جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 37 )

(8ـ تَبَعيّت)

مسأله : تبعيّت آن است كه چيز نجسى به واسطه پاك شدن چيز نجس ديگر پاك شود.

مسأله : اگر شراب سركه شود، ظرف آن هم تا جايى كه شراب موقع جوش آمدن به آن جا رسيده پاك مى شود، و كهنه و چيزى هم كه معمولاً روى آن مى گذارند اگر به آن رطوبت نجس شود، پاك مى گردد. بلكه اگر موقع جوشيدن، سر برود و پشت ظرف به آن آلوده شود، بعد از سركه شدن پشت ظرف هم پاك مى شود.

مسأله : تخته يا سنگى كه روى آن ميت را غسل مى دهند و پارچه اى كه با آن عورت ميت را مى پوشانند و دست كسى كه او را غسل مى دهد و همين طور كيسه و صابونى كه با آن شسته مى شود بعد از تمام شدن غسل پاك مى شود.

مسأله : كسى كه چيزى را با دست خود آب مى كشد اگر دست و آن چيز با هم آب كشيده شوند بعد از پاك شدن آن چيز دست او هم پاك مى شود.

مسأله : اگر لباس و مانند آن را آب بكشند و به اندازه معمول فشار دهند تا آبى كه روى آن ريخته اند جدا شود، آبى كه در آن مى ماند پاك است.

مسأله : ظرف نجس را كه با آب قليل آب مى كشند، بعد از جداشدن آبى كه براى پاك شدن، روى آن ريخته اند، آب كمى كه در آن مى ماند پاك است.

(9ـ برطرف شدن عين نجاست)

مسأله : اگر بدن حيوان به عين نجس مثل خون، يا متنجس مثل آب نجس، آلوده شود، چنانچه آنها برطرف شود بدن آن حيوان پاك مى شود. و همچنين است باطن بدن انسان مثل توى دهان و بينى. مثلاً اگر خونى از لاى دندان بيرون آيد و در آب دهان از بين برود، آب كشيدن توى دهان لازم نيست.

مسأله : اگر غذا لاى دندان مانده باشد و داخل دهان خون بيايد، آن غذا پاك است و دندان مصنوعى هم همين حكم را دارد.

مسأله : جايى را كه انسان نمى داند از ظاهر بدن است يا باطن آن، اگر ملاقات با

( صفحه 38 )

نجس بكند لازم نيست آب بكشد اگرچه آب كشيدن احوط است.

مسأله : اگر گرد و خاك نجس به لباس و فرش و مانند اينها بنشيند، چنانچه هردو خشك باشند نجس نمى شود، و اگر گرد و خاك يا لباس و مانند اينها تر باشد بايد محل نشستن گرد و خاك را آب بكشند.

(10ـ اِسْتبْراء حيوان نجاستخوار)

مسأله : بول و غائط حيوانى كه به خوردن نجاست انسان عادت كرده نجس است، و اگر بخواهند پاك شود بايد آن حيوان را استبراء كنند، يعنى تا مدّتى كه بعد از آن مدّت ديگر نجاستخوار به آن نگويند، نگذارند نجاست بخورد و خوراك پاك به آن بدهند، و بايد شتر نجاستخوار را چهل روز و گاو را بيست روز، و گوسفند را ده روز و مرغابى را پنج روز، و مرغ خانگى را سه روز، نگذارند، نجاست بخورند و خوراك پاك به آنها بدهند.

(11ـ غائب شدن مسلمان)

مسأله : اگر بدن و لباس يا وسائل شخصى فرد مسلمانى نجس شود و او از ما جدا شود بعد از اينكه مجدّداً او را ديديم لباس و بدن و وسائل او با شرايط زير محكوم به طهارت است:

1 ـ بداند كه لباس يا بدن يا وسائل او نجس شده است.

2 ـ استفاده از آن وسائل مشروط به طهارت باشد.

3 ـ احتمال اينكه او بدن و لباس و وسائل را تطهير كرده، وجود داشته باشد.

مسأله : اگر بدن يا لباس مسلمان يا چيز ديگرى مانند ظرف و فرشى كه در اختيار او است نجس شود و آن مسلمان غائب گردد اگر انسان احتمال بدهد كه آن چيز را آب كشيده اجتناب از آن لازم نيست به شرط اين كه عالم به نجاست آن باشد و آن را در چيزى كه مى داند طهارت در آن شرط است استعمال كند و نيز بنا بر احتياط واجب بالغ باشد و بى مبالات به طهارت و نجاست نباشد.

( صفحه 39 )

مسأله : اگر خود انسان يقين كند كه چيزى كه نجس بوده پاك شده است يا دو عادل به پاك شدن آن خبر دهند، آن چيز پاك است. و همچنين است اگر كسى كه چيز نجس در اختيار اواست بگويد آن چيز پاك شده، يا مسلمانى چيز نجس را آب كشيده باشد، اگرچه معلوم نباشد درست آب كشيده يا نه آن چيز پاك است.

مسأله : كسى كه وكيل شده است لباس انسان را آب بكشد و لباس هم در تصرّف او باشد اگر بگويد: آب كشيدم، آن لباس پاك است.

مسأله : اگر انسان حالى دارد كه در آب كشيدن چيز نجس يقين پيدا نمى كند، همانند عرف مردم رفتار نمايد و يقين براى او لازم نيست.

احكام ظرفها

مسأله : ظرفى كه از پوست سگ يا خوك يا مردار ساخته شده خوردن و آشاميدن در آن ظرف حرام است، و نبايد آن ظرف را در وضو و غسل و كارهايى كه بايد با چيز پاك انجام داد استعمال كنند. بلكه احتياط واجب آن است كه آنها را در غير آنچه طهارت در او شرط است نيز استعمال نكند و همين طور چرم سگ و خوك و مردار اگرچه ظرف هم نباشد.

