جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 90 )

بيندازند، كه پهلوى چپ او را بشكافند و طفل را بيرون آورند و پهلو را بدوزند.

(احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميّت)

مسأله : غسل و كفن و نماز و دفن مسلمان اگرچه دوازده امامى نباشد بر هر مكلفى واجب است، و اگر بعضى انجام دهند از ديگران ساقط مى شود و چنانچه هيچ كس انجام ندهد همه معصيت كرده اند.

مسأله : اگر كسى مشغول كارهاى ميت شود بر ديگران واجب نيست اقدام نمايند، ولى اگر او عمل را نيمه كاره بگذارد، بايد ديگران تمام كنند.

مسأله : اگر انسان يقين كند كه ديگرى مشغول كارهاى ميت شده، واجب نيست به كارهاى ميت اقدام كند، ولى اگر شك يا گمان دارد بايد اقدام نمايد.

مسأله : اگر كسى بداند غسل يا كفن يا نماز يا دفن ميت را باطل انجام داده اند بايد دوباره انجام دهد، ولى اگر گمان دارد كه باطل بوده يا شك دارد كه درست بوده يا نه، لازم نيست اقدام نمايد.

مسأله : براى غسل و كفن و نماز و دفن ميّت بايد از ولىّ او اجازه بگيرند.

مسأله : ولىّ زن كه در غسل و كفن و دفن او دخالت مى كند شوهر اوست و بعد از او مردهايى كه از ميّت ارث مى برند مقدم بر زنهاى ايشانند و هر كدام كه در ارث بردن مقدم هستند در اين امر نيز مقدمند.

مسأله : اگر كسى بگويد: من وصى يا ولىّ ميّتم، يا بگويد: ولىّ ميت به من اجازه داده كه غسل و كفن و دفن ميت را انجام دهم، چنانچه ديگرى نمى گويد من ولىّ يا وصى ميّتم يا ولىّ ميت به من اجازه داده است، انجام كارهاى ميّت با اوست.

مسأله : اگر ميت براى غسل و كفن و دفن و نماز خود غير از ولىّ، كس ديگرى را معين كند، احتياط واجب آن است كه ولىّ و آن كس هردو اجازه بدهند. و اگر ميت وصيت كند و فرزند خود را وصى قرار دهد بنابر احتياط واجب بر فرزند لازم است طبق وصيت پدر عمل كند و نمى تواند آن را قبول نكند. امّا اگر غير از فرزند خود كسى را وصى قرار دهد اگر او مطلع شود و در حال حيات و وقتى كه او مى توانسته وصى ديگر

( صفحه 91 )

انتخاب كند به او اطلاع دهد كه حاضر نيست طبق وصيت او عمل كند مانعى ندارد و الاّ بايد طبق وصيت او عمل كند.

(احكام غسل ميّت)

مسأله : واجب است ميت را سه غسل بدهند:

اوّل: به آبى كه با سدر مخلوط باشد.

دوّم: به آبى كه با كافور مخلوط باشد.

سوّم: با آب خالص.

مسأله : سدر و كافور بايد به اندازه اى زياد نباشد كه آب را مضاف كند و به اندازه اى هم كم نباشد كه نگويند سدر و كافور با آب مخلوط شده است.

مسأله : اگر سدر و كافور به اندازه اى كه لازم است پيدا نشود بنابر احتياط واجب بايد مقدارى كه به آن دسترسى دارند در آب بريزند ولى آن قدر كم نباشد كه آب سدر و كافور اصلاً صدق نكند.

مسأله : كسى كه براى حج احرام بسته است اگر پيش از تمام كردن سعى بين صفا و مروه بميرد، نبايد او را با آب كافور غسل دهند و به جاى آن بايد با آب خالص غسلش بدهند، و همچنين اگر در احرام عمره پيش از كوتاه كردن مو، بميرد.

مسأله : اگر سدر و كافور يا يكى از اينها پيدا نشود يا استعمال آن جايز نباشد مثل آن كه غصبى باشد، بايد به جاى هركدام كه ممكن نيست ميت را با آب خالص غسل بدهند.

