جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 156 )

مسأله : اذان هيجده جمله است: اَلله اكبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله  ـ حىَّ عَلَى الصَّلوةِ  ـ حَىَّ عَلَى الفَلاحِ  ـ حَىَّ عَلى خيرِ العملِ، الله اكبرُ  ـ لااِلَه اِلاّالله هر يك دو مرتبه و اقامه هفده جمله است يعنى دو مرتبه الله اكبرُ از اوّل اذان و يك مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن كم مى شود و بعد از گفتن حَىَّ عَلَى خيرِ العَمَل بايد دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.

مسأله : اَشْهَدُ اَنَّ عَليَّاً وَلىُّ اللهِ جزو اذان و اقامه نيست ولى خوب است بعد از اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ به قصد قربت گفته شود.

(ترجمه اذان و اقامه)

اللهُ اكبرُ: يعنى خداى تعالى بزرگتر از آن است كه او را وصف كنند.

اَشْهَدُ اَنْ لاالهَ الاّاللهُ: يعنى شهادت مى دهم كه غير خدائى كه يكتا و بى همتا است خداى ديگرى وجود ندارد.

اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ: يعنى شهادت مى دهم كه حضرت محمد بن عبدالله(صلى الله عليه وآله)پيغمبر و فرستاده خداست.

اَشْهَدُ اَنَّ عَليَّا اَميرالمؤمنين وولىُّ اللهِ: يعنى شهادت مى دهم كه حضرت علىّ (عليه السلام) اميرالمؤمنين و ولىّ خدا بر همه خلق است.

حَىَّ عَلَى الصَّلوةِ: يعنى بشتاب براى نماز.

حَىَّ عَلَى الفلاح: يعنى بشتاب براى رستگارى.

حَىَّ عَلَى خيرِ العَمل: يعنى بشتاب براى بهترين كارها كه نماز است.

قَد قامتِ الصَّلوة: يعنى به تحقيق نماز برپا شد.

لااِلهَ الاَّالله: يعنى نيست خدائى مگر خدائى كه يكتا و بى همتا است.

مسأله : بين جمله هاى اذان و اقامه بايد خيلى فاصله نشود و اگر بين آنها بيشتر از معمول فاصله بيندازد بايد دوباره آن را از سر بگيرد.

مسأله : اگر در اذان و اقامه صدا را در گلو بيندازد چنانچه غنا شود، يعنى به طور آوازه خوانى كه در مجالس لهو و بازيگرى معمول است، اذان و اقامه را بگويد حرام و

( صفحه 157 )

باطل است.

مسأله : هر نمازى كه با نماز قبل همراه خوانده شود اذان آن ساقط مى شود چه همراه خواندن مستحب باشد يا نباشد، بنابراين در موارد زير اذان ساقط مى شود.

1ـ اذان نماز عصر روز جمعه هنگامى كه با نماز جمعه يا ظهر همراه خوانده شود.

2ـ نماز عصر روز عرفه كه روز نهم ذى الحجة است اگر همراه ظهر خوانده شود.

3ـ نماز عشاى شب عيد قربان براى كسى كه در مشعرالحرام است و آن را با مغرب همراه مى خواند، همراه خواندن و جمع كردن بين دو نماز در سه مورد مذكور مستحبّ است.

4ـ نماز عصر و عشاى زن مستحاضه كه بايد آن را بلافاصله بعد از نماز ظهر يا مغرب بخواند.

5ـ نماز عصر و عشاى كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن بول و غائط خوددارى كند.

در اين پنج نماز در صورتى اذان ساقط مى شود كه با نماز قبلى فاصله نشود يا فاصله كمى بين آنها باشد و ظاهراً با خواندن نافله فاصله حاصل مى شود.

مسأله : اگر براى نماز جماعتى اذان و اقامه گفته باشند كسى كه با آن جماعت نماز مى خواند نبايد براى نماز خود اذان و اقامه بگويد گرچه اذان و اقامه را نشنيده باشد و يا موقع گفتن آن در جماعت حاضر نباشد.