مسأله : خوردن و آشاميدن از ظرف طلا و نقره و استعمال آنها، حرام است، حتّى استعمال آنها در زينت اطاق حرام مى باشد، ولى نگاه داشتن آنها حرام نمى باشد

مسأله : ساختن ظرف طلا و نقره و اجرتى كه براى آن مى گيرند حرام نيست.

مسأله : خريد و فروش ظرف طلا و نقره و پولى را كه فروشنده مى گيرد حرام نيست.

مسأله : دستگيره استكان كه از طلا يا نقره مى سازند اگر بعد از برداشتن استكان، به آن ظرف گفته شود، استعمال آن چه به تنهائى و چه با استكان، حرام است و اگر ظرف به آن گفته نشود استعمال آن مانعى ندارد.

مسأله : استعمال ظرفى كه روى آن را آب طلا يا آب نقره داده اند اشكال ندارد.

( صفحه 40 )

مسأله : اگر فلزى را با طلا يا نقره مخلوط كنند و ظرف بسازند چنانچه مقدار آن فلز به قدرى زياد باشد كه ظرف طلا يا نقره به آن ظرف نگويند استعمال آن مانعى ندارد.

مسأله : اگر انسان غذائى را كه در ظرف طلا يا نقره است به قصد خوردن و آشاميدن در ظرف ديگر خالى كند، اين استعمال حرام مى باشد. اما اگر بخواهد غذا را بخورد و چون در ظرف طلا و نقره حرام است غذا را در ظرف ديگر بريزد اشكال ندارد. و در هر صورت غذا خوردن از ظرف دوم كه طلا و نقره نيست اشكال ندارد.

مسأله : استعمال بادگير قليان و غلاف شمشير و كارد و قاب قرآن اگر از طلا يا نقره باشد اشكال ندارد و همچنين عطردان و سرمه دان و مثل اينها.

مسأله : استعمال ظرف طلا يا نقره در حال ناچارى اشكال ندارد ولى براى وضو و غسل در حال ناچارى هم نمى شود ظرف طلا و نقره را استعمال كرد.

مسأله : استعمال ظرفى كه معلوم نيست از طلا يا نقره است يا از چيز ديگر اشكال ندارد.

وضــو

مسأله : در وضو واجب است صورت و دستها را بشويند و جلوى سر و روى پاها را مسح كنند.

مسأله : درازاى صورت را بايد از بالاى پيشانى ( جايى كه موى سر بيرون مى آيد) تا آخر چانه شست، و پهناى آن به مقدارى كه بين انگشت وسط و شست قرار مى گيرد بايد شسته شود، و اگر مختصرى از اين مقدار را نشويد وضو باطل است. و براى آن كه يقين كند اين مقدار كاملاً شسته شده بايد كمى از اطراف آن را هم بشويد.

مسأله : اگر صورت يا دست كسى كوچكتر يا بزرگتر از حدّ معمول باشد بايد ملاحظه كند كه افراد معمولى تا كجاى صورت خود را مى شويند و او هم تا همانجا را بشويد، و اگر دست و صورتش هردو بر خلاف معمول باشد امّا با هم متناسب باشند لازم

( صفحه 41 )

نيست ملاحظه معمول را بكند بلكه به دستورى كه در مسأله پيش گفته شد وضو بگيرد، و نيز اگر در پيشانى او مو روئيده يا جلوى سرش مو ندارد بايد به اندازه معمول پيشانى را بشويد.

مسأله : اگر احتمال دهد چرك يا چيز ديگرى در ابروها و گوشه هاى چشم و لب او هست كه نمى گذارد آب به آنها برسد، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد، بايد پيش از وضو بررسى كند كه اگر هست برطرف نمايد.

مسأله : اگر پوست صورت از لاى مو پيدا باشد بايد آب را به پوست برساند، و اگر پيدا نباشد شستن مو كافى است، و رساندن آب به زير آن لازم نيست.

مسأله : اگر شك كند كه پوست صورت از لاى مو پيدا است يا نه، واجب است احتياطاً هم مو را بشويد و هم آب را به پوست برساند.

مسأله : شستن توى بينى و مقدارى از لب و چشم كه در وقت بستن ديده نمى شود واجب نيست، ولى براى آن كه يقين كند همه جاهائى كه بايد شسته شود شسته شده، مقدارى از آنها را هم بشويد.

مسأله : بايد صورت را بنا بر احتياط واجب از بالا به پايين شست و اگر از پايين به بالا بشويد وضو اشكال دارد و دستها را بايد از مرفق به طرف سر انگشتان بشويد.

مسأله : اگر دست را تر كند و به صورت و دستها بكشد، چنانچه ترى دست به قدرى باشد كه به واسطه كشيدن دست، آب كمى بر آنها جارى شود كافى است.

مسأله : بعد از شستن صورت بايد دست راست و بعد از آن دست چپ را از آرنج تا سر انگشتها بشويد.

مسأله : براى آن كه يقين كند آرنج را كاملاً شسته بايد مقدارى بالاتر از آرنج را هم بشويد.

مسأله : كسى كه پيش از شستن صورت، دستهاى خود را تا مچ شسته، در موقع وضو بايد تا سر انگشتان را بشويد و اگر فقط تا مچ را بشويد وضوى او باطل است.

مسأله : در وضو، شستن صورت و دستها، مرتبه اوّل واجب و مرتبه دوّم جايز و مرتبه سوّم و بيشتر از آن حرام مى باشد، و اگر با يك مشت آب، تمام عضو شسته شود و