جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 250 )

مجزى از نماز ظهر است اما به تنهايى (بدون شركت مردان) نمى توانند نماز جمعه تشكيل دهند چنانكه نمى توانند مكمل عدد لازم ـ 5 نفرـ هم باشند، زيرا نماز جمعه با شركت مردان منعقد مى شود.

مسأله : خنثى مشكله(1) مى تواند در نماز جمعه شركت كند ولى نمى تواند مكمل عدد لازم (5 نفر) يا امام جمعه باشد، پس اگر غير از او فقط چهار نفر جمع شده باشند نماز جمعه برگزار نمى شود و بايد نماز ظهر بخوانند.

(وقت نماز جمعه)

مسأله : وقت نماز جمعه با زوال خورشيد شروع مى شود و احتياط واجب آن است كه از اوائل عرفى زوال تأخير نياندازند و اگر تأخير افتاد احتياط آن است كه نماز ظهر را بخوانند.

مسأله : اگر امام خطبه ها را قبلاً شروع كرده و هنگام زوال به پايان برساند و نماز جمعه را شروع كند صحيح است.

مسأله : جائز نيست امام جمعه خطبه ها را آن قدر طولانى كند كه وقت نماز بگذرد، و الا بايد نماز ظهر را بخواند، زيرا نماز جمعه در خارج وقت آن قضا ندارد.

مسأله : اگر در بين نماز جمعه وقت آن تمام شود در صورتى كه يك ركعت آن در وقت واقع شده باشد صحيح است، ولى احتياط مستحب آن است كه پس از اتمام آن، نماز ظهر را هم بجا آورد و اگر يك ركعت آن در وقت واقع نشده باطل است ولى احتياط مستحب آن است كه آن را تمام كند و سپس نماز ظهر را بخواند.

مسأله : اگر عمداً نماز جمعه را طورى به تأخير بياندازند كه تنها يك ركعت از وقت آن باقى باشد احتياط واجب آن است كه نماز ظهر را بجا آورند.

مسأله : اگر يقين دارد وقت به اندازه اى هست كه مى تواند حداقل واجب را در تحقق دو خطبه و دو ركعت نماز بجا آورد بين نماز جمعه و ظهر مخير است و اگر يقين

  • 1 ـ كسى كه مرد يا زن بودنش اصلاً معلوم نيست.

( صفحه 251 )

دارد كه به اين اندازه وقت نيست، بايد نماز ظهر را بخواند و اگر شك دارد، نماز جمعه صحيح است ولى در صورتى كه پس از نماز معلوم شود كه حتى براى يك ركعت هم وقت باقى نبوده، بايد نماز ظهر را بجا آورد، گر چه احتياط مستحب آن است كه اگر تنها يك ركعت آن هم در وقت واقع شده، نماز ظهر را بخواند.

مسأله : اگر مقدار وقت را مى داند ولى شك دارد كه در اين مقدار مى تواند نماز جمعه را بجا آورد يا نه، جايز است نماز جمعه را شروع كند، پس اگر وقت براى همه نماز كافى بود نمازش صحيح است و الا بايد نماز ظهر را بجا آورد ولى احتياط مستحب آن است كه در اين صورت اساساً نماز ظهر را اختيار كند.

مسأله : در صورتى كه نماز جمعه با عدد كامل و در وقت دامنه دار شروع شده ولى مأمومى به ركعت اول نرسيده باشد، اگر به ركعت دوم، ولو به ركوع آن، برسد و اقتدا كند نمازش صحيح است و دومين ركعت نماز خود را به طور فرادى بجا مى آورد.

(كيفيت نماز جمعه)

مسأله : نماز جمعه دو ركعت است و كيفيت آن مانند نماز صبح است. و مستحب است كه حمد و سوره با صداى بلند خوانده شود و در ركعت اول بعد از حمد، سوره جمعه و در ركعت دوم، سوره منافقين را قرائت نمايند.

مسأله : نماز جمعه داراى دو قنوت است، قنوت اول قبل از ركوع ركعت اول و قنوت دوم پس از ركوع ركعت دوم است.

مسأله : نماز جمعه داراى دو خطبه است كه مانند اصل نماز، واجب بوده و بايد توسط امام جمعه ايراد شود و بدون اين دو خطبه نماز جمعه محقق نمى شود.