مسأله : كسى كه ميت را غسل مى دهد بايد مسلمان دوازده امامى و عاقل و بنابر احتياط واجب بالغ باشد و بايد مسائل غسل را هم بداند.

مسأله : كسى كه ميت را غسل مى دهد بايد قصد قربت داشته باشد يعنى غسل را براى انجام فرمان خداوند عالم به جا آورد، و اگر به همين نيّت تا آخر غسل سوّم باقى باشد كافى است و تجديد لازم نيست.

مسأله : غسل بچه مسلمان اگرچه از زنا باشد، واجب است. و غسل و كفن و دفن

( صفحه 92 )

كافر و اولاد او جائز نيست. و كسى كه از بچگى ديوانه بوده و به حال ديوانگى بالغ شده، چنانچه پدر و مادر و جد و جدّه او يا يكى از آنان مسلمان باشند بايد او را غسل داد و اگر هيچ كدام آنان مسلمان نباشند، غسل دادن او جايز نيست.

مسأله : بچه سقط شده را اگر چهار ماه يا بيشتر دارد، بايد غسل بدهند، و اگر چهار ماه ندارد، بايد در پارچه اى بپيچند و بدون غسل دفن كنند.

مسأله : اگر مرد، زن را و زن، مرد را غسل بدهد باطل است ولى زن مى تواند شوهر خود را غسل دهد و شوهر هم مى تواند زن خود را غسل دهد، اگرچه احتياط مستحب آن است كه زن، شوهر خود و شوهر، زن خود را غسل ندهد.

مسأله : مرد مى تواند دختر بچّه اى را كه سن او سه سال بيشتر نيست غسل دهد، زن هم مى تواند پسر بچّه اى را كه سه سال بيشتر ندارد غسل دهد.

مسأله : اگر براى غسل دادن ميتى كه مرد است، مرد پيدا نشود، زنانى كه با او نسبت دارند و محرمند مثل مادر و خواهر و عمه و خاله يا به واسطه شيرخوردن با او محرم شده اند مى توانند از زير لباس غسلش بدهند. و نيز اگر براى غسل ميت زن، زن ديگرى نباشد مردهائى كه با او نسبت دارند و محرمند، يا به واسطه شيرخوردن با او محرم شده اند، مى توانند از زير لباس، او را غسل دهند.

مسأله : اگر ميت و كسى كه او را غسل مى دهد هردو مرد يا هردو زن باشند بهتر آن است كه غير از عورت، جاهاى ديگر ميت برهنه باشد.

مسأله : نگاه كردن به عورت ميت، حرام است، و كسى كه او را غسل مى دهد اگر نگاه كند معصيت كرده ولى غسل باطل نمى شود.

مسأله : اگر جايى از بدن ميت نجس باشد، بايد پيش از آن كه آن جا را غسل بدهند، آب بكشند. و احتياط واجب آن است كه تمام بدن ميت پيش از شروع به غسل پاك باشد.

مسأله : غسل ميت مثل غسل جنابت است، و احتياط واجب آن است كه تا غسل ترتيبى ممكن است ميت را غسل ارتماسى ندهند، ولى در غسل ترتيبى فروبردن هريك از سه قسمت بدن ميت، در آب كثير جايز است.

( صفحه 93 )

مسأله : كسى را كه در حال حيض يا در حال جنابت مرده لازم نيست غسل حيض يا غسل جنابت بدهند، بلكه همان غسل ميت براى او كافى است.

مسأله : جائز نيست كه براى غسل دادن ميت مزد بگيرند ولى مزد گرفتن براى كارهاى مقدماتى غسل حرام نيست.

مسأله : اگر آب پيدا نشود يا استعمال آن مانعى داشته باشد بايد عوض هر غسل، ميت را يك تيمم بدهند.

