جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 124 )

بخواند و بعد از نماز ملتفت شود نمازش صحيح است و بايد نماز مغرب را بعد از آن بجا آورد.

مسأله : وقت مخصوص و مشترك كه معنى آن در مسأله پيش گفته شد براى اشخاص فرق مى كند مثلاً اگر به اندازه خواندن دو ركعت نماز از اوّل ظهر بگذرد وقت مخصوص نماز ظهر كسى كه مسافر است تمام شده و داخل وقت مشترك مى شود، و براى كسى كه مسافر نيست بايد به اندازه خواندن چهار ركعت از اوّل ظهر بگذرد.

مسأله : اگر پيش از خواندن نماز مغرب سهواً مشغول نماز عشا شود و در بين نماز بفهمد كه اشتباه كرده است چنانچه تمام آنچه را خوانده يا مقدارى از آن را در وقت مشترك خوانده و به ركوع ركعت چهارم نرفته است بايد نيّت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را تمام كند و بعد نماز عشا را بخواند و چنانچه در وقت مختص مغرب بفهمد اشتباه كرده بنابر احتياط واجب نمازش باطل است.

و اگر به ركوع ركعت چهارم رفته بايد نماز عشا را تمام كند بعد نماز مغرب را بخواند.

مسأله : آخر وقت نماز عشا نصف شب است، و احتياط واجب آن است كه براى نماز مغرب و عشا و مانند اينها شب را از اوّل غروب تا اذان صبح حساب كرد، و براى نماز شب و مانند آن تا اوّل آفتاب حساب كرد(1).

مسأله : اگر به واسطه عذرى نماز مغرب يا نماز عشا را تا نصف شب نخواند بنابر احتياط واجب بايد تا قبل از اذان صبح بدون اينكه نيّت ادا و قضا كند بجا آورد.

(وقت نماز صبح)

مسأله : نزديك اذان صبح از طرف مشرق، سفيده اى رو به بالا حركت مى كند كه آن را فجر اوّل گويند وقتى كه آن سفيده در طرف مشرق و افق پهن و گسترده مى شود آن را فجر دوّم گويند كه اوّل وقت نماز صبح است و آخر وقت نماز صبح موقعى است كه آفتاب بيرون مى آيد.

  • 1 ـ بنابراين تقريباً يازده ساعت و يك ربع بعدازظهر شرعى آخر وقت نماز مغرب و عشا است.

( صفحه 125 )

(احكام وقت نماز)

مسأله : هنگامى انسان مى تواند مشغول نماز شود كه يقين كند وقت داخل شده است يا دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند، مشروط بر آنكه خبر و شهادت آنها حسّى باشد مثل اينكه شهادت بدهند كه سايه شاخص بعد از كم شدن شروع به زياد شدن نموده است. اذان شخص وقت شناس و مورد اطمينان نيز كافى است.

مسأله : نابينا و كسى كه در زندان گرفتار است و مانند اينها بنابر احتياط واجب بايد تا به داخل شدن وقت يقين نكنند مشغول نماز نشوند. ولى اگر انسان به واسطه وجود مانع در آسمان (مانند ابر و غبار و مانند اينها) كه براى همه مانع از يقين كردن است نتواند در اوّل وقت نماز به داخل شدن وقت يقين كند چنانچه گمان داشته باشد كه وقت داخل شده، مى تواند مشغول نماز شود.

مسأله : اگر انسان يقين كند كه وقت نماز شده يا دو مرد عادل از روى حسّ به داخل شدن وقت خبر دهند و مشغول نماز شود و در بين نماز بفهمد كه هنوز وقت داخل نشده است نماز او باطل است. و همچنين اگر بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را پيش از وقت خوانده نمازش باطل است و بايد اعاده كند. ولى اگر در بين نماز بفهمد وقت داخل شد، يا بعد از نماز بفهمد كه در بين نماز وقت داخل شده نماز او صحيح است.

مسأله : اگر انسان بر اثر غفلت و فراموشى توجّه نداشته باشد كه بايد با يقين به داخل شدن وقت مشغول نماز شود، چنانچه بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را در وقت خوانده نماز او صحيح است و اگر بفهمد تمام نماز را پيش از وقت خوانده يا نفهمد كه در وقت خوانده يا پيش از وقت، نمازش باطل است بلكه اگر بعد از نماز بفهمد كه در بين نماز وقت داخل شده است احتياط واجب آن است كه دوباره آن نماز را بخواند.

