جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 230 )

مسأله : اگر بخواهد قضاى چند نماز غير يوميه مانند نماز آيات را بخواند يا مثلاً بخواهد قضاى يك نماز يوميه و چند نماز غير يوميه را بخواند، لازم نيست آنها را به ترتيب قضا نمايد.

مسأله : اگر كسى نداند كه نمازهايى كه از او قضا شده كدام يك جلوتر بوده لازم نيست به طورى بخواند كه ترتيب حاصل شود و مى تواند هركدام را مقدم بدارد.

مسأله : اگر براى ميتى مى خواهند نماز قضا بدهند و ورثه علم به ترتيب نمازهاى فوت شده داشته باشند بنابر احتياط لازم است ترتيب رعايت شود، و بنابراين صحيح نيست براى ميت چند نفر را در يك وقت براى نماز اجير نمود و لازم است براى هريك از آنها وقتى را معين نمود و اگر ترتيب قضا شدن را نمى دانند اين شرط لازم نيست.

مسأله : كسى كه چند نماز از او قضا شده و شماره آنها را نمى داند مثلاً نمى داند چهار تا بوده يا پنج تا، چنانچه مقدار كمتر را بخواند كافى است، لكن احتياط واجب آن است چنانچه شماره آنها را قبلاً مى دانسته و بعد فراموش نموده مقدار زيادتر را بخواند.

مسأله : تا انسان زنده است اگرچه از خواندن نماز قضاهاى خود عاجز باشد، ديگرى نمى تواند به عنوان نائب نمازهاى او را قضا كند.

مسأله : نماز قضا را با جماعت مى شود خواند، چه نماز امام جماعت ادا باشد يا قضا و لازم نيست هردو يك نماز را بخوانند مثلاً اگر نماز قضاى صبح را با نماز ظهر يا عصر امام بخواند اشكال ندارد.

مسأله : مستحب است بچّه مميّز يعنى بچه اى كه خوب و بد را مى فهمد به نماز خواندن و عبادتهاى ديگر عادت دهند، بلكه مستحب است او را به قضاى نمازها هم وادار نمايند.

(نماز قضاى پدر و مادر كه بر پسر بزرگتر واجب است)

اگر پدر نماز خود را به جهت عذرى كه داشته است بجا نياورده باشد، بر پسر بزرگتر واجب است كه بعد از مرگش بجا آورد، يا براى او اجير بگيرد بلكه اگر از روى نافرمانى

( صفحه 231 )

هم ترك كرده باشد، بنابر احتياط واجب همينطور عمل كند. و اگر پدر روزه را به جهت مرض يا سفر نگرفته باشد در صورتى كه در زمان حيات مى توانسته قضا كند و نكرده بايد پسر بزرگتر قضا كند.

مسأله : احتياط واجب آن است كه پسر بزرگتر نماز و روزه فوت شده مادر را قضا نمايد.

مسأله : بر پسر بزرگتر قضاء نمازهاى مربوط به خود پدر و مادر واجب است اما قضاء نمازهايى كه بر آنها به نحو استيجار واجب شده يا اينكه از پدر يا مادر آنها بر ذمّه آنها بوده، واجب نيست.

مسأله : بر پسرِ پسر (نوه) قضاى نماز ميّت در صورتى كه در حال مردن ميّت، از همه بچه هاى او بزرگتر باشد واجب نيست، و احتياط واجب آن است كه اگر ميّت فرزندى نداشته باشد، نمازهاى او را قضا كند.

مسأله : لازم نيست كه پسر بزرگتر در حال مردن پدر يا مادر، بالغ باشد بلكه چنانچه طفل باشد بعد از بلوغ لازم است قضا كند و چنانچه قبل از بلوغ بميرد بر فرزند بعدى واجب نيست.

مسأله : چنانچه يكى از اولاد از نظر سنّى بزرگتر و ديگرى از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّى واجب است.

مسأله : لازم نيست پسر بزرگتر وارث ميّت باشد، بنابراين حتى اگر از ارث به يكى از اسباب منع مانند قتل يا كفر، ممنوع باشد، قضا واجب است.