مسأله : واجب است دو خطبه را قبل از نماز جمعه بخواند و اگر اول نماز جمعه را بجا آورد باطل است، و در صورتى كه وقت باقى است بايد پس از ايراد خطبه ها مجدداً نماز جمعه را بخواند ولى اگر نسبت به حكم مسأله جاهل بوده يا اشتباه كرده، اعاده خطبه ها لازم نيست بلكه اعاده نماز هم لازم نيست.

مسأله : جائز است دو خطبه نماز جمعه قبل از ظهر شرعى ايراد شود به طورى

( صفحه 252 )

كه پايان خطبه ها با ظهر شرعى مصادف باشد، ولى احتياط مستحب آن است كه آنها را در وقت ظهر بخواند.

مسأله : در خطبه اول واجب است حمد الهى، گر چه به هر لفظى كه حمد الهى محسوب شود جائز است، ولى احتياط مستحب آن است كه به لفظ جلاله (الله) باشد و احتياط واجب آن است كه پس از آن به ثناى الهى بپردازد و سپس به پيغمبر اسلام درود فرستد، و واجب است مردم را به تقوى سفارش كند و يك سوره كوچك از قرآن را بخواند. و در خطبه دوم نيز حمد و ثناى الهى (به صورتى كه ذكر شد) و درود بر پيغمبر اسلام واجب است. و احتياط واجب آن است كه در اين خطبه نيز به تقوى سفارش كند و سوره كوچكى از قرآن تلاوت نمايد. و احتياط مستحب و مؤكد آن است كه در خطبه دوم پس از درود بر پيغمبر(صلى الله عليه وآله) به ائمه معصومين (عليهم السلام) نيز درود فرستد و براى مؤمنين استغفار كند. و بهتر است از خطبه هاى منسوب به امير المؤمنين (عليه السلام) يا آنچه از ائمه معصومين (عليهم السلام) وارد شده انتخاب كند.

مسأله : شايسته است امامِ خطيب، بليغ باشد و به تناسب اوضاع و احوال سخن گويد و عبارات فصيح و روان به كار برد، به حوادثى كه در سراسر عالم بر مسلمين مى گذرد به خصوص حوادث منطقه خود، آشنا باشد. مصالح اسلام و مسلمين را تشخيص دهد. چنان شجاع باشد كه در راه خدا از ملامت و نكوهش احدى بيم به خود راه ندهد، در اظهار حق و ابطال باطل بر حسب شرائط زمان و مكان صراحت داشته باشد، امورى از قبيل مواظبت در اوقات نماز و عمل به روش صلحا و اولياء خدا را كه موجب تأثير كلام او در مردم است رعايت كند، كارهاى او با مواعظ و وعد و وعيدهايش تطبيق نمايد، از آنچه كه موجب سبكى او و كلامش مى شود حتى از قبيل پرگوئى، شوخى و بيهوده گوئى بپرهيزد و همه اين امور را تنها براى خداوند رعايت كند و هدفش اعراض از دنياپرستى و رياست طلبى باشد كه سرسلسله همه گناهان است تا كلامش در جان مردم مؤثر افتد.

مسأله : شايسته است امامِ خطيب در خطبه نماز جمعه مصالح دين و دنياى مسلمين را تذكر دهد و مردم را در جريان مسائل زيان بار و سودمند كشورهاى اسلامى و

( صفحه 253 )

غير اسلامى قرار دهد و نيازهاى مسلمين را در امر معاد و معاش تذكر دهد و از امور سياسى واقتصادى آنچه را كه در استقلال و كيان مسلمين نقش مهمى دارد گوشزد كند و كيفيت صحيح روابط آنان را با ساير ملل بيان نمايد و مردم را از دخالتهاى دول ستمگر و استعمارگر در امور سياسى و اقتصادى مسلمين كه منجر به استعمار و استثمار آنها مى شود بر حذر دارد.

خلاصه، نماز جمعه و دو خطبه آن نظير حج و مراكز تجمع آن و نمازهاى عيد فطر و قربان و غيره از سنگرهاى بزرگى است كه متأسفانه كثيرى از مسلمانان از وظائف مهم سياسى خود در آن غافل مانده اند، چنانچه از ساير پايگاه هاى عظيم سياست اسلامى هم غافلند. اسلام دين سياست آنهم در همه شئون آن است وكسى كه در احكام قضائى، سياسى، اجتماعى واقتصادى اسلام اندكى تأمل كند متوجه اين معنى مى شود. هر كس گمان كنددين ازسياست جدااست جاهلى است كه نه اسلام رامى شناسد و نه سياست را مى داند.

