جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 444 )

مادر يا مادر بزرگ يا زن پدر او از شير همان پدر، آن دختر را شير دهد، عقد باطل مى شود.

مسأله : با دخترى كه خواهر، يا زن برادر انسان از شير برادرش او را شير كامل داده نمى شود ازدواج كرد، و همچنين است اگر خواهر زاده يا برادر زاده، يا نوه خواهر يا نوه برادر انسان آن دختر را شير داده باشد.

مسأله : اگر زنى بچه دختر خود را شير دهد، آن دختر به شوهر خود حرام مى شود. و همچنين است اگر بچه اى را كه شوهر دخترش از زن ديگر دارد شير دهد. ولى اگر بچه پسر خود را شير دهد، زن پسرش كه مادر آن طفل شير خوار است بر شوهر خود حرام نمى شود.

مسأله : اگر زن پدر دخترى، بچه شوهر آن دختر را از شير پدر دختر شير دهد، آن دختر به شوهر خود حرام مى شود، چه بچه از همان دختر يا از زن ديگر شوهر او باشد.

(شرايط شير دادنى كه علت محرم شدن است)

مسأله : شير دادنى كه علت محرم شدن است هشت شرط دارد:

اول: بچه شير زن زنده را بخورد، پس اگر از پستان زنى كه مرده است شير بخورد فايده ندارد.

دوّم: شير آن زن از حرام نباشد، پس اگر شير بچه اى را كه از زنا به دنيا آمده به بچه ديگر بدهند، بواسطه آن شير، بچه به كسى محرم نمى شود.

سوّم: شير از ولادت باشد، بنابر اين اگر پستان بدون تولّد فرزندى شير پيدا كند و بچه از آن شير بخورد سبب محرميّت نمى شود.

چهارم: بچه شير را از پستان بمكد، پس اگر شير را در گلوى او بريزند نتيجه ندارد.

پنجم: شير از يك شوهر باشد. پس اگر زن شير دهى را طلاق دهند، بعد شوهر ديگرى كند و از او آبستن شود و تا موقع زائيدن، شيرى كه از شوهر اول داشته باقى باشد و مثلا هشت دفعه پيش از زاييدن از شير شوهر اول و هفت دفعه بعد از زاييدن از شير شوهر دوّم به بچه اى بدهد، آن بچه به كسى محرم نمى شود.

( صفحه 445 )

ششم: بچه بواسطه مرض شير را قى نكند و اگر قى كند، بنابر احتياط واجب كسانى كه بواسطه شير خوردن به آن بچه محرم مى شوند، بايد با او ازدوج نكنند، و نگاه محرمانه هم به او ننمايند.

هفتم: پانزده مرتبه، يا يك شبانه روز بطورى كه در مسأله بعد گفته مى شود شير سير بخورد يا مقدارى شير به او بدهند كه بگويند از آن شير استخوانش محكم شده و گوشت در بدنش روييده است، بلكه اگر ده مرتبه هم به او شير بدهند در صورتى كه بين آن ده مرتبه هيچ فاصله اى نباشد يعنى كودك شير فرد ديگر يا طعام نخورده باشد، احتياط واجب آن است كه كسانى كه بواسطه شير خوردن او به او محرم مى شوند، با او ازدواج نكنند و نگاه محرمانه هم به او ننمايند.

هشتم: دو سال بچه تمام نشده باشد و اگر بعد از تمام شدن دو سال، او را شير دهند به كسى محرم نمى شود، بلكه اگر مثلا پيش از تمام شدن دو سال، هشت مرتبه و بعد از آن، هفت مرتبه شير بخورد، به كسى محرم نمى شود، ولى چنانچه از موقع زاييدن زن شير ده بيشتر از دو سال گذشته باشد و شير او باقى باشد و بچه اى را شير دهد احتياط واجب در ترك ازدواج و ترك معامله محرميّت است.

مسأله : بايد بچه در بين يك شبانه روز، غذا يا شير كس ديگر را نخورد ولى اگر كمى غذا بخورد كه نگويند در بين شيردادن، غذا خورده اشكال ندارد، و نيز بايد پانزده مرتبه را از شير يك زن بخورد و در بين پانزده مرتبه شير كس ديگر را نخورد ـ حتى اگر به طور ناقص باشد بنابر احتياط واجب ـ و در هر دفعه بدون فاصله شير بخورد، ولى اگر در بين شير خوردن نفس تازه كند، يا كمى صبر كند، كه از زمان اولى كه پستان در دهان مى گيرد تا وقتى سير مى شود، يك دفعه حساب شود اشكال ندارد.

