جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 46 )

بريزد وضويش باطل است، ولى اگر با كف دست، آب را از آن ظرف بردارد و به صورت و دستها بريزد وضويش صحيح است. اگرچه از جهت تصرف در ظرف غصبى، فعل حرام مرتكب شده است، و وضوى او از ظرف طلا و نقره، به احتياط واجب مثل وضوى از ظرف غصبى است.

مسأله : اگر در حوضى كه مثلاً يك آجر يا يك سنگ آن غصبى است وضو بگيرد صحيح است.

مسأله : اگر در صحن يكى از امامان يا امامزادگان كه سابقاً قبرستان بوده حوض يا نهرى بسازند، چنانچه انسان نداند كه زمين صحن را براى قبرستان وقف كرده اند وضو گرفتن در آن حوض و نهر اشكال ندارد.

شرط ششم: اعضاى وضو موقع شستن و مسح كردن، پاك باشد.

مسأله : اگر پيش از تمام شدن وضو جايى را كه شسته و مسح كرده نجس شود، وضو صحيح است.

مسأله : اگر غير از اعضاى وضو جايى از بدن نجس باشد، وضو صحيح است. ولى اگر مخرج را از بول يا غائط تطهير نكرده باشد بهتر آن است كه اوّل آن را تطهير كند، و بعد وضو بگيرد.

مسأله : اگر يكى از اعضاى وضو نجس باشد و بعد از وضو شك كند كه پيش از وضو آن جا را آب كشيده يا نه، چنانچه در موقع وضو ملتفت پاك بودن و نجس بودن آن جا نبوده وضو باطل است، و اگر مى داند ملتفت بوده، يا شك دارد كه ملتفت بوده يا نه، وضو صحيح است. و در هر صورت جايى را كه نجس بوده بايد آب بكشد.

مسأله : اگر در صورت يا دستها بريدگى يا زخمى است كه خون آن بند نمى آيد و آب براى آن ضرر ندارد، بايد در آب كر يا جارى فرو برد و قدرى فشار دهد كه خون بند بيايد، بعد به دستورى كه گفته شد وضوى ارتماسى بگيرد.

شرط هفتم: وقت براى نماز و وضو كافى باشد.

مسأله : هرگاه وقت به قدرى تنگ است كه اگر وضو بگيرد تمام نماز يا مقدارى از آن بعد از وقت خوانده مى شود، بايد تيمم كند، ولى اگر براى وضو و تيمم يك اندازه

( صفحه 47 )

وقت لازم است بايد وضو بگيرد.

مسأله : كسى كه در تنگى وقت نماز بايد تيمم كند، اگر وضو بگيرد وضو صحيح است چه براى آن نماز وضو بگيرد يا براى كار ديگر.

شرط هشتم: به قصد قربت يعنى براى انجام فرمان خداوند عالم وضو بگيرد، و اگر براى خنك شدن يا به قصد ديگرى وضو بگيرد باطل است.

مسأله : لازم نيست نيت وضو را به زبان بگويد يا از قلب خود بگذراند ولى بايد در تمام وضو متوجه باشد كه وضو مى گيرد. به طورى كه اگر از او بپرسند چه مى كنى بگويد وضو مى گيرم.

شرط نهم: وضو را به ترتيبى كه گفته شد بجا آورد، يعنى اوّل صورت و بعد دست راست و بعد دست چپ را بشويد و بعد از آن سر و بعد پاها را مسح نمايد، و بنابر احتياط واجب بايد پاى راست را پيش از پاى چپ مسح كند، و اگر به اين ترتيب وضو نگيرد باطل است.

شرط دهم: كارهاى وضو را پشت سرهم انجام دهد.

مسأله : اگر بين كارهاى وضو به قدرى فاصله شود كه وقتى مى خواهد جايى را بشويد يا مسح كند رطوبت جاهايى كه پيش از آن شسته يا مسح كرده خشك شده باشد، وضو باطل است. و اگر فقط رطوبت جايى كه جلوتر از محلى است كه مى خواهد بشويد يا مسح كند خشك شده باشد مثلاً موقعى كه مى خواهد دست چپ را بشويد رطوبت دست راست خشك شده باشد و صورت تر باشد، بهتر آن است كه دوباره وضو را از سر بگيرد.

