جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 476 )

(صيد مـاهـى)

مسأله : اگر ماهى فلس دار را زنده از آب بگيرند و بيرون آب جان دهد، پاك و خوردن آن حلال است، و چنانچه در آب بميرد پاك است ولى خوردن آن حرام مى باشد مگر اينكه در تور ماهيگير در آب بميرد كه در اينصورت خوردنش حلال است و ماهى بى فلس را اگر چه زنده از آب بگيرند و بيرون آب جان دهد حرام است.

مسأله : اگر ماهى از آب بيرون بيفتد، يا موج آن را بيرون بيندازد، يا آب فرو رود و ماهى در خشكى بماند، چنانچه پيش از آن كه بميرد، با دست يا بوسيله ديگر كسى آن را بگيرد، بعد از جان دادن حلال است.

مسأله : كسى كه ماهى را صيد مى كند، لازم نيست مسلمان باشد و در موقع گرفتن، نام خدا را ببرد ولى مسلمان بايد بداند كه آن را زنده گرفته و در خارج آب مرده.

مسأله : در صيد ماهى لازم نيست صياد مسلمان باشد و اگر ماهى در تور يا وسيله ديگر صيادى در داخل آب هم بميرد حلال است، با توجه به نحوه صيادى فعلى كه اطمينان حاصل مى شود كه ماهى در تور و وسايل صيادى مرده است ماهى فلس دار موجود در بازارهاى مسلمانان و حتى كشورهاى غير مسلمان حلال است.

مسأله : خوردن ماهى زنده اشكال ندارد.

مسأله : اگر ماهى زنده را بريان كنند، يا در بيرون آب پيش از جان دادن بكشند، خوردن آن اشكال ندارد.

مسأله : اگر ماهى را بيرون آب دو قسمت كنند و يك قسمت آن در حالى كه زنده است در آب بيفتد، خوردن قسمتى را كه بيرون آب مانده اشكال ندارد.

(صيد ملخ)

مسأله : اگر ملخ را با دست يا بوسيله ديگرى زنده بگيرند، بعد از جان دادن خوردن آن حلال است. و لازم نيست كسى كه آن را مى گيرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن، نام خدا را ببرد ولى اگر ملخ مرده اى در دست كافر باشد و معلوم نباشد كه آن را

( صفحه 477 )

زنده گرفته يا نه، اگر چه بگويد زنده گرفته ام حلال نيست مگر آنكه يقين يا اطمينان حاصل شود يا دو شاهد عادل شهادت دهند كه راست مى گويد.

مسأله : خوردن ملخى كه بال در نياورده و نمى تواند پرواز كند حرام است.

( صفحه 478 )

احكام خوردنيها وآشاميدنيها

مسأله : گوشت پرندگانى كه داراى چنگال هستند و درنده مى باشند حرام است مانند باز و عقاب و كركس و شاهين و امثال اينها و همچنين است بنابر احتياط واجب انواع كلاغ و شب پره و طاووس. ولى گوشت پرندگانى مانند انواع كبوتر و كبك و تيهو و قطا و مرغ خانگى و انواع گنجك و امثال اينها حلال مى باشد (بلبل و سار و چكاوك از اقسام گنجشك است)، امّا بنابر احتياط واجب بايد از خوردن گوشت پرستو و هدهد اجتناب كرد.

مسأله : معمولا پرندگان حلال گوشت از حرام گوشت به دو راه شناخته مى شوند:

اوّل: اينكه هنگام پرواز، بال زدن آنها بيشتر باشد تا نگهداشتن بال، يعنى پرنده اى كه بال زدنش بيشتر باشد حلال است و پرنده اى كه بيشتر بال ها را در حال پرواز نگه مى دارد حرام است.

دوّم: پرندگانى كه سنگدان يا چينه دان يا انگشت جدائى مانند شست انسان دارند حلال و پرندگانى كه اينها را ندارند حرام است.

مسأله : تخم پرندگان حلال، حلال و تخم پرندگان حرام، حرام است. و اگر مشتبه باشد تخمهائى كه دو طرف آن مساوى است حرام است و تخمهائى كه يك طرف

( صفحه 479 )

آن باريك تر است حلال است.

مسأله : از حيوانات دريايى، فقط ماهى فلس دار حلال است حتى اگر بعضى از قسمت هاى بدن آن فلس داشته باشد و ماهى بى فلس حرام است، چنانچه ساير حيوانات آبى از قبيل نهنگ و خرچنگ و قورباغه و امثال اينها نيز حرام مى باشند.