مسأله : اگر براى خواندن نماز به مسجد برود و ببيند نماز جماعتى كه در مسجد تشكيل شده بود تمام شده تا وقتى كه صفها بهم نخورده و جمعيّت متفرّق نشده، در صورتى كه براى نماز جماعت اذان و اقامه گفته شده باشد، نمى تواند براى نماز خود اذان و اقامه بگويد.

مسأله : در جائى كه عدّه اى مشغول نماز جماعتند يا نماز آنان تازه تمام شده و صفها بهم نخورده است اگر انسان بخواهد فرادى يا با جماعت ديگرى كه برپا مى شود نماز بخواند با پنج شرط اذان و اقامه از او ساقط مى شود:

1 ـ براى نماز جماعت اوّل اذان و اقامه گفته باشند.

2 ـ آن نماز جماعت باطل نباشد.

( صفحه 158 )

3 ـ نماز او و نماز جماعت در يك مكان باشد پس اگر نماز جماعت داخل مسجد باشد و بخواهد در بام مسجد نماز بخواند مستحب است اذان و اقامه بگويد.

4 ـ نماز او و نماز جماعت هردو اداء باشد.

5 ـ وقت نماز او و نماز جماعت مشترك باشد مثلاً هردو نماز ظهر يا هردو نماز عصر بخوانند يا نمازى كه به جماعت خوانده مى شود نماز ظهر باشد و او نماز عصر بخواند يا او نماز ظهر بخواند و نماز جماعت نماز عصر باشد.

مسأله : اگر در شرط دوّم از شرطهائى كه در مسأله پيش گفته شد شك كند يعنى شك كند كه نماز جماعت صحيح بوده يا نه، اذان و اقامه از او ساقط است ولى اگر در چهار شرط ديگر شك كند بهتر است به قصد رجاء اذان و اقامه را بگويد.

مسأله : كسى كه اذان و اقامه ديگرى را مى شنود مستحب است هر قسمتى را كه مى شنود بگويدولى از «حَىَّ على الصّلوة» تا «حَىَّ عَلَى خَيرِ العَمل» را به اميدثواب بگويد.

مسأله : كسى كه اذان و اقامه ديگرى را شنيده چه با او گفته باشد يا نه، در صورتى كه بين آن اذان و اقامه و نمازى كه مى خواهد بخواند زياد فاصله نشده باشد مى تواند براى نماز خود اذان و اقامه نگويد.

مسأله : اگر مرد اذان زن را با قصد لذّت بشنود اذان از او ساقط نمى شود بلكه اگر قصد لذّت هم نداشته باشد بنابر احتياط واجب اذان از او ساقط نمى شود، ولى اگر زن اذان مرد را بشنود اذان از او ساقط مى شود.

مسأله : اذان و اقامه نماز جماعت را بايد مرد بگويد.

مسأله : اقامه بايد بعد از اذان گفته شود و اگر قبل از اذان بگويند صحيح نيست.

مسأله : اگر كلمات اذان و اقامه را بدون ترتيب بگويد، مثلاً «حَىَّ على الفلاح» را پيش از «حَىَّ عَلى الصَّلاة» بگويد بايد برگردد و از جائى كه ترتيب بهم خورده دوباره بگويد.

مسأله : بايد بين اذان و اقامه فاصله ندهد و اگر بين آنها به قدرى فاصله دهد كه اذانى را كه گفته اذان اين اقامه حساب نشود مستحب است دوباره اذان و اقامه را بگويد و نيز اگر بين اذان و اقامه و نماز به قدرى فاصله دهد كه اذان و اقامه آن نماز حساب نشود

( صفحه 159 )

مستحب است دوباره براى آن نماز، اذان و اقامه بگويد.

مسأله : اذان و اقامه بايد به عربى صحيح گفته شود پس اگر به عربى غلط بگويد يا به جاى يك حرف حرف ديگرى بگويد يا مثلاً ترجمه آنها را به فارسى يا زبان ديگر بگويد صحيح نيست.

مسأله : اذان و اقامه بايد بعد از داخل شدن وقت نماز گفته شود و اگر عمداً يا از روى فراموشى پيش از وقت بگويد باطل است.

