جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 442 )

احكام شير دادن

مسأله : اگر زنى بچه اى را با شرايطى كه در مسأله (2598) گفته خواهد شد، شير دهد، آن بچه به اين عدّه محرم مى شود:

اوّل: خود زن و او را مادر رضاعى مى گويند.

دوّم: شوهر زن كه شير مال اوست و او را پدر رضاعى مى گويند.

سوّم: پدر و مادر آن زن هر چه بالا روند، اگر چه پدر و مادر رضاعى او باشند.

چهارم: بچه هايى كه از آن زن به دنيا آمده اند، يا به دنيا مى آيند.

پنجم: بچه هاى اولاد آن زن هر چه پائين روند، چه از اولاد او به دنيا آمده، يا اولاد او آن بچّه ها را شير داده باشند.

ششم: خواهر و برادر آن زن اگر چه رضاعى باشند. يعنى بواسطه شير خوردن، با آن زن خواهر و برادر شده باشند.

هفتم: عمو و عمه آن زن اگر چه رضاعى باشند.

هشتم: دايى و خاله آن زن اگر چه رضاعى باشند.

نهم: اولاد شوهر آن زن كه شير مال آن شوهر است، هر چه پايين روند، اگر چه اولاد رضاعى او باشند.

دهم: پدر و مادر شوهر آن زن كه شير مال آن شوهر است، هر چه بالا روند.

( صفحه 443 )

يازدهم: خواهر و برادر شوهرى كه شير مال او است اگر چه خواهر و برادر رضاعى او باشند.

دوازدهم: عمو و عمه و دايى و خاله زن شيرده و شوهر او (كه شير مال او است) هر چه بالا روند، اگر چه رضاعى باشند. و نيز عدّه ديگرى هم كه در مسائل بعد گفته مى شود، بواسطه شير دادن محرم مى شوند.

مسأله : بچه هاى زنى كه بچه اى را با شرايطى كه در مسأله (2598) گفته مى شود شير دهد فرزندان پدر بچه شير خوار محسوب مى شوند بنابراين پدر آن بچه نمى تواند با دخترهايى كه از آن زن به دنيا آمده اند ازدواج كند. و نيز نمى تواند دخترهاى شوهرى را كه شير مال او است براى خود عقد نمايد، بلكه احتياط واجب آن است كه دخترهاى رضاعى او را هم براى خود عقد ننمايد ولى جايز است با دخترهاى رضاعى آن زن ازدواج كند. اگر چه احتياط مستحب آن است كه با آنان ازدواج نكند، ونگاه محرمانه يعنى نگاهى كه انسان مى تواند به محرم هاى خود كند به آنان ننمايد.

مسأله : اگر زنى بچه اى را با شرايطى كه در مسأله (2598) گفته مى شود شير دهد، شوهر آن زن كه صاحب شير است به خواهرهاى آن بچه محرم نمى شود. ولى احتياط مستحب آن است كه با آنان ازدواج ننمايد، و نيز خويشان شوهر به خواهر و برادر آن بچه محرم نمى شوند.

مسأله : اگر زنى بچه اى را شير دهد، به برادرهاى آن بچه محرم نمى شود. و نيز خويشان آن زن به برادر و خواهر بچه اى كه شير خورده محرم نمى شوند.

مسأله : اگر انسان با زنى كه دخترى را شير كامل داده ازدواج كند و با آن زن نزديكى نمايد، ديگر نمى تواند آن دختر را براى خود عقد كند.

مسأله : اگر انسان با دخترى ازدواج كند، ديگر نمى تواند با زنى كه آن دختر را شير كامل داده ازدواج نمايد.

مسأله : انسان نمى تواند با دخترى كه مادر، يا مادر بزرگ انسان او را شير كامل داده اند ازدواج كند. و نيز اگر زن پدر انسان از شير پدر او دخترى را شير داده باشد، انسان نمى تواند با آن دختر ازدواج نمايد و چنانچه دختر شير خوارى را براى خود عقد كند بعد

( صفحه 444 )

مادر يا مادر بزرگ يا زن پدر او از شير همان پدر، آن دختر را شير دهد، عقد باطل مى شود.

