جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه آيين كشوردارى از ديدگاه امام على (عليه السلام)
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 108 )

بى توجهى نسبت به رخدادهاى جهان طبيعت و ناهمگونى با
مساعدت هاى آن براى او، زيان سنگينى را به بار خواهد آورد. به همين دليل كشاورز، مجبور است همه روزه و در طول سال و در همه حالات، افكار و اوقات خود را متوجه مزرعه و كشتزار خود نموده و لحظه اى
غفلت ننمايد; برخلاف ديگر طبقات كه هر آن، مى توانند در كارشان به طور دلخواه رفتار كنند و زندگى شان را آن چنان كه مى خواهند تنظيم
نمايند.

وقتى كار چنين طاقت فرسا و جانكاه است، بايستى سطح زندگى و مقدار درآمد نيز با آن متناسب گردد، تا كشاورز احساس كند كه كارش به نفع اوست و ثمره زحماتش به جيب ديگران نمى رود; هيچ گاه احساس ستم و استثمار شدن نكند; زمين را از آن خود بداند و مطمئن باشد كه هيچ كس نمى تواند روزى اش را از او بگيرد.

در كنار همه اين مسائل، بايد نظرها و پيشنهادات كشاورز درباره زمين و قدرت بهره دهى آن نيز مورد توجه قرار بگيرد.

اگر مقدار ماليات را با درآمد خود متناسب نمى داند و يا از آفات نباتى و اثرات حاصله مى نالد و در نتيجه خود را از پرداخت ماليات مقرر ناتوان مى بيند، مسؤولان حكومتى بايستى مشكلاتش را درك كنند و براى اصلاح كارش از ماليات بكاهند يا مطلقاً از آن صرف نظر نمايند; زيرا كاستن ماليات ها [در هنگام نياز كشاورزان] كارى است كه منافع آن به خود دولت باز مى گردد، و كشاورز با دستى بازتر و چهره اى شاداب تر در آبادانى و اصلاح زمين و رفع نيازمندى هاى ضرورى مى كوشد و باعث عمران مناطق كشاورزى و در نهايت جامعه مى گردد.

( صفحه 109 )

نتيجه ديگر كار، احساس اطمينان و رضايتى است كه كشاورزان را وادار مى كند كه حكومت موجود را از دل و جان دوست بدارند و در هنگام ناتوانى و گرفتارى يارى اش نمايند و در وقت شكست و بحران، به حمايت و پشتيبانى اش برخيزند. اين است كه على (عليه السلام) مى فرمايد:

فَإِنْ شَكَوْا ثِقَلاً أَوْ عِلَّةً أَوِ انْقِطَاعَ شِرْب أَوْ بَالَّة أَوْ إِحَالَةَ أَرْض اغْتَمَرَهَا غَرَقٌ أَوْ أَجْحَفَ بِهَا عَطَشٌ خَفَّفْتَ عَنْهُمْ بِمَا تَرْجُو أَنْ يَصْلُحَ بِهِ أَمْرُهُمْ.

وَ لا يَثْقُلَنَّ عَلَيْكَ شَيْءٌ خَفَّفْتَ بِهِ الْمَئُونَةَ عَنْهُمْ فَإِنَّهُ ذُخْرٌ يَعُودُونَ بِهِ عَلَيْكَ فِي عِمَارَةِ بِلادِكَ وَ تَزْيِينِ وِلايَتِكَ مَعَ اسْتِجْلابِكَ حُسْنَ ثَنَائِهِمْ وَ تَبَجُّحِكَ بِاسْتِفَاضَةِ الْعَدْلِ فِيهِمْ مُعْتَمِداً فَضْلَ قُوَّتِهِمْ بِمَا ذَخَرْتَ عِنْدَهُمْ مِنْ إِجْمَامِكَ لَهُمْ وَ الثِّقَةَ مِنْهُمْ بِمَا عَوَّدْتَهُمْ مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِمْ وَ رِفْقِكَ بِهِمْ.

فَرُبَّمَا حَدَثَ مِنَ الاُْمُورِ مَا إِذَا عَوَّلْتَ فِيهِ عَلَيْهِمْ مِنْ بَعْدُ احْتَمَلُوهُ طَيِّبَةً أَنْفُسُهُمْ بِهِ فَإِنَّ الْعُمْرَانَ مُحْتَمِلٌ مَا حَمَّلْتَهُ.

اگر مردم از سنگينى خراج، يا از آفت كشت، يا از قطع آب، يا از نيامدن باران و شبنم، يا از فاسد شدن دانه در اثر طغيان سيل و خشكسالى شكايت كنند، تو در گرفتن ماليات از آنان به قدرى تخفيف ده كه بتوانند كارشان را سامان دهند.

نبايد اين تخفيف برايت گران آيد; زيرا اين تخفيف، اندوخته اى است كه به دنبال آبادى شهرها و آرايش قلمرو تو، بعدها به تو باز مى گردد; به علاوه، ستايش آنان را نيز نسبت به خويش بر مى انگيزى و خود نيز اى اين كه عدالت را درباره آنها به كار

( صفحه 110 )

بسته اى، خوشحال خواهى شد. [همه اينها موجب مى شود كه] تو اعتماد خواهى كرد كه در صورت نيرومندى به تو كمك خواهند كرد; چون تو باعث رفاه آنان گرديدى و آنها را به عدالت خويش عادت دادى و با آنان با نرمى رفتار كردى.