مسأله : تخم حيوانات دريايى حلال، حلال و تخم حيوانات دريايى حرام، حرام است.

مسأله : اگر چيزى را كه روح دارد از حيوان زنده جدا نمايند، مثلا دنبه يا مقدارى گوشت از گوسفند زنده ببرند، نجس و حرام مى باشد.

مسأله : بعضى از اجزاء حيوانات حلال گوشت حرام و بعضى بنابر احتياط لازم حرام است و مجموع آنها پانزده چيز است:

1) خون، 2) فضله، 3) نرى، 4) فرج، 5) بچه دان، 6) غدد كه آن را دشول مى گويند، 7) تخم كه آن را دنبلان مى گويند، 8) چيزى كه در مغز كله است و داراى شكل است و باندازه نصف نخود مى باشد، 9) مغز حرام كه در ميان تيره پشت است، 10) پى كه در دو طرف تيره پشت است، 11) زهره دان، 12) سپرز (طحال)، 13) بول دان (مثانه)، 14) عدسى و سياهى چشم (مردمك) بنابر احتياط لازم، 15) چيزى كه در ميان سُم است و به آن ذات الاشاجع مى گويند، بنابر احتياط لازم حرمت اين چيزها در حيوانات بزرگ است امّا در حيوانات كوچكى مانند گنجشك چنانچه بعضى از اين امور قابل تشخيص يا جدا كردن نباشد خوردن آن اشكال ندارد.

مسأله : خوردن سرگين و آب دماغ حرام است و احتياط واجب آن است كه از خوردن چيزهاى خبيث ديگر كه طبيعت انسان از آن متنفر است اجتناب كنند، ولى اگر پاك باشد و مقدارى از آن بطورى با چيز حلال مخلوط شود كه در نظر مردم مستهلك حساب شود، خوردن آن اشكال ندارد.

مسأله : خوردن خاك حرام است ولى خوردن كمى از تربت حضرت سيد الشهداء (عليه السلام) براى شفا جايز است و بهتر است كه تربت را در مقدارى آب حل نمايند تا مستهلك شود و بعد آن آب را بياشامند و خوردن گلِ داغستان و گل ارمنى براى معالجه

( صفحه 480 )

اگر علاج منحصر به خوردن اينها باشد اشكال ندارد.

مسأله : فرو بردن آب بينى و خلط سينه كه در فضاى دهن نيامده باشد حرام نيست ولى اخلاط بينى و سينه كه در فضاى دهن وارد شده احتياط واجب ترك فرو بردن آنست و فرو بردن غذايى كه موقع خلال كردن، از لاى دندان بيرون مى آيد اگر طبيعت انسان از آن متنفر نباشد اشكال ندارد.

مسأله : خوردن چيزى كه موجب مرگ مى شود يا براى انسان ضرر كلّى دارد حرام است.

مسأله : از چهار پايان اهلى، گوشت شتر و گاو و گوسفند حلال و گوشت اسب و قاطر و الاغ كراهت دارد. و از حيوانات بيابانى و وحشى، گوشت آهو و گوزن و گاو وحشى و قوچ و بز كوهى و گوره خر حلال است.

مسأله : حيوان اهلى حلال گوشت، از سه راه حرام گوشت مى شود:

اوّل: اينكه جلاّل باشد، يعنى خوراك آن بر حسب عادت منحصر به مدفوع انسان باشد كه در اينصورت گوشت و شير آن حرام و بنابر احتياط واجب بول و مدفوع آن نجس مى شود.

دوّم: اينكه انسان با حيوان چهار پا نزديكى كند و عمل زشت انجام دهد.

در اينصورت گوشت و شير آن بلكه بنابر احتياط واجب نسل آن هم حرام مى شود و نيز بول و مدفوع آن بنابر احتياط نجس است.

سوّم: برّه و بزغاله و گوساله اى كه از شير خوك بخورد تا نمو كند و استخوانش محكم شود گوشت و شير و نسلش حرام مى شود و بنابر احتياط واجب بول و مدفوع آن نجس است ولى اگر از شير انسان بخورند تا بزرگ شوند گوشت و شيرشان حرام نمى شود بلكه كراهت دارد.

مسأله : حيوان جلاّل را اگر بخواهند حلال شود بايد استبراء كنند، يعنى تا مدّتى آن را از خوردن نجاست باز دارند و به آن غذاى پاك بدهند به نحوى كه ديگر نگويند جلاّل است. و بنابر احتياط واجب شتر را چهل روز و گاو را سى روز و بهتر است چهل روز، و گوسفند را ده روز و بهتر است چهارده روز و مرغابى را پنج