مسأله : اگر يقين كند وقت داخل شده و مشغول نماز شود و در بين نماز شك كند كه وقت داخل شده يا نه، نماز او باطل است. ولى اگر در بين نماز يقين داشته باشد كه وقت شده و شك كند كه آنچه از نماز خوانده در وقت بوده يا نه نمازش صحيح  است.

مسأله : اگر وقت نماز به قدرى تنگ است كه انجام بعض از مستحبّات نماز باعث شود مقدارى از واجبات در خارج وقت خوانده شود بايد آن مستحبّات را ترك كند

( صفحه 126 )

مثلاً اگر به واسطه خواندن قنوت، مقدارى از نماز بعد از وقت خوانده مى شود نبايد قنوت را بخواند و اگر بخواند معصيت كرده ولى نمازش صحيح است.

مسأله : كسى كه به اندازه خواندن يك ركعت نماز وقت دارد، بايد نماز را به نيّت ادا بخواند ولى نبايد عمداً نماز را تا اين وقت تأخير بيندازد.

مسأله : كسى كه مسافر نيست اگر تا مغرب به اندازه خواندن پنج ركعت نماز وقت دارد بايد نماز ظهر و عصر هردو را بخواند، ولى اگر كمتر وقت دارد بايد فقط نماز عصر را بخواند و بعداً نماز ظهر را قضا كند، و اگر تا نصف شب به اندازه خواندن چهار ركعت نماز وقت دارد بايد نماز مغرب و عشا را بخواند، ولى اگر كمتر وقت دارد بايد اول نماز عشا را به نيت ادا بخواند و بعداً نماز مغرب را بخواند و بنابر احتياط واجب در نماز مغرب نيت ادا و قضا ننمايد.

مسأله : كسى كه مسافر است اگر تا مغرب به اندازه خواندن سه ركعت نماز وقت دارد بايد نماز ظهر و عصر را بخواند، ولى اگر كمتر وقت دارد بايد فقط عصر را بخواند و بعداً نماز ظهر را قضا كند، و اگر تا نصف شب به اندازه خواندن چهار ركعت نماز وقت دارد بايد نماز مغرب و عشا را بخواند ولى اگر كمتر وقت دارد بايد فقط عشا را بخواند و بعداً مغرب را بدون نيّت اداء و قضا بجا آورد، و چنانچه بعد از خواندن عشا معلوم شود كه به مقدار يك ركعت يا بيشتر وقت به نصف شب مانده است بايد فوراً نماز مغرب را به نيّت ادا به جا آورد.

مسأله : مستحب است انسان نماز را در اوّل وقت آن بخواند و راجع به آن خيلى سفارش شده است و هرچه به اوّل وقت نزديكتر باشد بهتر است، مگر آنكه تأخير آن از جهتى بهتر باشد، مثلاً صبر كند كه نماز را به جماعت بخواند.

مسأله : هرگاه انسان عذرى دارد كه اگر بخواهد در اوّل وقت نماز بخواند ناچار است با تيمّم نماز بخواند چنانچه بداند يا احتمال دهد كه عذر او تا آخر وقت باقى است، مى تواند در اوّل وقت نماز بخواند، ولى اگر مثلاً لباسش نجس باشد يا عذر ديگرى داشته باشد و احتمال بدهد كه عذر او از بين مى رود بنابر احتياط واجب بايد صبر كند تا عذرش برطرف شود و چنانچه عذر او برطرف نشد در آخر وقت نماز بخواند. و لازم نيست به

( صفحه 127 )

قدرى صبر كند كه فقط بتواند كارهاى واجب نماز را انجام دهد. بلكه اگر براى مستحبّات نماز مانند اذان و اقامه و قنوت هم وقت دارد مى تواند با لباس نجس مثلاً نماز را با آن مستحبّات بجا آورد.

مسأله : كسى كه مسائل نماز و شكيات و سهويّات را نمى داند و احتمال مى دهد كه يكى از اينها در نماز پيش آيد بنابر احتياط واجب بايد براى ياد گرفتن آنها نماز را از اول وقت تأخير بيندازد. ولى اگر اطمينان دارد كه نماز را به طور صحيح تمام مى كند، مى تواند در اوّل وقت مشغول نماز شود، ولى اگر در نماز مسأله اى كه حكم آن را نمى داند پيش آيد مى تواند به يكى از دو طرفى كه احتمال مى دهد عمل نمايد و نماز را تمام كند. ولى بعد از نماز بايد مسأله را بپرسد كه اگر نمازش باطل بوده دوباره بخواند.