مسأله : اگر كارهاى وضو را پشت سرهم بجا آورد ولى به واسطه گرماى هوا يا حرارت زياد بدن و مانند اينها رطوبت خشك شود وضوى او صحيح است.

مسأله : راه رفتن در بين وضو اشكال ندارد، بنابراين اگر بعد از شستن صورت و دستها چند قدم راه برود و بعد سر و پا را مسح كند، وضوى او صحيح است.

شرط يازدهم: شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد، و اگر ديگرى او را وضو دهد، و يا كمك كند، وضو باطل است.

( صفحه 48 )

مسأله : كسى كه نمى تواند وضو بگيرد بايد كسى را به كمك بگيرد تا او را وضو دهد و چنانچه مزد هم بخواهد، در صورتى كه بتواند بايد بدهد، ولى بايد بنابر احتياط واجب خود او و نائب هردو نيّت وضو كنند و با دست خود مسح نمايد و اگر نمى تواند بايد نايبش دست او را بگيرد و به جاى مسح او بكشد، و اگر اين هم ممكن نيست بايد از دست او رطوبت بگيرند و با آن رطوبت، سر و پاى او را مسح كنند. و به احتياط مستحب در صورت امكان علاوه بر وضو تيمّم هم بكند.

مسأله : هر كدام از كارهاى وضو را كه مى تواند به تنهايى انجام دهد، نبايد در آن كمك بگيرد.

شرط دوازدهم: استعمال آب براى او مانعى نداشته باشد.

مسأله : كسى كه مى ترسد كه اگر وضو بگيرد، مريض شود يا اگر آب را به مصرف وضو برساند تشنه بماند چنانچه وضو بگيرد وضويش بنابر احتياط واجب باطل است ولى اگر نداند كه آب براى او ضرر دارد و وضو بگيرد و بعد بفهمد كه ضرر داشته، وضويش صحيح است، اگرچه احتياط مستحب آن است كه با آن وضو نماز نخواند و تيمم كند و چنانچه با آن وضو نماز خوانده احتياط مستحب آن است كه دوباره آن را اعاده نمايد.

مسأله : اگر رساندن آب به صورت و دستها به مقدار كمى كه وضو با آن صحيح است ضرر ندارد و بيشتر از آن ضرر دارد، بايد با همان مقدار وضو بگيرد.

شرط سيزدهم: در اعضاى وضو مانعى از رسيدن آب نباشد.

مسأله : اگر مى داند چيزى به اعضاء وضو چسبيده ولى شك دارد كه از رسيدن آب جلوگيرى مى كند يا نه، بايد آن را برطرف كند يا آب را به زير آن برساند.

مسأله : اگر زير ناخن چرك باشد، وضو اشكال ندارد، ولى اگر ناخن را بگيرند بايد براى وضو آن چرك را برطرف كنند، و نيز اگر ناخن بيشتر از معمول بلند باشد و چرك زير آن جزء ظاهر به حساب آيد بايد چرك زير مقدارى را كه از معمول بلندتر است برطرف نمايند.

مسأله : اگر در صورت و دستها و جلوى سر و روى پاها به واسطه سوختن يا

( صفحه 49 )

چيز ديگر برآمدگى پيدا شود، شستن و مسح روى آن كافى است. و چنانچه سوراخ شود رساندن آب به زير پوست لازم نيست، بلكه اگر پوست يك قسمت آن كنده شود، لازم نيست آب را به زير قسمتى كه كنده نشده برساند ولى چنانچه پوستى كه كنده شده گاهى به بدن مى چسبد و گاهى بلند مى شود بايد آن را قطع كند يا آب را به زير آن و هم روى آن برساند.

مسأله : اگر انسان شك كند كه به اعضاى وضوى او چيزى چسبيده يا نه; چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد، مثل آن كه بعد از گل كارى شك كند گل به دست او چسبيده يا نه، بايد بررسى كند يا به قدرى دست بمالد تا اطمينان پيدا كند كه اگر بوده برطرف شده يا آب به زير آن رسيده است.