مسأله : اگر زن از شير شوهر خود بچه اى را شير دهد، بعد شوهر ديگر كند و از شير آن شوهر هم بچه ديگر را شير دهد آن دو بچه به يكديگر محرم نمى شوند، اگر چه بهتر است با هم ازدواج نكنند و نگاه محرمانه به يكديگر ننمايند.

مسأله : اگر زن از شير يك شوهر چندين بچه را شير دهد، همه آنان به يكديگر و به شوهر و به زنى كه آنان را شير داده محرم مى شوند.

( صفحه 446 )

مسأله : اگر كسى چند زن داشته باشد و هر كدام آنان با شرايطى كه گفتيم، بچه اى را شير دهد، همه آن بچه ها به يكديگر و به آن مرد و به همه آن زنها محرم مى شوند.

مسأله : اگر كسى دو زن شير ده داشته باشد و يكى از آنان بچه اى را مثلا هشت مرتبه و ديگرى هفت مرتبه شير بدهد آن بچه به كسى محرم نمى شود.

مسأله : اگر زنى از شير يك شوهر پسر و دخترى را شير كامل بدهد آنها با هم محرم مى شوند ولى خواهر و برادر آن دختر به خواهر و برادر آن پسر محرم نمى شوند.

مسأله : انسان نمى تواند بدون اذن زن خود، با زنهايى كه بواسطه شير خوردن، خواهر زاده يا برادر زاده زن او شده اند ازدواج كند. و نيز اگر با پسرى لواط كند، نميتواند با دختر و خواهر و مادر و مادر بزرگ آن پسر كه رضاعى هستند يعنى بواسطه شير خوردن، دختر و خواهر و مادر او شده اند ازدواج نمايد. به همان نحو كه سابقاً در دختر و خواهر و مادر نسبى گفته شد.

مسأله : زنى كه برادر انسان را شير داده به انسان محرم نمى شود، اگر چه احتياط مستحب آن است كه با او ازدواج نكند.

مسأله : انسان نمى تواند با دو خواهر، اگر چه رضاعى باشند يعنى بواسطه شير خوردن، خواهر يكديگر شده باشند ازدواج كند، و چنانچه دو زن را عقد كند و بعد بفهمد خواهر بوده اند، در صورتى كه عقد آنان در يك وقت بوده هر دو باطل است و اگر در يك وقت نبوده عقد اولى صحيح و عقد دومى باطل است.

مسأله : اگر زن از شير شوهر خود كسانى را كه بعداً گفته مى شود شير دهد، شوهرش بر او حرام نمى شود، اگر چه بهتر آن است كه اين كار را نكند: اول: برادر و خواهر خود را. دوّم: عمو و عمه و دايى و خاله خود را. سوّم: اولاد عمو و اولاد دايى خود را. چهارم: برادر زاده خود را. پنجم: برادر شوهر، يا خواهر شوهر خود را. ششم: خواهر زاده خود، يا خواهر زاده شوهرش را. هفتم: عمو و عمه و دايى و خاله شوهرش را. هشتم: نوه زن ديگر شوهر خود را.

مسأله : اگر كسى دختر عمه يا دختر خاله انسان را شير دهد به انسان محرم نمى شود ولى احتياط مستحب آن است كه از ازدواج با او خود دارى نمايد.

( صفحه 447 )

مسأله : مردى كه دو زن دارد، اگر يكى از آن دو زن، فرزند عموى زن ديگر را شير دهد، زنى كه فرزند عموى او شير خورده، به شوهر خود حرام نمى شود.

(آداب شير دادن)

مسأله : براى شير دادن بچه بهتر از هر كس مادر او است و سزاوار است كه مادر براى شير دادن از شوهر خود مزد نگيرد و خوب است كه شوهر مزد بدهد. و مادر مى تواند براى شير دادن بچه خود از شوهر طلب مزد كند و اگر زن ديگرى كه راضى باشد به كمتر از آن مبلغ به كودك شير بدهد، نباشد شوهر بايد مزد مادر را بدهد تا كودك خود را شير بدهد.