مسأله : اگر معلوم نباشد كه پسر بزرگتر كدام است، قضا بر هيچ كدام واجب نيست، لكن احتياط مستحب آن است كه نماز و روزه پدر يا مادر را بين خودشان تقسيم كنند يا به وسيله قرعه يكى را براى انجام آن معيّن نمايند.

مسأله : اگر ميّت وصيّت كرده باشد كه براى نماز و روزه او اجير بگيرند، بعد از آن كه اجير، نماز و روزه او را به طور صحيح بجا آورد، بر پسر بزرگتر چيزى واجب نيست و همچنين اگر كسى مجاناً از طرف ميّت، نماز و روزه او را قضا نمايد.

( صفحه 232 )

مسأله : در بلند خواندن يا آهسته خواندن نماز، پسر بزرگتر بايد به وظيفه خويش عمل نمايد يعنى قضاء نماز صبح و مغرب و عشاء را بايد بلند بخواند اگرچه از طرف مادر قضا نمايد.

مسأله : چنانچه دو پسر با يكديگر دوقلو باشند، آن كسى كه زودتر متولد شده است بزرگتر است ولو اينكه نطفه ديگرى زودتر منعقد شده باشد.

مسأله : در صورتى كه شخص در وسط وقت بعد از گذشتن مقدارى كه امكان خواندن نماز در آن بود بميرد، قضاء آن نماز بر پسر بزرگتر واجب است.

مسأله : در صورتى كه ميت پسر نداشته باشد بر ديگران واجب نيست نماز قضاى ميت را بخوانند، و چنانچه وصيت به قضا كرده باشد بايد از ثلث مال او انجام داد.

مسأله : اگر پسر بزرگ تر قبل از تمكن از قضا نمازها و روزه هاى فوت شده پدر بميرد بايد پسر كوچك تر از او آنها را قضا كند.

نـماز جماعت

مسأله : مستحب است نمازهاى واجب خصوصاً نمازهاى يوميّه را به جماعت بخوانند، و در نماز صبح و مغرب و عشا خصوصاً براى همسايه مسجد و كسى كه صداى اذان مسجد را مى شنود بيشتر سفارش شده است.

مسأله : در روايتى وارد شده است كه اگر يك نفر به امام جماعت اقتدا كند هر ركعت از نماز آنان ثواب صد و پنجاه نماز دارد و اگر دو نفر اقتدا كنند هر ركعتى ثواب ششصد نماز دارد و هرچه بيشتر شوند ثواب نمازشان بيشتر مى شود تا به ده نفر برسند و عدّه آنان كه از ده گذشت اگر تمام آسمانها كاغذ و درياها مركب و درختان قلم و جن و انس و ملائكه نويسنده شوند نمى توانند ثواب يك ركعت آن را بنويسند.

مسأله : حاضر نشدن به نماز جماعت از روى بى اعتنائى جايز نيست و سزاوار نيست كه انسان بدون عذر نماز جماعت را ترك كند.

مسأله : مستحبّ است انسان صبر كند كه نماز را به جماعت بخواند، و نماز با

( صفحه 233 )

جماعت از نمازِ اوّل وقت كه فرادى يعنى تنها خوانده شود بهتر است. و نيز نماز جماعتى را كه مختصر بخوانند از نماز فرادى كه آن را طول بدهند بهتر مى باشد.

مسأله : وقتى كه جماعت برپا مى شود مستحب است كسى كه نمازش را فرادى خوانده دوباره با جماعت بخواند و اگر بعد بفهمد كه نماز اوّلش باطل بوده نماز دوّم او كافى است.

مسأله : اگر امام يا مأموم بخواهد نمازى را كه به جماعت خوانده دوباره با جماعت بخواند در صورتى كه جماعت دوّم و اشخاص آن غير از اوّل باشند و او امام باشد اشكال ندارد.

مسأله : كسى كه در نماز وسواس دارد و فقط در صورتى كه نماز را با جماعت بخواند از وسواس راحت مى شود بايد نماز را با جماعت بخواند.