مسأله : كسى كه ميت را تيمم مى دهد بايد دو دست خود را بر زمين بزند و به صورت و پشت دستهاى ميت بكشد و لازم نيست حتماً ميّت را بغل كند و دستها را از پشت به صورت او بكشد يا از روبرو دستها را بر عكس بكشد بلكه به همان صورت متعارف بكشد كافى است. و بنابر احتياط واجب اگر ممكن باشد با دست ميت هم او را تيمم بدهد.

(احكام كفن ميّت)

مسأله : ميت مسلمان را بايد با سه پارچه كه آنها را لنگ و پيراهن و سرتاسرى مى گويند كفن نمايند.

مسأله : لنگ بايد از ناف تا زانو باشد و اطراف بدن را بپوشاند، و بهتر آن است كه از سينه تا روى پا برسد. و بنابر احتياط واجب پيراهن بايد از سر شانه تا نصف ساق پا تمام بدن را بپوشاند و بهتر آن است كه تا روى پا برسد. و درازى سرتاسرى بايد به قدرى باشد كه بستن دو سر آن ممكن باشد، و پهناى آن بايد به اندازه اى باشد كه يك طرف آن روى طرف ديگر بيايد.

مسأله : اگر ورثه بالغ باشند و اجازه دهند كه بيشتر از مقدار واجب كفن را كه در مسأله قبل گفته شد از سهم آنان بردارند اشكال ندارد، بلكه بعيد نيست مقدار متعارف مناسب با شأن ميت از اصل تركه خارج شود گرچه احتياط مستحب آن است كه بيشتر از مقدار واجب كفن و همچنين مقدارى را كه احتياطاً لازم است از سهم كسى كه بالغ نشده برندارند.

( صفحه 94 )

مسأله : اگر كسى وصيت كرده باشد كه مقدار مستحب كفن را كه در دو مسأله قبل گفته شد، از ثلث مال او بردارند، يا وصيت كرده باشد ثلث مال را به مصرف خود او برسانند ولى مصرف آن را معين نكرده باشد يا فقط مصرف مقدارى از آن را معين كرده باشد، مى توانند مقدار مستحب كفن را از ثلث مال او بردارند.

مسأله : كفن زن بر شوهر است، اگرچه زن از خود مال داشته باشد، و همچنين اگر زن را به شرحى كه در كتاب طلاق گفته مى شود، طلاق رجعى بدهند و پيش از تمام شدن عده بميرد، شوهرش بايد كفن او را بدهد و چنانچه شوهر بالغ نباشد يا ديوانه باشد ولىّ شوهر بايد از مال او كفن زن را بدهد.

مسأله : كفن ميّت بر خويشان او واجب نيست اگرچه مخارج او در حال زندگى بر آنان واجب باشد.

مسأله : احتياط واجب آن است كه هريك از سه پارچه كفن به قدرى نازك نباشد كه بدن ميت از زير آن پيدا باشد.

مسأله : كفن بايد مباح باشد يعنى از مال خود ميّت باشد يا ديگرى از مال حلال تهيّه كرده و با رضايت خود آن را بدهد تا ميّت را كفن كنند.

مسأله : كفن كردن با چيز غصبى اگر چيز ديگرى هم پيدا نشود جايز نيست و چنانچه كفن ميت غصبى باشد و صاحب آن راضى نباشد بايد از تنش بيرون آورند، اگرچه او را دفن كرده باشند.

مسأله : كفن كردن با پوست مردار جايز نيست، ولى چنانچه چيز ديگرى پيدا نشود احتياط واجب آن است كه ميت را با آن كفن كنند.

مسأله : كفن كردن ميت با چيز نجس و پارچه ابريشمى خالص يا پارچه اى كه با طلا بافته شده جائز نيست، ولى در حال ناچارى اشكال ندارد.

مسأله : كفن كردن با پارچه اى كه از پشم يا موى حيوان حرام گوشت تهيه شده، در حال اختيار جايز نيست، ولى اگر پوست حيوان حلال گوشت را طورى درست كنند كه به آن جامه گفته شود، و همچنين اگر كفن از مو و پشم حيوان حلال گوشت باشد اشكال ندارد، اگرچه احتياط مستحب آن است كه با اين دو هم كفن ننمايند.