مسأله : با دخترى كه خواهر، يا زن برادر انسان از شير برادرش او را شير كامل داده نمى شود ازدواج كرد، و همچنين است اگر خواهر زاده يا برادر زاده، يا نوه خواهر يا نوه برادر انسان آن دختر را شير داده باشد.

مسأله : اگر زنى بچه دختر خود را شير دهد، آن دختر به شوهر خود حرام مى شود. و همچنين است اگر بچه اى را كه شوهر دخترش از زن ديگر دارد شير دهد. ولى اگر بچه پسر خود را شير دهد، زن پسرش كه مادر آن طفل شير خوار است بر شوهر خود حرام نمى شود.

مسأله : اگر زن پدر دخترى، بچه شوهر آن دختر را از شير پدر دختر شير دهد، آن دختر به شوهر خود حرام مى شود، چه بچه از همان دختر يا از زن ديگر شوهر او باشد.

(شرايط شير دادنى كه علت محرم شدن است)

مسأله : شير دادنى كه علت محرم شدن است هشت شرط دارد:

اول: بچه شير زن زنده را بخورد، پس اگر از پستان زنى كه مرده است شير بخورد فايده ندارد.

دوّم: شير آن زن از حرام نباشد، پس اگر شير بچه اى را كه از زنا به دنيا آمده به بچه ديگر بدهند، بواسطه آن شير، بچه به كسى محرم نمى شود.

سوّم: شير از ولادت باشد، بنابر اين اگر پستان بدون تولّد فرزندى شير پيدا كند و بچه از آن شير بخورد سبب محرميّت نمى شود.

چهارم: بچه شير را از پستان بمكد، پس اگر شير را در گلوى او بريزند نتيجه ندارد.

پنجم: شير از يك شوهر باشد. پس اگر زن شير دهى را طلاق دهند، بعد شوهر ديگرى كند و از او آبستن شود و تا موقع زائيدن، شيرى كه از شوهر اول داشته باقى باشد و مثلا هشت دفعه پيش از زاييدن از شير شوهر اول و هفت دفعه بعد از زاييدن از شير شوهر دوّم به بچه اى بدهد، آن بچه به كسى محرم نمى شود.

( صفحه 445 )

ششم: بچه بواسطه مرض شير را قى نكند و اگر قى كند، بنابر احتياط واجب كسانى كه بواسطه شير خوردن به آن بچه محرم مى شوند، بايد با او ازدوج نكنند، و نگاه محرمانه هم به او ننمايند.

هفتم: پانزده مرتبه، يا يك شبانه روز بطورى كه در مسأله بعد گفته مى شود شير سير بخورد يا مقدارى شير به او بدهند كه بگويند از آن شير استخوانش محكم شده و گوشت در بدنش روييده است، بلكه اگر ده مرتبه هم به او شير بدهند در صورتى كه بين آن ده مرتبه هيچ فاصله اى نباشد يعنى كودك شير فرد ديگر يا طعام نخورده باشد، احتياط واجب آن است كه كسانى كه بواسطه شير خوردن او به او محرم مى شوند، با او ازدواج نكنند و نگاه محرمانه هم به او ننمايند.

هشتم: دو سال بچه تمام نشده باشد و اگر بعد از تمام شدن دو سال، او را شير دهند به كسى محرم نمى شود، بلكه اگر مثلا پيش از تمام شدن دو سال، هشت مرتبه و بعد از آن، هفت مرتبه شير بخورد، به كسى محرم نمى شود، ولى چنانچه از موقع زاييدن زن شير ده بيشتر از دو سال گذشته باشد و شير او باقى باشد و بچه اى را شير دهد احتياط واجب در ترك ازدواج و ترك معامله محرميّت است.

