جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 221 )

شرط هشتم: آنكه از حد ترخّص بگذرد يعنى از وطنش به قدرى دور شود كه ديوار شهر را نبيند و صداى اذان را هم نشود ولى بايد در هوا غبار يا چيز ديگرى نباشد كه از ديدن ديوار و شنيدن اذان جلوگيرى كند، و لازم نيست به قدرى دور شود كه مناره و گنبد را نبيند يا ديوارها پيدا نباشد، بلكه همين قدر كه ديوار كاملاً تشخيص داده نشود كافى است، و كسى كه از جائى كه قصد كرده ده روز در آنجا بماند به قصد هشت فرسخ خارج شود تا به حد ترخص نرسيده بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.

مسأله : كسى كه به سفر مى رود اگر به جائى برسد كه اذان را نشنود ولى ديوار شهر را ببيند يا ديوارها را نبيند ولى صداى اذان را بشنود چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند بنابر احتياط واجب بايد هم شكسته و هم تمام بخواند.

مسأله : مسافرى كه به وطنش برمى گردد وقتى ديوار وطن خود را ببيند و صداى اذان آن را بشنود بايد نماز را تمام بخواند ولى مسافرى كه مى خواهد ده روز در محلى بماند وقتى ديوار آنجا را ببيند و صداى اذانش را بشنود بنابر احتياط واجب بايد نماز را تأخير بيندازد تا به منزل برسد يا نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.

مسأله : هرگاه شهر در بلندى باشد كه از دور ديده شود يا به قدرى گود باشد كه اگر انسان كمى دور شود ديوار آن را نبيند كسى كه از آن شهر مسافرت مى كند وقتى به اندازه اى دور شود كه اگر آن شهر در زمين هموار بود ديوارش از آنجا ديده نمى شد بايد نماز را شكسته بخواند و نيز اگر پستى و بلندى خانه ها بيشتر از معمول باشد بايد ملاحظه معمول را بنمايد.

مسأله : اگر از محلى مسافرت كند كه خانه و ديوار ندارد وقتى به جائى برسد كه اگر آن محل ديوار داشت از آنجا ديده نمى شد بايد نماز را شكسته بخواند.

مسأله : اگر به قدرى دور شود كه نداند صدائى را كه مى شنود صداى اذان است يا صداى ديگر بايد نماز را شكسته بخواند ولى اگر بفهمد اذان مى گويند لكن كلمات آن را تشخيص ندهد بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله : اگر به قدرى دور شود كه اذان خانه هاى آخر شهر را نشنود ولى اذان شهر

( صفحه 222 )

را كه معمولاً در جاى بلند مى گويند بشنود نبايد نماز را شكسته بخواند.

مسأله : اگر به جائى برسد كه اذان شهر را كه معمولاً در جاى بلند مى گويند نشنود ولى اذانى را كه در جاى خيلى بلند مى گويند بشنود، بايد نماز را شكسته بخواند.

مسأله : اگر چشم يا گوش او يا صداى اذان غير معمولى باشد در محلى بايد نماز را شكسته بخواند كه چشم متوسط ديوار خانه ها را نبيند و گوش متوسط صداى اذان معمولى را نشنود.

مسأله : اگر بخواهد در محلى نماز بخواند كه شك دارد به حد ترخص يعنى جائى كه اذان را نشنود و ديوار را نبيند رسيده يا نه بايد نماز را تمام بخواند و در موقع برگشتن اگر شك كند كه به حد ترخص رسيده يا نه بايد شكسته بخواند و چون در بعضى موارد اشكال پيدا مى كند يا آنجا نماز نخواند يا هم شكسته و هم تمام بخواند.

مسأله : مسافرى كه در سفر از وطن خود عبور مى كند وقتى به جائى برسد كه ديوار وطن خود را ببيند و صداى اذان آن را بشنود بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله : مسافرى كه در بين مسافرت به وطنش رسيده تا وقتى كه در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند ولى اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود يا چهار فرسخ برود و برگردد وقتى به جائى برسد كه ديوار وطن را نبيند و صداى اذان آن را نشنود بايد نماز را شكسته بخواند.

