جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 39 )

مسأله : اگر خود انسان يقين كند كه چيزى كه نجس بوده پاك شده است يا دو عادل به پاك شدن آن خبر دهند، آن چيز پاك است. و همچنين است اگر كسى كه چيز نجس در اختيار اواست بگويد آن چيز پاك شده، يا مسلمانى چيز نجس را آب كشيده باشد، اگرچه معلوم نباشد درست آب كشيده يا نه آن چيز پاك است.

مسأله : كسى كه وكيل شده است لباس انسان را آب بكشد و لباس هم در تصرّف او باشد اگر بگويد: آب كشيدم، آن لباس پاك است.

مسأله : اگر انسان حالى دارد كه در آب كشيدن چيز نجس يقين پيدا نمى كند، همانند عرف مردم رفتار نمايد و يقين براى او لازم نيست.

احكام ظرفها

مسأله : ظرفى كه از پوست سگ يا خوك يا مردار ساخته شده خوردن و آشاميدن در آن ظرف حرام است، و نبايد آن ظرف را در وضو و غسل و كارهايى كه بايد با چيز پاك انجام داد استعمال كنند. بلكه احتياط واجب آن است كه آنها را در غير آنچه طهارت در او شرط است نيز استعمال نكند و همين طور چرم سگ و خوك و مردار اگرچه ظرف هم نباشد.

مسأله : خوردن و آشاميدن از ظرف طلا و نقره و استعمال آنها، حرام است، حتّى استعمال آنها در زينت اطاق حرام مى باشد، ولى نگاه داشتن آنها حرام نمى باشد

مسأله : ساختن ظرف طلا و نقره و اجرتى كه براى آن مى گيرند حرام نيست.

مسأله : خريد و فروش ظرف طلا و نقره و پولى را كه فروشنده مى گيرد حرام نيست.

مسأله : دستگيره استكان كه از طلا يا نقره مى سازند اگر بعد از برداشتن استكان، به آن ظرف گفته شود، استعمال آن چه به تنهائى و چه با استكان، حرام است و اگر ظرف به آن گفته نشود استعمال آن مانعى ندارد.

مسأله : استعمال ظرفى كه روى آن را آب طلا يا آب نقره داده اند اشكال ندارد.

( صفحه 40 )

مسأله : اگر فلزى را با طلا يا نقره مخلوط كنند و ظرف بسازند چنانچه مقدار آن فلز به قدرى زياد باشد كه ظرف طلا يا نقره به آن ظرف نگويند استعمال آن مانعى ندارد.

مسأله : اگر انسان غذائى را كه در ظرف طلا يا نقره است به قصد خوردن و آشاميدن در ظرف ديگر خالى كند، اين استعمال حرام مى باشد. اما اگر بخواهد غذا را بخورد و چون در ظرف طلا و نقره حرام است غذا را در ظرف ديگر بريزد اشكال ندارد. و در هر صورت غذا خوردن از ظرف دوم كه طلا و نقره نيست اشكال ندارد.

مسأله : استعمال بادگير قليان و غلاف شمشير و كارد و قاب قرآن اگر از طلا يا نقره باشد اشكال ندارد و همچنين عطردان و سرمه دان و مثل اينها.

مسأله : استعمال ظرف طلا يا نقره در حال ناچارى اشكال ندارد ولى براى وضو و غسل در حال ناچارى هم نمى شود ظرف طلا و نقره را استعمال كرد.

مسأله : استعمال ظرفى كه معلوم نيست از طلا يا نقره است يا از چيز ديگر اشكال ندارد.

وضــو

مسأله : در وضو واجب است صورت و دستها را بشويند و جلوى سر و روى پاها را مسح كنند.

