جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 113 )

(مورد هفتم)

مسأله : هرگاه وقت به قدرى تنگ باشد كه اگر وضو بگيرد يا غسل كند تمام نماز يا مقدارى از آن بعد از وقت خوانده مى شود، بايد تيمم كند.

مسأله : اگر عمداً نماز را به قدرى تأخير بيندازد كه وقت وضو يا غسل نداشته باشد، معصيت كرده، ولى نماز او با تيمم صحيح است، اگرچه احتياط مستحب آن است كه قضاى آن نماز را بخواند.

مسأله : كسى كه شك دارد اگر وضو بگيرد يا غسل كند وقت براى نماز او مى ماند يا نه، بايد تيمم كند.

مسأله : كسى كه به واسطه تنگى وقت تيمم كرده، تيمم او فقط براى عملى كه وقت آن ضيق است مفيد است و بعداً بلافاصله باطل مى شود لذا چنانچه بعد از نماز آبى كه داشته از دستش برود، يا عذر ديگرى براى او پيدا شود اگرچه تيمم خود را نشكسته باشد، در صورتى كه وظيفه اش تيمم باشد بايد دوباره تيمم نمايد.

مسأله : كسى كه آب دارد; اگر به واسطه تنگى وقت با تيمم مشغول نماز شود و در بين نماز آبى كه داشته از دستش برود، براى نمازهاى بعد نمى تواند با همان تيمم نماز بخواند بلكه بايد دوباره تيمم نمايد.

مسأله : اگر انسان به قدرى وقت دارد كه مى تواند وضو بگيرد يا غسل كند و نماز را بدون كارهاى مستحبى آن مثل اقامه و قنوت بخواند، بايد غسل كند يا وضو بگيرد و نماز را بدون كارهاى مستحبى آن به جا آورد بلكه اگر به اندازه سوره هم وقت ندارد بايد غسل كند يا وضو بگيرد و نماز را بدون سوره بخواند.

(چيزهايى كه تيمم بر آنها صحيح است)

مسأله : تيمم بر خاك و ريگ و كلوخ و سنگ اگر پاك باشند صحيح است، و بر گل پخته مثل آجر و كوزه نيز صحيح است.

مسأله : تيمم بر سنگ گچ و سنگ آهك و سنگ مرمر سياه و ساير اقسام سنگها صحيح است ولى تيمم بر جواهر مثل سنگ عقيق و فيروزه باطل مى باشد و احتياط

( صفحه 114 )

واجب آن است كه به گچ و آهك پخته هم تيمم نكند.

مسأله : اگر خاك و ريگ و كلوخ و سنگ پيدا نشود، بايد به گرد و غبارى كه در فرش و لباس و مانند اينهاست تيمم نمايد و چنانچه گرد پيدا نشود بايد به گل تيمم كند و اگر گل هم پيدا نشود احتياط واجب آن است كه نماز را بدون تيمم بخواند و واجب است بعداً قضاى آن را به جا آورد.

مسأله : اگر بتواند با تكاندن فرش و مانند آن خاك تهيه كند تيمم به گرد باطل است، و اگر بتواند گل را خشك كند و از آن خاك تهيه نمايد، تيمم به گل باطل مى باشد.

مسأله : كسى كه آب ندارد اگر برف يا يخ داشته باشد، چنانچه ممكن است بايد آن را آب كند و با آن وضو بگيرد يا غسل نمايد و اگر ممكن نيست و چيزى هم كه تيمم به آن صحيح است ندارد، احتياط واجب آن است كه نماز را بدون وضو و تيمم بخواند و به هر حال بايد بعداً قضا كند.

مسأله : اگر خاك و ريگ با چيزى مانند كاه كه تيمم به آن باطل است مخلوط شود، نمى تواند بر آن تيمم كند، ولى اگر آن چيز به قدرى كم باشد كه در خاك يا ريگ، از بين رفته حساب شود، تيمم بر آن خاك و ريگ صحيح است.

مسأله : اگر چيزى ندارد كه بر آن تيمم كند چنانچه ممكن است بايد با خريدن و مانند آن تهيه نمايد.