مسأله : اگر پدر يا مادر به فرزند خود امر كنند كه نماز را به جماعت بخواند در صورتى كه ترك آن موجب اذيت و ناراحتى يا اسائه ادب به پدر يا مادر باشد واجب است نماز را به جماعت بخواند.

مسأله : نمازهاى مستحبّى را نمى شود به جماعت خواند مگر نماز استسقاء كه براى آمدن باران مى خوانند و همچنين نماز عيد فطر و قربان را نيز مى توانند به جماعت بخوانند.

مسأله : موقعى كه امام جماعت نماز يوميه مى خواند هر كدام از نمازهاى يوميه را مى شود به او اقتداء كرد ولى اگر امام نماز يوميه اش را احتياطاً دوباره مى خواند مأموم نمى تواند نماز خود را با او بخواند، مگر اينكه هر دو از جهت احتياط مثل هم و از يك جهت باشند.

مسأله : اگر امام جماعت قضاى نماز يوميه خود را مى خواند مى شود به او اقتدا كرد ولى اگر نمازش را احتياطاً قضا مى كند يا قضاى احتياطى نماز كس ديگر را مى خواند اگر چه براى آن پول نگرفته باشد اقتداى به او اشكال دارد، مگر اينكه مأموم هم نماز احتياطى از جهت احتياطى كه امام دارد، بخواند، ولى اگر انسان بداند نماز كسى كه براى او قضا مى خواند، فوت شده، اشكال ندارد.

( صفحه 234 )

مسأله : اگر امام در محراب باشد و كسى پشت سر او اقتدا كرده باشد كسانى كه دو طرف محراب ايستاده اند و به واسطه ديوار محراب امام را نمى بينند نمى توانند اقتدا كنند بلكه اگر كسى هم پشت سر امام اقتدا كرده باشد اقتدا كردن كسانى كه دو طرف او ايستاده اند و به واسطه ديوار محراب، امام را نمى بينند بنابر احتياط واجب صحيح نيست.

مسأله : اگر به واسطه درازى صف اوّل كسانى كه دو طرف صف ايستاده اند امام را نبينند مى توانند اقتداء كنند، و نيز اگر به واسطه درازى يكى از صفهاى ديگر كسانى كه دو طرف آن ايستاده اند صف جلوى خود را نبينند مى توانند اقتداء نمايند.

مسأله : اگر صفهاى جماعت تا درب مسجد برسد، كسى كه مقابل درب پشت صف ايستاده نمازش صحيح است و نيز نماز كسانى كه پشت سر او اقتدا مى كنند صحيح است، ولى كسانى كه دو طرف او ايستاده اند و صف جلو را نمى بينند بنابر احتياط واجب اقتدا آنها صحيح نيست.

مسأله : كسى كه پشت ستون ايستاده اگر از طرف راست يا چپ به واسطه مأموم ديگر به امام متّصل نباشد نمى تواند اقتداء كند ولى اگر از طرف راست يا چپ متّصل باشد مى تواند اقتدا كند.

مسأله : جاى ايستادن امام بايد از جاى مأموم بلندتر نباشد ولى اگر مكان امام مقدار خيلى كمى بلندتر باشد اشكال ندارد. و نيز اگر زمين سراشيب باشد و امام در طرفى كه بلندتر است بايستد در صورتى كه سراشيبى آن زياد نباشد و طورى باشد كه به آن زمين مسطح بگويند مانعى ندارد.

مسأله : در صحت اقتدا وحدت اجتماع و اتصال صفوف معتبر است بنابراين در ساختمان چند طبقه اگر طبقات فوقانى زياد مرتفع نباشد و اتصال صفوف و وحدت عرفى جماعت صدق كند اقتدا صحيح است والا صحيح نيست.

مسأله : اگر بين كسانى كه در يك صف ايستاده اند بچّه مميّز يعنى بچّه اى كه خوب و بد را مى فهمد فاصله شود، چنانچه ندانند نماز او باطل است مى توانند اقتدا كنند.

مسأله : بعد از تكبير امام اگر صفِ جلو آماده نماز و تكبير گفتن آنان نزديك باشد كسى كه در صف بعد ايستاده مى تواند تكبير بگويد ولى احتياط مستحب آن است كه صبر