مسأله : درازاى صورت را بايد از بالاى پيشانى ( جايى كه موى سر بيرون مى آيد) تا آخر چانه شست، و پهناى آن به مقدارى كه بين انگشت وسط و شست قرار مى گيرد بايد شسته شود، و اگر مختصرى از اين مقدار را نشويد وضو باطل است. و براى آن كه يقين كند اين مقدار كاملاً شسته شده بايد كمى از اطراف آن را هم بشويد.

مسأله : اگر صورت يا دست كسى كوچكتر يا بزرگتر از حدّ معمول باشد بايد ملاحظه كند كه افراد معمولى تا كجاى صورت خود را مى شويند و او هم تا همانجا را بشويد، و اگر دست و صورتش هردو بر خلاف معمول باشد امّا با هم متناسب باشند لازم

( صفحه 41 )

نيست ملاحظه معمول را بكند بلكه به دستورى كه در مسأله پيش گفته شد وضو بگيرد، و نيز اگر در پيشانى او مو روئيده يا جلوى سرش مو ندارد بايد به اندازه معمول پيشانى را بشويد.

مسأله : اگر احتمال دهد چرك يا چيز ديگرى در ابروها و گوشه هاى چشم و لب او هست كه نمى گذارد آب به آنها برسد، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد، بايد پيش از وضو بررسى كند كه اگر هست برطرف نمايد.

مسأله : اگر پوست صورت از لاى مو پيدا باشد بايد آب را به پوست برساند، و اگر پيدا نباشد شستن مو كافى است، و رساندن آب به زير آن لازم نيست.

مسأله : اگر شك كند كه پوست صورت از لاى مو پيدا است يا نه، واجب است احتياطاً هم مو را بشويد و هم آب را به پوست برساند.

مسأله : شستن توى بينى و مقدارى از لب و چشم كه در وقت بستن ديده نمى شود واجب نيست، ولى براى آن كه يقين كند همه جاهائى كه بايد شسته شود شسته شده، مقدارى از آنها را هم بشويد.

مسأله : بايد صورت را بنا بر احتياط واجب از بالا به پايين شست و اگر از پايين به بالا بشويد وضو اشكال دارد و دستها را بايد از مرفق به طرف سر انگشتان بشويد.

مسأله : اگر دست را تر كند و به صورت و دستها بكشد، چنانچه ترى دست به قدرى باشد كه به واسطه كشيدن دست، آب كمى بر آنها جارى شود كافى است.

مسأله : بعد از شستن صورت بايد دست راست و بعد از آن دست چپ را از آرنج تا سر انگشتها بشويد.

مسأله : براى آن كه يقين كند آرنج را كاملاً شسته بايد مقدارى بالاتر از آرنج را هم بشويد.

مسأله : كسى كه پيش از شستن صورت، دستهاى خود را تا مچ شسته، در موقع وضو بايد تا سر انگشتان را بشويد و اگر فقط تا مچ را بشويد وضوى او باطل است.

مسأله : در وضو، شستن صورت و دستها، مرتبه اوّل واجب و مرتبه دوّم جايز و مرتبه سوّم و بيشتر از آن حرام مى باشد، و اگر با يك مشت آب، تمام عضو شسته شود و

( صفحه 42 )

به قصد وضو بريزد يك مرتبه حساب مى شود چه قصد بكند يك مرتبه را، يا قصد نكند.

مسأله : بعد از شستن هر دو دست بايد جلوى سر را با ترى آب وضو كه در دست مانده مسح كند، و لازم نيست با دست راست باشد يا از بالا به پائين مسح نمايد.

مسأله : يك قسمت از چهار قسمت سر كه مقابل پيشانى است جاى مسح مى باشد، و هر جاى اين قسمت را به هر اندازه مسح كند كافى است، اگرچه احتياط مستحب آن است كه از درازا به اندازه درازاى يك انگشت و از پهنا به اندازه سه انگشت بسته، مسح نمايد.