مسأله : تيمم بر ديوار گلى صحيح است و احتياط مستحب آن است كه با بودن زمين يا خاك خشك، به زمين يا خاك نمناك تيمم نكند.

مسأله : چيزى كه بر آن تيمم مى كند بايد پاك باشد و اگر چيز پاكى كه تيمم بر آن صحيح است ندارد، بنابر احتياط واجب بدون تيمم و وضو نماز را بخواند و بايد قضاى آن را بعداً به جا آورد.

مسأله : اگر يقين داشته باشد كه تيمم بر چيزى صحيح است و بر آن تيمم نمايد، بعد بفهمد تيمّم به آن باطل بوده نمازهايى را كه با آن تيمم خوانده بايد دوباره بخواند.

مسأله : چيزى كه بر آن تيمم مى كند بايد غصبى نباشد.

مسأله : تيمم در فضاى غصبى باطل نيست، پس اگر در ملك خود، دستها را بر

( صفحه 115 )

زمين بزند و بى اجازه داخل ملك ديگرى شود و دستها را بر پيشانى بكشد، تيمم او باطل نمى شود.

مسأله : اگر نداند چيزى كه با آن تيمم مى كند غصبى است، و يا فراموش كرده باشد، تيمم او صحيح است، مگر اين كه فراموش كننده خود غاصب باشد كه بنابر احتياط واجب تيممش باطل است.

مسأله : كسى كه در جاى غصبى حبس است، اگر آب و خاك او غصبى است، بايد با تيمم نماز بخواند.

مسأله : مستحب است چيزى كه بر آن تيمم مى كند گردى داشته باشد كه به دست بماند. و بعد از زدن دست بر آن، مستحب است دست را بتكاند كه گرد آن بريزد.

مسأله : تيمم بر زمين گود و خاك جاده و زمين شوره زار كه نمك روى آن را نگرفته مكروه است، و اگر نمك روى آن را گرفته باشد باطل است.

(دستور تيمّم)

مسأله : در تيمم چهار چيز واجب است:

اوّل: نيّت.

دوّم: زدن كف دو دست با هم بر چيزى كه تيمم بر آن صحيح است.

سوّم: كشيدن كف هر دو دست به تمام پيشانى و دو طرف آن، از جايى كه موى سر مى رويد تا ابروها و بالاى بينى و بنابر احتياط واجب بايد دستها روى ابروها هم، كشيده شود.

چهارم: كشيدن كف دست چپ به تمام پشت دست راست و بعد از آن كشيدن كف دست راست به تمام پشت دست چپ.

مسأله : تيمم بدل از غسل و بدل از وضو با هم فرقى ندارند. ولى احتياط مستحب آن است كه تيمم بدل از غسل را با دو ضرب انجام دهد به اين نحو كه: يك مرتبه دستها را به زمين بزند و بر پيشانى بكشد و مرتبه ديگر دستها را به زمين بزند و به پشت دستها بكشد، بلكه احتياط مستحب آن است كه تيمم بدل از وضوء هم با دو ضرب

( صفحه 116 )

انجام دهد بلكه بهتر آن است كه تيمم را به سه ضرب انجام دهد دو مرتبه پشت سرهم دستها را به زمين بزند و بر پيشانى بكشد و يك مرتبه ديگر به زمين بزند و بر پشت دستها بكشد.

(احكام تيمّم)

مسأله : اگر مختصرى از پيشانى و پشت دستها را هم مسح نكند تيمم باطل است چه عمداً مسح نكند يا مسأله را نداند يا فراموش كرده باشد، ولى دقت زياد هم لازم نيست و همين قدر كه بگويند تمام پيشانى و پشت دست مسح شده كافى است.

مسأله : براى آن كه يقين كند تمام پشت دست را مسح كرده بايد مقدارى بالاتر از مچ را هم مسح نمايد، ولى مسح بين انگشتان لازم نيست.

مسأله : پيشانى و پشت دستها را بنابر احتياط واجب بايد از بالا به پايين مسح نمايد و كارهاى آن را بايد پشت سرهم به جا آورد و اگر بين آنها به قدرى فاصله دهد كه نگويند تيمم مى كند باطل است.