مسأله : اگر وقت نماز وسعت دارد و طلبكار هم طلب خود را مطالبه مى كند در صورتى كه ممكن است بايد اوّل قرض خود را بدهد بعد نماز بخواند. و همچنين است اگر كار واجب ديگرى كه بايد فوراً آن را بجا آورد پيش آمد كند، مثلاً ببيند مسجد نجس است كه بايد اوّل مسجد را تطهير كند بعد نماز بخواند و چنانچه اوّل نماز بخواند معصيت كرده ولى نماز او صحيح است.

(نمازهايى كه بايد به ترتيب خوانده شود)

مسأله : انسان بايد نماز عصر را بعد از نماز ظهر و نماز عشا را بعد از نماز مغرب بخواند و اگر عمداً نماز عصر را پيش از نماز ظهر و نماز عشا را پيش از نماز مغرب بخواند باطل است.

مسأله : اگر به نيّت نماز ظهر مشغول نماز شود و در بين نماز يادش بيايد كه نماز ظهر را خوانده است نمى تواند نيّت را به نماز عصر برگرداند بلكه بايد نماز را بشكند و نماز عصر را بخواند و همين طور است در نماز مغرب و عشا.

مسأله : اگر در بين نماز عصر يقين كند كه نماز ظهر را نخوانده است و نيّت را به نماز ظهر برگرداند و نماز را ادامه دهد و بعد متوجه شود كه نماز ظهر را خوانده است بايد نيت خود را به نماز عصر برگرداند و چنانچه مقدارى از نماز را كه به نيت ظهر خوانده

( صفحه 128 )

مشتمل بر ركن بوده بايد نماز را تمام كند و دوباره نماز عصر را بخواند. اما اگر مشتمل بر ركن نبوده بايد آن قسمت را به نيت عصر بخواند و نماز او صحيح است هرچند احتياط مستحب در اعاده آن است.

مسأله : اگر دربين نمازعصر شكّ كند كه نماز ظهر را خوانده است يا نه، بايد نيّت را به نماز ظهر برگرداند، ولى اگر وقت به قدرى كم است كه بعد از تمام شدن نماز، مغرب مى شود بايد به نيّت نماز عصر نماز را تمام كند و بنابر احتياط نماز ظهرش را قضا كند.

مسأله : اگر در نماز عشا، پيش از ركوع ركعت چهارم شك كند كه نماز مغرب را خوانده يا نه چنانچه وقت به قدرى كم است كه بعد از تمام شدن نماز نصف شب مى شود، بايد به نيّت عشا نماز را تمام كند، و اگر بيشتر وقت دارد، بايد نيّت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را سه ركعتى تمام كند بعد نماز عشا را بخواند.

مسأله : اگر در نماز عشا بعد از رسيدن به ركوع ركعت چهارم شك كند كه نماز مغرب را خوانده يا نه بايد نماز را تمام كند بعد نماز مغرب را بخواند. و اگر اين شك در وقت مخصوص به نماز عشا باشد بنابر احتياط نماز مغرب را قضا كند.

مسأله : اگر انسان نمازى را كه خوانده احتياطاً دوباره بخواند و در بين نماز يادش بيايد نمازى را كه بايد پيش از آن بخواند نخوانده است، نمى تواند نيّت را به آن نماز برگرداند. مثلاً موقعى كه نماز عصر را احتياطاً مى خواند اگر يادش بيايد نماز ظهر را نخوانده است نمى تواند نيّت را به نماز ظهر برگرداند.

مسأله : برگرداندن نيّت از نماز قضا به نماز ادا و از نماز مستحب به نماز واجب جايز نيست.

مسأله : احتياط واجب اين است كه اگر نمازى قضا شده است قبل از نماز اداى بعدى آن را قضا كند. و اگر مشغول نماز ادا شده و سپس متوجه شد كه نمازى از همان روز قضا شده است به احتياط واجب نيت خود را به قضا برگرداند. و اگر مشغول نماز ادا شود و بعداً متوجه شود كه نماز قضا از قبل دارد مستحب است نيت خود را به نماز قضا برگرداند. در دو فرض قبل، اگر وقت تنگ باشد يا از محل عدول گذشته باشد مثلاً نماز صبح قضا شده و بعد از ركوع ركعت سوم متوجه شود نمى تواند عدول كند.