جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 53 )

كسى كه وضو ندارد، حرام است. ولى اگر قرآن را به زبان فارسى يا به زبان ديگر ترجمه كنند مس آن اشكال ندارد.

مسأله : جلوگيرى بچه و ديوانه از مس خط قرآن واجب نيست، ولى اگر مس نمودن آنان بى احترامى به قرآن باشد، بايد جلوگيرى كنند.

مسأله : كسى كه وضو ندارد، خوب است اسم خداوند متعال را به هر زبانى كه نوشته شده باشد مس ننمايد.

مسأله : اگر پيش از وقت نماز به قصد اين كه با طهارت باشد وضو بگيرد يا غسل كند صحيح است و نيز اگر به قصد قربت وضو بگيرد كافيست.

مسأله : مستحب است انسان براى نماز ميت و زيارت اهل قبور و رفتن به مسجد و حرم امامان (عليهم السلام) وضو بگيرد، و همچنين براى همراه داشتن قرآن و خواندن و نوشتن آن و نيز براى مس حاشيه قرآن و براى خوابيدن، وضو گرفتن مستحب است. و نيز مستحب است كسى كه وضو دارد دوباره وضو بگيرد، و اگر براى يكى از اين كارها وضو بگيرد هر كارى را كه بايد با وضو انجام داد مى تواند به جا آورد مثلاً مى تواند با آن وضو نماز بخواند.

(چيزهايى كه وضو را باطل مى كند)

مسأله : هفت چيز وضو را باطل مى كند:

اوّل: بول.

دوّم: غائط.

سوّم: باد معده و روده كه از مخرج غائط خارج شود.

چهارم: خوابى كه به واسطه آن چشم نبيند و گوش نشنود، ولى اگر چشم نبيند و گوش بشنود وضو باطل نمى شود.

پنجم: چيزهايى كه عقل را از بين مى برد، مانند ديوانگى و مَستى و بيهوشى.

ششم: استحاضه زنان، كه بعداً گفته مى شود.

هفتم: كارى كه براى آن بايد غسل كرد مانند جنابت و ثبوت اين حكم در مثل مس

( صفحه 54 )

ميت مبنى بر احتياط است.

(احكام وضوى جبيره)

چيزى كه با آن زخم و جاى شكسته را مى بندند و دوايى كه روى زخم و مانند آن مى گذارند جبيره ناميده مى شود.

مسأله : اگر در يكى از جاهاى وضو زخم يا دمل يا شكستگى باشد، چنانچه روى آن باز است و آب براى آن ضرر ندارد، بايد به طور معمول وضو گرفت.

مسأله : اگر زخم يا دمل يا شكستگى در صورت و دستها است و روى آن باز است و آب ريختن روى آن ضرر دارد، بايد اطراف آن را بشويد و چنانچه كشيدن دست تَر بر آن ضرر ندارد، احتياط آن است كه دست تر بر آن بكشد و اگر ضرر دارد بنابر احتياط واجب پارچه پاكى روى آن بگذارد و دست تَر را روى پارچه بكشد و اگر اين مقدار هم ضرر دارد يا زخم نجس است و نمى شود آب كشيد، بايد اطراف زخم را به طورى كه در وضو گفته شد، از بالا به پايين بشويد و بنابر احتياط واجب در فرض اخير تيمّم هم بنمايد.

مسأله : اگر زخم يا دمل يا شكستگى در جلوى سر يا روى پاها است و روى آن باز است، چنانچه نتواند آن را مسح كند بايد پارچه پاكى روى آن بگذارد و روى پارچه را با ترى آب وضو كه در دست مانده مسح كند، و اگر گذاشتن پارچه ممكن نباشد، مسح لازم نيست ولى بايد بعد از وضو تيمم هم بكند.

مسأله : اگر روى دمل يا زخم يا شكستگى بسته باشد، چنانچه باز كردن آن ممكن است و زحمت و مشقت هم ندارد و آب هم براى آن ضرر ندارد، بايد روى آن را باز كند و وضو بگيرد، چه زخم و مانند آن در صورت و دستها باشد، يا جلوى سر و روى پاها.

مسأله : اگر زخم يا دمل يا شكستگى در صورت يا دستها باشد و بشود روى آن را باز كرد، چنانچه ريختن آب، روى آن ضرر دارد و كشيدن دست تر ضرر ندارد، واجب است دست تر روى آن بكشد.

مسأله : اگر نمى شود روى زخم را باز كرد ولى زخم و چيزى كه روى آن گذاشته

( صفحه 55 )

پاك است و رساندن آب به زخم ممكن است و ضرر و زحمت و مشقت ندارد بايد آب را به روى زخم برساند، و اگر زخم يا چيزى كه روى آن گذاشته نجس است، چنانچه آب كشيدن آن و رساندن آب به روى زخم بدون زحمت و مشقت ممكن باشد، بايد آن را آب بكشد و موقع وضو آب را به زخم برساند، و در صورتى كه آب براى زخم ضرر دارد، يا آن كه رساندن آب به روى زخم ممكن نباشد يا زخم نجس است و نمى تواند آن را آب بكشد، زخم را به طورى كه در وضو گفته شد بشويد و اگر جبيره پاك است روى آن مسح كند و اگر جبيره نجس است يا نمى شود روى آن را دست تر كشيد مثلاً دوايى است كه به دست چسبيده، پارچه پاكى را به طورى كه جزء جبيره حساب شود روى آن بگذارد و دست تر روى آن بكشد و اگر اين هم ممكن نيست احتياط واجب آن است كه وضو بگيرد و تيمّم هم بكند.