مسأله : اگر پيش از گفتن اقامه شك كند كه اذان گفته يا نه بايد اذان را بگويد، ولى اگر مشغول اقامه شود و شك كند كه اذان گفته يا نه، گفتن اذان لازم نيست.

مسأله : اگر در بين اذان يا اقامه پيش از آنكه قسمتى را بگويد شك كند كه قسمت پيش از آن را گفته يا نه، بايد قسمتى را كه در گفتن آن شك كرده بگويد ولى اگر در حال گفتن قسمتى از اذان يا اقامه شك كند كه آنچه پيش از آن است گفته يا نه گفتن آن لازم نيست.

مسأله : مستحبّ است انسان در موقع گفتن اذان رو به قبله بايستد و با وضو يا غسل باشد و دستها را به گوش بگذارد و صدا را بلند نمايد و بكشد و بين جمله هاى اذان كمى فاصله دهد و بين آنها حرف نزند.

مسأله : مستحبّ است بدن انسان در موقع گفتن اقامه آرام باشد و آن را از اذان آهسته تر بگويد و جمله هاى آن را به هم نچسباند ولى به اندازه اى كه بين جمله هاى اذان فاصله مى دهد بين جمله هاى اقامه فاصله ندهد.

مسأله : مستحبّ است بين اذان و اقامه يك قدم بردارد، يا قدرى بنشيند يا سجده كند يا ذكر بگويد يا دعا بخواند يا قدرى ساكت باشد يا حرفى بزند يا دو ركعت نماز بخواند، ولى حرف زدن بين اذان و اقامه نماز صبح و نماز خواندن بين اذان و اقامه نماز مغرب مستحب نيست.

مسأله : مستحب است كسى را كه براى گفتن اذان معيّن مى كنند عادل و وقت شناس و صدايش بلند باشد و اذان را در جاى بلند بگويد. و در صورتى كه از بلندگوها استفاده شود مانعى ندارد گوينده اذان در محلّ پائين قرار گيرد.

( صفحه 160 )

مسأله : شنيدن اذان از راديو و ضبط صوت و مانند آن براى نماز كافى نيست بلكه خود نمازگزاران بايد اذان بگويند.

مسأله : احتياط واجب آن است كه اذان را هميشه به قصد نماز بگويند و گفتن اذان براى اعلام دخول وقت بدون قصد نماز بعد از آن، مشكل است.

مسأله : اگر اذان و اقامه را به قصد نماز فرادى بگويد، بعد جماعتى از او تقاضا كنند تا امام جماعت آنان شود يا بخواهد به عنوان مأموم نمازش را به جماعت بخواند آن اذان و اقامه كافى نيست و مستحب است دوباره بگويند.

واجبات نماز

واجبات نماز يازده چيز است: اول: نيت، دوم: قيام يعنى ايستادن، سوّم: تكبيرة الاحرام يعنى گفتن الله اكبر در اول نماز. چهارم: ركوع، پنجم: سجود، ششم: قرائت، هفتم: ذكر، هشتم: تشهد، نهم: سلام، دهم: ترتيب، يازدهم: موالات يعنى پى در پى بودن اجزاء نماز.

مسأله : بعضى از واجبات نماز ركن است يعنى اگر انسان آنها را بجا نياورد يا در نماز اضافه كند عمداً باشد يا اشتباهاً نماز باطل مى شود و بعضى از آنها ركن نيست يعنى اگر عمداً كم يا زياد شود نماز باطل مى شود و چنانچه اشتباهاً كم يا زياد شود نماز را باطل نمى كند. و اركان نماز پنج چيز است: اوّل نيت، دوّم تكبيرة الاحرام، سوّم قيام در موقع گفتن تكبيرة الاحرام و قيام متصل به ركوع يعنى ايستادن پيش از ركوع، چهارم ركوع، پنجم دو سجده.

(نيّـت)

مسأله : انسان بايد نماز را به نيت قربت يعنى براى انجام فرمان خداوند عالم بجا آورد، و لازم نيست نيّت را از قلب خود بگذراند يا مثلاً به زبان بگويد كه چهار ركعت نماز ظهر مى خوانم قربة الى الله.