مسأله : مستحب است دايه اى كه براى طفل مى گيرند، دوازده امامى و داراى عقل و عفت و صورت نيكو باشد و مكروه است كم عقل يا غير دوازده امامى يابد صورت، يا بد خلق، يا زنا زاده باشد، و نيز مكروه است دايه اى بگيرند كه از زنا بچه دار شده و شير او از زنا است.

(مسائل متفرقه شير دادن)

مسأله : مستحب است زنها مواظب باشند كه هر بچه اى را شير ندهند، زيرا ممكن است فراموش شود كه به چه كسانى شير داده اند و بعد دو نفر محرم با يكديگر ازدواج نمايند.

مسأله : كسانى كه بواسطه شير خوردن، خويشى پيدا مى كنند مستحب است يكديگر را احترام نمايند، ولى از يكديگر ارث نمى برند و حقوق خويشاوندى كه انسان با خويشان خود دارد براى آنان نيست.

مسأله : در صورتى كه ممكن باشد، مستحب است بچه را دو سال تمام شير بدهند.

مسأله : اگر بواسطه شير دادن، حق شوهر از بين نرود، زن مى تواند بدون اجازه شوهر، بچه كس ديگر را شير دهد، ولى جايز نيست بچه اى را شير دهد كه بواسطه شير

( صفحه 448 )

دادن به آن بچه به شوهر خود حرام شود. مثلا اگر شوهر او دختر شير خوارى را براى خود عقد كرده باشد زن نبايد آن دختر را شير دهد، چون اگر آن دختر را شير دهد خودش مادر زن شوهر مى شود و بر او حرام مى گردد.

مسأله : اگر كسى بخواهد زن برادرش به او محرم شود، بايد دختر شير خوارى را مثلا دو روزه براى خود صيغه كند و در آن دو روز با شرايطى كه در مسأله (2594) گفته شد زن برادرش آن دختر را شير دهد. كه در اين صورت عقد دختر باطل و براى او محرم و حرام ابدى مى گردد و زن برادرش به او محرم مى شود.

مسأله : اگر مرد بداند كه با زنى خواهر و برادر رضاعى مى باشند حق ازدواج با او را ندارد و اگر ازدواج كند باطل است و اگر بعد از ازدواج بگويد كه با زن خود خواهر و برادر رضاعى مى باشند اگر زن نيز قبول كند عقد آنها باطل است و بايد بلافاصله از يكديگر جدا شوند و در فرض سابق اگر با هم همبستر نشده باشند زن استحقاق مهريه را ندارد و اگر همبستر شده باشند چنانچه زن نمى دانسته يا فراموش كرده استحقاق گرفتن مهر المثل را دارد. و اگر بعد از ازدواج مرد بگويد با زن خود خواهر و برادر رضاعى است و زن قبول نكند مرد بايد ادعاى خود را در دادگاه ثابت كند و حتى اگر نتواند ثابت كند اگر مى داند كه واقعاً همسرش خواهر رضاعى اوست بايد زن را طلاق دهد و ديگر با او زندگى نكند.

مسأله : اگر زن بداند مردى برادر رضاعى اوست نمى تواند با او ازدواج كند و اگر ازدوج كند باطل است و اگر زن بعد از ازدواج بگويد مرد برادر رضاعى اوست و مرد نيز آن را قبول كند بايد بلافاصله از يكديگر جدا شوند و در اين فرض اگر همبستر نشده باشند زن استحقاق مهريه را ندارد و لى اگر همبستر شده باشند چنانچه زن نمى دانسته ازدواج با برادر رضاعى باطل است يا فراموش كرده استحقاق مهر المثل را دارد والا خير.

مسأله : اگر زن بعد از ازدواج ادعا كند كه مرد برادر رضاعى اوست و شوهر انكار كند زن بايد ادعاى خود را ثابت كند و اگر نتواند ادعاى خود را ثابت كند همسر او باقى مى ماند ولى در اين فرض هم اگر مى تواند بايد همسر خود را به طلاق خلع راضى كند كه او را طلاق دهد.