه، اگر مستلزم ارتكاب محرماتى نباشد، اشكالى ندارد. و در هرصورت زن مادر محسوب و بچّه ملحق به آنان مى باشد.

سؤال 2111 :در تاريخ 1/1/74 زن و شوهرى كه بچه دار نمى شدند; جهت انجام تلقيح مصنوعى به بيمارستان مراجعه و در تاريخ 2/1/74 مرد در تصادف، فوت كرد و در تاريخ 3/1/74 تلقيح، طبق موازين پزشكى صورت گرفته، و پس از نه ماه فرزند بدنيا آمده است; با توجه به مثال ياد شده سؤالات زير مطرح باشد:
1 ـ انجام تلقيح مصنوعى، به نظر حضرتعالى از نظر شرع انور اسلام چه صورتى دارد؟
2 ـ آيا چنين فرزندى، به خانواده ياد شده، ملحق مى شود يا خير؟
3 ـ در صورت ملحق شدن، آيا چنين فرزندى از ارث (ماترك) متوفى برخوردار مى گردد يا خير؟
جواب 1 ـ اگر نطفه از همسر شرعىِ زن گرفته شود، و مستلزم امر محرّمى نباشد، مانعى ندارد.
جواب 2 ـ فرزند به مادر ملحق است و تمام احكام مادر و فرزندى مترتب مى شود.
جواب 3 ـ ارث بردن چنين فرزندى از پدر متوفى در فرض سؤال مشكل است. و بهتر است با ورثه مصالحه كنند.


سؤال 2112 :از آنجايى كه در انجام لقاح آزمايشگاهى، جهت آبستنى مصنوعى، گرفتن
(صفحه 566)

اسپرم (نطفه) از شوهر و نيز برداشت تخمك از تخمدان زن ضرورت دارد. نظر مبارك حضرتعالى، در موارد ذيل چيست؟
الف ـ گرفتن اسپرم، در صورتى كه از طريق استمنا انجام شود.
ب ـ تهيه اسپرم، چنانچه بواسطه تحريك همسر و انزال منى در لوله آزمايش صورت گيرد.
ج ـ برداشت تخمك از تخمدان با هدايت سونوگرافى (دستگاه تصويربردارى با كمك امواج ماوراء صوت) از طريق مهبل (واژن) زن، كه اين كار توسط متخصص زنان و در اطاق عمل تحت شرايط كاملا استريل (بهداشتى) و با ضرورت نگاه به عورت زن انجام مى پذيرد.
د ـ برداشت تخمك با هدايت سونوگرافى، ولى از طريق لاپاراسكوپى (يعنى بازكردن شكاف كوچك در جدار شكم) كه مستلزم نگاه به عورت نيست. شايان ذكر است در سالهاى اخير بخاطر پرخطر و پرهزينه بودن، از اين روش استفاده نمى شود.
جواب: الف ـ جايز نيست.
ب ـ مانعى ندارد.
ج ـ نگاه به عورت غير، حتى در مماثل، جايز نيست; مگر در مورد ضرورت.
د ـ اشكالى ندارد.

سؤال 2113 :نظر مبارك حضرتعالى در مورد بانك اسپرم (محل نگهدارى درازمدت اسپرم مرد) در حالات زير چيست؟
الف ـ نگهدارى اسپرم شوهر و استفاده از آن، در مواقع لزوم براى همسر خودش.
ب ـ نگهدارى اسپرم غير شوهر (اعم از محارم زن يا غير محرم با زن) و استفاده از آن، در مواقع لزوم براى زن.
جواب: الف ـ مانعى ندارد.
ب ـ نگهدارى اسپرم مانعى ندارد ولى قرار دادن آن در رحم زن اجنبى جايز نيست.

سؤال 2114 :در صورتى كه زندگى مشترك زن و شوهر منوط به باروى زن باشد و از طرفى مرد، صددرصد عقيم باشد. آيا مى توان از اسپرم غير شوهر استفاده كرد؟
(صفحه 567)

جواب: در هيچ موردى جايز نيست.

سؤال 2115 :اگر تنها راه بارور شدن زن نازا به دليل مسائل پزشكى، منوط به لقاح آزمايشگاهى باشد، آيا عمل مذكور جايز است يا نه؟ لازم به يادآورى است اين روش با گرفتن نطفه مرد و تخمك زن و لقاح در آزمايشگاه و انتقال به رحم زن صورت مى گيرد.
جواب: اگر نطفه از شوهر باشد و تخمك از همسر او، و انجام اين عمل مستلزم كار حرامى، مثل نگاه كردن به عورت غير يا استمنا نباشد، مانعى ندارد.

سؤال 2116 :از آنجايى كه روش انتقال تخم لقاح يافته، مستلزم نگاه به عورت زن و لمس آن ـ با دستكش ـ مى باشد، نظر مبارك حضرتعالى در فرض زير چيست؟
انتقال تخم لقاح يافته، توسط غير شوهر صورت مى گيرد، زيرا انتقال آن نياز به تخصص پزشكى و ديدن دوره هاى خاص و مهارت كافى دارد.
جواب: جايز نيست; مگر اينكه عدم اينكار موجب عسر و حرج يا ناراحتى غير قابل تحمل باشد. به طورى كه موجب جدايى و طلاق شود.