مسأله : اگر بر او هم تيمم بدل از غسل واجب باشد هم تيمم بدل از وضو در موقع نيت بايد معين كند كه تيمم او بدل از غسل است يا بدل از وضو، و نيز اگر چند تيمم بدل از غسل باشد بايد آن غسل را معين نمايد و چنانچه اشتباهاً به جاى بدل از وضو، بدل از غسل يا به جاى بدل از غسل، بدل از وضو نيّت كند، يا مثلاً در تيمم بدل از غسل جنابت، نيت تيمم بدل از غسل مس ميّت نمايد، اگر اشتباه او اشتباه در تشخيص نباشد تيمم، او باطل است و اگر بر او يك تيمم واجب باشد قصد امر فعلى را بنمايد كافيست.

مسأله : در تيمم بايد پيشانى و كف دستها و پشت دستها پاك باشد ولى اگر كف دست نجس باشد ونتواند آن را آب بكشد بايد با همان كف دست نجس تيمم كند ولى اگر نجاست كف دست مُسرى باشد در اين صورت بايد با پشت دست يا ذراع تيمم نمايد.

مسأله : انسان بايد براى تيمم انگشتر را از دست بيرون آورد و اگر در پيشانى يا پشت دستها يا در كف دستها مانعى باشد، مثلاً چيزى به آنها چسبيده باشد، بايد برطرف نمايد.

( صفحه 117 )

مسأله : اگر پيشانى يا پشت دستها زخم است و پارچه يا چيز ديگرى را كه بر آن بسته نمى تواند باز كند بايد دست را روى آن بكشد و نيز اگر كف دست زخم باشد و نتواند پارچه يا چيز ديگرى را كه بر آن بسته، باز كند بايد دست را با همان پارچه به چيزى كه تيمم بر آن صحيح است بزند و به پيشانى و پشت دستها بكشد.

مسأله : اگر پيشانى و پشت دستها مو داشته باشد اشكال ندارد ولى اگر موى سر روى پيشانى آمده باشد بايد آن را عقب بزند.

مسأله : اگر احتمال دهد كه در پيشانى و كف دستها يا پشت دستها مانعى هست، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد بايد جستجو نمايد، تا يقين يا اطمينان پيدا كند كه مانعى نيست.

مسأله : اگر وظيفه او تيمّم است و نمى تواند تيمم كند، بايد نائب بگيرد. و كسى كه نائب مى شود بايد او را با دست خود او تيمّم دهد و اگر ممكن نباشد بايد نائب، دست خود را به چيزى كه تيمّم به آن صحيح است بزند و به پيشانى و پشت دستهاى او بكشد.

مسأله : اگر بعد از آن كه وارد تيمم شد شك كند كه قسمت پيش از آن را فراموش كرده يا نه، اعتنا نكند و تيمم او صحيح است، و نيز اگر بعد از بجا آوردن هر جزء شك كند كه درست بجا آورده يا نه اعتنا نكند و تيمم او صحيح است.

مسأله : اگر بعد از مسح دست چپ شك كند كه درست تيمم كرده يا نه، تيمم او صحيح است.

مسأله : كسى كه وظيفه اش تيمّم است بنابر احتياط واجب نبايد يا احتمال بدهد پيش از وقت نماز براى نماز تيمم كند، ولى اگر براى كار واجب ديگر يا مستحبى تيمم كند و تا وقت نماز عذر او باقى باشد، مى تواند با همان تيمم نماز بخواند.

مسأله : كسى كه وظيفه اش تيمم است، اگر بداند يا احتمال بدهد تا آخر وقت عذر او باقى مى ماند، در وسعت وقت مى تواند با تيمم نماز بخواند، ولى اگر بداند كه تا آخر وقت عذر او برطرف مى شود، بايد صبر كند و با وضو يا غسل نماز بخواند، يا در تنگى وقت با تيمم نماز را بجا آورد.

مسأله : كسى كه نمى تواند وضو بگيرد، يا غسل كند، مى تواند نمازهاى قضاى