مسأله : بايد بچه در بين يك شبانه روز، غذا يا شير كس ديگر را نخورد ولى اگر كمى غذا بخورد كه نگويند در بين شيردادن، غذا خورده اشكال ندارد، و نيز بايد پانزده مرتبه را از شير يك زن بخورد و در بين پانزده مرتبه شير كس ديگر را نخورد ـ حتى اگر به طور ناقص باشد بنابر احتياط واجب ـ و در هر دفعه بدون فاصله شير بخورد، ولى اگر در بين شير خوردن نفس تازه كند، يا كمى صبر كند، كه از زمان اولى كه پستان در دهان مى گيرد تا وقتى سير مى شود، يك دفعه حساب شود اشكال ندارد.

مسأله : اگر زن از شير شوهر خود بچه اى را شير دهد، بعد شوهر ديگر كند و از شير آن شوهر هم بچه ديگر را شير دهد آن دو بچه به يكديگر محرم نمى شوند، اگر چه بهتر است با هم ازدواج نكنند و نگاه محرمانه به يكديگر ننمايند.

مسأله : اگر زن از شير يك شوهر چندين بچه را شير دهد، همه آنان به يكديگر و به شوهر و به زنى كه آنان را شير داده محرم مى شوند.

( صفحه 446 )

مسأله : اگر كسى چند زن داشته باشد و هر كدام آنان با شرايطى كه گفتيم، بچه اى را شير دهد، همه آن بچه ها به يكديگر و به آن مرد و به همه آن زنها محرم مى شوند.

مسأله : اگر كسى دو زن شير ده داشته باشد و يكى از آنان بچه اى را مثلا هشت مرتبه و ديگرى هفت مرتبه شير بدهد آن بچه به كسى محرم نمى شود.

مسأله : اگر زنى از شير يك شوهر پسر و دخترى را شير كامل بدهد آنها با هم محرم مى شوند ولى خواهر و برادر آن دختر به خواهر و برادر آن پسر محرم نمى شوند.

مسأله : انسان نمى تواند بدون اذن زن خود، با زنهايى كه بواسطه شير خوردن، خواهر زاده يا برادر زاده زن او شده اند ازدواج كند. و نيز اگر با پسرى لواط كند، نميتواند با دختر و خواهر و مادر و مادر بزرگ آن پسر كه رضاعى هستند يعنى بواسطه شير خوردن، دختر و خواهر و مادر او شده اند ازدواج نمايد. به همان نحو كه سابقاً در دختر و خواهر و مادر نسبى گفته شد.

مسأله : زنى كه برادر انسان را شير داده به انسان محرم نمى شود، اگر چه احتياط مستحب آن است كه با او ازدواج نكند.

مسأله : انسان نمى تواند با دو خواهر، اگر چه رضاعى باشند يعنى بواسطه شير خوردن، خواهر يكديگر شده باشند ازدواج كند، و چنانچه دو زن را عقد كند و بعد بفهمد خواهر بوده اند، در صورتى كه عقد آنان در يك وقت بوده هر دو باطل است و اگر در يك وقت نبوده عقد اولى صحيح و عقد دومى باطل است.

مسأله : اگر زن از شير شوهر خود كسانى را كه بعداً گفته مى شود شير دهد، شوهرش بر او حرام نمى شود، اگر چه بهتر آن است كه اين كار را نكند: اول: برادر و خواهر خود را. دوّم: عمو و عمه و دايى و خاله خود را. سوّم: اولاد عمو و اولاد دايى خود را. چهارم: برادر زاده خود را. پنجم: برادر شوهر، يا خواهر شوهر خود را. ششم: خواهر زاده خود، يا خواهر زاده شوهرش را. هفتم: عمو و عمه و دايى و خاله شوهرش را. هشتم: نوه زن ديگر شوهر خود را.

مسأله : اگر كسى دختر عمه يا دختر خاله انسان را شير دهد به انسان محرم نمى شود ولى احتياط مستحب آن است كه از ازدواج با او خود دارى نمايد.