مسأله : جايى را كه بايد شست و مسح كرد هر قدر چرك باشد اگر چرك آن مانع از رسيدن آب به بدن نباشد اشكال ندارد. و همچنين است اگر بعد از گچ كارى و مانند آن چيز سفيدى كه جلوگيرى از رسيدن آب به پوست نمى نمايد بر دست بماند، ولى اگر شك كند كه با بودن آنها آب به بدن مى رسد يا نه، بايد آنها را برطرف كند.

مسأله : اگر پيش از وضو بداند كه در بعضى از اعضاى وضو مانعى از رسيدن آب هست و بعد از وضو شك كند كه در موقع وضو آب را به آن جا رسانده يا نه چنانچه احتمال بدهد هنگام وضو ملتفت بوده، وضوى او صحيح است.

مسأله : اگر در بعضى از اعضاى وضو مانعى باشد كه گاهى آب بخودى خود زير آن مى رسد و گاهى نمى رسد و انسان بعد از وضو شك كند كه آب زير آن رسيده يا نه، چنانچه بداند موقع وضو ملتفت رسيدن آب به زير آن نبوده بايد دوباره وضو بگيرد.

مسأله : اگر بعد از وضو چيزى را كه مانع از رسيدن آب است در اعضاى وضو ببيند و نداند موقع وضو بوده يا بعد پيدا شده، وضوى او صحيح است، ولى اگر بداند كه در وقت وضو ملتفت آن مانع نبوده، بايد دوباره وضو بگيرد.

مسأله : اگر بعد از وضو شك كند چيزى كه مانع رسيدن آب است در اعضاى وضو بوده يا نه، و احتمال او از نظر عقلايى به جا باشد در صورتى كه احتمال التفات در حال وضو بدهد وضويش صحيح است.

( صفحه 50 )

(احـكام وضـو)

مسأله : كسى كه در كارهاى وضو و شرايط آن مثل پاك بودن آب و غصبى نبودن آن خيلى شك مى كند بايد به شك خود اعتنا نكند.

مسأله : اگر شك كند كه وضوى او باطل شده يا نه، بنا مى گذارد كه وضوى او باقى است، ولى اگر بعد از بول استبراء نكرده و وضو گرفته باشد و بعد از وضو رطوبتى از او بيرون آيد كه نداند بول است يا چيز ديگر، وضوى او باطل است.

مسأله : كسى كه شك دارد وضو گرفته يا نه، بايد وضو بگيرد.

مسأله : كسى كه مى داند وضو گرفته و حدثى هم از او سر زده، مثلاً بول كرده، اگر نداند كه كدام جلوتر بوده، چنانچه پيش از نماز است بايد وضو بگيرد، و اگر در بين نماز است بايد نماز را بشكند و وضو بگيرد و اگر بعد از نماز است بايد وضو بگيرد، و خوب است نمازى را كه خوانده دوباره بخواند.

مسأله : اگر بعد از نماز شك كند كه وضو گرفته يا نه، چنانچه احتمال التفات در هنگام شروع نماز بدهد نماز او صحيح است، ولى بايد براى نمازهاى بعد وضو بگيرد.

مسأله : اگر در بين نماز شك كند كه وضو گرفته يا نه، نماز او باطل است و بايد وضو بگيرد، و نماز را بخواند.

مسأله : اگر بعد از نماز شك كند، كه قبل از نماز وضوى او باطل شده يا بعد از نماز، نمازى كه خوانده صحيح است.

مسأله : اگر انسان مرضى دارد كه بول او قطره قطره مى ريزد يا نمى تواند از بيرون آمدن غائط خوددارى كند چنانچه از اول وقت نماز تا آخر آن به مقدار وضو گرفتن و نماز خواندن وقت پيدا مى كند بايد نماز را در وقتى كه فرصت مى كند، بخواند و اگر وقت او به مقدار كارهاى واجب نماز است، بايد در وقتى كه فرصت دارد فقط كارهاى واجب نماز را به جا آورد و كارهاى مستحب آن مانند اذان و اقامه و قنوت را ترك نمايد.

مسأله : كسى كه نمى تواند از خروج بول جلوگيرى كند و به مقدار وضو و نماز وقت پيدا نمى كند و در بين نماز چند دفعه بول از او خارج مى شود اگر براى او حرجى