مسأله : وطن بر دو قسم است: 1 ـ وطن اصلى، يعنى جايى كه وطن پدر و مادر يا يكى از آنها باشد و انسان همراه آنها در آنجا مدتى زندگى كرده باشد و چه در آنجا متولد شده باشد يا در جاى ديگر. 2 ـ وطن غير اصلى، يعنى جايى كه انسان با اختيار خود به عنوان وطن انتخاب كند كه در دو صورت محقق مى شود:

الف: جايى را براى زندگى خود انتخاب كند و قصد داشته باشد تا آخر عمر در آنجا بماند.

ب: جايى را براى زندگى خود انتخاب كند و قصد رفتن از آنجا را نداشته باشد و آن قدر آنجا بماند كه عرفاً او را اهل آنجا بدانند. بنابراين كسى كه قصد داشته باشد مدتى هر چند طولانى در محلى بماند و بعد به جاى ديگر برود آنجا وطن او نمى شود.

( صفحه 223 )

مسأله : كسى كه در دو محل زندگى مى كند; مثلاً شش ماه در شهرى و شش ماه در شهر ديگر مى ماند هردو وطن او است اما اگر بيشتر از دو محل را براى زندگى خود اختيار كرده باشد بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته بخواند و هم تمام.

مسأله : در غير وطن اصلى و وطن غير اصلى كه ذكر شد در جاهاى ديگر اگر قصد اقامه نكند نمازش شكسته است چه ملكى در آنجا داشته باشد يا نداشته باشد و چه در آنجا شش ماه مانده باشد يا نمانده باشد.

مسأله : اگر به جائى برسد كه وطن اصلى او بوده و عملاً از آنجا صرف نظر كرده يا به جائى برسد كه وطن غير اصلى او بوده و ديگر قصد ماندن در آنجا را ندارد، نبايد نماز را تمام بخواند اگرچه وطن ديگرى هم براى خود اختيار نكرده باشد.

مسأله : مسافرى كه قصد دارد ده روز پشت سرهم در محلى بماند يا مى داند كه بدون اختيار ده روز در محلى مى ماند در آن محل بايد نمازهاى خود را تمام بخواند.

مسأله : هرگاه شخصى بخواهد 240 ساعت يا بيشتر در محلى بماند قصد اقامت محقق مى شود و بايد نماز را تمام بخواند. بنابراين اگر ساعت 10 صبح وارد شهرى شود در صورتى قصد اقامت محقق مى شود كه بخواهد بعد از ساعت 10 صبح روز يازدهم آنجا را ترك كند. و اگر اذان صبح در محلى حضور پيدا كرد لازم نيست 240 ساعت تمام شود بلكه اگر بخواهد تا غروب روز دهم بماند كفايت مى كند و بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله : مسافرى كه مى خواهد ده روز در محلى بماند در صورتى بايد نماز را تمام بخواند كه بخواهد تمام ده روز را در يك جا بماند، پس اگر بخواهد مثلاً ده روز در نجف و كوفه بماند بايد نماز را شكسته بخواند.

مسأله : مسافرى كه مى خواهد ده روز در محلى بماند اگر از اول قصد داشته باشد كه در بين ده روز به اطراف آنجا برود چنانچه جائى كه مى خواهد برود از توابع آن باشد مانند باغ هاى اطراف شهر بايد در همه ده روز نماز را تمام بخواند و اگر از توابع آن نباشد و كمتر از مسافت شرعى باشد، اگر به گونه اى باشد كه شب و در زمان استراحت در محل قصد اقامت باشد، نمازش تمام است.

مسأله : مسافرى كه تصميم ندارد ده روز در جائى بماند مثلاً قصدش اين است

( صفحه 224 )

كه اگر رفيقش بيايد يا منزل خوبى پيدا كند ده روز بماند بايد نماز را شكسته بخواند.

مسأله : كسى كه تصميم دارد ده روز در محلى بماند اگرچه احتمال دهد كه براى ماندن او مانعى پيش بيايد، در صورتى كه مردم به احتمال او اعتنائى نكنند بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله : اگر مسافر بداند كه مثلاً ده روز يا بيشتر، به آخر ماه مانده و قصد كند كه تا آخر ماه در جائى بماند بايد نماز را تمام بخواند ولى اگر نداند تا آخر ماه چقدر مانده و قصد كند كه تا آخر ماه بماند بايد نماز را شكسته بخواند اگرچه از موقعى كه قصد كرده تا آخر ماه ده روز يا بيشتر باشد.

