جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه اصول فقه شیعه
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه189)
الكتاب حجّة» ـ اگرچه حكم الهى است ولى داراى استقلال نبوده و براى دست يابى به احكام ديگر مورد استفاده قرار مى گيرد. مثلا مسأله «خبرالواحد حجّة» براى اين است كه اگر خبر واحدى داشته باشيم كه حكم نمازجمعه را بيان مى كند، از آن خبر حكم نماز جمعه را استفاده كنيم.(1)

بررسى نظريه امام خمينى«دام ظلّه»

نظريه ايشان بهترين نظريات در رابطه با ملاك تمايز بين مسأله اصولى و قاعده فقهى است، زيرا لازمه نظريه فوق اين است كه مباحث اصول عمليه اى كه در شبهات موضوعيه جارى مى شوند نيز از مباحث علم اصول به حساب آيند. و ما مى بينيم تمام مباحث شبهه موضوعيه در علم اصول مطرح شده و خروج آنها از علم اصول، مشكل است. چگونه مى توان ملتزم شد استصحاب جارى در شبهات حكميه، جزء مباحث اصول و استصحاب جارى در شبهات موضوعيه خارج از مباحث اصول است؟
ولى در عين حال، نظريه ايشان خالى از اشكال نيست، زيرا بر اساس اين نظريه بايد أصالة الحلّية و أصالة الطهارة را از علم اصول خارج بدانيم، چون اين ها داراى جنبه استقلالى مى باشند و تطبيق آنها بر مواردشان، تطبيق كلّى بر فرد است و نمى توان در آنها عنوان آليت درنظر گرفت. در حالى كه أصالة الحلّية در علم اصول مطرح شده است. البته أصالة الطهارة در اصول مطرح نشده، آن هم به جهت مسلّم بودن و قلّت مباحث آن، نه به جهت اين كه مسأله اصولى نيست.
نتيجه بحث در تمايز بين قاعده فقهى از مسأله اصولى
اگرچه نظريه امام خمينى«دام ظلّه» نيز داراى اشكال بود ولى با توجّه به اين كه اشكال نظريه ايشان كمتر از اشكال نظريات ديگر بود ما همين نظريه را اختيار مى كنيم.
  • 1 ـ مناهج الوصول إلى علم الاُصول، ج1، ص 51 و 52 و تهذيب الاُصول، ج1، ص11
(صفحه190)
(صفحه191)
امر دوّم

وضع


(صفحه192)
(صفحه193)

مسأله اوّل


كيفيت ارتباط بين الفاظ و معانى

بدون شك، در هر لغتى بين الفاظ و معانى ارتباط وجود دارد به نحوى كه انسان از لفظْ انتقال به معنا پيدا مى كند. ولى آيا ارتباط موجود به چه كيفيتى است؟ در اين زمينه دو قول وجود دارد. عدّه اى آن را ذاتى و عدّه اى مربوط به وضع مى دانند.

نظريّه اوّل (ارتباط بين لفظ و معنا ذاتى است)

قائلين به اين قول، ادلّه اى براى نفى مدخليّت وضع اقامه كرده اند و معتقدند با نفى وضع، خواه ناخواه ارتباط ذاتى ثابت مى شود.
قبل از وارد شدن به بحث، تذكر اين نكته لازم است كه قائلين به اين قول، اگرچه مدّعايشان اعمّ است ولى در اعلام شخصيّه نمى توانند قائل به ارتباط ذاتى شوند، زيرا ما بالوجدان مى بينيم كه تا وقتى براى فرزند اسم گذارى نشود، بدون اسم خواهد بود. بنابراين كلام اينان تنها در محدوده الفاظِ دالّ بر مفاهيم كلّى، قابل بحث است.