سؤال 2117 :بعد از انتقال تخم لقاح يافته، تعدادى از آنها در آزمايشگاه باقى مى ماند. حكم استفاده از آنها براى زن و شوهر نازاى ديگر و يا دور ريختن و يا كارهاى آزمايشگاهى مانند مطالعات ژنتيك چيست؟
جواب: استفاده از نطفه و تخمك زن و مرد اجنبى در رحم زن ديگر، مطلقاً و در هر شرايطى جايز نيست. اما استفاده مطالعاتى از آنها، مانعى ندارد.

سؤال 2118 :لطفاً حكم هريك از حالات زير را كه مربوط به پرورش تخم لقاح يافته، در رحم زن مى باشد، مرقوم فرماييد.
الف ـ گرفتن نطفه از شوهر و تخمك از همسر و تلقيح آزمايشگاهى آن و پرورش تخم لقاح يافته، در رحم همسر.
ب ـ گرفتن نطفه از شوهر و تخمك از همسر اوّل و تلقيح آزمايشگاهى آن و پرورش تخم لقاح يافته، در رحم همسر دوم.
ج ـ گرفتن نطفه از شوهر و تخمك از همسر و تلقيح آزمايشگاهى آن و پرورش در رحم
(صفحه 568)

زن ديگرى (اعم از محرم يا غير محرم).
د ـ گرفتن نطفه از شوهر و تخمك از غير همسر و تلقيح آزمايشگاهى آن و پرورش در رحم همسر صاحب نطفه.
هــ گرفتن نطفه از غير شوهر و تخمك از همسر خود و تلقيح آزمايشگاهى آن و پرورش در رحم همسر.
جواب: الف ـ اگر مستلزم كار حرامى نباشد، مانعى ندارد.
ب ـ ظاهراً مانعى ندارد.
جواب: به هيچ وجه جايز نيست.
د ـ مانعى ندارد.
هــ جايز نيست.

فروش و اهداى اعضاى بدن، و وصيت بر آن

سؤال 2119 :آيا انسان حق دارد عضوى از بدن خود را به ديگرى بدهد؟ اگر حق دارد كدام يك از اعضا مورد نظر است؟
جواب: اگر حيات مسلمانى منوط به اهداى عضوى مانند يك كليه باشد، و تهيه آن از غير مسلمان، مقدور نباشد و خطر جانى و يا ضرر غير قابل تحمل براى اهداكننده نداشته باشد، اهدا مانعى ندارد.

سؤال 2120 :آيا انسانِ زنده حق فروش اعضاى بدن خود را دارد؟ اگر فقير و مسكين باشد، چطور؟
جواب: دليلى بر عدم جواز فروش فى نفسه به نظر نرسيده. مگر اينكه خطر جانى يا عوارض غير قابل تحمل در پى داشته باشد، كه در اين صورت جايز نيست. و در فرض حرمت، فقر مجوّز فروش نمى شود.

سؤال 2121 :فردى محكوم به اعدام شده و مى خواهد عضوى يا اعضاى بدنش را به اشخاص مضطر، هديه كند و در قبال آن از حاكم شرع تخفيفى بخواهد، آيا مى تواند حكم اعدامش را تخفيف دهد؟ و اگر تخفيف را شرط كند، آيا اين شرط صحيح است؟
(صفحه 569)

جواب: در مواردى حاكم شرع مى تواند طبق موازين شرع تخفيف بدهد. ولى ظاهراً مورد سؤال از آن موارد نباشد. در عين حال اگر حاكم شرع صلاح دانست بعيد نيست، كه طبق ولايت عامّه اى كه دارد بتواند چنين تخفيفى را بدهد ولى محكوم را در اهداى اعضا مخير كند، نه بصورت شرط، آن هم نسبت به اعضايى كه مجاز به اهدا است نه مطلقاً، بلى اگر اعدام مربوط به حق الناس باشد. حاكم چنين حقى را ندارد.

سؤال 2122 :فروش عضوِ قطع شده در حدّ يا قصاص يا واگذارى آن به مسلمان ديگر جايز است يا نه؟ اگر جايز است، رضايت چه كسى شرط است و پول فروش آن به چه كسى مى رسد؟
جواب: دليلى بر عدم جواز فروش فى نفسه به نظر نرسيده است ولى بهتر است صاحب آن به جهت رفع يد پول بگيرد.

سؤال 2123 :خريد و فروش خون چه حكمى دارد؟
جواب: در شرايط فعلى كه داراى منفعت حلال عقلايى است، مانعى ندارد.

سؤال 2124 :آيا قطع و برداشتن عضوى از انسان زنده براى پيوند به انسان ديگر، ديه دارد؟
جواب: در صورتى كه براى دهنده عضو ضرر نداشته باشد، و با رضايت او برداشته شود، ظاهراً ديه ندارد.

سؤال 2125 :آيا اهداى كليه شخص نامحرم، به ديگرى جايز است؟
جواب: از اين جهت، مانعى ندارد.

سؤال 2126 :اگر شخص دهنده عضو يا گيرنده زن و مرد بيگانه باشند، حكمش چيست؟
جواب: در مواردى كه دادن عضو جايز باشد، اشكالى ندارد.

سؤال 2127 :اگر شخصى در زمان حيات وصيت كند كه بعد از مرگش عضوى از بدنش را به شخصى يا اشخاصى كه نيازمند مى باشند، پيوند زنند; آيا وصيت او نافذ است؟ اگر وصيت كرده باشد كه او را بعد از مرگ بفروشند، چطور؟