چه بسا حوادثى ضمن جريانات گوناگون رخ دهد كه اگر حل آنها را به عهده آنان واگذارى، با طيب خاطر مى پذيرند; زيرا عمران كشور، به هر اندازه بخواهى قابل توسعه است.

نتايج بى توجهى به كشاورزان

از بيان گذشته على (عليه السلام) مى فهميم كه وقتى به كشاورزان، ماليات سنگين تحميل شود و از طرفى در آبادانى و حفظ زمين و در جهت پيشبرد زراعت از جانب دولت اقدامى صورت نگيرد، آنها احساس خواهند كرد كه براى خودشان كار نمى كنند و در مقابل زحمات طاقت فرسا و جانكاه، به درآمد مطلوبى نمى رسند و حاصل كارشان نصيب ديگران است. حاصل اين احساس ها الزاماً دهقانان را به دروغ، فريب كارى، قاچاق فروشى، دزدى و ساير انحرافات وادار خواهد ساخت. به جاى آن كه با كار كردن بر روى زمين خوشان زندگى شان را تأمين كنند، روزگارشان را با جرم و جنايت خواهند گذراند و يا در لباس قطّاع الطّريق، در كمين هستىِ انسان ها خواهد نشست.

ره آورد ديگر چنين وضعى اين است كه نيروهاى جوان و فعّال روستاها براى دستيابى به زندگى مطلوب، راهىِ شهرها خواهند شد و در آن جا سر از دست فروشى [و اقدام به مشاغل كاذب كه امروزه در شهرها مرسوم و رايج است] در خواهند آورد و نتيجه طبيعى اين وضع بيكارى

( صفحه 111 )

جوانان پاك روستايى و آلوده شدن آنان به گناه و فساد و در نتيجه، ذلّت دولت و حكومت خواهد شد.

عوامل سقوط و انحطاط حكومت

در ديدگاه على (عليه السلام) سه عامل موجب انحطاط و سقوط حكومت است:

1. روحيه تكاثر و مال اندوزى در دولتمردان

2. سوءظن و بدبينى براى بقا و استمرار دولت

3. پندناپذيرى از رخدادها و پيشامدها.

اگر دولتمردان از بقا و استمرار حكومت مطمئن نباشند و حكومت را متزلزل و در حال رفتن تصور كنند و به دنبال تكاثر و مال اندوزى باشند و از رخدادها و پيشامدها عبرت نگيرند، زمينه سقوط و انحطاط دولت و حكومت را فراهم كرده اند و چنين دولتى قابل ماندن و حكومت كردن نيست و خواه و ناخواه روزى، بساط آن برچيده خواهد شد.

وَ إِنَّمَا يُؤْتَى خَرَابُ الاَْرْضِ مِنْ إِعْوَازِ أَهْلِهَا وَ إِنَّمَا يُعْوِزُ أَهْلُهَا لاِِشْرَافِ أَنْفُسِ الْوُلاةِ عَلَى الْجَمْعِ وَ سُوءِ ظَنِّهِمْ بِالْبَقَاءِ وَ قِلَّةِ انْتِفَاعِهِمْ بِالْعِبَرِ.

خرابى زمين ناشى از تنگدستى كسانى است كه بر روى آن كار مى كنند. اهل زمين هنگامى وضعشان بد مى شود كه دولت مردان روحيه تكاثر داشته باشند و و از رخدادها عبرت نياموزند.


معيارهاى گزينش معاون

يكى از اهداف اساسى و عاليه اسلام برقرار كردن عدل و قسط در

( صفحه 112 )

جامعه و به وجود آوردن اعتدال كامل در امت و جامعه اسلامى است.

اگر فرماندارى بخواهد (كه بايستى بر اين اساس رفتار نمايد) عدالت را در انتخاب معاون رعايت كند، لازم است بهترين معاون را شايسته ترين فرد از لحاظ اخلاق حسنه قرار دهد و كسى را كه خُلق و خويش خداگونه است، انتخاب نمايد.

روشن است شخصى كه «تخلّقوا باخلاق الله»(1) را آويزه گوش قرار داده باشد، صفات زير را نيز دارا خواهد بود:

* دانا و انديشمند است.

* امين است.

* تواناست.

* كاردان است.

* كارش روى حساب است.

* از دقت و ابتكار برخوردار است.

* از ادب و ظرفيت كامل بهره مند است.

* نيكان را دوست دارد و از بدان و ستمگران بيزار است.

* متواضع است.

و در يك كلام، داراى تمام فضايل و كمالات انسانى است كه برخى از آنها در كلمات امام (عليه السلام) تبلور يافته است:

ثُمَّ انْظُرْ فِي حَالِ كُتَّابِكَ فَوَلِّ عَلَى أُمُورِكَ خَيْرَهُمْ وَ اخْصُصْ رَسَائِلَكَ الَّتِي تُدْخِلُ فِيهَا مَكَائِدَكَ وَ أَسْرَارَكَ بِأَجْمَعِهِمْ لِوُجُوهِ


  • 1 . بحارالانوار، ج 58، ص 129.