مسأله : اگر جبيره، تمام صورت يا تمام يكى از دستها را فرا گرفته باشد باز احكام جبيره جارى، و وضوى جبيره اى كافى است، ولى اگر بيشتر اعضاى وضو را گرفته باشد، احكام جبيره جارى نمى باشد و بايد تيمم نمايد.

مسأله : كسى كه در كف دست و انگشتها جبيره دارد و در موقع وضو دست تر روى آن كشيده است، مى تواند سر و پا را با همان رطوبت مسح كند و مى تواند با ساير جاهاى ذراع مسح نمايد.

مسأله : اگر جبيره تمام پهناى روى پا را گرفته ولى مقدارى از طرف انگشتان و مقدارى از طرف بالاى پا باز است، بايد جاهايى كه باز است روى پا را، و جايى كه جبيره است روى جبيره را مسح كند.

مسأله : اگر در صورت يا دستها چند جبيره باشد، بايد بين آنها را بشويد و اگر جبيره ها در سر يا روى پاها باشد، اگر به اندازه مسح واجب باز باشد همان جا را مسح مى كند و گرنه بايد بين آنها را مسح كند و در جاهايى كه جبيره است بايد به دستور جبيره عمل نمايد.

مسأله : اگر جبيره بيشتر از معمول اطراف زخم را گرفته و برداشتن آن ممكن نيست، بايد به دستور جبيره عمل كند، و بنابر احتياط تيمم هم بنمايد، و اگر برداشتن

( صفحه 56 )

جبيره ممكن است بايد جبيره را بردارد. و اگر زخم در صورت و دستها است اطراف آن را بشويد و اگر در سر يا روى پاها است اطراف آن را مسح كند و براى جاى زخم به دستورى كه در زخم گفته شد عمل نمايد.

مسأله : اگر در جاى وضو زخم و جراحت و شكستگى نيست، ولى به جهت ديگرى آب براى همه دست و صورت ضرر دارد، بايد تيمم كند و بنابر احتياط واجب اگر براى مقدارى از دست و صورت ضرر دارد بايد اطراف آن را بشويد و تيمم هم بنمايد.

مسأله : اگر جايى از اعضاى وضو را رگ زده است و نمى تواند آن را آب بكشد يا آب براى آن ضرر دارد اگر روى آن بسته است، بايد به دستور جبيره عمل كند، و اگر باز است بعد از شستن اطراف آن بنابر احتياط واجب پارچه اى روى آن قرار داده و دست تر بر روى آن بكشد.

مسأله : اگر در جاى وضو يا غسل چيزى چسبيده است كه برداشتن آن ممكن نيست، يا به قدرى مشقت دارد كه نمى شود تحمل كرد، بايد به دستور جبيره عمل كند.

مسأله : غسل جبيره اى مثل وضوى جبيره اى است، ولى بنابر احتياط واجب بايد آن را ترتيبى به جا آورند نه ارتماسى.

مسأله : كسى كه وظيفه او تيمّم است، اگر در بعضى از جاهاى تيمم او زخم يا دمل يا شكستگى باشد بايد به دستور وضوى جبيره اى، تيمم جبيره اى نمايد.

مسأله : كسى كه بايد با وضو يا غسل جبيره اى نماز بخواند، چنانچه بداند كه تا آخر وقت عذر او برطرف نمى شود، مى تواند در اول وقت نماز بخواند، ولى اگر اميد دارد كه تا آخر وقت عذر او برطرف شود احتياط واجب آن است كه صبر كند و اگر عذر او برطرف نشد در آخر وقت نماز را با وضو يا غسل جبيره اى به جا آورد.

مسأله : كسى كه نمى داند بايد تيمم كند يا وضوى جبيره اى بگيرد، بنابر احتياط واجب بايد هردو را به جا آورد.

مسأله : نمازهايى را كه انسان با وضوى جبيره اى خوانده صحيح است و بعد از آن كه عذرش برطرف شد، براى نمازهاى بعد هم لازم نيست وضو بگيرد، ولى اگر براى

( صفحه 57 )

آن كه نمى دانسته تكليفش جبيره است يا تيمم، هردو را انجام داده باشد بايد براى نمازهاى بعد وضو بگيرد.

غسلهاى واجب

غسلهاىواجب هفت قسم است: اول: غسل جنابت. دوّم: غسل حيض. سوّم:غسل نفاس. چهارم: غسل استحاضه. پنجم: غسل مس ميت. ششم: غسل ميت. هفتم: غسلى كه به واسطه نذر و قسم و مانند اينها واجب مى شود.

احكام جنابت

مسأله : به دو چيز انسان جنب مى شود;

اوّل: جماع.

دوّم: بيرون آمدن منى، چه در خواب باشد يا بيدارى، كم باشد يا زياد با شهوت باشد يا بى شهوت، با اختيار باشد يا بى اختيار.

مسأله : اگر رطوبتى از انسان خارج شود و نداند منى است يا بول يا غير اينها، چنانچه با شهوت و جستن بيرون آمده و بعد از بيرون آمدن آن، بدن سست شده، آن رطوبت حكم منى را دارد، و اگر هيچ يك از اين سه نشانه يا بعضى از اينها را نداشته باشد، حكم منى را ندارد. ولى در زن و مريض لازم نيست آن آب با جستن بيرون آمده باشد، بلكه اگر با شهوت بيرون آمده باشد در حكم منى است و لازم نيست بدن او سست شود.

مسأله : مستحب است انسان بعد از بيرون آمدن منى بول كند، و اگر بول نكند و بعد از غسل، رطوبتى از او بيرون آيد كه نداند منى است يا رطوبت ديگر، حكم منى را دارد.

مسأله : اگر انسان جماع كند و به اندازه ختنه گاه يا بيشتر داخل شود، در زن باشد