مسأله : اگر مسافر قصد كند كه ده روز در محلى بماند چنانچه پيش از خواندن يك نماز چهار ركعتى از ماندن منصرف شود يا مردد شود كه در آنجا بماند يا به جاى ديگر برود، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى از ماندن منصرف شود يا مردد شود، تا وقتى در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله : مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند اگر روزه بگيرد و بعدازظهر از ماندن در آنجا منصرف شود چنانچه يك نماز چهار ركعتى خوانده باشد روزه اش صحيح است و تا وقتى كه در آنجا هست بايد نمازهاى خود را تمام بخواند و اگر يك نماز چهار ركعتى نخوانده باشد روزه آن روزش صحيح است اما نمازهاى خود را بايد شكسته بخواند و روزهاى بعد هم نمى تواند روزه بگيرد.

مسأله : مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند اگر از ماندن منصرف شود و شك كند كه پيش از آنكه از قصد ماندن برگردد يك نماز چهار ركعتى خوانده يا نه بايد نمازهاى خود را شكسته بخواند.

مسأله : اگر مسافر به نيت اينكه نماز را شكسته بخواند مشغول نماز شود و در بين نماز تصميم بگيرد كه ده روز يا بيشتر بماند بايد نماز را چهار ركعتى تمام نمايد.

مسأله : مسافرى كه قصد كرده ده روز در جائى بماند اگر در بين نماز چهار ركعتى از قصد خود برگردد چنانچه مشغول ركعت سوّم نشده بايد نماز را دو ركعتى تمام كند و بقيه نمازهاى خود را هم شكسته بخواند و اگر داخل ركوع ركعت سوّم شده احتياط

( صفحه 225 )

واجب آن است كه نماز را تمام بخواند و دو ركعت شكسته هم بخواند و تا آنجا مى ماند اين احتياط را ترك نكند.

مسأله : مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند اگر بيشتر از ده روز در آن جا بماند تا وقتى كه مسافرت نكرده بايد نمازش را تمام بخواند و لازم نيست دوباره قصد ماندن ده روز كند.

مسأله : مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند بايد روزه واجب را بگيرد و مى تواند روزه مستحبى را هم بجا آورد و نماز جمعه و نافله ظهر و عصر و عشا را هم بخواند.

مسأله : مسافرى كه قصد كرده ده روز در جائى بماند اگر به جايى كه كمتر از چهار فرسخ است برود و برگردد به محل اقامه خود، بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله : مسافرى كه قصد كرده ده روز در جائى بماند اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى و تحقق قصد اقامت تصميم بگيرد به جاى ديگرى كه كمتر از هشت فرسخ است برود و ده روز در آنجا بماند بايد در رفتن و در جائى كه قصد ماندن ده روز كرده نمازهاى خود را تمام بخواند ولى اگر جائى كه مى خواهد برود هشت فرسخ يا بيشتر باشد بايد موقع رفتن نمازهاى خود را شكسته بخواند و چنانچه در آنجا قصد ماندن ده روز كرد نمازش را تمام بخواند.

مسأله : مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى بخواهد به جائيكه كمتر از چهار فرسخ است برود چنانچه مردد باشد كه به محل اولش برگردد يا نه، يا به كلى از برگشتن به آنجا غافل باشد بايد از وقتى كه مى رود تا برمى گردد و بعد از برگشتن نمازهاى خود را تمام بخواند بلى اگر تصميم دارد كه ديگر به عنوان رجوع به محل اقامت به آنجا برنگردد احتياط واجب اين است كه در راه رفتن به آن محل و در آنجا هم نماز شكسته بخواند و هم تمام ولى هنگام برگشت از آنجا نمازش شكسته است و اگر مسافت تا آن محل چهار فرسخ كمتر نباشد هنگام خروج از محل اقامت شكسته بخواند كافيست.

مسأله : اگر به خيال اين كه رفقايش مى خواهند ده روز در محلى بمانند قصد كند