(صفحه190)
(صفحه191)
امر دوّم
وضع
(صفحه192)
(صفحه193)
مسأله اوّل
كيفيت ارتباط بين الفاظ و معانى
بدون شك، در هر لغتى بين الفاظ و معانى ارتباط وجود دارد به نحوى كه انسان از لفظْ انتقال به معنا پيدا مى كند. ولى آيا ارتباط موجود به چه كيفيتى است؟ در اين زمينه دو قول وجود دارد. عدّه اى آن را ذاتى و عدّه اى مربوط به وضع مى دانند.
نظريّه اوّل (ارتباط بين لفظ و معنا ذاتى است)
قائلين به اين قول، ادلّه اى براى نفى مدخليّت وضع اقامه كرده اند و معتقدند با نفى وضع، خواه ناخواه ارتباط ذاتى ثابت مى شود.
قبل از وارد شدن به بحث، تذكر اين نكته لازم است كه قائلين به اين قول، اگرچه مدّعايشان اعمّ است ولى در اعلام شخصيّه نمى توانند قائل به ارتباط ذاتى شوند، زيرا ما بالوجدان مى بينيم كه تا وقتى براى فرزند اسم گذارى نشود، بدون اسم خواهد بود. بنابراين كلام اينان تنها در محدوده الفاظِ دالّ بر مفاهيم كلّى، قابل بحث است.
(صفحه194)
به هرحال، از كلام اينان چيزى كه موضوع بحث را مشخص كند بدست نمى آيد، هرچند نظريه آنان ـ در هر صورت ـ مردود است و ما به زودى ادلّه بطلان اين نظريه را بيان خواهيم كرد.(1)
مراد از ارتباط ذاتى چيست؟
در اين كه مراد از ارتباط ذاتى چيست؟ دو احتمال وجود دارد: يكى اين كه مقصود، ارتباط بين علت و معلول باشد وديگر اين كه مراد ،اقتضاء باشد و اقتضاء، مرحله اى از ارتباط است كه به علّيت تامّه نمى رسد.
و در هر صورت، ممكن است مراد از معنا واقعيت معنا باشد، مثلا ماء يعنى واقعيت آب، و ممكن است مراد، انتقال مستمع به معنا باشد. بنابراين، ارتباط ذاتى بين لفظ و معنا داراى چهار احتمال است:
احتمال اوّل: اگر مقصود از ارتباط ذاتى، علّيت تامّه و مقصود از معنا، واقعيت معنا باشد بايد الفاظ، علتِ ايجادكننده حقيقتِ معنا باشند، يعنى مثلا لفظ «ماء» ايجادكننده حقيقتِ «آب» باشد، همان گونه كه «نار» علت موجده «حرارت» است. و بطلان اين مطلب واضح است.
احتمال دوّم: اگر مقصود از ارتباط ذاتى، اقتضاء و مقصود از معنا، واقعيت معنا باشد اين نيز بطلانش واضح است و همان گونه كه لفظ «ماء» ايجادكننده حقيقتِ «آب» به نحو علّيت تامّه نيست ايجادكننده آن به نحو اقتضاء ـ يعنى علّيت ناقصه ـ نيز نمى تواند باشد، زيرا ما مى بينيم الفاظ، بعد از معانى تحقّق پيدا مى كنند. مثلا مخترع، ابتدا چيزى را اختراع مى كند و بعد نام گذارى مى كند و اگر ادّعاى اينان شامل اعلام شخصيّه هم بشود كه مسأله روشن است زيرا فرزند، ابتدا متولّد مى شود و سپس
- 1 ـ گفته مى شود: اخيراً در غرب فلسفه اى به نام «فلسفه الفاظ» پايه ريزى شده و مسائل را از روى ريشه يابى الفاظ، مورد بحث قرار مى دهد، و اين گويا ناشى از توهّم ارتباط ذاتى بين الفاظ و معانى است.