مسأله : لازم نيست مسح سر بر پوست آن باشد بلكه بر موى جلوى سر هم صحيح است. ولى كسى كه موى جلوى سر او به اندازه اى بلند است كه اگر مثلاً شانه كند روى قسمتى از پيشانى مى ريزد، يا به جاهاى ديگر سر مى رسد، بايد بيخ موها را مسح كند، يا فرق سر را باز كرده پوست سر را مسح نمايد، و اگر موهايى را كه به صورت مى ريزد يا به جاهاى ديگر سر مى رسد جلوى سر جمع كند و بر آنها مسح نمايد، يا بر موى جاهاى ديگر سر، كه جلوى آن آمده مسح كند باطل است.

مسأله : بعد از مسح سر بايد با ترى آب وضو كه در دست مانده روى پاها را از سر يكى از انگشتها تا برآمدگى روى پا مسح كند.

مسأله : پهناى مسح پا به هر اندازه باشد كافى است، ولى احتياط مستحب آن است كه با تمام كف دست، روى پا را مسح كند.

مسأله : بنا براحتياط واجب بايد در مسح پا دست را بر سر انگشتها بگذارد و روى پارا به تدريج مسح كند واگر همه دست را روى پا بگذارد و كمى بكشد صحيح نمى باشد.

مسأله : در مسح سر و روى پا بايد دست را روى آنها بكشد، و اگر دست را نگهدارد و سر يا پا را بكشد وضو باطل است، ولى اگر موقعى كه دست را مى كشد سر يا پا مختصرى حركت كند اشكال ندارد.

مسأله : جاى مسح بايد خشك باشد. و اگر به قدرى تر باشد كه رطوبت كف دست به آن اثر نكند مسح باطل است. ولى اگر ترى آن به قدرى كم باشد كه رطوبتى كه

( صفحه 43 )

بعد از مسح در آن ديده مى شود بگويند فقط از ترى كف دست است اشكال ندارد.

مسأله : اگر براى مسح، رطوبتى در كف دست نمانده باشد نمى تواند دست را با آب خارج تر كند، بلكه بايد از اعضاى ديگر وضو رطوبت بگيرد و با آن مسح نمايد.

مسأله : اگر رطوبت كف دست فقط به اندازه مسح سر باشد، مى تواند سر را با همان رطوبت مسح كند، و براى مسح پاها از اعضاء ديگر وضو رطوبت بگيرد.

مسأله : مسح كردن از روى جوراب و كفش باطل است، ولى اگر به واسطه سرماى شديد يا ترس از دزد و درنده و مانند اينها نتواند كفش يا جوراب را بيرون آورد، مسح كردن بر آنها اشكال ندارد، و اگر روى كفش نجس باشد بايد چيز پاكى بر آن بيندازد و بر آن چيز مسح كند.

مسأله : اگر روى پا نجس باشد و نتواند براى مسح، آن را آب بكشد بايد تيمم نمايد.

(وضوى ارتماسى)

مسأله : وضوى ارتماسى آن است كه انسان صورت و دستها را به قصد وضو، با مراعات شستن از بالا به پايين در آب فرو برد و يا آنها را در آب فرو برد و به قصد وضو بيرون آورد و اگر موقعى كه دستها را در آب فرو مى برد نيّت وضوء كند و تا وقتى كه آنها را از آب بيرون مى آورد و ريزش آب تمام مى شود به قصد وضوء باشد وضوى او صحيح است.

مسأله : در وضوى ارتماسى هم بايد صورت و دستها از بالا به پايين شسته شود، پس اگر وقتى كه صورت و دستها را در آب فرو مى برد قصد وضو كند بايد صورت را از طرف پيشانى و دستها را از طرف آرنج در آب فرو برد و اگر موقع بيرون آوردن از آب قصد وضو كند، بايد صورت را از طرف پيشانى و دستها را از طرف آرنج بيرون آورد.

مسأله : اگر وضوى بعضى از اعضاء را ارتماسى و بعضى را غير ارتماسى انجام دهد اشكالى ندارد.