مسأله : مستحب است امامِ خطيب در زمستان و تابستان عمامه داشته و ردائى از برد يمانى يا (عدنى) بپوشد و خود را بيارايد، تميزترين لباسهاى خود را بپوشد و بوى خوش به كار برد به طورى كه با وقار و سكينه باشد، و قبل از خطابه هنگامى كه مؤذن اذان مى گويد او بر منبر قرار گرفته باشد تا اذان به پايان رسد و خطبه را آغاز كند، و هنگام صعود بر منبر خطابه روبروى مردم بايستد و سلام كند و مردم نيز با چهره هاى خود از او استقبال كنند و به چيزى از قبيل كمان و شمشير (اسلحه) و عصا تكيه كند، و مردم نيز خود را روبروى او قرار دهند.

مسأله : واجب است امام جمعه شخصاً و در حال ايستاده به ايراد خطبه بپردازد. و اگر نتواند خطبه ها را در حال ايستاده بخواند، بايد ديگرى به ايراد خطبه بپردازد و امامت نماز را هم به عهده گيرد. و اگر هيچكس براى ايراد خطبه ها در حال ايستاده پيدا نشود. نماز جمعه ساقط و نماز ظهر واجب است.

مسأله : جائز نيست امام جمعه خطبه ها و به خصوص موعظه و توصيه به تقوى را به آهستگى ادا كند و احتياط واجب آن است كه با صداى بلند به ايراد خطبه بپردازد به طورى كه حداقل عدد لازم (4 نفر) صداى او را بشنوند، بلكه احتياط مستحب آن است

( صفحه 254 )

كه در هنگام موعظه و سفارش به تقوى صداى خود را چنان بلند نمايد كه همه حاضرين مواعظ او را بشنوند، و در مجامع بزرگ به توسط بلند گوها به خطبه بپردازد تا تشويق و تحذير و مسائل مهمه را به گوش همگان برساند.

مسأله : احتياط مستحب آن است كه امام در حال خطبه سخنى غير مربوط به خطبه ها نگويد البته در فاصله بين خطبه ها و نماز، سخن گفتن بلامانع است.

مسأله : واجب است امام پس از خطبه اول مقدار كمى بنشيند و سپس به خطبه دوم بپردازد.

مسأله : احتياط مستحب آن است كه امام و مستمعين در حال خطبه، واجد طهارت كامل (كه براى نماز معتبر است) باشند.

مسأله : احتياط مستحب آن است كه مأمومين در حال خطبه روبروى امام بوده و بيش از مقدارى كه در نماز مى توانند خود را از قبله منحرف كنند رو برنگردانند.

مسأله : واجب است مأمومين به خطبه هاى امام گوش فرا دهند، و احتياط مستحب آن است كه ساكت باشند و از حرف زدن بپرهيزند كه صحبت كردن در وقت خطبه ها مكروه است بلكه اگر سخن گفتن مأمومين موجب نشنيدن خطبه و از بين رفتن فايده آن باشد، سكوت لازم است.

مسأله : احتياط واجب آن است كه امام جمعه در خطبه حمد الهى و درود بر پيغمبر و ائمه عليهم السلام را به زبان عربى ايراد نمايد، گر چه او و مستمعين او عرب نباشند اما مى تواند در مقام وعظ و توصيه به تقوى به زبان ديگرى تكلم نمايد. و احتياط مستحب آن است كه موعظه و آنچه را به مصالح مسلمين مربوط مى شود به زبان مستمعين ادا نمايد، اگر مستمعين مختلفند آنها را به زبانهاى مختلف تكرار كند. گر چه در صورتى كه مأمومين بيش از حد نصاب (4 نفر) باشند مى تواند به زبان حد نصاب (4 نفر) اكتفا نمايد، ولى احتياط مستحب آن است كه آنها را به زبان خودشان موعظه كند.

مسأله : اذان دوم در روز جمعه بدعت و حرام است. يعنى نبايد يك اذان قبل از خطبه و يك اذان بعد از خطبه بگويند.